شعر آیت‌الله صافی درباره عدل علی(ع)

شعر آیت‌الله صافی درباره عدل علی(ع) Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Sep 12Rating:

رخنه افتاده به ملک و ملکوت
یا مگر لرزه به عرش لاهوت

مضطرب عالم امکان شده است
منکسف شمس درخشان شده است

 

در جنان حور به سوگ است و عزا
همه جا بزم عزا هست بپا

 

متزلزل شده ارکان وجود
متفرق شده اعلام حدود

 

چون بگویم که زبانم شده لال
همه باشند پریشان احوال

 

خون بگرییم اگر جمله، رواست
روز قتل شه دین، شیر خداست

 

پرچم شوکت اسلام شکست
عزت دین خدا رفت ز دست

 

نخل ایمان و عدالت افتاد
سرو بستان هدایت افتاد

 

اشقیا، شیر خدا را کشتند
لنگر ارض و سما را کشتند

 

مرتضی عین خدا، نفس رسول
مرتضی جان جهان، زوج بتول

 

مرتضی شمع شبستان وجود
مرتضی بنده خاص معبود

 

سرش از تیغ عدو پر خون شد
نازنین صورت او گلگون شد

 

رفت و از محنت این عالم رست
قلب جبریل امین از غم خست

 

صوت فزت برب از او در گوش
می برد از سر ما طاقت و هوش

 

از همه خلق جهان چشم ببست
به لقاء احدیت پیوست

 

تا جهان، باقی و افلاک بجاست
قصه عدل علی پر آواست

 

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

سلبریتی

اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل بازیگران و ورزشکاران نماز نمی خوانند و خودشون و اعضای خانواده شون حجاب لازم رو ندارند ؟

⭕️ اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل …