اورشلیم

اورشلیمReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Aug 3Rating:
 بیت‌المقدّس یا اورشلیم، بزرگ‌ترین و پرجمعیّت ترین شهر و مرکز فلسطین است که بر کوه‌های «موریا» بنا شده و کوه‌های صهیون و زیتون از شرق و غرب آن را احاطه کرده‌اند. این شهر محلّ اوّلین قبله مسلمانان، دومین مسجد اسلام، سومین حرم شریف (بعد از مکّه و مدینه) و بنا به فرموده‌ای از امام علی(ع) یکی از چهار قصر بهشتی در دنیاست که این چهار قصر عبارتند از: مسجدالحرام، مسجدالنبی(ص)، مسجد بیت‌المقدّس و مسجد کوفه.

اورشلیم از دو کلمه «اور» و «شلیم» تشکیل یافته است. در زبان عبری «اور» به معنای آتش، روشنایی و مقدّس و «شلیم» به مفهوم شهر، صلح و آرامش است، و بر روی هم به معنی شهر مقدّس، شهر روشنایی، صلح و آرامش است. یهودی‌ها آن را «بیت همیقداش» به معنی خانه مقدّس نیز می‌گویند و تا قبل از ظهور اسلام ایلیا نیز خوانده شده است. بعد از ظهور اسلام، به تدریج اسامی بیت القدس، بیت‌المقدّس، قدس و مدینه مقدّسه برآن اطلاق شد.

دایرت المعارف تشیع ذیل واژه بیت‌المقدّس آورده است:
درباره فضایل این شهر بسیار گفته و نوشته‌اند: این شهر را انبیا بنا کرده‌اند. داوود(ع) و سلیمان(ع)، در این شهر حکومت داشتند، خداوند زکریّا(ع) را به یحیی(ع)، در همین جا بشارت داد. جبال و طیر را در بیت‌المقدّس برای داوود(ع) مسخّر ساخت، هاجر از کوثا به بیت‌المقدّس هجرت کرد، موسی(ع) در اینجا به نور پروردگار نگریست و در همین‌جا با خدا تکلّم کرد، مریم عَذرا در بیت‌المقدّس وفات یافت. عیسی در همین‌جا زاده شد و عروج کرد، محشر و منشر حساب روز جزا و صراط در همین‌جا برپا خواهد شد و اوّلین بقعه‌ای که در روی زمین ساخته شده همان است که بر صخره بیت‌المقدّس بنا گردیده است.

همچنین حضرت ابراهیم(ع) فرزندش اسماعیل را برای قربانی کردن به بالای صخره برد و حضرت محمّد(ص) نیز از این کوه به معراج رفتند.

بدین ترتیب با شهری روبه‌رو هستیم که برای هر سه دین بزرگ آسمانی، بسیار مقدّس به حساب می‌آید.

تاریخ، بیانگر آن است که این شهرِ صخره‌ای، دست‌کم در طیّ قرون، بیست بار تحت محاصره شدید واقع شده، دو بار به دست مهاجمان به کلّی ویران گشته و بر جایش شخم زده‌اند؛ هجده بار تجدید ساختمان شده و سه بار معبد آن بازسازی و مرمّت گردیده است و مردمش شش بار وادار به تغییر دین و مذهب خود شده‌اند. 

  • معبد سلیمان

همان‌گونه که گفته شد، اورشلیم در فلسطین واقع است. نام قدیم فلسطین «کنعان» بود و تاریخِ آن به سه تا چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح(ع) می‌رسد. تقریباً در قرن سوم پیش از میلاد، حضرت ابراهیم(ع) به این سرزمین آمد. فرزندان ایشان در این مکان سکنا گزیدند، تا آنکه در زمان یعقوب(ع) سیر حوادث، یوسف(ع) را در مصر به قدرت رساند. بر اثر قحطی گسترده، پای فرزندان یعقوب برای گرفتن آذوقه به مصر باز شد. یوسف(ع) برادران را شناسایی کرد و بدین ترتیب خانواده یعقوب(ع) و فرزندان او (بنی اسرائیل) به مصر منتقل شدند.

بنی اسرائیل تا زمان زنده بودن یوسف(ع) در مصر با احترام زندگی می‌کردند امّا پس از مرگ او، وضع دگرگون شد. یوسف(ع) پیش از مرگ، همه را جمع کرد و از سختی‌ای که به آنان می‌رسد خبر داد. او گفت که مردان کشته خواهند شد، شکم زنان آبستن دریده و کودکان ذبح خواهند شد تا اینکه خداوند حق را به دست یکی از فرزندان لاوی بن یعقوب ظاهر کند. بنی اسرائیل پس از مرگ یوسف ۴۰۰ سال غیبت سختی را تحمل کردند و همواره در انتظار منجی خود بودند.

با ظهور منجی یهودیان ـ موسی(ع) ـ قوم بنی‌اسرائیل از سرزمین مصر به مقصد سرزمین موعود به حرکت درآمدند. موسی(ع) به اذن خداوند دریا را شکافت و فرعونیان همه در آب غرق شدند. موسی(ع) می‌توانست با بنی اسرائیل به مصر بازگردند، زیرا آنان تمام نقاط مصر را به خوبی می‌شناختند امّا مأموریت ایشان استقرار در فلسطین و قدس بود تا بتوانند حکومتی تشکیل دهند و پایه گذار حکومت جهانی موحّدان شوند.

پیمودن این مسافت ۴۰ سال به طول انجامید. ایشان ۴۰ سال سرگردانی را به خاطر نافرمانی از دستورات پیامبرشان تحمل کردند، دچار بیماری و مرگ شدند، پیامبر خود، موسی(ع)، را از دست دادند در حالی که هرگز قبر او را نیافتند و سرانجام در زمان یوشع، جانشین حضرت موسی(ع)، بنی اسرائیل به فلسطین رسیدند. قوم فلسطین در مقابل آنان مقاومت کرد و  بنی اسرائیل را مغلوب ساخت. لیکن پس از جنگ‌های فراوان، مجدداً بنی اسرائیل قدرت گرفتند و بر شهرها مسلّط شدند. در حدود ۱۰۰۰ ق.م حضرت داوود(ع) توانست اورشلیم را از دست فلسطینیان خارج کند. حضرت داوود(ع) به فرمان خداوند به ساختن بنای قدس؛ یعنی خانه خدا اقدام نمود. امّا از آنجایی که ساخت این بنای مقدّس در اواخر عمر او شروع شد، فرصت اجرای کامل بنای خانه خدا را نیافت. بدین سبب پیش از بنای قدس به او ندا رسید که: تکمیل بنای خانه‌ات را به فرزندت سلیمان واگذاشتیم. 

بنابراین بنای معبد بیت‌المقدّس را داوود(ع) آغاز کرد امّا در زمان سلیمان(ع) با نام معبد یا هیکل سلیمان  به پایان رسید. لازم به ذکر است بیت‌الله الحرام؛ یعنی خانه کعبه تقریباً هزار و صد سال زودتر از بنای معبد بیت‌المقدّس، به دست حضرت ابراهیم(ع) ساخته شد.

سلیمان تمام موقوفات پدر را به داخل خانه خدا برد و طلا و نقره و سایر آلات و ادوات را که برای خانه خدا هدیه آورده بودند، در خزاین آن جای داد. او مشایخ، بزرگان و رؤسای قوم را خواست تا در اورشلیم جمع شوند و تابوت عهد خداوند را که در قرآن مجید از آن با نام تابوت سکینه یاد شده است از شهر داوود(ع) که بالای کوه صهیون بود، بیاورند. 

این معبد در سال ۵۸۷ ق.م به دست بابلی‌ها ویران شد. معبد دوم در پی غلبه سپاهیان کوروش هخامنشی بر بابلی‌ها در سال ۵۳۵ ق.م مجدّداً بنا شد و سرانجام در سال ۷۰ بعد از میلاد توسط تیتوس، امپراتور رم، با خاک یکسان شد.

شش قرن بعد، زمانی که سپاه اسلام در سال ۶۳۸ بعد از میلاد مسیح بر رُم پیروز گشت و اورشلیم را از بیزانس‌ها گرفت، مسلمانان در اورشلیم مسجدالاقصی را بازسازی کردند.

  • بیت‌المقدّس پس از اسلام

پس از بعثت حضرت محمّد(ص)، در سیزده سال اوّل بعثت که پیامبر در مکّه زندگی می‌کرد، مسجدالاقصی در بیت‌المقدّس قبله اوّل مسلمانان بود و پس از مهاجرت به مدینه در سال دوم در مسجد بنی سلمه در شهر مدینه، به فرمان خداوند، قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام (خانه کعبه در مکّه) تغییر یافت که شاید خلع سلاح کردن یهود از مهم‌ترین دلایل آن بوده است؛ زیرا مسلمانان را به خاطر نمازگزاردن به قبله آنان تحقیر می‌کردند.
پس از رحلت پیامبر(ص)، خلیفه اوّل، سپاهی را روانه سوریه و فلسطین کرد که با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، سوریه و بیت‌المقدّس به دست مسلمانان افتاد و رومیان در آنجا شکست خوردند. اهالی شهر، مقاومت زیادی کردند امّا طولانی شدن محاصره و مشکل غذا و شیوع بیماری و… آنان را مجبور به تسلیم شدن کرد. خلیفه دوم با مرکب و لباسی بسیار ساده وارد شهر شد که تعجّب اهالی را برانگیخت و قرارداد صلح منعقد شد. خلیفه نسبت به اهالی رفتار بسیار ملایمی داشت و از آن سال (یعنی سال ۱۵ هجری) فلسطین در دست مسلمانان بود. در معاهده صلح، مسیحیان در اعمال مذهبی خود آزاد بودند. ساکنان این شهر را عمدتاً مسلمانان عرب تشکیل می‌دادند و برای مسلمانان نیز قدس به خاطر اینکه قبله اوّل بود، بسیار معزّز و مقدّس شمرده می‌شد.

  • بیت‌المقدّس و جنگ‌های صلیبی

بهانه جنگ‌های صلیبی، که تا دو قرن، در چند نوبت دامنه یافت، اختلاف میان مسلمانان و مسیحیان بر سر امکنه مقدّس بود. دروازه‌های بیت‌المقدّس، که در قرن اوّل هجری به تصرّف مسلمانان درآمده بود، تا اوایل قرن پنجم هجری، برای زیارت، به روی مسیحیان باز بود. در این اوان مشکلاتی بر سر راه زائران مسیحی پدید آمد و سرانجام سلاجقه، پس از استیلا بر اورشلیم، راه زیارت را بر مسیحیان بستند. در همین سال‌ها امپراتوری بیزانس نیز در معرض تهدید مسلمانان قرار گرفت و موجب شد که از مسیحیان مغرب یاری بخواهد و پاپ اوربانوس دوم پیروان خود را به جهاد و تصرّف اورشلیم فراخواند.
تشتّت و بی‌ثباتی اثر خود را بخشید و مسیحیان در نخستین جنگ صلیبی، در سال ۴۹۲ ق. بیت‌المقدّس را به تصرّف درآوردند و مملکت لاتینی اورشلیم را در قلب دنیای مسلمانان، در شام و فلسطین، بنیان نهادند و تا سال ۵۸۳ ق. که صلاح الدّین ایّوبی بیت‌المقدّس را باز پس گرفت، بر عدّه‌ای از بلاد اسلامی فرمان راندند. از آن پس نیز حکومت آنان تا صد سال دیگر، هرچند با دامنه‌ای بس محدودتر، ادامه یافت. 

  • قدس در قرون اخیر

پس از چندی، با ظهور سلاطین عثمانی ترکیه و نفوذ آنان در کشورهای اسلامی، بیت‌المقدّس نیز به تصرّف آن سلاطین درآمد. تسلّط امپراتوری عثمانی به مدت چهار قرن و اندی بر قدس و سراسر فلسطین ادامه یافت. در اواخر قرن نوزدهم، شورش‌های متعدّدی در فلسطین ـ به ویژه قدس ـ به وجود آمد. سیاست حکومت انگلستان که تا آن زمان بر محور حمایت و حفظ تمامیّت ارضی امپراتوری عثمانی در آسیا دور می‌زد، ناگهان تغییر کرد و خود، قدرتی در برابر دولت عثمانی شد.

دولت انگلستان توانست با سیاست‌های خود، در سال ۱۹۱۷ قیمومیّت و سرپرستی سرزمین فلسطین را در اختیار بگیرد. پس از چندی عدّه‌ای از یهودیان، اندیشه «ملّت واحد یهود» را مطرح و برای تشکیل کشوری مستقل برای استقرار آن ملّت، اقداماتی را شروع کردند که مورد تشویق و حمایت جدّی دولت انگلیس قرار گرفت. این عدّه، گرفتن کمک‌های مالی از یهودیان ثروتمند را آغاز نموده، برای پیشبرد مقاصد خود حزبی تشکیل دادند و نام «صهیون» را که نام کوهی در جوار بیت‌المقدّس است بر خود نهادند. اینان در پی رسیدن به آرمان دیرینه خود؛ یعنی بازگشت به بیت‌المقدّس و تشکیل کشور باستانی اسرائیل بودند.

در ابتدای تشکیل جنبش یهود، بیش از چهل هزار یهودی به آن سرزمین مهاجرت کردند. دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ با اشغال قسمت وسیعی از فلسطین در مشرق مدیترانه تشکیل شد.

