نقد و بررسی فیلم A Ghost Story (داستان یک روح)

نقد و بررسی فیلم A Ghost Story (داستان یک روح)Reviewed by محمدرضا on Apr 25Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم A Ghost Story (داستان یک روح)نقد و بررسی فیلم A Ghost Story (داستان یک روح) با دلایل کاملا منطقی و احساسی ادبیات اندوه یکی از پر رنگ‌‌ترین تجارب زندگی هر کدام از ما را رقم

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم A Ghost Story (داستان یک روح)

با دلایل کاملا منطقی و احساسی ادبیات اندوه یکی از پر رنگ‌‌ترین تجارب زندگی هر کدام از ما را رقم می‌زند؛ در این خصوص

می‌توان به مرگ عزیزان اشاره کرد؛ فاجعه‌ای که به اجبار برای هرکدام از ما پیش می‌آید و حتی تعداد دفعات آن را نمی‌‌توان

پیش‌بینی کرد. غم از دست دادن عزیزان و پازل غیبت آن‌ها در کنار ما یکی از دردناک‌‌ترین تجربیات زندگی را برای انسان به‌

وجود می‌آورد. اما این غم فقدان تنها از سوی ما حس می‌شود و هیچ‌یک، اطلاع کافی از آن طرف قضیه نداریم. در این اتفاق

ناخوشایند سایر مرده‌ها نیز با احساسات متناقضی مواجه شوند! کسی چه می‌داند!؟ زمانی که انسان در مورد چنین گمانی

فکر می‌کند، همواره تصورات زیادی از سرش می‌گذرد؛ فیلم «داستان روح» بر همین اصل بنا شده است و قصه خود را پیش

می‌برد. داستان‌های زیادی در مورد دنیای ارواح روایت شده است، داستان‌هایی که گاهی به فیلم نیز بازگردانده شده‌اند و

محبوبیت خاصی در عالم سینما دارند. فیلم دیوید لاوری تلاشی است برای نگاه کردن این قضیه از دریچه‌ای دیگر. تازه‌‌ترین

اثر فیلمساز مستقل آمریکایی دیوید لاوری یکی از متفاوت‌‌ترین نگاه‌ها را به مبحث مرگ عزیزان دارد و می‌توان به جرات آن

را یکی از بهترین آثاری دید که این مقوله را درست پردازش می‌کند. زیرا این فیلم به‌اندازه‌ای تاثیرگذار است که نمی‌‌توان تنها

به یک‌بار تماشای آن راضی شد و با تماشای دوباره و دوباره فرضیه فیلم است که نکته‌های مهم و برجسته فیلم به چشم می‌آید.

شخصیت اصلی فیلم یک روح است، این روح که در ابتدای امر شاهد مرگ وی از کالبد زمینی‌‌اش هستیم (آن‌جا نیز نام او را نمی‌‌فهمیم و به اسم آقای سی (با نقش‌آفرینی کیسی افلک) شناخته می‌شود). روح کارهای متناقض زیادی می‌کند، او در اوج غم و اندوه دست به ترساندن اهالی خانه می‌زند و تقریبا تمام ویژگی‌هایی که یک فیلم ترسناک روح محور باید داشته باشد را رعایت می‌کند؛ ظرف‌ها را می‌شکند، از دیوار صدا درمی‌آورد، وسایل را جابه‌جا می‌کند و نور چراغ‌ها را دستکاری می‌کند. نکته جالب این‌جاست که تمام این نشانه‌های مشهور عالم ارواح به‌هیچ‌عنوان در قالب فعالیت مافوق طبیعی ترسناک عرضه نمی‌‌شود و در حقیقت وجوهی غم‌انگیز و تراژیک دارد.

این نگاه آقای لاوری به داستان ارواح شاید از تماشای فیلم‌های ترسناک متعدد برگرفته شده باشد ولی این درجه احساسات مخاطبان است که در چنین اثری هدف قرار گرفته شده است. مخاطب در این میان شاهد استفاده از تمام تکنیک‌هایی است که باعث فروش و جذابیت یک فیلم ترسناک هالووینی می‌شود، اما نه در قالب یک اثر ترساک. روح قصه، رومیزی سفید بلندی بر تن دارد که جای چشم‌هایش سوراخ است. این تصویر شاید اولین تصوری باشد که یک بچه شش ساله از دیدن یک روح داشته باشد ولی باتوجه به داستانی که در مقابل داریم این سوال پیش می‌آید؛ چرا که نه!؟ مگر ما درواقع با ارواح ملاقات داشته‌ایم!؟ دنیای آقای لاوری روح را در قالب تصور کودکی ما تجسم بخشیده است و همین ایده ناب، کمک شایانی به جا افتادن داستان می‌کند. نکته قابل توجه دیگر انتقال حس‌های روح درون رومیزی به مخاطب است. ما بدون دیدن چهره وی یا درک مناسبی از حالت صورت او، به‌درستی حس‌های متناقض روح را درک می‌کنیم، البته در این مورد باید اشاره شود که بازیگری که زیر این رومیزی قرار گرفته است همچنان کیسی افلک، برنده اسکار نقش اول مرد، سال گذشته است. او با اصرار تمام سکانس‌هایی که چهره‌‌اش زیر رومیزی قرار می‌گیرد را خود بازی کرده و چالشی جدید برای آثار با ارزش کارنامه‌‌اش به ارمغان آورده است.

ماجرا از زمانی آغاز می‌شود که آقای سی و همسرش – که نام وی نیز به میان نمی‌‌آید و با اسم خانم‌ام (با نقش‌آفرینی رونی مارا) شناخته می‌شود – در خانه‌ای آرام و گرم زندگی خود را می‌گذرانند، آن‌ها در این خانه نسبتا دور افتاده مشکلات کوچک و بزرگ خود را دارند، آقای سی یک آهنگساز است که فضای مسکوت اطراف را مناسب حرفه خود می‌داند و به خواسته‌های خانم‌ام، مبنی بر ترک کردن چنین جای خلوتی اهمیت نمی‌‌دهد. درنهایت یک شب آقای سی قبول می‌کند که خانه را فروخته و به جایی شلوع‌تر نقل‌مکان کنند. در همین شب صدایی از هال خانه شنیده می‌شود و آقای سی و خانم‌ ام با تعجب خود را به هال می‌رسانند و کسی را نمی‌‌بینند. سکانس بعد از سردخانه آغاز می‌شود، جایی که آقای سی بر اثر حادثه‌ای جان خود را از دست داده است و همسر جوانش را غمگین برای شناسایی جنازه‌‌اش آورده‌اند. زمانی خانم‌ ام و مسئول سردخانه، اتاق مذکور را ترک می‌کنند، جسم مرده با همان روانداز سفید رنگ‌‌اش می‌ایستد و آن‌ها را تعقیب می‌کند. این جسم مرده که حال تبدیل به روح شده است با همان حالت و سوراخ‌هایی به روی رومیزی که بر تن دارد تا خانه قدیمی و متروک‌شان، همسرش را تعقیب می‌کند. خانم ‌ام که نمی‌‌داند با غم از دست دادن همسرش چگونه کنار بیاید، مدتی را در خانه و با خاطرات آقای سی می‌گذارند، غافل از این‌که در تمام این مدت روح درحال تماشای اوست. روح با همان شمایل عجیب‌و‌غریب‌‌اش در تمام سوگواری‌های شخصیِ همسرش شرکت می‌کند، این در حالی است که روح متوجه وجود روح دیگری در خانه کناری می‌شود. روح همسایه گاهی از پنجره نگاهی به بیرون می‌اندازد و در مکالمه‌های خلاقانه این دو (که به‌صورت زیرنویس ارائه شده است) متوجه می‌شویم که او نیز مدت‌هاست در انتظار شخصی که به‌خاطر ندارد در خانه روبه‌رویی روزگار می‌گذارند. خانم ‌ام درنهایت از سوگواری و اندوه خسته شده و خانه را می‌فروشد. با حضور صاحبخانه‌های جدید، روح قصه شروع به انجام حرکاتی عجیب می‌کند، این حرکات از باز کردن در گنجه‌ها تا جابجا کردن وسایل برای این نیست که روح قصد اذیت کردن کودکان خانه را دارد، بلکه به این دلیل است که سال‌ها گذشته است و ما به‌صورت واضح با تغییر فصل‌ها از پشت پنجره شاهد عبور چندین سال بوده‌ایم، ساکنان خانه بارها تغییر می‌کنند و روح قصه همچنان شاهد روزهای زندگی آن‌هاست و… .

فیلم «داستان روح» به زیبایی و با ظرافت اندوه سرگردان بودن یک روح را به تصویر می‌کشد. عبور سال‌ها و روزها در قصه حرف اول را می‌زند، با این تمهید شما شاهد تنهایی یک روح هستید و پس از گذشت یک ساعت ابتدایی فیلم به‌شدت با او احساس همذات‌پنداری می‌کنید. این وضعیت به گونه‌ای پیش می‌رود که گاهی این فکر به ذهن مخاطب می‌رسد که شاید انسان‌هایی که به زندگی روح وارد شده و خارج می‌شوند، اشباح واقعی دنیا هستند. انسان‌هایی که ظاهر می‌شوند، چند سالی زندگی می‌کنند و سپس محو می‌شوند (می‌میرند). نگاه اندوهگین آقای لاوری به ماجرای زندگی یک روح می‌تواند شامل پیام‌های زیادی برای مخاطبان چنین آثاری باشد. فیلم مخاطب را به چالش می‌کشد و اهداف زندگی‌‌اش را تصحیح می‌کند. اثری خوب و با ارزش که گرچه نگاهی پوچ‌گرایانه به زندگی دارد ولی می‌توان آن را از منظرهای متفاوت به چالش کشید و مورد مطالعه قرار داد.

«داستان روح» با زبان بی‌زبانی به ما یادآوری می‌کند که به‌صورت علمی و واقعی هیچ چیز از دنیای ارواح نمی‌‌دانیم و تجربه‌هایی که در این مورد بازگو شده است شاید رویه دیگری نیز دارد و دلیل منطقی یا احساسی در پشت آن قرار دارد. آقای لاوری به وضوح این نکته را یادآوری می‌کند که ارواح می‌توانند در زمان سفر کنند ولی نه به‌شکل فیزیکی و بلکه با عبور زمان و تحمل سال‌هایی که از حضورشان گذشته است. آن‌ها می‌توانند شاهد دردها و رنج‌های عزیزان خود باشند و آن‌ها می‌توانند با یکدیگر نیز ارتباط برقرار کنند و هزار ایده دیگر که این اثر بسیار ارزشمند برای ما از دنیای ارواح به ارمغان می‌آورد. تماشای این اثر درخشان سینمای مستقل به تمامی علاقه‌مندان جدی‌تر سینما توصیه می‌شود؛ اثری که احتمالا مانند کیفیت وجود روح داستانش، با عبور سال‌ها بر ارزش‌های آن افزوده می‌شود و در سال‌های آینده حرف‌های بیشتری در مورد آن خواهیم شنید.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …