فرقه های فعّال صوفیه در ایران / اویسیه

فرقه های فعّال صوفیه در ایران / اویسیهReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Mar 9Rating:

اینها می گویند چون اویس قرنی بدون راهنما و دلیل و با الهام ربّانی، محبت رسول خدا (ص) در دلش جایگزین شد، به همین جهت بدون راهنما به یکی از این مشایخ، هرچند با فاصله زمانی زیاد می توان ارتباط برقرار کرد.

در افغانستان یک طائفه به نام اویسی بود. درباره آنها مدرسی چهاردهی می گوید : تمام دندانهای خود را به تبعیت از افتادن دندان پیامبر (ص) در جنگ ، می کشیدند.

 

(ر.ک : سلسله های صوفیه ایران)

مؤسس این فرقه در ایران شخصی به نام « جلال الدین ابوالفضل عنقاء » است . وی در سال ۱۲۶۶ قمری متولد و در سال ۱۳۲۳ قمری در گذشت.

عنقاء به معنای سیمرغ است.

کیوان قزوینی در مورد او می گوید :

روحانی ساده لوحی بود که یک روز می رفت پیش خاکساریه و دست بیعت می داد و روز بعدش پیش فرقه های دیگر می رفت. چون دید هیچ کس او را تحویل نمی گیرد ادعای اویسی کرد.

بعد از او پسرش محمد عنقاء مدعی شد و فرقه را گسترش داد. پسر محمد به اسم صادق عنقاء لقبی به نام شاه مقصود برای خود گذاشت و سلسله اقطابی را درست کرد و خود را به امیر مومنان علی (علیه السلام) رساند.

نور الدین مدرسی چهاردهی می نویسد : کتابهای « پدیده فکر » و « از جنین تا جنان » که تألیف یک فرانسوی است، صادق عنقاء به نام پدر خود محمد چاپ نمود. این کتاب قبلا توسط آقای نائینی طباطبائی در ایران ترجمه شده است و اسناد آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود می باشد.

صادق عنقاء متولد ۱۲۹۴ قمری است . وی در حال حیات پسرش نادر علی عنقاء (صلاح الدین) را که ورزشکار بدنسازی بود قطب نمود . وی هم اکنون در آمریکا ساکن است.

تصویر صادق عنقاء

صادق عنقاء

تصویر نادر علی عنقاء


نادر عنقاء

این فرقه روی دو جریان کار کرد :

۱) سیستمی از برنامه های مدیتیشن را در قالب کلاس های تمرکز اجرا می کنند.

۲) ارتباط دختر و پسر به عنوان یار طریقتی که معمولا با یکدیگر مختلط هستند.

meditation

از اعجاز قطب این فرقه (نادر علی عنقاء) بهائی شدن همسرش است.

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

فرقه های فعّال صوفیه در ایران /فرقه خاکساریه

فرقه های فعّال صوفیه در ایران

قسمت پنجم

فرقه خاکساریه

خاکساریه صوفیانی هستند که با شکل و شمایل درویشی که در کوچه و بازار و خیابان کشکول به دست و تبرزین به دوش و کلاه نمدی که تاجش می خوانند و به امر رئیس فرقه آن را بر سر می گذارند و پرسه می زنند.