  • چرا بازگشت به بیت‌المقدّس؟

مبلّغان انجیلی در آمریکا و انگلیس اعتقاد دارند که پیروان کلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را که در تفاسیر کتاب مقدّس در قرن بیستم به عنوان پیش‌گویی‌های انجیل بیان شده، عملی نمایند. این جریان نو ظهور در پروتستانتیزم با عنوان «صهیونیسم مسیحی» شهرت دارد. مطابق اعتقادات این مکتب، حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفه دینی دارند که برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش کنند. برخی از این حوادث عبارتند از:

۱. یهودیان از سراسر جهان، به فلسطین آورده شوند و کشور اسرائیل در گستره‌ای بین رودخانه‌های نیل و فرات به وجود آید، یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت نمایند اهل نجات خواهند بود.

۲. یهودیان باید دو مسجد «اقصی» و «صخره» را در بیت‌المقدّس منهدم کنند و به جای آن، معبد بزرگ سلیمان را بازسازی کنند؛ به همین سبب از سال ۱۹۶۷ تا به حال، این دو مسجد بیش از صد بار مورد حمله یهودیان و مسیحیان صهیونیست قرار گرفته است.
۳. روزی که یهودیان، مسجد اقصی و مسجد صخره را در بیت‌المقدّس منهدم کنند، جنگ نهایی مقدّس(!) «آرمگدون» به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز می‌شود و در این جنگ جهانی تمام جهان نابود خواهد شد.

۴. در جنگ آرمگدون، مسیح دوباره تولّد یافته در جهان ظهور می‌کند و ضدّ مسیح را در پایان این جنگ مقدّس(!) شکست می‌دهد تا حکومت جهانی خود را به مرکزیّت بیت‌المقدّس برپا سازد. معبدی که به جای مسجد الاقصی و صخره در بیت‌المقدّس بنا شده، محلّ حکومت جهانی مسیح خواهد بود.

باز سازی معبد در سال ۱۹۶۷ با تصرّف شهر قدیم اورشلیم آغاز شد. مسیحیان صهیونیست اعتقاد دارند که در مراسم ساخت معبد سلیمان باید گوساله‌ای سرخ موی قربانی شود. ریچارد لندز، استاد تاریخ دانشگاه بوستن می‌گوید: «به دنیا آمدن این گوساله، درست همان چیزی است که مردم انتظار آن را می‌کشند. ما می‌توانیم جنگ آخرالزّمان را به راه اندازیم. اگر این گوساله قربانی شود، مسلمانان آماده جهاد می‌شوند. پس بهتر است به جنگ بیندیشیم. به طور حتم پیدا شدن این گوساله، ماشه انفجار مسجدالاقصی است».

طبق پیش‌گویی‌های مسیحیان صهیونیست، پس از ظهور مسیح و تثبیت حکومت جهانی یهود، اورشلیم به طرز شگفت انگیزی بازسازی می‌شود و از سطح کنونی به ارتفاع ۱۰ فرسنگ بالا رفته، از هر سو باز خواهد بود و تا دروازه‌های دمشق گسترش خواهد یافت و اشیایی که سابقاً در معبد بودند به آن بازگردانده خواهند شد. از جمله آن اشیا تابوت عهد است که یهودیان در پی یافتن آن هستند، با وجود اینکه تابوت از ملزومات معبد سلیمان نیست امّا یهودیان انتظار روزی را می‌کشند که این صندوق پیدا شود.

این در حالی است که بر اساس معتقدات شیعه، تابوتِ عهد اکنون نزد امام مهدی(عج) است. پیامبر اکرم (ص) دراین باره می‏فرماید: «صندوق مقدّس از دریاچه طبریه به دست وی ـ امام مهدی(ع)ـ آشکار می‏شود. آن را آورده، در پیشگاه مقدّس او در بیت‏المقدّس قرار می‏دهند و چون یهودیان آن را مشاهده می‏نمایند، به جز اندکی، بقیه آنان ایمان می‏آورند».

امام صادق(ع) نیز در حدیثی درباره اقدامات حضرت ولیّ‌عصر(عج) می‌فرمایند: «زیورهای بیت‌المقدّس، تابوت سکینه (عهد)، مائده بنی اسرائیل، بقایای الواح، عصای موسی و منبر سلیمان، همچنین یک قفیز (واحد وزن) از «مَنّ» را که به بنی اسرائیل فرود آمده بود بیرون می‌آورد درحالی که از شیر سفیدتر باشد!»

این چنین است که این منطقه سال‌ها به خبرسازترین مکان کره زمین تبدیل شده است. بن گوریون، اوّلین نخست وزیر اسرائیل، گفته است: «اسرائیل بدون بیت‌المقدّس و بیت‌المقدّس بدون تجدید ساختمان  معنایی ندارد».

نوعم لیفنات، برادر لیمور لیفنات، نیز  از محافظه کاران تندروی یهودی است، که با طرح عقب‌نشینی شارون مخالفت کرد. یوفال قرنی از روزنامه‌نگاران صهیونیستی درباره وی می‌گوید که، نوعم لیفنات رؤیای تخریب بیت‌المقدّس را در سر می‌پروراند. قرنی در مصاحبه‌ای طولانی با لیفنات، به شرح موضع او در برابر مسجد‌الاقصی پرداخته و از قول وی نقل می‌کند که لیفنات تخریب این مسجد مقدّس و ساخت معبد موهوم را امری واجب می‌داند. نوعم لیفنات می‌گوید: چه خوب بود اگر شرایط برای تخریب «قبّـه الصخره» و مسجد الاقصی فراهم می‌شد، امّا نه از ناحیه فنّی و نه سیاسی آمادگی چنین کاری را نداریم. وی در ادامه سخنان خود می‌افزاید: اگر روزی در ملّت یهود یک تحوّل فکری رخ دهد، آنان به سرعت به سوی قبّـ[‌الصّخره رفته، آن را در آسمان منفجر خواهند کرد. قرنی همچنین به نقل از لیفنات خاطر نشان ساخت که وی مدّعی شد که در هیچ سازمان سرّی که برای تخریب مسجد‌الاقصی تلاش می‌کند، عضو نشده است. از منظر لیفنات تخریب این مسجد اساساً هیچ مانعی ندارد. وی در این باره می‌گوید: «تخریب مسجد‌الاقصی در وضعیّت سیاسی کنونی عملی نخواهد شد. اگر پرسیده شود که آیا قبّـه الصّخره باید آنجا قرار بگیرد؟ پاسخ می‌دهم هرگز، بلکه معبد کذایی باید در آن مکان قرار بگیرد؛ زیرا این مسئله آرمان و آرزوی ملّت یهود و دستور تورات است. یهودیان از سه هزار سال پیش در اندیشه بازسازی معبد سلیمان به سر می‌برند». لیفنات همچنین اظهار داشت که، «در آن مکان معبدی وجود داشت و اینک در همان مکان، معبد سوم نیز قرار خواهد گرفت و بدون شک قبّـه ‌الصّخره نابود شدنی است و نباید در آنجا قرار بگیرد. این شخصیّت تروریستی در پایان سخنان خود چنین می‌گوید:«مسلّم است که روزی فرا می‌رسد که ملّت یهود از خواب خود بیدار شده، خواهند گفت که چرا مسجد الاقصی در این مکان ساخته شده است، ای یهودیان برخیزید و معبد سلیمان را بسازید. در این لحظه است که تمامی بولدوزرها برای تخریب این مسجد به حرکت در می‌آیند. اگر بولدوزرها نتوانند این کار را انجام دهند، تجهیزات پیشرفته جنگی این کار را خواهد کرد».

این سخنان و عملکرد صهیونیست‌ها در فلسطین و بیت‌المقدّس، قاطعیّت صهیونیست‌ها بر اجرای برنامه‌های پلیدشان را آشکار می‌کند؛ امّا آنچه مسلّم است این است که حضرت مهدی(عج) این ناحیه را تصرّف کرده، دولت جهانی خود را محقّق می‌کنند.

امیرمؤمنان(ع) مسیر جنگ آخرالزّمان را چنین ترسیم می‌کند: «آنگاه مهدی با هزار مرکب به سوی قدس شریف حرکت می‌کند. (با سپاه خود) در شام، فلسطین، صور، عکّا و غزّه منزل می‌کند. آنگاه مهدی وارد بیت‌المقدّس می‌شود».
همچنین از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که مهدی موعود به سنّت من رفتار می‌کند، عطایایش گوارا می‌باشد و در بیت‌المقدّس فرود می‌آید.

در زمان ظهور، بهترین اقامت‌گاه‌ها مکّه و بیت‌المقدّس است . امام باقر(ع) نیز دراین‌باره می‌فرمایند: «بهترین اقامتگاه‌ها در آن روز، بیت‌المقدّس است. برای مردم زمانی پیش می‌آید که هرکسی آرزو می‌کند که ای کاش آنجا می‌بود و آن در عهد سفیانی است».
به امید آن روز…

ماهنامه موعود شماره ۱۰۱
مریم شفیعی سروستانی

 

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

صحیفه سجادیه

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلا

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلاReviewed by پ on Mar 3Rating: …