پنج کار خارق العاده و بى نظیر

پنج کار خارق العاده و بى نظیرReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar 1Rating:

بسیار تعجّب کردم و اظهار داشتم : یاابن رسول اللّه ! برادرم در طبرستان است و از حال او اطّلاعى ندارم ، از این گرک سؤالى فرما که احوال برادرم چگونه است ؟

امام عسکرى علیه السلام فرمود: هرگاه خواستى برادرت را مشاهده کنى ، به درختى که در سامراء داخل منزلت هست نگاه کن ، برادرات را خواهى دید.(۱)

ابوجعفر طبرى نیز حکایت می کند:

روزى از روزها وارد منزل حضرت ابومحمّد امام حسن عسکرى علیه السلام شدم ، در حیات منزل آن حضرت چشمه اى را دیدم که به جاى جریان آب ، شیر و عسل از آن بیرون مى آمد.

و من و دوستانم از – شیر و عسل – آن چشمه تناول کردیم و نیز مقدارى هم همراه خود بردیم.(۲)

همچنین طبرى حکایت می کند:

روزى در محضر شریف حضرت ابومحمّد علیه السلام بودم که عدّه اى بیابان نشین ، از اطراف وارد شدند و از کم آبى و خشکسالى شکایت و اظهار ناراحتى کردند.

امام علیه السلام براى آنها خطّى را نوشت و باران شروع به باریدن کرد، پس ‍ از ساعتى آمدند و گفتند: یاابن رسول اللّه ! بارش باران زیاد شده و احساس ‍ خطر مى کنیم .

ناگهان متوجّه شدم که حضرت زیر سجّاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم . چون لحظه اى از این حادثه گذشت ، حضرت ظاهر گردید و یک ماهىِ بزرگى را که در دست خود گرفته بود به من فرمود: این ماهى را از عمق دریا آورده ام

پس حضرت روى زمین علامتى کشید و باران قطع شد و دیگر نبارید.(۳)

و نیز طبرى حکایت می نماید:

روزى در محضر پُر فیض امام حسن عسکرى علیه السلام نشسته بودم ، از حضرت تقاضا کردم و عرضه داشتم : یابن رسول اللّه ! چنانچه ممکن باشد یک معجزه خصوصى براى من ظاهر سازید؟

تا آن را براى دیگر برادران و دوستان هم مطرح کنم .

امام علیه السلام فرمود: ممکن است طاقت نداشته باشى و از عقیده خود دست بردارى ، به همین جهت سه بار سوگند یاد کردم بر این که من ثابت و استوار خواهم ماند.

پس از آن ، ناگهان متوجّه شدم که حضرت زیر سجّاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم .

چون لحظه اى از این حادثه گذشت ، حضرت ظاهر گردید و یک ماهىِ بزرگى را که در دست خود گرفته بود به من فرمود: این ماهى را از عمق دریا آورده ام .

و من آن ماهى را از حضرت گرفتم و رفتم با عدّه اى از دوستان طبخ کرده و همگى از آن ماهى خوردیم،که بسیارلذیذ بود.(۴)

و در روایتى دیگر آورده است :

به طور مکرّر مى دیدم بر این که امام حسن عسکرى علیه السلام (روز روشن در میان آفتاب ) در بازار و کوچه هاى شهر سامراء راه مى رفت ، بدون آن که سایه اى داشته باشد.(۵)

پی نوشت:

۱) نوادر المعجزات، ص ۱۹۰، ح ۱؛ إثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۴.

۲) مدینه المعاجز، ج ۷، ص ۵۷۳، ح ۲۵۶۰؛ نوادرالمعجزات، ص ‍ ۱۹۱، ح ۱.

۳) مدینه المعاجز، ج ۷، ص ۵۷۳، ح ۲۵۶۱؛ إثبات الهداه، ج ۳، ص ‍ ۳۲، ح ۱۲۵.

۴) نوادر المعجزات، ص ۱۹۱؛ إثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۷؛ مدینه المعاجز، ج ۷، ص ۵۷۴، ح ۲۵۶۵.

۵) إثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۵؛ مدینه المعاجز، ج ۷، ص ‍ ۵۷۴، ح ۲۵۶۲.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 منبع: کتاب «چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام»، عبدالله صالحی.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

متن نوحه زنجیر زنی برای محرم

اعمال ماه محرم از شب و روز اول تا دهم

اعمال ماه محرم از شب و روز اول تا دهمReviewed by پایگاه خبری تحلیلی شرق …