نقد فیلم Inside Man
یک فیلم سرقتی به کارگردانی اسپایک لی که نقشآفرینهای اصلیاش نیز جودی فاستر، کریستوفر پلامر، ویلم دفو،
دنزل واشینگتن و کلایو اوون هستند، اصولا به سختی نیاز به معرفی به هدف دعوت دیگران به دیدنش را پیدا میکند. مخصوصا با در نظر گرفتن پیرنگ داستانیاش که به شکلی کلاسیک، یک کارآگاه کاربلد را به جان یک سارق حیلهگر بانک که به طرز خطرناکی آدمهای زیادی را گروگان گرفته است، میاندازند و بعد هم با وارد کردن زنی به اسم مَدالین به قصه، همهی مسائل آزاردهنده برای پروتاگونیستها را به مرحلهی عجیبتری از ترسناکی و پیچیدگی میبرد. پیچشهای داستانی غیر قابل حدس و هیجانانگیز و شخصیتهای فرعی پرداختشدهای که تا چندوقت پس از دیدن اثر در ذهنتان میمانند هم که خودشان به تنهایی، بخشی از اصلیترین نقاط قوت Inside Man را شکل میدهند.
پرفروشترین فیلم کارگردانی که امسال هم با BlacKkKlansman به خوبی در فصل جوایز حضور پیدا کرده است، بیشتر از هر چیز دیگری از این نظر عالی ظاهر میشود که همهی کاراکترها و بازیگران شناختهشدهای که اجرای نقش آنها را برعهده دارند، واقعا نقش پررنگ و جایگزینناپذیری را در آن ایفا کردهاند. از صاحب بانک، تا گروگانها و کارآگاه و نیروهای کمکیاش و صد البته نقش منفی داستان با بازی کلایو اوون، تک به تک بخشی از بار قصهگویی Inside Man را به دوش کشیدهاند و حتی گاها به مخاطب احساس خوبی از بابت دیدن یک قصه از زاویهی دید آدمهای مختلف دخیل در آن را میبخشند.
نتیجه هم چیزی نیست جز آن
که Inside Man حداقل لیاقت
امتحان شدن توسط تمام
طرفداران تریلرهای جنایی رازآلود را داشته باشد.