مسافت مقداری دور و راه نیز کمی سنگلاخ بود،لذا بعد از اقامه نماز شب، اذان صبح که گفته میشد، راه میافتادم و طول میکشید تا به آن مسجد برسم و به گمان خود از نماز اول وقت صبح, باز میماندم.
بنابراین بعد از چند روز به مومنین آن مسجد پیام دادم، من دیگر نمیتوانم بیایم. همان شب در خواب دیدم که یک نفر این جمله را میخواند:
«سلموا علی الیهود والنصاری ولا تسلموا علی تارک الجماعه» یعنی به یهود و نصاری سلام کنید، ولی به کسی که نماز جماعت را رها میکند سلام نکنید!
آن شخص در هنگام خواندن این سخن انگشت خود را به من نشانه رفت!
سراسیمه بیدار شدم و پیغام دادم که من برای نماز جماعت صبح خواهم آمد!
منبع : مرکز خبر حوزه