نقد و بررسی فیلم Locke (لاک)

نقد و بررسی فیلم Locke (لاک)Reviewed by محمدرضا on Jul 26Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Locke (لاک)نقد و بررسی فیلم Locke (لاک) لاک ساخته استیون نایت از آثار مطرح و قابل بررسی سال ۲۰۱۴… اولین مشخصه بارز این فیلم ساختار جالب

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Locke (لاک)

لاک ساخته استیون نایت از آثار مطرح و قابل بررسی سال ۲۰۱۴… اولین مشخصه بارز این فیلم ساختار جالب

و خلاقانه و تک لوکیشنه بودنش است, در واقع مخاطب در طول مدت زمان فیلم شاهد آن است که چطور ایوان لاک تنها در ماشین با تماس های تلفنی که برقرار میکند سعی در به کنترل در آوردن اوضاع دارد. این مشخصه که باعث برجسته شدن فیلم شده است ممکن بود به ضرر آن تمام شود و باعث خستگی و پس زدن مخاطب شود اما اینجاست که هنر استیو نایت مشخص میشود. استیون نایت موفق شده است با فیلمنامه ای دقیق و با ریتمی عالی-که همین ریتم کار شاید مهمترین نقطه قوت فیلم باشد-مخاطب را تا پایان فیلم حفظ و درگیر داستان کند. در واقع شخصیت پردازی و درام کار طی همین تماس های تلفنی شکل میگیرد که در نوع خودش جالب و خلاقانه است.

 

شخصیت ایوان لاک به خوبی طی تماس های تلفنی و دیالوگ هایی که با افراد مختلف از جمله همسرش-فرزندانش-زیردستش-زنی که با او ارتباط برقرار کرده و….پردازش میشود و هر چه از زمان کار میگذرد مخاطب بیشتر با او و دنیایش آشنا میشود, به خصوص درد و دل ها و مونولوگ هایی که در خیالش خطاب به پدرش میگوید به شخصیت او عمق بیشتری میبخشد و گذشته و عقده هایش را مشخص میکند. گویا او نیز فرزند ناخواسته پدرش بوده است اما پدر او به دلیل ضعف شخصیتی خود آنها را ترک کرده و تا مدت ها به آنها نزدیک نشده است, همین اتفاق باعث شده است که لاک نسبت به پدرش و کل خانواده پدریش نفرت شدیدی پیدا کند-در بخشی از کار شاهد آن هستیم که او میگوید من تنها کسی هستم که به اسم فامیل لاک اعتبار دادم و بقیه همگی احمق هستند!- حال او نیز در شرایطی یکسان با پدرش قرار گرفته است و پس از برقراری رابطه با زنی غریبه-که اتفاقا با آنکه او را نمیبینیم اما صرفا با تماس های تلفنی و دیالوگ, شخصیتیش به خوبی پردازش شده است-صاحب فرزندی ناخواسته شده اند و همین تشابه موقعیت سبب شده است تا ایوان خود را با پدرش مقایسه و سعی کند که کار درست را انجام دهد و مسئولیت کارش را قبول کند حتی اگر این تصمیم سبب نابودی شغل و خانواده اش شود. ایوان در این کار به عنوان شخصی مقرراتی و پای بند به اصول معرفی میشود, شغلش اهمیت بسیاری برای او دارد-در بسیاری از دیالوگ ها علاقه مستقیم خود را نسبت به بتن و ساختمان ابراز میکند-اما شاید به آن اندازه که در کار موفق بود در روابط خانوادگی درخشان عمل نکرده است-در بخشی از کار همسرش از او گله میکند که کارش برایش بیشتر اهمیت داشته است و چندین بار نیز از رد و پای گلی او در کف آشپزخانه شکایت کرد که میتواند نماد رد و پای کار او باشد که در زندگی آنها وجود داشته و بر روابطشان سایه انداخته است- این مقرراتی بودن و اصولی بودن او در بخش هایی متعدد به مخاطب معرفی میشود از جمله همین نکته که او حتی پس از اخراج هم کار را رها نکرد و پیگیر کار بود یا آنکه در بخشی که از او سوال میشود چرا به دروغ نگفته است که مریض است او پاسخ میدهد:چون مریض نبودم. او به واسطه همین مقرراتی بودن و اصولی بودنش با تمام وجود سعی میکند تا به هدفی که برای خود مشخص کرده است-رسیدن به بیمارستان-برسد و گویا این تصمیم او مبنی بر رها کردن کار و خانواده و قبول کردن مسئولیت اشتباهش در پایان کار توسط استیون نایت ستایش میشود, در طی تماسی که پسرش در انتهای فیلم با او برقرار میکند به او میگوید: در بازی فوتبال امشب بازیکنی گل زد که همیشه اشتباه میکرد-بازیکنی که او را با لقب الاغ میشناختند-اما امشب او توانست توپ را درست کنترل کند و گل بزند. در این لحظه است که مخاطب میتواند شادی و رضایت پنهان ایوان را با نزدیک شدن دوربین به چهره اش ببیند, گویا کارگردان نیز قصد ستایش ایوان و تصمیمش را داشته است.

همانطور که گفتم در این فیلم های تک لوکیشنه و تک بازیگر, فیلمنامه و ریتم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که استیو نایت نیز موفق شده است به خوبی از پس آن بربیاید اما فیلمنامه خالی از عیب هم نیست, یکی از مشکلاتی که در فیلمنامه احساسش کردم منطق داستان بود, با وجود مقرراتی بودن استیو چرا باید به آن زن اجازه میداد تا بچه را نگه دارد؟ شاید پاسخش بها دادن به احساست آن زن باشد, اما از طرفی این مقرراتی بودن و توجه به احساسات یک زن غریبه مقداری تناقض دارد, مورد بعد هم تماس های پی در پی بود که گرفته میشد, منظور این است

که بلافاصله بعد از یک تماس, تماس دیگری برقرار میشد که در اواسط کار مقداری آزار دهنده بود,

شاید فاصله اندکی میان تماس ها جهت تفکر مخاطب اوضاع را بهتر میکرد.

در فیلم های تک بازیگر بخش مهمی از مسئولیت کار به عهده همان بازیگر

فیلم است, او باید با بازی دقیق و غرق شدن در شخصیتش مخاطب را

همراه کند و او را پس نزند, تام هاردی نیز تا حدودی موفق به انجام این

عمل شد و بازی خوب و حرفه ای را به نمایش گذاشت که بی شک از

بهترین عملکرد هایش در سال های اخیر بود, در واقع یکی از دلایلی

که باعث شد تا با شخصیت ایوان لاک ارتباط برقرار کنم همین بازی

خوب و زیر پوستی تام هاردی بود که توانست ایوان لاک را برایم

مجسم کند.همچنین لهجه بریتانیاییش هم عالی و قابل باور بود

-تا حدودی مرا یاد دنیل در خون به پا خواهد شد انداخت!- کلا م

پایانی این که لاک فیلمی خلاقانه-خوش ساخت-خوش ریتم-

روپاست که میتواند تجربه جالبی را برای دوستداران سینما رقم بزند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …