نقد و بررسی فیلم The Florida Project (پروژه فلوریدا)

نقد و بررسی فیلم The Florida Project (پروژه فلوریدا)Reviewed by محمدرضا on Apr 26Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم The Florida Project (پروژه فلوریدا)نقد و بررسی فیلم The Florida Project (پروژه فلوریدا) با وجود خط داستانی به ظاهر سرراست روزمره، «پروژهی فلوریدا» به مرتبه ای کمیاب و جادویی دست پیدا

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Florida Project (پروژه فلوریدا)

با وجود خط داستانی به ظاهر سرراست روزمره، «پروژهی فلوریدا» به مرتبه ای کمیاب و جادویی دست پیدا میکند. به نمایش

گذاشتن زندگی از دیدگاه یک کودک و به طور هم زمان فراهم کردن سرنخ های کافی برای تماشاگران تا بتوانند کشف نمایند

که قضیه از چه قرار است. دید کودکان با نگاهی که معمولا بزرگسالان از دنیا دارند یکی نبوده و نویسنده/کارگردان این فیلم،

«شان بیکر(Sean Baker) که فیلم مستقل نارنگی (Tangerine) نیز از جمله کارهای اوست«، این تناقض را بدون متوسل شدن

به ملودراما و احساسی گرایی آشکار، به دست آورده است. پروژهی فلوریدا از ابتدا تا انتها احساس خالص و واقعی بودن دارد

و «بیکر» با وجود فرصت های بی شمار، به راه های فرعی الهام گرفته شده از هالیوود کشیده نمی شود.

لیست بازیگران فیلم غالبا خالی از نام آشنایان و بزرگان است. تنها مورد قابل ذکر، «ویلم دفو (Willem Dafoe)»، نیز تنها نقش مکمل در فیلم اجرا میکند. او در صحنه های زیادی از پروژه حاضر میشود و حضور پس زمینه ی پررنگی بوده اما فیلم در مورد شخصیت او، «بابی (Bobby)» ،مدیر متل بنفشِ پاستلیِ قلعهی جادو (The Magic Castle)، نیست. جدا از «ویلم دفو» و «کیلب لاندری جونز (Caleb Landry Jones)» ،که نقش کوچکی به عنوان پسر بابی دارد، باقی بازیگران فیلم تازه وارد هستند. این لیست شامل سه کودک مرکزی – «بروکلین پرینس (Brooklynn Prince)» که نقش شخصیت مرکزی، «موونه (Moonee)»، را بازی می کند ، «ولریا کوتو (Valeria Cotto)» در نقش «جنسی (Jancey) » و «کریستوفر ریورا (Christopher Rivera)» در نقش «اسکوتی (Scooty)» – و همچنین دو بزرگسال – «بریا وینایت (Bria Vinaite)» در نقش «هیلی»، مادر «موونه»، و «ملا مردر (Mela Murder)» در نقش «اشلی»، مادر «اسکوتی») – می شود. توانایی کارگردان در اداره کردن و هدایت اجراها و ایفای نقش ها در اینجا کاملا مشهود است. «وینایت» و «مردر» هر دو تصویری قوی و طبیعی را به نمایش می گذارند و کودکان مخصوصا برجسته ترین آن ها، «پرینس»، نیز تحت تاثیر قرار نگرفته اند. در طی یک لحظه ی اوج، «پرینس» چنان طبیعی احساسات خود را بروز میدهد که واقعا اندوه آور و دل شکننده است.

فیلم در شهر کیزیمی (Kissimmee) در ایالت فلوریدا، در سایه ی دنیای والت دیزنی (Walt Disney World) روی می دهد. جایی که مجموعه ای به ظاهربی انتها از متل های اقامت بلند مدت پر زرق و برق، جایگزین ارزان قیمتی برای هتل های گران و لوکس این منطقه فراهم می کنند. در سرزمین جادویی ارزان قیمت داستان ، به همان تعداد که مسافران آخرهفتهای دیده میشود، ساکنین بلند مدت نیز اقامت دارند. «موونه»، یک دختر بچه ی شش ساله، روزهای تابستانی بیپایان خودش رو صرف دویدن در اطراف محوطه به همراه دوستانش، «اسکوتی» و «جنسی»، می کند. آن ها همان گونه کارهایی را انجام می دهند که اکثر بچهها انجام میدهند اما شیطنت «معصومانه» آن ها بعضا به جاهای تاریک کشیده می شود. نظارت بزرگسالان بر کودکان کم یا تقریبا صفر بوده. مادر «اسکوتی» به صورت تمام وقت به عنوان یک گارسون کار می کند (بچه ها بعضی اوقات برای گرفتن غذای مجانی به در پشتی غذاخوری می روند) و «هیلی» مادر «موونه» هم ثبات و پختگی احساسی چندان بیشتری از دخترش ندارد. تنها کسی که به نظر می رسد کمی مراقب بچه ها است «بابی» بوده، که آن هم بیشتر به خاطر جلوگیری از آن ها برای خسارت زدن به متل بوده تا محافظت کردن و دور نگه داشتن آن ها از دزدها و متجاوزان.

پروژهی فلوریدا به رغم داستان گویی ساده و بی سر و صدای خود، نقطه ی اوجی را پی ریزی می کند. ازهمان ابتدا که ما زندگی کودکان را درک می کنیم، احساس ناگزیری وجود دارد که این اتفاق سرانجام رخ می دهد. داستان تشکیل شده است از قسمتها و حوادث و حتی به کوچک ترین جزئیات همانند این که چگونه «هیلی» و «موونه» هر از گاه باید برای ۲۴ ساعت نقل مکان کنند تا به عنوان ساکنان دائمی در نظر گرفته نشوند )که به آن ها حقوق قانونی مشخصی تعلق می دهد که مالکیت هتل نمیخواهد درگیرشان شود). آب و هوای مرطوب فلوریدا، با بارش های گرمسیری، رنگین کمان ها و غروب های شکوهمندش نقش جداناپذیری را ایفا می نماید.

نود درصد فیلم از دیدگاه «موونه» ارائه می شود که زاویه ی خاصی به بسیاری از فعالیتها میدهد. شوخی های مضر به عنوان روش های بیضرری برای از بین بردن بی حوصلگی ارائه می شوند. خطراتی که ممکن است باعث مکث بزرگسالان شوند، چیزی بیشتر از حواس پرتی نیست. با استفاده از انتخاب صحنه ها و تمرکز کردن بر روی بازیگران جوان، کارگردان فیلم تماشاگران را به دنیای خود میکشد و زمانی که ما شروع به درک کردن مفهوم اتفاقات در حال رخ دادن می کنیم، زمانی است که عمق این تراژدی را درک می کنیم. «هیلی» همان قدر که «موونه» را دوست دارد، برای والدین بودن نیز نامناسب است. نه تنها او قادر به محفاظت از دخترش نیست بلکه بیپروایی او پتانسیل این را دارد که منجر به اتفاقی شود که هیچ کدام از آنان نتوانند از آن بهبود یابند. پایان بندی فیلم به گونه ای طراحی شده است که تاثیر عاطفی (از نگاه «موونه») در مقابله با مفاهیم عقلانی و منطقی (همانطور که از یک دیدگاه بی طرف دیده میشود) قرار دارد.

از برخی جهات پروژهی فلوریدا من را به یاد فیلم حوض ماهی (Fish Tank) انداخت. از نظر داستان گویی، این دو فیلم بسیار متفاوت بوده اما ریتم آن ها مشابه است. هر دوی آن ها در مورد مردم جوانی است که به دنبال راهی رو به جلو در موقعیت اجتماعی سطح پایین بوده، جایی که فوریت لحظه بر برنامهها و ملاحظات بلند مدت غلبه می کند. «موونه» فراتر از سنش عاقل است اما با این وجود، همانند شخصیت اصلی (البته بزرگتر) حوض ماهی، رفتار پرخطر آینده اش را زیر سوال میبرد. کارگردان به اندازه ی کافی باهوش است تا بیننده را از تمامی خطرات پیرامون موونه آگاه کند در حالی که به طور همزمان چنین چیزهایی (همانند خودروهای پرسرعت در جاده) را به سر و صدای پس زمینه برای کودکان تبدیل می کند.

«پروژهی فلوریدا» از آن دست فیلم های کوچک، متفکر و شگفت آوری است که توسط مخاطبان خانه های هنری دوست داشته خواهد شد (این فیلم به هیچ وجه محصولی برای جریان اصلی و مخاطبان عام نیست) و شاید سروصدای اسکار برای خود ایجاد کند. بازیگران – به خصوص «پرینس» در نقش «موونه» – دست کم مستحق در نظر گرفته شدن برای اسکار هستند، همانطوربرخی از جنبه های فنی پروژه ،که به شدت برای حالت ذهنیتی که «بیکر» برای تماشاگرانش ایجاد می کند، مهم بوده لایق این انتخاب هستند. «پروژهی فلوریدا» نه یک داستان درباره ی بلوغ، بلکه روایتی است از چگونگی از دست دادن معصومیت. اثر «شان» بیکر بی شک یکی از صادق ترین فیلمها در مورد دوران کودکی بوده که در چند سال اخیر در پرده های سینماهای جهان به نمایش گذاشته شده است.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …