تاسوعا چیست؟Reviewed by محمدرضا on Sep 18Rating: تاسوعا چیست؟تاسوعا چیست؟
روز تاسوعا روز گذشت و فداکاری حضرت ابوالفضل (ع) است. در روز تاسوعا شمر بن ذیالجوشن وارد صحرای کربلا شد.
تاسوعا چیست؟
روز تاسوعا روز گذشت و فداکاری حضرت ابوالفضل (ع) است. در روز تاسوعا شمر بن ذیالجوشن وارد صحرای کربلا شد.
با ما همراه باشید تا با تمامی اتفاقاتی که در این روز افتاده است آشنا شوید.
تاسوعا یعنی چه؟
تاسوعا (Taso’a) از ریشه تسع به معنی ۹ و نهم است. این لفظ در فرهنگ شیعه به روز نهم مهرم اطلاق میشود. دلیل آن هم اتفاقاتی است که در روز نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری در سرزمین کربلا اتفاق افتاد.
روز تاسوعا منتسب به کیست؟
روز تاسوعا در بین شیعیان اهمیت ویژهای دارد و همانند روز عاشورا رسماً تعطیل است. این روز منتسب به حضرت ابوالفضل العباس (ع) است.
اتفاقات روز تاسوعا
در روز تاسوعای سال ۶۱ هجری قمری اتفاقات مهمی رخ داده است که در ادامه به اتفاقات روز تاسوعا اشاره میکنیم:
۱. بستن آب توسط سپاه ابن سعد
نیروهای عمر سعد خیمههای امام حسین (ع) را در روز تاسوعا محاصره کردند و از این روز آب بر روی اهلبیت امام حسین (ع) و یارانش بسته شد. محاصره به حدی بود که دیگر کسی نمیتوانست برای کمک به امام حسین (ع) بپیوندد.
۲. ورود شمر بن ذیالجوشن به کربلا
شمر بن ذیالجوشن پیش از ظهر روز تاسوعا همراه با ۴۰۰۰ نفر به سرزمین کربلا آمد. او نامهای از عبیدالله آورده بود که در آن خطاب به عمر سعد خواسته بود که یا امام حسین (ع) را وادار به پذیرش بیعت کند و یا این که آماده جنگ شود. مضمون نامه عبیدالله به این شرح است:
«من تو را برای اصلاح میان خود و حسین نفرستادم. اکنون به محض رسیدن نامه اگر حسین به پیشنهاد ما توجه نکرد بر او حمله کن، او و یارانش را به قتل برسان و پس از کشتن، آنان را مثله نما. پس از اینکه حسین و یاران او را کشتی بر بدنهای آنان اسبتازی کن. من میدانم پس از کشته شدن، اسب راندن بر بدنهای آنان فایدهای ندارد ولیکن، چون از زبانم جاری شده است، باید انجام دهی و اگر چنانچه به این حرفها توجه کنی در نزد ما عزیز و محترم هستی و اگر میل نداری با حسین جنگ کنی از فرماندهی لشکر معزول خواهی بود و کارها را به شمر بن ذیالجوشن واگذار کن و او مأمور است فرمان ما را اجرا کند.»
عمر سعد بعد از خواندن نامه شمر را به عنوان فرمانده پیادهنظام خود انتخاب کرد.
«من تو را برای اصلاح میان خود و حسین نفرستادم. اکنون به محض رسیدن نامه اگر حسین به پیشنهاد ما توجه نکرد بر او حمله کن، او و یارانش را به قتل برسان و پس از کشتن، آنان را مثله نما. پس از اینکه حسین و یاران او را کشتی بر بدنهای آنان اسبتازی کن. من میدانم پس از کشته شدن، اسب راندن بر بدنهای آنان فایدهای ندارد ولیکن، چون از زبانم جاری شده است، باید انجام دهی و اگر چنانچه به این حرفها توجه کنی در نزد ما عزیز و محترم هستی و اگر میل نداری با حسین جنگ کنی از فرماندهی لشکر معزول خواهی بود و کارها را به شمر بن ذیالجوشن واگذار کن و او مأمور است فرمان ما را اجرا کند.»
عمر سعد بعد از خواندن نامه شمر را به عنوان فرمانده پیادهنظام خود انتخاب کرد.
۳. ارسال اماننامه برای حضرت ابوالفضل (ع) و برادرانش
زمانی که شمر قصد رفتن به کربلا را داشت عبدالله بن ابی محل (برادرزاده امالبنین) از عبیدالله برای خواهرزادههای خودش (یعنی حضرت ابوالفضل (ع) و سایر فرزندان امالبنین) تقاضای اماننامه کرد و این اماننامهها را به همراه غلام خود به سرزمین کربلا فرستاد. البته بنا به روایتی شمر که از قبیله مادر حضرت ابوالفضل (ع) یعنی طایفه بنی کلاب بود خودش اماننامه را برای حضرت ابوالفضل (ع) و برادرانش، عبدالله، جعفر و عثمان آورد ضمن این که آنها را خواهرزاده خودش خواند اماننامه را در حضور امام حسین (ع) به آنها داد. حضرت عباس (ع) در جواب به شمر گفت:
«بریده باد دستهای تو و لعنت خدا بر تو و اماننامهات.ای دشمن خدا، ما را دستور میدهی که از یاران برادر و مولایمان دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم. آیا ما را امان میدهی، ولی برای فرزند رسول خدا امانی نیست؟»
۴. آماده شدن یزیدیان برای جنگ
بعد از این که حضرت ابوالفضل (ع) و برادرانش اماننامه را رد کردند عمر سعد آماده حمله به خیمههای امام حسین (ع) شد. امام حسین (ع) حضرت ابوالفضل (ع) را به همراه ۲۰ سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم جزو آنها بودند به سمت عمر سعد روانه کرد تا علت این هیاهو را بداند.
حضرت ابوالفضل (ع) از سرکردگان لشکر کوفه پرسید: منظور شما از این حرکت بیجا و غوغاها چیست؟ آنها پاسخ دادند: از عبیدالله بن زیاد فرمان آمده که باید بر شما عرضه کنیم و یا به اطاعت از او در بیایید و با او بیعت کنید و یا این که به سمت خیمههای حسین حمله کنیم. حضرت ابوالفضل (ع) گفت: کمی صبر کنید تا من این گزارش را به حسین (ع) برسانم.
وقتی که امام حسین (ع) متوجه علت رفتار کوفیان شد
به حضرت ابوالفضل (ع) فرمود: نزد آنها برو و از آنها
مهلت بخواه تا امشب را صبر کنند و جنگ را به فردا
موکول کنند. من دوست دارم که در شب آخر عمرم
کمی عبادت کنم.
حضرت ابوالفضل (ع) پیام امام حسین (ع) را به عمر
سعد رساند. عمر سعد در ابتدا این مهلت خواهی را
نپذیرفت، اما بعضی از فرماندهانش به او اعتراض کردند
و او به ناچار این مهلت یک روزه را قبول کرد.
تاسوعا در روایات
امام صادق (ع) درباره روز تاسوعا فرمود:
«تاسوعا روزی است که حسین (ع) و اصحاب او در کربلا
محاصره شدند و سپاه شامی بر ضد آنان گرد هم آمدند.
ابن زیاد و عمر بن سعد نیز از فراهم آمدن آن همه نیرو
خوشحال شدند و آن روز حسین (ع) و یارانش را ناتوان
شمردند و یقین کردند که دیگر برای او کمکی نخواهد
رسید و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد.»