نقد و بررسی فیلم «میدنایترز» (Midnighters)
«میدنایترز»(Midnighters) موقعیتی تیپیکال و تکراری- شخصی که بیش از حد الکل نوشیده و در حال رانندگی در مستی است و به جاده
توجهی ندارد- را در نظر داشته و از آن به عنوان نقطه پرتابی برای رسیدن به یک سری از رویدادها استفاده کرده است که یک زوج از طبقهی
کارگر را داخل گردابِ سقوط رها میکند. با فیلمنامه ای که شامل محدودیتهای زیادی است، داستان اثر همانقدر که بر روی روابط بین انسانی
تمرکز میکند، به همان اندازه بر روی پیچ و خمهای معمول و رایج فیلمهای هیجانانگیز نیز متمرکز است. این اثر به عنوان فیلمی که در ابتدا
به نظر یک اثر ساده میرسد که در آن یک گشتوگذار ساده تبدیل به موقعیتی وحشتناک میشود اما همه چیز به ناگهان تغییر میکند هنگامی
که افراد مجبور به انجام اعمال زشت و غیراخلاقی در نتیجهی شرایط دشوار و بغرنج میگیرند. این اثر با تمرکز بر روی تعلیق و تنش به جای
غافلگیریهای ناگهانی، توانسته که توسط کارگردانانش یعنی برادران «رمزی»(جولیوس و آلتسون) به عنوان جایگزین بسیار مناسبی برای بسیاری
آثار ناامیدکننده و پرخرج این روزها معرفی شود.
داستان فیلم در زمان جشن سال نوی میلادی آغاز میشود. در حالی که هنوز صدای Old Lange Syne[1] را در پس زمینه تصویر میشنویم، زوج داستان ما یعنی «لیندزی» و «جف پیتمن» (الکس اِسو و دیلان مک تی) در حال مرور کردن برنامهی سالانه خود هستند و تاکید دارند که امسال همان «سال» موعود خواهد بود. چندی بعد در حالی که آنها در حال مسیریابی به سمت خانه خود هستند، شرایط به گونهای رقم میخورد که به نظر تحقق یافتن رویاها و برنامههای آنها برای سال جدید بسیار غیرممکن خواهد بود. نوشیدن بیش از حد، عدم توجه به مسیر و جاده و همچنین چیزی که در ثانیههای آخر توسط چراغهای ماشین نمایان شده بود، همگی و همگی دست به دست هم داده اند تا «لیندزی» و «جف» را در موقعیت خطرناکی قرار دهند. تصمیمات عجولانه و نابخردانه پس از آن از راه میرسند؛ ترککردن محل حادثه ( تلفن برای زنگ زدن آنتن نمیدهد)، بردن جسد با خود(در داخل ماشین جان میدهد) و رفتن به خانه به جای بیمارستان و یا اداره پلیس( میزان سطح الکل موجود در خون آنها باعث ایجاد دردسرهای بسیار میشود). همانطور که آنها مشغول این هستند که بفهمند اقدام بعدی چیست، «جف» متوجه میشود که پلاک ماشین در طی تصادف شکسته و جا مانده است. پس از اینکه او برای بازیابی مجدد پلاک ماشین راهی میشود، خواهر «لیندزی» یعنی «هانا»(پرلا هانی جاردین) از قراری که با نامزد خود داشته بود برمیگردد و متوجه می شود که مردِ مرده داخل ماشین زیاد هم مرده نیست! او که فکر میکرد این مرد یک دزد است به او شلیک میکند و به این طریق خواهر و شوهرخواهر خود را داخل گردابی از دروغهای مختلف گرفتار میکند چرا که دو پلیس صبح روز بعد سر و کلهشان پیدا میشود و پس از آن نیز یک کارآگاه مشکوک(وارد هورتون) وارد ماجرا میشود.
یکی از بخشهای خوب «میدنایترز» را میتوان سادگی و سهل بودن فیلم دانست. «لیندزی» و «جف» انسانهای عادیای هستند و حادثه ابتدایی نیز نتیجه بیمبالاتی و اشتباهی است که بسیاری از انسانها ممکن است مرتکب آن شوند. بینندگان در تک تک لحظات فیلم شاهد این مسئله خواهند بود که تصمیم گیریهای بد چگونه باعث ایجاد موقعیت بسیاری سخت و بغرنج میشود که زندگی همه را تحت تاثیر قرار میدهد که برای پوشاندهشدن این نتایج، کارهای کثیفتر و تاریکتری باید صورت پذیرد. به تمام این ماجرا و ملغمه، پلیسی را نیز اضافه کنید که طبق قانون عمل نمیکند تا متوجه شوید «میدنایترز» به اندازه کافی رمز و راز داخل خود دارد تا توجه بینندگان را برای مدت طولانی جذب بکند.
این اولین فیلم ساخته شده توسط آقای «جولیوس رمزی» است، او قبلا صرفاً سابقه کارگردانی چند قسمت از سریال «مردگان متحرک»(The Walking Dead) را بر عهده داشته است. برادر او یعنی «آلتسون» که وظیفهی نوشتن فیلمنامه را بر عهده داشت است، برای این کار از واشنگتن به هالیوود نقل مکان کرده است. قبل از پیوستن به «جولیوس» برای ساخت «میدنایترز»، او نویسنده سخنرانیهای سخنگوی وزارت دفاع یعنی ژنرال «دیوید پترائوس» و امنیت ملی یعنی «جی جانسون» بوده است. «رمزی ها» برای بازیگران این فیلم از افرادی با پتانسیل بالا ولی بینام و نشان بهره برده اند. عملکرد آنها به اندازه کافی خوب هست تا بتوانیم در این نقشها قبول شان کنیم و نکته مثبت دیگر هم این است که آنها چیزی از بازیهای قبلی خود را به ما یادآوری نمیکنند. اگر این فیلم با بازیگران معروفی ساخته شده بود قطعا لحن متفاوتتری به خود میگرفت.
«میدنایترز» دارای اتمسفری خاص و قوی است. از همان نماهای ابتدایی فیلم و رانندگی «جف» میتوان دریافت که اتفاقات بدی در آستانهی رویدادن هستند. بینندگان کاملاً میدانند که حادثهای در آستانهی روی دادن است اما در عین حال نمیتوان مقهور لحظات حساس و هیجانانگیز فیلم نشد. اگر این اثر در حالت کلی به عنوان هیجانانگیز طبقه بندی میشود، کارگردان از برخی تمهیدات آثار سبک ترسناک نیز استفاده کرده است تا بتواند بینندگان را ملتهب نگه دارد. لحظات زیادی در فیلم این حس را به شما منتقل میکنند که:« اگر تو بودی چه میکردی؟» و از بیننده میخواهند تا خود را به جای شخصیت اصلی و موقعیت هر لحظه سختتر او بگذارند. در کل میتوان گفت که «میدنایترز» اثر هیجان انگیز قابل تماشایی را عرضه میکند که نوید ظهور ستارههای جدیدی در صنعت سینما را به ما میدهد.