خداوند، پناه بى پناهان

خداوند، پناه بى پناهانReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on May 20Rating:

شخصى محضر امام صادق علیه السلام آمد و درباره وجود خداوند پرسش ‍ نمود. حضرت فرمود: اى بنده خدا! تا بحال سوار کشتى شده اى ؟گفت : آرى !فرمود: آیا کشتى تو هیچ شکسته است بطوریکه گرفتار امواج خروشان دریا شوى و در آن نزدیکى نه کشتى دیگرى باشد که تو را نجات دهد و نه شناگر توانایى که تو را برهاند و امید نجاب به رویت کاملا بسته گردد؟گفت : آرى ! چنین صحنه اى برایم پیش آمده است . فرمود: در آن لحظه خطرناک آیا دلت متوجه به چیز حقیقى شد که بتواند تو را از آن ورطه هولناک نجات بخشد؟ گفت : بلى ! فرمود:- همانا چیز حقیقت خداى قادر است و او آنجا که نجات دهنده اى نیست ، تنها نجات دهنده به نظر مى آید و پناه بى پناهان است .

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

عظمت یک بانو

گروهى از مردم نيشابور، اجتماع کردند. محمد پسر على نيشابورى را انتخاب نمودند و سى هزار و پنجاه هزار درهم و مقدارى پارچه به او دادند تا در مدينه محضر امام موسى بن جعفر عليه السلام برساند.شطيطه نيشابورى که زنى مؤ منه بود، يک درهم سالم و تکه پارچه اى که به دست خود، نخ آن را رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت ، آورد و گفت : ((ان الله لايستحيى من الخلق )). متاعى که مى فرستم اگر چه ناچيز است ؛