۲ـ عدم تصویب و اجرای طرح آمایش سرزمین، در سیسال گذشته؛ اگرچه کارهای زیربنایی زیادی در استانهای کشور انجام گرفته است و چهره مناطق محروم دگرگون شده است، اما فاصله استانهای محروم و برخوردار بخصوص در زمینههای اقتصادی هنوز وجود دارد و روند مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ ادامه دارد.
نبود یک طرح آمایش مصوب که چشمانداز هر استان را به طور دقیق و همهجانبه مشخص نماید و سهمی که هر استان میبایستی طی افق چشمانداز و در برنامههای پنج ساله از اعتبارات ملی و همچنین اعتبارات بانکی بهرهمند شود مشخص نیست و همچون گذشته میبایستی مدیران و نمایندگان استانها و ائمه جمعه به دنبال طرحها و بودجهها در دستگاههای اجرایی حضور داشته باشند و پیگیر کار باشند و به طبع استانهای بزرگ که دارای نمایندگان بیشتری هستند و در مراکز تصمیمگیری نخبگان صاحبمنصب دارند از امکانات و اعتبارات بیشتری استفاده خواهند کرد. لازمه اجرای عدالت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تدوین، تصویب و اجرای طرح آمایش سرزمین میباشد.
۳ـ ساختار دولتی گسترده و متمرکز؛ این مسئله باعث پایین آمدن بهرهوری و به هدر رفتن نیروها و امکانات زیادی در سراسر کشور شده است که البته در سالهای گذشته قدمهای خوبی در جهت اعطای اختیارات به استانداران و گسترش اختیارات شوراها است برداشته شده که البته به هیچ وجه کافی نیست و در این جهت دولت میبایستی تا آنجا که امکان دارد اختیارات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی قسمتی از اختیارات سیاسی خویش را به دیگر نهادهای مردمی و عمومی واگذار نماید و این روند میبایستی شتاب بیشتری در سال جاری و سالهای آینده به خود بگیرد.
۴ـ تدوین، تصویب و اجرای الگوی مدیریت؛ در بعد از انقلاب اسلامی یکی از مسائلی که مغفول مانده است پرداختن به الگوی مدیریت در کشور میباشد با وجود اینکه ما در جنگ تحمیلی و سازندگی کشور الگوهای عملی خوبی را به نمایش گذاشتیم که تحت عنوان مدیریت بسیجی با مدیریت جهادی میتوان از آن نام برد اما متاسفانه تاکنون این عملکردهای بینظیر به صورت نظریههای مدیریتی تدوین نشده است و در سطوح مختلف به عنوان متون آموزشی ارائه نگردیده است و هماکنون مدیرانی که کشور را اداره مینمایند به طور عمده براساس تجربیات شخصی و آموزههای مختلف و احیانا متفاوت در مصدر امور میباشند که این عدم هماهنگی در روشها، سیاستها، و خطمشیها باعث دوباره کاری و اتلاف منابع زیادی شده است که امید است مورد توجه قوای مختلف بخصوص دولت خدمتگزار و مجلس محترم قرار گیرد. در صورتی که این مهم صورت پذیرد و ما دارای الگوی مدیریتی بر اساس باورهای مذهبی و فرهنگ ملی خودمان باشیم شاهد بهرهوری در همه زمینهها خواهیم بود.
۵ـ شاید یکی از بخشهای اصلی که در آن بازدهی و پیشرفت کم بوده است و مردم هنوز گرفتار معضلات این بخش هستند بخش اقتصادی کشور میباشد، اقتصاد ما دارای بیماریهای مزمن و نهادینه شدهای است که امید میرود با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها قدم بزرگی در حل مشکلات برداشته شود اما پیشنهاد میشود برای تسریع در حل مشکلات بخش اقتصادی دولت مبادرت به ایجاد یک معاونت حمایت از سرمایهگذاری در نهاد ریاست جمهوری نمایند همانطور که دولت نهم در سفرهای استانی و اجرای پروژههای عمرانی موفق بود این بار هم بتوانند در جلب سرمایههای داخلی و خارجی موفقیت شایانی را کسب نماید این معاونت میتواند در جهت اصلاح قوانین موجود تسریع در اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و پیگیری مشکلات اجرایی سر راه سرمایهگذاریهای موجود و آینده را به عهده بگیرد.
۶ـ در این راستا رسانههای نوشتاری، دیداری و شنیداری نیز دارای وظیفهای سنگین و اثرگذار میباشند و مسئولین رسانهها میبایستی اقدامات مثبت را بازتاب دهند و مشکلات و موانع را از نگاه منتقدی مشفق به اطلاع مردم و مسئولین برسانند تا هر چه زودتر چاره کار برای برطرف کردن مشکلات برداشته شود.
همت مضاعف کار مضاعف ؛ آسیبشناسی رسیدن به وضعیت مطلوب
همت مضاعف کار مضاعف ؛ آسیبشناسی رسیدن به وضعیت مطلوبReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Apr 3Rating: