نقد و بررسی فیلم Day For Night (روز برای شب)

نقد و بررسی فیلم Day For Night (روز برای شب)Reviewed by محمدرضا on Aug 22Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Day For Night (روز برای شب)نقد و بررسی فیلم Day For Night (روز برای شب) تهیه کننده: "آیا ما یک خانواده بزرگ خوشحال نیستیم؟" بازیگر: "همانند مردم در تراژدی های یونانی.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Day For Night (روز برای شب)

تهیه کننده: “آیا ما یک خانواده بزرگ خوشحال نیستیم؟” بازیگر: “همانند مردم در تراژدی های یونانی.

” بازیگر در این تبادل، که ناشی از “روز به جای شبِ” فرانسوا تروفو، است درباره وضعیت خود اغراق می کند. او باید می گفت، “همانند مردم در نمایش های خنده دار فرانسوی.” او در مورد نوع خانواده ای صحبت می کند که هر بار یک فیلم را تشکیل می دهد، و وقتی کاری ادامه می یابد از بین می رود. در طی چند هفته جمعیتی ناچار وجود دارد که در آن حفظ حریم خصوصی به ندرت اتفاق می افتد، همه خسته هستند، و بیماری ناامیدی عاطفی همه گیر است. فیلم تروفو، در سال ۱۹۷۳ ساخته شد و در این هفته کیفیتی همراه با دوربین جدید ۳۵ میلی متری تجدید خاطره شد. مقاله چاپی، شعری در ستایش از ساخت فیلم است. نه فیلم خوب، نه فیلم بد – فیلم. این فیلم در استودیو ویکتورین نیس واقع در جنوب فرانسه اتفاق می افتد، که از زمان سینمای صامت فیلم تولید کرده است. خود تروفو نقش فران را ایفا می کند، کارگردان یک فیلم به نام “با پاملا ملاقات کن”، که مشخصاً تبدیل به یک شخص نفرت انگیز می شود. فران کوچک ترین نشانه ای ندارد که این موضوع را می داند، و یا اهمیتی می دهد؛ او قصد ندارد کارگردان فیلم بلند پروازانه باشد (مانند تروفو)، بلکه یک تکنسین، عاشق پروسه است – همراه با بدلکاری و جلوه های ویژه، شیمی بین بازیگران، برنامه عکس برداری روزانه. عجیب است، دیدن این فیلم دوباره در سال ۱۹۹۷، چقدر من را به یاد فیلم های اخیر “ادوود” و “شب های عیاشی” می اندازد. هر دوی این فیلم ها در مورد افرادی است که برای آن ها محصول نهایی – خود فیلم- تنها محصول جانبی لازم از دلیل واقعی آن ها برای حضور در کسب و کار فیلم که در یک مجموعه است. ساخته بودن یک فیلم. برای نوع خاصی از بی بند و باری عاطفی، شخصیت هنری، تهیه فیلم مانند یک پناهگاه بی خانمان است: نیازهای اولیه حیوانی آن ها رفع شده است، آن ها بیش از حد خسته هستند تا فراتر از تماس صبح، و سک* را مشاهده می کنند، وقتی، بین افرادی دیده می شود که مراقب توافقی هستند که معنی خیلی زیادی ندارد. وقتی بازدید کنندگان از دنیای واقعی می رسند (شوهران، دوستداران، بانکداران، روزنامه نگاران)، به آن ها صندلی کارگردان برای نشستن داده می شود، و آن ها بازی را می بینند و سر تکان می دهند و مثل پدربزرگ و مادربزرگ با افتخار لبخند می زنند. آن ها هرگز درک نخواهند کرد. شخصیت در “روز به جای شب” می گوید “من شخصی را برای فیلم رها می کنم”، “هرگز فیلم را برای شخصی رها نمی کنم”.

فیلم تروفو مانند یک مجموعه کوچک از حکایات مجموعه فیلم است. تمام نوع های آشنا را می شناسیم: ستاره عشق – جوان عشق مرغزار (ژان پی یر لاود)؛ سردسته الکلی زنان خواننده اپرا، (والنتینا کورتیس)؛ رهبر سک*ی عاشقانه (ژاکلین بیست)، که ضعفش در پشت سر او در حال حاضر قرار گرفته که با دکترش ازدواج کرده است؛ و مرد پیر پیشرو (ژان پی یر آمون) که در نهایت آمدن با همجنسگرایی خود کنار می آید. همچنین کارکردهایی با نقش دوم وجود دارد: دختر متن فیلمنامه، مرد بدلکار، تهیه کننده، زنی که هتل را اداره می کند. در طول این دوره از فیلم های عشقی که پایان یافته و شروع شدند، ازدواج در معرض تهدید قرار گرفت و ترمیم شد، مردم خود را در اتاق خود محبوس کردند و گربه حاضر به شلپ شلپ در شیر نشد. ما در یک راه بدون مقدمه برخی اسرار تجاری فیلمسازی را یاد گرفتیم، مانند این که چگونه در فصل تابستان برف می بارد، چگونه بالکن طبقه سوم می تواند فاقد ساختمان در زیر خود باشد، و چگونه صحنه ها “روز به جای شب” را شکل داده اند (فیلتری استفاده می شود در اثر شب در حالی که در روز روشن فیلمبرداری می شود). فیلم توسط شخصیت تروفو روایت شده است. او می گوید “ساختن فیلم مانند راندن دلیجان می مونه”. “در ابتدا انتظار یه سفر لذتبخش داری. سپس فقط امیدوار به رسیدن به مقصد خود هستید.” در شب خواب می بینید، البته به سیاه و سفید، که در آن پسری کوچک است که در تاریکی به مرکز شهر می رود. او از بین کاباره ها به مقابل تئاتر محلی می رسد، و عکس های تبلیغاتی براق ۸ در ۱۰ “همشهری کین” را می دزدد. پیش از این یک صحنه هست که در آن فران و تهیه کننده اش (جین کمپیون) از طریق عکس های براق بازیگر زن خود (بیست) در هم آمیخته می شوند. به موازات روشن است. به عنوان یک جوان، فران رویای ولز دیگر بودن دارد، اما در حال حاضر از صرفاً کار در همان صنعت خرسند است.

در بررسی خود از فیلم، پائولین کال نوشت که “یک فیلم برای رخداد فیلم است، اساسا ساده و بی تکلف – کسانی که ترجیح می دهند که یک فیلم ببینند، هر فیلمی (یک فیلم بد، احمقانه، یا ناپایدار، ویفر کوچک شیرین اما خشک از فیلمی مثل این یکی)، تا این که کار دیگری انجام دهند”. ممکن است برای آن ها نباشد، اما مطمئنا در مورد آن ها هست. هنگامی که دوست دختر لاود می گوید او خوشحال است که می تواند در نیس با تمام رستوران هایش باشد، فران شوکه می شود: “رستوران های کوچک؟ حتماً شوخی می کنی! آیا می دانی نیس ۳۷ سینما دارد؟ می توانیم یک ساندویچ بگیریم.” بررسی کال با آزرده خاطری است: “من اشتراک علاقه ای با تروفو برای این نوع فیلمسازی که “با پاملا ملاقات کن” نشان می دهد ندارم.” نه، اما این امکان وجود دارد که با محبت تروفو برای افرادی که آن ها را می سازد اشتراک داشته باشم. از ژان مورو یک بار در مورد یکی از صحنه های معروفش سوال کردم. او به من گفت که او تا به حال هیچ یک از فیلم هایش را ندیده، به جز تعداد انگشت شماری در جشنواره های فیلم، که در آن حضورش لازم بوده است. او گفت: “به من پول داده شده تا آن ها را بسازم”.

“شما پول می دهید تا آن ها را ببینید.” فرانسوا تروفو (۱۹۸۴-۱۹۳۲) یکی از

محبوب ترین فیلمسازان بود، مردی که عشقش در مورد فیلم در جزئیاتی مانند

عکس عنبیه قدیمی که از فیلم های صامت قرض گرفته بود آشکار بود. (صحنه

ای که در آن صحنه به نظر می رسید به دور جزئیات می پیچد، قبل از این که

به سیاهی برود). او یک بار گفت “زیباترین چیزی که در یک سالن سینما دیدم،

” “پایین رفتن به جلو، و پیچیدن، و نگاه به تمام چهره های برخاسته بود، نوری که

از روی صفحه نمایش بر آن ها منعکس شده بود”. تروفو پایه گذار نسل موج نو

بود – منتقدان فیلم فرانسوی که جشنی برای جانبازان هالیوود در دهه ۱۹۵۰

گرفتند و پس از آن فیلم خود را ساختند. او در آغاز در آنجا بود، با “۴۰۰ ضربه”،

” به پیانیست شلیک کن”، و “ژول و ژیم”، (با بازی مورو – امیدوارم آن را دیده

باشد). ظرف ۲۵ سال ۲۳ فیلم را کارگردانی کرد. چرا این همه فیلم را کارگردانی

کرد؟ فکر می کنم به این خاطر بود که عاشق روی صحنه بودن بود. این بازیگر

جوان در “روز به جای شب” دل شکسته شد و بعد از آن دخترش با بدلکار فرار

کرد. شخصیت تروفو او را تسلی داد: “افرادی مثل ما تنها با کار ما خوشحال هستند.”

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …