نقد و بررسی فیلم Pacific Rim (حاشیه اقیانوس آرام)
اگر فیلم جدید گی یرمو دل تورو را گودزیلا (نسخه توهو) یا ترانسفورمرز قلبدار بنامیم
پُر بیراه نگفتهایم. به هر حال، هیچ رمز و رازی پشت «حاشیه اقیانوس آرام» و
از آنمهمتر پیامی که قرار است به بیننده برساند وجود ندارد. فیلم دقیقاً سفارشی
فصل تابستان ساخته شده و پر است از روباتهای غول پیکری که با غولهای
دریایی گلاویز میشوند و غولهایی که بر سر شهرها آوار میشوند و چنان خشونتی
را به تصویر میکشند که تنها سالنهای بزرگ سینما با پرده های عظیم و سیستمهای
صوتی پیشرفته از پس نمایش آن بر میآیند. در تمام مدت ۱۳۰ دقیقه «حاشیه
اقیانوس آرام» نمیتوانید یک صحنه واقعی ببینید، اما این اصلاً مهم نیست چون
که این صحنه های آشنا با حداکثر مهارت و تخصص برای شما آماده شدهاند تا نوعی تجربه وهمی را برایتان رقم بزنند.
فیلم با کلیشه آگاهانه ای آغاز میشود که سالهاست سینماروها آن را ندیدهاند
. مخلوقاتی بیگانه، که رسانه های دنیا آنها را «کایجو» میخوانند، از دره ای
عمیق در اقیانوس آرام سر در میآورند تا نسل بشر را منقرض کنند. بنابراین
کشورهای مختلف گرد هم جمع میشوند تا با حمایت از برنامه ای به نام «جارگر
» این تهدید را خنثی کنند. در برنامه جارگر روباتهای غول پیکر با هدایت دو
انسان به نبرد تن به تن با کایجو میروند. در مدت کوتاهی جارگرها بر غولها
پیروز میشود و هدایت کنندهها هم به شهرتی افسانه ای دست مییابند،
اما به تدریج اوضاع تغییر میکند. کایجوها بزرگتر و خطرناکتر میشوند و تعداد
دفعاتی که به انسانها حمله میکنند هم بیشتر میشود. جارگرها به تدریج
از بین میروند تا این که تنها چهار روبات از آنها باقی میمانند. با اصرار مارشال
استاکر پنته کوست (با بازی ادریس البا) حمایتها از این برنامه قطع میشوند
و روباتها مجبور میشوند تا به زیر زمین بروند و در آنجا مقاومت کنند.
در اوج جنگ، رالی بکت (چارلی هونام) یک هدایت کننده برجسته جارگرها
است اما بعد از این که برادرش کشته میشود و روباتش به سختی آسیب
میبیند، او ناگهان به گوشه ای دنج پناه میبرد. با نزدیک شدن به پایان دنیا، پنتاکوست او را مییابد و به او مسئولیت مهمی محول میکند. روبات او بازسازی و آپگرید میشود. حال او تنها به یک دستیار نیاز دارد که خیلی زود او را در دم و دستگاه پنتاکوست مییابد. نخستین نبرد ماکو موری (رینکو کیکوچی) به عنوان دستیار جدید و رالی بکت واقعاً افتضاح است اما وقتی یک جفت کایجو به هنگکنگ حمله میکنند و سه جارگر دیگر را از کار میاندازند، زمان فرستادن رالی و ماکو به میدان فرا میرسد.
نبرد هنگکنگ که چیزی در حدود دو سوم فیلم را به خود اختصاص میدهد بدون شک نقطه اوج فیلم «حاشیه اقیانوس آرام» است. این فیلم ترکیبی از آدرنالین و تستوسترون است که طرفداران فیلمهای غول دار، فیلمهای روباتی و فیلمهای اکشن در یک جرعه آن را بالا میکشند. این نوع فیلمسازی شجاعتی میخواهد که تنها فیلمسازهای درجه یک و آشنا به جلوه های ویژه مهارت ساختش را دارند. تنها چیزی که باعث میشود فکر کنیم این فیلم فاکتور انسانی هم دارد وجود انسانها در درون روباتها است و «حاشیه اقیانوس آرام» هم به خوبی قدر این موضوع را میداند. در واقع فیلم تلاش میکند تا بر اهمیت دوستی و عشق و علاقه بین رالی و ماکو تاکید نماید. این دو با روحیاتی آسیب دیده به دنبال رستگار شدن هستند و کشش بین چارلی هونام و رینکو کیکوچی این اطمینان را به بیننده میدهد که آنها دوستان و عشاق خوبی در آینده خواهند شد.
به راحتی میتوان به تفاوت اساسی بین «حاشیه اقیانوس آرام» و «ترانسفورمرز» پی برد. از نظر مایکل بی کل فیلم «ترانسفورمرز» بر اساس فاکتور خارقالعاده بودن شکل گرفته است. فیلم مملو از انفجارهای پی در پی، جنگ بین روباتها و تبلور جدیدترین جلوه های ویژه است. هر چیز دیگری غیر از اینها در فیلم به شدت توی ذوق میزند. اما برای دل تورو علاوه بر شگفت زده کردن بیننده چیزهای دیگری نیز اهمیت دارند: شخصیت سازی، روابط، پیشرفت روایی داستان و…
در بخش زیادی از فیلم از تکنیک سه بعدی به درستی استفاده شده است اما به عنوان یک قانون کلی این فیلم هم از یک ضعف در این تکنولوژی برخوردار است. حدود ۷۵% فیلم در هنگام شب یا اعماق اقیانوس جایی که نور کمی وجود دارد رخ میدهد. تکنولوژی سه بعدی ذاتاً از میزان نوری که به چشمان بیننده میتابد میکاهد و این امر در فیلم جدید دل تورو به یک ضعف تبدیل شده است. لحظاتی در فیلم وجود دارند که به علت تار بودن به سختی در نسخه سه بعدی میتوان آنها را فهمید. گرچه تصویر خراب میشود اما با برداشتن عینک اکشن فیلم واضح به چشم میآید.
«حاشیه اقیانوس آرام» را میتوان به داشتن پایانی ضعیف متهم نمود اما از آنجاییکه نبرد هنگکنگ خیلی خوب از آب در آمده است، پایان ضعیف فیلم در ۱۵ دقیقه نهایی چندان به چشم نمیآید. یکی از به یادماندنیترین لحظات فیلم صحنه ای است که در آن رالی و ماکو با هم مبارزه میکنند تا معلوم شود که آیا ماکو لیاقت دستیاری رالی دارد یا خیر.
«حاشیه اقیانوس آرام» نشان میدهد که چه کارهایی از دل تورو با داشتن بودجه کلان و اختیار تام بر میآید. فیلم به خوبی هزار توی پن نیست ولی بدون شک از دو نسخه پسر جهنمی بهتر است. «حاشیه اقیانوس…» فیلم بزرگ، جالب و سرگرم کننده ای است و هرگز به بیننده توهین نمیکند. عشق و علاقه دل تورو به ساخت چنین فیلمهایی را میتوان در سراسر فیلم حس کرد و این دقیقاً چیزی است که او را از بسیاری از فیلمسازان این ژانر متمایز میکند.