آیا آیۀ « غلبت الروم … » در بارۀ عمر بن الخطاب و عثمان نازل شده است ؟

آیا آیۀ « غلبت الروم ... » در بارۀ عمر بن الخطاب و عثمان نازل شده است ؟Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Jun 10Rating:

روم / ۱ _ ۶ .

در کتاب الروضه تألیف علامه کلینی ص۸۶ ج۲ حدیث شماره ۳۹۷ موجود است که :

«حضرت ابو جعفر باقر العلوم فرمودند : این وعده الهی در خلافت حضرت فاروق به اتمام و کمال رسیده است . »

(هـ) عن أبی عبد الله لما حفر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الخندق الی قوله فتحت علی فی ضربتی هذه کنوز کسری و قیصر .

امام صادق علیه السلام فرمودند : وقتی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خندق را حفر نمودند ، آن حضرت مشغول کندن زمین بود ، ضربه‌ای زد و سپس فرمود : با این ضربه گنج‌های کسری و قیصر را فتح کردم .

شما را به خدا ، آیا « فتحت علیّ کنوز کسری و قیصر » ذر زمان خلافت فاروق و ذی النورین محقق نگشت ؟
پاسخ :

۱. نویسنده محترم ، با تزویر و تحریف ، برداشت خود را از روایت ، به نام امام صادق علیه السلام نوشته است ؛ در حالی که در روایت هیچ نامی از «فاروق » نیست .

۲ . این روایت از نظر سندی اشکال دارد . مرحوم شیخ کلینی رحمت الله علیه سند روایت را این گونه می نویسد :

سهل بن زیاد ، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر ، عن أبان بن عثمان ، عن بعض رجاله عن أبی عبد الله ( علیه السلام ) .

الکافی ، الشیخ الکلینی ، ج ۸ ، ص ۲۱۶ .

این که این « بعض رجاله » چه کسی است ، روشن نیست ؛ لذا روایت از درجه اعتبار ساقط است .

۳. در این روایت «سهل بن زیاد » وجود دارد که ضعف او روشن است . مرحوم نجاشی رضوان الله تعالی علیه در باره وی می نویسد :

سهل بن زیاد أبو سعید الآدمی الرازی ، کان ضعیفا فی الحدیث ، غیر معتمد علیه فیه ، وکان أحمد بن محمد بن عیسى یشهد علیه بالغلو والکذب وأخرجه من قم إلى الری وکان یسکنها .

رجال النجاشی ، النجاشی ، ص ۱۸۵ .

سهل بن زیاد آدمی ، در حدیث ضعیف است و قابل اعتماد نیست . و احمد بن محمد بن عیسی شهادت به غلو و کذب او داده که او را از قم اخراج و به ری فرستادند و در آن‌جا ساکن بود .

مرحوم شیخ طوسی رحمت الله علیه در باره وی می نویسد :

سهل بن زیاد الادمی الرازی ، یکنى أبا سعید ، ضعیف .

الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص ۱۴۲ .

سهل بن زیاد آدمی الرازی ، با کنیۀ ابو سعید ، ضعیف است .

و در کتاب الاستبصار می نویسد :

أبو سعید الآدمی وهو ضعیف جدا عند نقاد الاخبار وقد استثناه أبو جعفر بن بابویه فی رجال نوادر الحکمه .

الاستبصار ، الشیخ الطوسی ، ج ۳ ، ص ۲۶۱ .

ابو سعید آدمی نزد ناقدان اخبار ضعیف است و ابو جعفر بن بابویه او را از رجال نوادر الحکمه استثناء کرده است .

و ابن غضائری می نویسد :

سهل بن زیاد ، أبو سعید ، الآدمی ، الرازی . کان ضعیفا جدا ، فاسد الروایه والدین . وکان أحمد بن محمد بن عیسى الأشعری أخرجه من قم ، وأظهر البراءه منه ، ونهى الناس عن السماع منه والروایه عنه .

رجال ابن الغضائری ، أحمد بن الحسین الغضائری الواسطی البغدادی ، ص ۶۶ – ۶۷ .

سهل بن زیاد آدمی الرازی جداً ضعیف است و روایت و دین او فاسد است . و احمد بن محمد بن عیسی اشعری او را از قم بیرون کرد و دوری جستن از او را اظهار نمود و مردم را از شنیدن حرف‌ها و روایات او نهی کرد .

آیا با این اوصاف ، به این روایت می توان اعتماد کرد ؟

۴. مستدل به آیۀ اول سوره روم استدلال کرده است که هیچ ربطی به خلافت خلفا ندارد .این آیه قبل از هجرت و در مکه نازل شده است و یکی از معجزات نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم محسوب می شود که چندین سال قبل از غلبه روم بر فارس آن را پیش بینی کرده است .

واقعاً این آیه چه ربطی به خلافت خلفای سه گانه دارد ؟ ما که متوجه نشدیم .

۵ . مستدل گفته است :

شما را به خدا ، آیا « فتحت علیّ کنوز کسری و قیصر » ذر زمان خلافت فاروق و ذی النورین محقق نگشت ؟

در پاسخ باید گفت : بلی ما نیز این را قبول داریم که این خلیفه دوم جناب عمر بن الخطاب بود که ایران و… را فتح کرد ؛ اما متأسفانه همین فتوحاتی که این همه اهل سنت به آن بها می دهند و مباهات می کنند ، یکی از بدعت های است که ایشان وارد دین مبین اسلام کرد و دینی را که خداوند دین رحمت ، عطوفت ، دوستی و مهربانی ، و پیامبرش را رحمت اللعالمین معرفی می کند ، عمر بن الخطاب این دین را دین شمشیر و سر نیزه ، و خلیفه رسول خدا را انسان خونریز و خونخوار معرفی کرد .

خداوند در قرآّن کریم می فرماید :

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ . الانبیاء / ۱۰۷ .

به جرأت می توان گفت که همین فتوحات ، یکی از موانعی بود که سرعت پیشرفت اسلام را در سراسر جهان گرفت ؛ زیرا جناب عمر بن الخطاب و فرماندهان او در این جنگ‌ها جنایاتی را مرتکب شدند که مردم را از دین اسلام منزجر و متنفر کرد . عمر تنها کاری که کرد سر زمین‌های مردم را فتح کرد ؛ اما قلوب مردم را از دین اسلام منزجر کرد . و هنوز که هنوز است ، غیر مسلمان ، دین مبین اسلام را دین شمشیر و مسلمان را خونریز و خونخوار می شناسند .

توضیح مطلب :

بدون شک تمامی جنگ‌های رسول خدا با مشرکان ، یهودیان و … به این دلیل بوده است که آن‌ها یا به محدودۀ اسلام تجاوز کرده بودند و یا عهد و پیمانی را که میان رسول خدا و آن ها بسته شده بود ، نقض می کردند .

به عبارت دیگر : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای مسلمان کردن دیگران هیچ گاه با آن ها نجنگید و خون کسی را نریخت . هیچ‌گاه پیامبر اسلام شروع کنندۀ جنگ نبوده است . منطق پیامبر ، منطق دعوت به مهربانی و گفتگو بود . او وظیفه داشت دین اسلام و قوانین آن را به مردم ابلاغ کند ؛ اما وظیفه نداشت که مردم را به زور شمشیر و سر نیزه مسلمان کند . خداوند در آیات فراوانی از قرآن کریم این مطلب را بیان کرده است ؛ از جمله :

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ . النحل / ۸۲ .

قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ . النور / ۵۴ .

وَإِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ . العنکبوت / ۱۸ .

وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ . یس / ۱۷ .

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ . الشوری / ۴۸ .

مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ . المائده / ۹۹ .

فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ . النحل / ۳۵ .

و… .

اما عمر بن الخطاب چه کرد ؟ :
الف : جنگ ذات العیون :

در جنگ فتح الانبار ، خالد بن ولید ، از فرماندهان عمر بن الخطاب به تیر اندازان خود دستور داد که چشمان مردم را هدف بگیرند و آنان در آن روز هزار نفر را کور کردند ؛ تا حدی که این جنگ به جنگ «ذات العیون» معروف گشت .

ابن اثیر در الکامل می‌نویسد :

ذکر فتح الأنبار ثم سار خالد على تعبیته إلى الأنبار ، وأنما سمی الأنبار لأن أهراء الطعام کانت بها أنابیر ، وعلى مقدمته الأقرع بن حابس . فلما بلغها أطاف بها ، وأنشب القتال ، وکان قلیل الصبر عنه وتقدم إلى رماله أن یقصدوا عیونهم فرموا رشقا واحدا ، ثم تابعوا فأصابوا ألف عین ، فسمیت تلک الوقعه ذات العیون .

الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۲ ، ص ۳۹۴ .

وقتی که شهر انبار فتحشد ، خالد مأمور سر و سامان دادن به آن شهر شد ( این شهر از آن جهت انبار نامیده می‌شد که محل ذخیره مواد غذائی بود ) ولی پیشاپیش لشکریان ولی شخصی بود به نام اقرع بن جابس که مجرد رسیدن به شهر ، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت . او مردی کم صبر بود ، تیر اندازان را جلوی لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌های مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد و آنان به دنبال او چشم‌ها را مورد هدف قرار دادند که حدود هزار چشم هدف تیر قرار گرفت . از این رو ، این واقع «ذات العیون » نام گرفت .

و ابن کثیر در البدایه و النهایه می‌گوید :

فتح خالد للأنبار ، وتسمى هذه الغزوات ذات العیون رکب خالد فی جیوشه فسار حتى انتهى إلى الأنبار وعلیها رجل من أعقل الفرس وأسودهم فی أنفسهم ، یقال له شیرزاذ ، فأحاط بها خالد وعلیها خندق وحوله أعراب من قومهم على دینهم ، واجتمع معهم أهل أرضهم ، فمانعوا خالدا أن یصل إلى الخندق فضرب معهم رأسا ، ولما تواجه الفریقان أمر خالد أصحابه فرشقوهم بالنبال حتى فقأوا منهم ألف عین ، فتصایح الناس ، ذهبت عیون أهل الأنبار ، وسمیت هذه الغزوه ذات العیون .

البدایه والنهایه ، ابن کثیر ، ج ۶ ، ص ۳۸۴ .

خالد ، شهر انبار را فتح کرد و این‌جنگ‌ها «ذات العیون» نامیده شد . خالد سوار بر مرکب خود به انتهای شهر رفت و مردی از عاقل‌های فارس به نام «شیرزاد» همراه او بود . خالد شهر را محاصره کرد ؛ ولی مردم در اطراف شهر خندق ایجاد کرده بودند . مردان عرب زبانی اطراف خندق جمع شده بودند که به همراه صاحبان زمین‌ها مانع از نفوذ لشکر به داخل شهر شدند ، دستور داد سر یک نفر از آنان را جدا کنند . سپس خالد دستور داد که با تیر مردم را هدف قرار دهند تا این که چشم هزاران نفر از آنان کور شود . فریاد و نالۀ مردم سراسر آن‌جا را فرا گرفت که چشم‌های مردمان کور شد و لذا این جنگ را «ذات العیون» نامیدند .

سؤال ما از دوستان اهل سنت این است که : خداوند در کجای قرآن گفته است که اگر کسی اسلام را قبول نکرد ، چشمانش را کور کنید ؟! آیا چنین اعمالی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سابقه داشت یا از بدعت‌های عمر بوده است ؟
ب : جنگ طالقان :

در این جنگ ، فرماندهان به ظاهر مسلمان ، چنان جنایتی را مرتکب شدند که در طول تاریخ سابقه نداشته است ؛ حتی چنگیز و اسکندر هم چنین جنایاتی را مرتکب نشده‌اند .

ابن اثیر در الکامل می‌نویسد :

کتب قتیبه إلى نیسابور وغیرها من البلاد لیقدم علیه الجنود فقدموا قبل أوانهم نحو الطالقان وکان ملکها قد خلع وطابق نیزک على الخلع فأتاه قتیبه فأوقع باهل الطالقان فقتل من أهلها مقتله عظیمه وصلب منهم سماطین أربعه فراسخ فی نظام واحد .

الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۴ ، ص ۵۴۵ .

قتیبه از فرماندهان نظامی به نیشابور و شهر‌های دیگر نامه نوشت که به لشکر او بپیوندند و آنان قبل از رسیدن او به طالقان به او پیوستند . نیزک ( یک زا غلام‌های حاکم طالقان ) اقدام به خلع قدرت حاکم کرده بود . وقتی که قتیبه به آن‌جا رسید با مردم درگیر شد و حمام خون به راه انداخت و انبوهی از مردم را به قتل رساند و صفی از مردم را به طول چهار فرسخ به دار آویخت .

چهار فرسخ مردم را را به صف کردند و همۀ آن‌ها را اعدام کردند !!! جل الخالق ! عجب جنایتی !! حالا خودتان ماشین حساب به دست بگیرید و حساب کنید که چند نفر در این روز کشته شده است ؟

هر فرسخی تقریبا ۶ کیلومتر ، هر کیلومتری ، هزار متر . اگر در هر متر دو نفر ایستاده باشند ، چند نفر کشته شده است ؟

آیا در زمان پیامبر ، چنین کشتاری سابقه داشته است ، یا از بدعت‌های عمر بوده است ؟
ج : جنگ گرگان :

در این جنگ هم جنایت عظیمی اتفاق افتاد . غیر مسلمان ، از فرمانده به ظاهر مسلمان درخواست کردند که ما درهای شهر را بر روی شما می‌گشاییم ، به شرطی که حتی یک نفر از ما کشته نشود ؛ اما لشکریان خلیفه چه کردند ؟ بلی ، همه را کشتند جز یک نفر و گفتند که ما گفته بودیم که یک نفر از شما را نمی‌کشیم .!!!

ابن اثیر در الکامل می‌گوید :

فأتی جرجان فصالحوه على مائتی ألف ثم أتی طمیسه وهی کلها من طبرستان متاخمه جرجان وهی مدینه على ساحل البحر فقاتله أهلها فصلی صلاه الخوف أعلمه حذیفه کیفیتها وهم یقتتلون وضرب سعید یومئذ رجلا بالسیف على حبل عاتقه فخرج السیف من تحت مرفقه وحاصرهم فسألوا الأمان فأعطاهم على أن لا یقتل منهم رجلا واحدا ففتحوا الحصن فقتلوا أجمعین إلا رجلا واحدا ففتحوا الحصن وحوی ما فی الحصن .

الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۳ ، ص ۱۱۰ .

به گرگان وارد شدند و با گرفتن ۲۰۰ هزار دینار با آنان مصالحه کردند . سپس به اطرافه طمیسه که شهری در کنار ساحل دریا و بعد از گرگان واقع و جزو مازندران بود ، رفتند . با مردم آن‌جا جنگ کردند . نماز خوف که حذیفه که کیفیت خواندن آن را می‌دانست خوانده شد و با آنان نیز به مقابله برخواستند و سعید با شمشیر بر سر مردیم کوبید که از زیر بغل او درآمد و آنان را محاصره کردند . آنان درخواست امان کردند که به آنان این امان دده شد تا کسی از آنان را نکشند و لذا قلعه را باز کردند ؛ ولی آنان همه را کشتند به جز یک مرد . سپس آن‌چه که در قلعه بود تصرف کردند .

جل الخالق !!! آن‌ها از فرمانده دین عطوفت و مهربانی ، امان خواسته بودند ، با چه مجوزی به آن‌ها امان دروغ داده شد ؟ با چه مجوزی عهد خود را شکستند ؟ ، با چه مجوزی همۀ آن‌ها را کشتید ؟ اگر واقعاً مستحق قتل عام بودند ، با چه مجوزی آن یک نفر را باقی گذاشته شد ؟ !

آیا در زمان پیامبر چنین جنایتی سابقه داشته است ؟ پیامبر اسلام از بدترین دشمن خود ابوسفیان و از وحشی ( غلام هند جگر خوار ) قاتل عزیزترین کس خود گذشت و آن روز که بر آن‌ها مسلط شد همه را ؛ از جمله معاویه را آزاد کرد ؛ اما مسلمانان چه کردند ؟!

