نقد و بررسی فیلم Eye In The Sky (نگاه آسمانی)

نقد و بررسی فیلم Eye In The Sky (نگاه آسمانی)Reviewed by محمدرضا on Sep 3Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Eye In The Sky (نگاه آسمانی)نقد و بررسی فیلم Eye In The Sky (نگاه آسمانی) فیلم"نگاه آسمانی" به ما یک دید جامع و مقطعی ، درباره ی منطقیات، روش ها و عوارض جنگ می دهد.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Eye In The Sky (نگاه آسمانی)

فیلم”نگاه آسمانی” به ما یک دید جامع و مقطعی ، درباره ی منطقیات، روش ها و عوارض جنگ می دهد.

جنگی که امروزه با حمله هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته آمیخته شده است . برای یک شهروند عادی ، مسئله زیر نسبتا واضح و مشخص به نظر می رسد : تعیین موقعیت یک هدف ، پروازدادن یک هواپیمای جنگی مسلح و بدون سرنشین ، شلیک به هدف و سپس بررسی منطقه ی مورد نظر برای تشخیص موفقیت آمیز بودن عملیات . اما طبق چیزی که فیلم جنگی ساخته “گاوین هوود Gavin Hood” نشان می دهد ، موضوع به این سادگی ها هم نیست . عواملی چون “قانونی بودن تصمیم گیری ها” ، “تعهدات مسوولیتی”و “آسیب های جانبی جنگ” نقش مهمی را ایفا می کنند .

“نگاه آسمانی” من را به یاد فیلم “یونایتد ۹۳” انداخت – نه لزوما به خاطر این که در موضوع مشابهاتی دارند- بلکه چون هر دو فیلم در عمل می کوشند که غیرسیاسی و زیرکانه نشان دهند . “نگاه آسمانی” در اصل بر اساس هیچ حادثه مشخصی نیست اما در عین حال الهام گرفته از خیلی از حوادث است . تعداد زیادی از این حملات هواپیماهای جنگی، رخ داده که جزییات گزارش شده از آن ها به خوبی نشان می دهد که چگونه این عملیات ها برنامه ریزی شده ، چه ریسک ها و خطراتی به جان خریده شده اند ، و چگونه خلبانان توانسته اند زیر این فشار بیش از حد دوام بیاورند! فیلم “Good Kill” محصول۲۰۱۴ با بازی “اتان هاوک” نمونه خوبی است و می توان با این فیلم مقایسه اش کرد .

وضعیتِ درون فیلم واضح بیان می شود. تروریست ها در خانه کوچکی در یکی از روستاهای کشور کنیا جمع شده اند . حکومت سه کشور انگلیس ، آمریکا و کنیا درگیر تعقیب و شناسایی این مردان و زنان شده اند (دو تن از آنان ملیت انگلیسی دارند و یکی شهروند آمریکایی است ) . عملیات نظامی تحت فرماندهی کلنل “کاترین پاول” ( با بازی هلن میرن Helen Mirren ) انجام می شود که او نیز دستورات مربوطه را از سروان ژنرال “فرانک بنسون” (با ایفای نقش آلن ریکمن فقید) دریافت می کند . خلبانان هواپیماها ، “استیو واتس” (آرون پل Aaron Paul ) و “کری جرشان” (فیبی فاکس Phoebe Fox) هستند . بررسی ها نشان می دهد که تروریست ها در محل حضور دارند اما در حین عملیات یک خبر دلسردکننده به گوش می رسد : انفجارها قرار است فوری و به صورت بمب گذاری های انتحاری باشد. “پاول” فرمان می دهد که عملیات باید سریعا انجام شود ، ولی حضور یک دختر بچه در محل عملیات باعث پیچیده شدن شرایط و تصمیم گیری های فرماندهان از مرکز فرمان لندن می شود.

فرآیند پرتاب موشک های انفجاری باید چندین تاییدیه بگیرد . رهبران نظامی  –در این جا کلنل پاول و ژنرال بنسون – تنها در صورت اطمینان از موفقیت آمیز بودن، کشته شدن چندین مقام بالارتبه این گروه تروریستی و توقف فعالیت های آنها ، اجازه تایید و صدور فرمان برای این عملیات را دارند. مشاوران حقوقی حتما باید تایید کنند که عملیات قانونی است و مسوولین سیاسی باید به تمامی جنبه های آن بیندیشند تا خوراک مطبوعاتی رسانه ها نشوند . تقریبا همه موافقند که نباید به تروریست ها اجازه عملی کردن نقشه هایشان را داد ( حتی یکی از اشخاص می گوید که تا حد امکان این عملیات باید “دستگیری” باشد نه “کشتار” تروریست ها ؛ حداقل تا زمانی که کمربند مواد منفجره بر تن ندارند ) . اگرچه ، هنگامی که مشخص می شود که جان دختربچه ای در معرض خطر است، شرایط بغرنج تر می شود . اگر او با تروریست ها کشته شود ، تبلیغات جنگی به نفع چه کسی تمام می شود؟ و چه می شود اگر آثار حمله ، با وجود این که ماموریت فوق سری است ، راهش را به “یوتیوب” باز کند؟ در این شرایط وزیر امور خارجه آمریکا و نخست وزیر انگلستان رایزنی و هم فکری می کنند.

دو خلبان جنگی ، “واتس” و “جرشان” هم تاکنون هیچ تجربه عملیاتی نداشته اند . البته آن ها به پرواز با هواپیماهای جنگی که وقایع را از بالا مشاهده و ضبط می کنند، خو گرفته اند. آن ها هیچ کدام تاکنون تجربه کشتار نداشته اند ، خصوصا هنگامی که پای یک دختربچه درمیان باشد که حتی نمی داند کی و چگونه ممکن است باران مرگ بر سرش ببارد . عوارض روانشناختی انجام چنین ماموریت هایی (در حال حاضر خلبان های زیادی با بیماری “استرس پس از سانحه” PTSD دست و پنجه نرم می کنند) قدرتمند و خطرناک است . گاهی اوقات کشتار برای از بین بردن خلافکاران کاملا به درستی پیش نمی رود و ممکن است در این میان عده ای بی گناه هم از بین بروند. شاید فکر کنید که سختی این کار مانند انجام یک بازی رایانه ای است؛ خلبانان جنگی همواره از این نکته آگاهند که ممکن است جان انسان بی گناهی را هم بگیرند .

“نگاه آسمانی” از تروریست ها جانب داری نمی کند . واضح است که اگر متوقف نشوند چه فجایعی رخ می دهد. اگر در فیلم مطرح می شود که نباید کشته شوند دلیل بر این نیست که بی گناهند. در ابتدا یک سوال قانونی پیش می آید : آیا تیم عملیاتی حتی اگر برای متوقف کردن عملیات تروریستی باشد ، می تواند  شهروندان آمریکایی و انگلیسی را به قتل برساند؟ اگر آن هم حل شود بحث آسیب های جانبی جنگ پیش می آید . مشاجره های بی طرفانه ای که انجام می شود ( خصوصا مشاجره های بین پاول و بنسون ) مبنی بر این است که اقدامات بهتر بر اقدامات عجولانه و بی ثمر ارجحیت دارد . دیدن تصاویر دختربچه ای که با فروش نان ، کسب درآمد ناچیزی می کند مسلما ناراحت کننده است . انتخاب هایی سخت با عواقبی نامشخص- این موضوعات در بخش درام “نگاه آسمانی” هنرمندانه گنجانده شده است. هیچ چیزی آسان یا واضح نیست . فیلم مانند “۱۲ مرد خشمگین” است اما از زاویه ای متفاوت . چیزی به عنوان “غلط” یا “درست” وجود ندارد .

واقعی بودن زمان فیلم به تعلیق آن کمک می کند. اگرچه این فیلم دراصل یک اثر دراماتیک است ، اما در بعضی از سکانس ها به اوج هیجان می رسد . فیلم از دو جهت مخاطب را جذب می کند : آیا گروه موفق می شوند تروریست ها را متوقف کنند و آیا دختربچه از این مهلکه خطرناک نجات خواهد یافت؟!

کیفیت کار به قدری است که بیننده احساس می کند

صحنه های فیلم واقعی است . “آلن ریکمن” فقید در

آخرین ایفای نقشش به ما نشان داد که قادر بود در

بسیاری از نقش های متفاوت خوش بدرخشد ، اگرچه

ممکن است خیلی ها او را با “جان سخت” و سری

فیلم های “هری پاتر” به یاد داشته باشند. “هلن میرن”

به شخصیت پاول به عنوان یک افسر سرسخت اعتبار

بخشیده است ، افسری که ۶ سال درگیری با مسئله

این تروریست ها باعث وسواس فکری و تحلیل روانی

او شده است . اما عمق تراژدی پایان فیلم قابل حدس

نیست. “آرون پل” می کوشد تا از چارچوب شخصیتش

در سریال” Breaking Bad رها شود ؛ علی رغم فرصت

کمی که برای حضور در صحنه دارد ، به خوبی توانسته

که تضادهای درونی شخصیتش را برای بینندگان به نمایش بگذارد .

“نگاه آسمانی” متقاعد کننده است ، شامل بهترین

عناصر هیجان انگیز و دراماتیک است . فیلم فلسفی

و چالش برانگیز است . هم چنین بیننده را وادار به

جهت گیری نمی کند و یک قضیه پیچیده را بدون

جانبداری مجسم می کند. این نوع فیلم ها به ندرت

پیش می آید که در وقتی غیر از فصل جوایز اسکار

اکران شوند ، و اگر هم اکران شوند ، بیننده هایی

که به فیلم های هوشمندانه و خوش ساخت اهمیت

می دهند ، توجه لازم را به آنان نخواهند داشت .

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …