پایگاه خبری تحلیلی شرق سایت خبری تحلیلی شرق Related Articles
نقد و بررسی فیلم Stake Land (سرزمین نا آرام)
در این گونه فیلم ها، انسان ها نجات یافتگانی هستند که اکنون در دنیایی که هنوز نمرده، اما به شکل وحشتناکی
متحول شده ساکن می باشند، دنیایی که تمام لحظات خوب آن مربوط به گذشته بوده و اکنون دیگر لحظه خوشی وجود ندارد. به اعتقاد من، این دنیای مرده، همان جهان مدرنی است که ما اکنون در آن ساکن هستیم. خبرهای صبحگاهی تلوزیون که هر روز ما آن را تماشا می کنیم، بدون استثنا روایتگر فجایعی هستند که در ۲۴ ساعت گذشته در جهان رخ داده است و انگار که این فجایع هیچ گاه تمامی ندارند. درست مانند فصل های ابتدایی فیلم های فاجعه ای و آخر الزمانی! وقتی که ژاپن در اثر زلزله ویران می شود، طوفان و گرد باد فرودگاه ها را مورد هجوم خود قرار می دهند، اقتصاد جهانی در منجلاب آب می شود، تشعشعات رادیواکتیو باری دیگر انسان ها و تمام موجودات زنده را مورد تهدید قرار می دهند و زنبورهای عسل به تدریج در حال مردن هستند، خب، باید گفت فقط زامبی ها مانده اند تا بیایند و گرمای این هیاهو را بیشتر بکنند!
یک مزیت بزرگ فیلم های زامبی، یا یهتر بگویم، تمام فیلم های هیولایی و ترسناک این است که می توانند نقطه شروعی باشند برای فیلمسازان تازه وارد. هر چند که این ژانر به خودی خود یکی از مهم ترین ژانر های دنیای سینما می باشد و به هیچ عنوان ژانری دسته چندم به شمار نمی رود. من دوست ندارم این جمله را درباره دیوید آرکت بگویم ولی باید گفت علی رقم آنکه وی انسان بذله گو و خوش مشربی است، اما شک دارم که آن جمعیتی که برای دیدن فیلم جیغ ۴ رفتند، برای دیدن این آقا رفته باشند، آنها برای این رفتن که سلاخی های قاتل ماسک به صورت فیلم را تماشا کنند..
ویژگی های منحصر به فردی از زامبی ها در فیلم ” سرزمین پر خطر ” وجود دارد. این فیلم تعداد زامبی ها را اندکی کمتر از فیلم های مشابه در نظر گرفته است تا بتوان برخی اوقات از دستشان فرار هم کرد! در این فیلم زامبی ها به اختصار Vamps (خلاصه همان ومپایرها یا خون آشامان) خوانده می شوند. این جانوران به احتمال فراوان از آمیزش ومپایرها (خون آشامان) با زامبی ها به وجود آمده اند و گونه ای جدید از جانوران (به نام زامبی/ومپایر) بوجود آمده اند که تاکنون محققان موفق به کشف آنان نشده بودند! جانورانی که از ترکیب کردن مرده ها(زامبی ها) و زنده ها(خون آشامان) بوجود آمده اند! از شما بینندگان محترم خواهشمندیم که هشدارهای مربوط به اثرات خطرناک استفاده از حشره کش ها را بیش از پیش جدی بگیرید تا در آینده در مقابل خود به جای یک پشه، شاهد یک زامبی/ومپایر نباشید!
خوشبختانه تمرکز اصلی این فیلم تنها بر روی چند کاراکتر بیشتر نیست. آنها قصد دارند در یک سفر جاده ای مانند خود را به بهشتی امن برسانند. فیلم با صدای یک راوی جوان به نام مارتین (با بازی کانر پائولو) آغاز می شود که برای ما تعریف می کند که چگونه بعد از قتل عام شدن خانواده خود، شخصی به نام میستر (با بازی نیک دمیسی) مسئولیت محافظت و نگهداری از او را بر عهده می گیرد. و چگونه با اتوموبیل کلاسیک خود سرزمین های پر از خطر، تهدید و جنون را طی می کنند. فیلم همچنین نشان می دهد که میستر چگونه فن زنده ماندن را به مارتین آموزش می دهد . ” سرزمین پر خطر ” بسیارشبیه به فیلم “جاده” می باشد. البته شاید از فصاحت کمتری در نحوه بیان داستان در مقایسه با فیلم جاده برخوردار باشد.
میستر فردی با تجربه ای بی باشد که تجربیات ارزشمند خود درباره خون آشامان را به سختی بدست آورده است. میستر معتقد است شاید شنیدن صدای شلیک یه گلوله تنها سرعت حرکت را پایین بیاورد، آما آنچه که می تواند باعث مرگ شود حرکت به اصطلاخ به سمت لانه زنبور است، جایی که تمام خزندگان درنده خو در کمین آنها نشسته اند. او به مارتین آموزش می دهد که چگونه همیشه آماده باشد و و با چشمانی نیمه باز بخوابد. آنها چندین بار موفق می شوند که از حملات ناگهانی زامبی ها ، جان سالم به در ببرند. نکته جالب آن است که ما در فیلم های پیشین، زامبی ها را مردگانی متحرک و فاقد فکر و شعور می دیدیم، اما در این فیلم نکته جالب حملات سازماندهی شده زامبی ها می باشد که به نظر می رسد حتی برخی اوقات با هم همکاری نیز می کنند.
شخصیت میستر مانند قهرمانان فیلم های وسترن می باشد که همواره متعهد به انجام وظایف خود به نحوی صحیح و اخلاقی هستند. در ادامه شاهد این هستیم که میستر خواهر خود، آنا را (با بازی کلی مک گیلز را می بیند) که هنوز توسط زامبی ها مورد حمله قرار نگرفته است، را نجات می دهد. بدین ترتیب گروه آنان به تدریج با پیوستن یک دختر جوان حامله دیگر و یک سرباز نیروی دریایی بزرگ و بزرگ تر می شود.
آنها طی مسیر خود به ندرت به مناطق امن برخورد می کنند. در خارج از این مناطق، این گروه دائما در حال فرار از دشمن های گوناگون هستند. فیلم نیز به خوبی می توانداضطراب شخصیت های خورا به بینندگان منتقل می کند. خطرناک ترین این دشمن ها ، موجودی دیوانه و کینه توز با نام جبدیا است که دائما در تعقیب آنان است. البته وجود اینچنین دیوانگانی در این دنیا غیر ممکن و بعید (حداقل از نظر برخی) به نظر نمی رسد. چند وقت پیش در خبرگزاری سی ان ان مشغول دیدن گزارشی بودم که در آن نشان می داد پیروان فرقه دیویدی ها در انتظار ظهور مجدد رهبر و قهرمان دیوانه شان ، دیوید کورش هستند . (توضیح نقد فارسی: گروه‌هایی با نام هزاره‌گرا، به صورت رمزآلود، ادعاهایی دارند مبنی بر اینکه جامعه معاصر و حمکرانانش فاسد و غیرعادل هستند. به همین دلیل، معتقدند که آنها به زودی به وسیله نیروی قدرتمندی نابود خواهند شد. اگرچه هزاره‌گرایان معتقد بودند که تاریخ هدایت شده است و در نهایت مسیح(ع) مجدداً ظهور خواهند کرد اما در برخی موارد هزاره‌گرایان کوشیده‌اند تا با اقدامات خود این تحولات را سرعت بخشند. از جمله این اقدامات، تلاشی بود که در ۹ آوریل سال ۱۹۹۳ در شهر واکو آمریکا توسط فرقه “شاخه دیویدی‌های” (Branch Davidians) به وقوع پیوست که در جریان آن دیوید کوروش رهبر این فرقه به همراه ۷۳ تن از پیروانش پس از ۵۱ روز محاصره FBI، در آتش سوختند. در واقع، دیوید کوروش با به آتش کشیدن مجتمع شاخه دیویدی‌ها می‌خواست تابعیت خود را از مشیت و اراده خداوند به نمایش بگذارد. به عبارت دیگر، او می‌خواست در عمل اثبات نماید که این جزئی از طرح پرودگار برای پایان تاریخ و ظهور مسیح یهودی است)
کارگردان فیلم، جیم مایکل، که به همراه ستاره خود، نیک دامیسی، کار نگارش مشترک فیلمنامه را بر عهده داشته است، موفق به ساخت فیلمی خوش ساخت، خوش ظاهر و با فضا سازی عالی و بازی هایی خوب شده است. همچنین وقفه هایی در روند هراسناک فیلم توسط بازیگران به وجود می آید که آنها نیز با دیالوگ هایی بجا و هوشمندانه میزان نا امیدی خود و جهان اطراف خود را در ذهن بیننده تخلیه می کنند. فیلم برداری هم دنیایی خالی از هر چیز، مانند فروشگاه های خالی و متروک و سرزمین هایی لم یزرع را به تصویر می کشد. فیلم “سرزمین پر خطر” شاید فیلمی دقیقا مطابق سلیقه من نباشد، اما قطعا فیلمی است که توجه من و شما را به سمت خود جلب می کند.