آیا به چنین فتوحاتی می توان مباهات کرد ؟ معاذ الله !
د : جنگ فلسطین :

در این جنگ ، بازهم جنایت عظیم دیگری اتفاق افتاد که حقیقتاً از کافر زندیق هم سر نمی‌زند ؛ چه رسد به کسی که خود را خلیفۀ خدا در روی زمین می‌داند .

ابن اثیر در الکامل نقل می‌کند :

واستعمل مروان على فلسطین الرماحس بن عبد العزی الکنانی فظفر بثابت وبعثه إلى مروان موثقا بعد شهرین فأمر به وبأولاده الثلاثه فقطعت أیدیهم وأرجلهم وحملوا إلى دمشق فالقوا على باب المسجد ثم صلبهم على أبواب دمشق .

الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۵ ، ص ۳۳۰ .

مروان ، رماحس بن عبد العزی الکنانیس را بر فلسطین گماشت و او بر ثابت پیروز گشت و بعد از دو ماه در حالی که به زنجیر بسته شده بود ، او را نزد مروان فرستاد ، دست‌ها و پاهای او و سه فرزندش را قطع کرد و به دمشق فرستاد . در شهر دمشق آنان را در ورودی مسجد قرار دادند .

در کجای قرآن گفته شده است که باید دست و پای مردم را قطع کرد ؟! مگر نه این است که مثله کردن دشمن حرام است ؟!

آیا در زمان پیامبر چنین کشت و کشتاری سابقه داشته است ؟ بلی ، در جنگ احد ؛ آن‌هم توسط ابوسفیان و هند جگر خوار ، پدر و مادر معاویه ، نه توسط رسول خدا و مسلمانان .
هـ : تمام مردم شهر را کشتند :

ابن کثیر در البدایه و النهایه نقل می‌کند :

ثم شد عبد الله وأصحابه ، وکبروا تکبیره رجل واحد ، وحملوا على البلد فکبرت الاعراب من الناحیه الأخرى ، فحار أهل البلد ، وأخذوا فی الخروج من الأبواب التی تلی دجله ، فتلقتهم إیاد والنمر وتغلب ، فقتلوهم قتلا ذریعا ، وجاء عبد الله بن المعتم بأصحابه من الأبواب الاخر فقتل جمیع أهل البلد عن بکره أبیهم ، ولم یسلم إلا من أسلم من الاعراب من إیاد وتغلب والنمر .

البدایه والنهایه ، ابن کثیر ، ج ۷ ، ص ۸۳ .

آن‌گاه عبد الله و اصحابش را محکم بست و همه یک صدا تکبیر گفتند . آنان را به طرف شهر بردند . سپس اعراب از ناحیۀ دیگر شهر تکبیر گفتند و مردم شهر در حیرت ماندند و راه فرار را از دهای که به طرف دجله بود در پیش گرفتند و با ایاد و نمر و تغلب برخورد کردند و ا»ان را به شکلی فجیع کشتند . عبد الله بن معتم با یارانش از در دیگری وارد شد و همه اهل شهر را کشت و کسی از اعراب ایاد ، تغلب و نمر سالم نماند ، مگر این که اسلام آورد .

کلاه خود را قاضی قرار بدهید و قضاوت کنید که آیا چنین بی‌رحمی‌های از مسلمانان که دینشان دین رحمت و پیامبرشان پیامبر رحمت است ، انتظار می‌رود ؟

حال ببنید که عمر ، پیامبر اسلام را که خداوند او را رحمت اللعالمین معرف کرده بود، چگونه به جهانیان معرفی کرده است . تعجبی ندارد که پاپ می گوید : دین اسلام را دین شمشیر است . شاید او هم این روایات را دیده باشد ؟!

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

سلبریتی

اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل بازیگران و ورزشکاران نماز نمی خوانند و خودشون و اعضای خانواده شون حجاب لازم رو ندارند ؟

⭕️ اگر حجاب و نماز خوبه! پس چرا برخی از آدم های مشهور کشورمون مثل …