نقد فیلم Begin Again
فیلم های ارزشمند از کارگردانانی که به خلق آثاری مانند آنها شهره هستند، غالبا بیشتر از این که به خاطر کیفیت تدوین، بازیگریها
و موارد جزئیتر ستایش بشوند، به خاطر قدرت کارگردانی و نویسندگی فیلمساز تحسین منتقدان را دریافت میکنند. اما به شخصه موقع صحبت دربارهی یکی از دوستداشتنیترین فیلمهای چند سال اخیر برای خودم یعنی Begin Again که به تازگی موفق به تماشایش شدم، نمیتوانم با اشخاصی به جز کیرا نایتلی و مارک روفالو صحبتهایم را آغاز کنم. نقشآفرینهایی که در این فیلم آنقدر درخشانند که مخاطب دلش میخواهد اثر صد ساعت دیگر ادامه داشته باشد، تا باز هم بتواند اجراهای با کیفیتشان را نگاه کند.
نقد فیلم Begin Again
آنها در Begin Again با دستوپا زدن در عناصر تعریفکنندهی کاراکترهایی فوقالعاده، به بیننده فرصت نفس کشیدن در جایگاه کسی با آرزوهای بزرگ و کسی را که به همهچیز رسیده است و حالا میخواهد دوباره زندگیاش را پس بگیرد میدهند و چنین اجراهایی در کنار نویسندگی و کارگردانی دوستداشتنی جان کارنی و موسیقیهایی که گوشهایتان را نوازش میدهند و سکانسهایی که به نامحسوسترین حالت ممکن شخصیتها را عمیقتر میکنند و لحظههایی پرشده از زیباییهای ارزشمند که به خاطرشان میشود بارها و بارها این فیلم را تماشا کرد، یک قصهی تصویری مینیمال و درگیرکننده را میآفرینند. Begin Again، دومین اثر از سهگانهی موزیکمحور جان کارنی است که بزرگسالانهتر و واقعگرایانهتر از Sing Street مسائل را زیر ذرهبین میبرد و آنچنان تماشاگرش را مهیای ثانیههایی از فیلم که در آنها کاراکترهای اصلی باید انتخابهای مهمی انجام بدهند میکند که وقتی زمانش از راه رسید، بیننده خواسته یا ناخواسته چرایی، مفهوم و ارزش این تصمیمات را درک کرده باشد.
فیلمبرداری دوستداشتنی اثر هم که غالبا
در حال حرکت درون شهری پرشده از محیط
های نورانی است، خیلی سریع حکم یکی
از آن ویژگیهای هیجانانگیزش را پیدا می
کند و سطح دیالوگنویسیها هم به قدری
بالا است، که تماشاگر خیلی سریع میفهمد
همیشه باید با دقت، آمادهی شنیدن جملهی
بعدی کاراکترها باشد. راستی، یک بار دیگر
هم بگذارید بگویم که Begin Again بازیگری
های خارقالعاده و در راسشان، نقشآفرینی
های فراموشناشدنی مارک روفالو و کیرا
نایتلی را دارد.