نقد و بررسی فیلم Hitman: Agent 47 (هیتمن: مأمور شماره ۴۷)

نقد و بررسی فیلم Hitman: Agent 47 (هیتمن: مأمور شماره ۴۷)Reviewed by محمدرضا on Aug 20Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Hitman: Agent 47 (هیتمن: مأمور شماره ۴۷)نقد و بررسی فیلم Hitman: Agent 47 (هیتمن: مأمور شماره ۴۷) «هیتمن: مأمور شماره ۴۷»(Hitman: Agent 47) اقتباسی است از یک بازی ویدئوی پرطرفدار.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Hitman: Agent 47 (هیتمن: مأمور شماره ۴۷)

«هیتمن: مأمور شماره ۴۷»(Hitman: Agent 47) اقتباسی است از یک بازی ویدئوی پرطرفدار.

این فیلم همچنین بازسازی فیلمی با همین عنوان در سال ۲۰۰۷ است. ممکن است این سئوال به ذهن خطور کند که این فیلم چه چیزی دارد که دو دیگر محصول ساخته شده از روی این داستان نداشتهاند. پاسخ: هیچ. اما این هرگز باعث نمیشود که صنعت سینما از ساخت عنوانی که از آن بوی پول به مشام میرسد دست بردارد. «هیتمن: مأمور شماره ۴۷» از آن دسته فیلمها است که معمولاً اواخر ماه آگوست وقتی که روزهای گرم و رکود سینما فرا میرسند اکران میشوند: یعنی فیلمهای یک بار مصرفی که بیشتر علاقمند به ایجاد یک سرگرمی کوتاه هستند تا برجای گذاشتن تجربیات عمیق.

این فیلم توسط کارگردان لهستانی، الکساندر باخ (به عنوان نخستین کار وی)، ساخته شده است و چیزی بیشتر از یک رشته سکانسهای اکشن نیست. داستان، که روی مرز بی سر و تهی راه میرود، از طریق دیالوگهای کوتاه پیش میرود. تلاش برای شخصیت پردازیها جایی بین مضحک بودن و بی سرانجامی کم میآورد. «هیتمن: مأمور شماره ۴۷» بیشتر شبیه یک حلقه فیلم از یک مجموعه است تا یک فیلم کامل. تنها بخش کوتاهی از فیلم در کات نهایی فاقد صحنههای اکشن است. از توی فیلم میتوان یک داستان نصفه و نیمه درآورد ولی جزئیات اغلب هم مبهم و هم چرند هستند. همچنین در فیلم صحنهای وجود دارد که در آن یکی از کاراکترها از پشت تیر میخورد اما ظاهراً این تیر تاثیری روی وی ندارد. شاید هم من یا فیلم سازها چیزی را فراموش کردهایم.

میتوان فیلم تمام اکشنی ساخت که بینندهها را میخکوب کند. از نمونههای اخیر این قبیل فیلمها میتوان به «یورش»(The Raid) و «مکس دیوانه:جاده خشم»(Mad Max: The Fury Road) اشاره کرد. گرچه سکانس های اکشن با مهارت خاصی ساخته شدهاند، اما فاقد چیز خاصی هستند. فیلمهای اکشن خوب از این جهت موفق میشوند که صحنههای تیراندازی، مبارزه و تعقیب وگریزشان همراه با تعلیق هستند. شخصیتها در «هیتمن: مأمور شماره ۴۷» به قدری ضعیف پرداخته شدهاند که هرگز اهمیتی به آنها نمیدهیم و بدون این فاکتور، یک صحنه اکشن چیزی بیشتر از نمایش بدلکاری و جلوههای ویژه، بالهای از خشونت، نیست. صحنههای اکشن باید ضربان قلب را بالا ببرند اما نبود شدت در «هیتمن: مأمور شماره ۴۷» باعث میشود که سطح آدرنالین خون در حد نرمال باقی بماند.

«هیتمن: مأمور شماره ۴۷» با یک نریشن طولانی درباره پیش زمینه شرایط جهان آغاز میشود. داستان اصلی حول شخصیت هم نام عنوان فیلم میچرخد که نقشش را روپرت فرند بازی میکند. او به همراه زن جوانی به نام کاتیا (هانا ور) برای پیدا کردن پدر در حال موت زن راهی سفر شده است. این مرد لیتونکوی نابغه و گوشه نشین (کیاران هیندز)، مرد مسئول برنامه «مامور ۴۷»، است. آنها توسط یکی از ماموران دشمن، جان اسمیت (زاخاری کویینتو)، و ارتش کوچکی از مردانی که برای برنامه ۴۷ کار میکنند تعقیب میشوند.

فیلم از انواع پیچیدگیها استفاده میکند تا از قابل پیش بینی شدن

پایانش جلوگیری کند. در واقع، ۲۰ دقیقه (یا بیشتر) اول کار به نوعی

ادای دینی به «ترمیناتور» است به طوری که ۴۷ فناناپذیر مجموعهای

از قتلها و خرابکاریها را انجام می دهد تا به کاتیا و جان برسد. با این

حال وقتی که انگیزه شخصیتها معلوم می شود همه چیز تغییر میکند.

البته، همه چیز آن طور نیست که به نظر میرسد. این منجر به یک عالمه

تیراندازی و مبارزه میشود. هیچ یک از سکانسهای اکشن جواب نمیدهند.

در عوض در هالهای از یک کشتار طولانی محو میشوند.

«هیتمن: مأمور شماره ۴۷» شباهت کمی به فیلم سال ۲۰۰۷ دارد

(گرچه فیلمنامه هر دو توسط اسکیپ وودز نوشته شده است). فیلم

بیشتر قرار بوده یک بازسازی باشد تا یک دنباله. فیلم قبلی به مراتب

بهتر است- یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای ساخته شده از بازیهای

ویدئویی که تاکنون ساخته شده است. آن فیلم روی زمان و انرژی

صرف شده برای شخصیت پردازی سرمایه گذاری کرده است نه

روی یک رشته سکانس های اکشن ژنریک. جای تأسف دارد که

این فیلم در باتلاق فیلمهای ضعیف این ژانر فرو رفته است. «هیتمن

: مأمور شماره ۴۷» شاید نمره قبولی را در اکشنهای یک بار مصرف

بگیرد، اما به همه توصیه میکنم بهتر است از تماشای آن خودداری کنند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …