نقد و بررسی فیلم Dawn Of The Planet Of The Apes (طلوع سیاره ی میمون ها)

نقد و بررسی فیلم Dawn Of The Planet Of The Apes (طلوع سیاره ی میمون ها)Reviewed by محمدرضا on Jul 19Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Dawn Of The Planet Of The Apes (طلوع سیاره ی میمون ها)نقد و بررسی فیلم Dawn Of The Planet Of The Apes (طلوع سیاره ی میمون ها) «طلوع سیاره میمون‌ها / Dawn of the Planet of Apes» نه تنها یک فیلم علمی تخیلی خوش ساخت پادآرمانشهری در نوع خود است،

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Dawn Of The Planet Of The Apes (طلوع سیاره ی میمون ها)

«طلوع سیاره میمون‌ها / Dawn of the Planet of Apes» نه تنها یک فیلم علمی تخیلی خوش ساخت پادآرمانشهری در نوع خود است،

بلکه سطح نسخه ماقبل خود در مجموعه فیلم‌های سیاره میمون‌ها با عنوان «ظهور سیاره میمون‌ها / Rise of the Planet of Apes» را بالا می‌برد.

«طلوع سیاره میمون‌ها» با ادامه دادن و پیش بردن خط داستانی قبلی، پایان شتابزده فیلم سال ۲۰۱۱ را از یک نقطه پایان خام دستانه به یک وقفه (pause) تبدیل می‌کند. این قسمت از مجموعه سیاره میمون‌ها به آهستگی رویدادهای داستان را به نقطه ای مشترک با فیلم «سیاره میمون‌ها / Planet of the Apes»ی سال ۱۹۶۸ نزدیک می‌کند و در عین حال هویت منحصر به فرد خود را نیز حفظ می‌کند. از هر نظر که نگاه کنیم این فیلم یک سر و گردن بالاتر از «ظهور سیاره میمون‌ها» است.

روایت فیلم همچون یک تراژدی شکسپیری شکل گرفته است؛ فیلم هرگز زمان زیادی را صرف گفتن این که “ژولیوس سِزار / Julius Caesar” (بنا بر دلایل مشخص) یک الهام است، نمی‌کند. همچون دیگر نسخه های سیاره میمون‌ها داستان این فیلم نیز رنگ و لعاب تمثیلی دارد، ولی هیچ اثری از موعظه یا بی‌سلیقگی در آن دیده نمی‌شود. پیام این فیلم درباره مخرب بودن نفرت نژادی کاملاً زنده و مشخص است. و بر خلاف «ظهور سیاره میمون‌ها» که نتوانسته بود شخصیت‌های انسانی خود را به خوبی از آب در آورد، «طلوع سیاره میمون‌ها» توضیحات بسیار بیشتری درباره شخصیت انسان‌ها و میمون‌های این اثر به بیننده می‌دهد.

«طلوع سیاره میمون‌ها» در دوره ای نامشخص بعد از زمان به پایان رسیدن فیلم قبلی آغاز می‌شود. بشر به سبب یک ویروس و بی نظمی ناشی از آن جایگاه خود در رأس زنجیره غذایی دنیا را از دست داده است. سقوط تمدن [بشری] منجر به بروز جامعه ای چند پاره و ابتدایی شده است؛ گروهی از [انسان‌ها] در سان فرانسیسکو به رهبری دو تن از بازمانده‌ها، به نام‌های دِریفوس (با بازی گَری اولدمَن) و مالکوم (با بازی جِیسون کِلارک) تلاش می‌کنند تا بخشی از آنچه از دست رفته است را برگردانند. فوری ترین هدف آن‌ها تعمیر و راه اندازی شبکه انرژی است؛ البته برای این کار مجبورند به جنگل‌های موار بروند جایی که میمون‌ها تحت رهبری سِزار (با بازی اَندی سِرکیس) روز به روز پیشرفت بیشتری می‌کنند. سِزار سخن گفتن را آموخته است (مهارتی که خیلی زود بقیه نیز در آن استاد می‌شوند). انسان‌ها و میمون‌ها با هم برخورد می‌کنند. در حالی که عناصر میانه روی هر دو گونه (میمون‌ها و انسان‌ها) سعی می‌کنند تا به توافقی برای انجام همکاری‌های دو جانبه و جلوگیری از بروز یک جنگ برسند، عناصر تندروتر، تنها یک چیز می‌خواهند: نابودی رقیبان.

تماشای یک فیلم پرخرج تابستانی که بیشتر به نقل یک داستان علاقمند است تا به پر کردن صفحه نمایش با انفجارها و کشتن ذهن با یک صحنه احمقانه، لذتبخش است. این بدان معنا نیست که «طلوع سیاره میمون‌ها» فاقد استعداد و جذابیت بصری است. در واقع، این فیلم برخی از بهترین جلوه های ویژه فیلم‌های اخیر را نمایش می‌دهد. بیننده حتی برای یک لحظه هم شک نمی‌کند که میمون‌ها واقعی هستند. کارگردان مَت ریوز (سازنده “کِلاورفیلد / Cloverfield”) دائماً دوربین را به حرکت در می‌آورد، اما نه آن قدر زیاد که باعث تهوع شود. او به شات های طولانی و وسیع علاقمند است و هر از گاهی نیز از دورنماهای غیرمعمول استفاده می‌کند. این، به طلوع سیاره میمون‌ها اجازه می‌دهد تا تصویری تازه و زنده را به نمایش بگذارد؛ این فیلم شباهتی به سایر فیلم‌های پرخرج تابستانی ندارد.

چند کلامی هم باید درباره نقش اَندی سِرکیس نوشت. بازیگر قدر ناشناخته‌ای که با زندگی بخشیدن به شخصیت‌های به یادماندنی زیادی از جمله “گالوم / Gollum” و “کینگ کُنگ / King Kong” شایسته دریافت سهم زیادی از اعتبار ناشی از تبدیل سِزار به یکی از باورپذیرترین شخصیت‌های طلوع سیاره میمون‌ها است. سِزار یک آفرینش قابل توجه است- ترکیبی از بازی انسانی و تخیل رایانه ای. لازم به ذکر است که این تکرار شخصیت ناشی از سایه طولانی بازی “رودی مَک داوِل” است که ایفای نقش سِزار در دو فیلم سیاره میمون‌های دهه ۱۹۷۰ (فتح و نبرد / Conquest and Battle) را بر عهده داشت. می‌توان ادعا کرد که سِرکیس به خاطر نقش آفرینی‌اش در این فیلم، سزاوار کاندید شدن برای بهترین بازیگر جایزه اسکار است، اما اهمیت کلی وی در فیلم‌های این ژانر از آغاز قرن حاضر انکارناشدنی است و بی شک او لایق دریافت چندین اسکار ویژه است.

در ۱۵ دقیقه آغازین فیلم هیچ انسانی در فیلم طلوع سیاره

میمون‌ها دیده نمی‌شود. صحنه های ابتدایی فیلم روی

تثبیت شخصیت میمون‌ها و جامعه‌شان تمرکز می‌کنند.

علاوه بر سِزار برخی شخصیت‌های کلیدی میمون‌ها عبارتند

از موریسِ اورانگوتان؛ پسر بالغ سِزار، چشم آبی‌ها و

کوبای گوشت تلخ. مالکوم و هم وطنانش نماینده انسان‌ها

هستند: اِلی (با بازی کِری راسل)، اَلکساندر (با بازی

کودی اسمیت مَک فی) و کاروِر (کِرک آسِوِدو). سازندگان

فیلم از روی احتیاط برای هر انسان صحنه ای طراحی

کرده‌اند که عمق و پهنای یک شخصیت تک بعدی را نشان

می‌دهد. مثلاً در مورد شخصیت دِریفوس گَری اولدمَن،

لحظه تلخی وجود دارد که در آن رایانه‌اش برای نخستین

بار بعد از آخرالزمان به زندگی بر می‌گردد و او می‌تواند

عکس‌های خانواده مرده‌اش را ببیند.

طلوع سیاره میمون‌ها، اکشن هم دارد- در فیلم یک

صحنه نبرد طولانی وجود دارد که حدود ۲۰% زمان

فیلم را به خود اختصاص می‌دهد- اما این بیشتر راجع

به ساخته شدن دنیا و داستان گویی است تا درباره

ترکیب کوکتل‌های آدرنالین و تستوسترون (کنایه از

هیجان انگیز بودن). این فصل از فیلم به طریقی رضایت‌بخش

به پایان می‌رسد و نوید ساخت نسخه ای دیگر را

به بیننده می‌دهد. شاید از همه مهم‌تر این باشد

که طلوع سیاره میمون‌ها نخستین فیلم از مجموعه

سیاره میمون‌ها است که در ۴۵ سال اخیر ساخته

شده است و همپایه اولین فیلم از این سری، ارزش

تمجید از ذائقه داستان گویی و مهارت فیلم‌برداری را دارد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …