08-11-2014, 08:59 AM
نماز
برخی از ما آدم ها خصوصیات خیلی بدی داریم و خودمان از آن بی خبریم که این صفات ما چقدر می تواند آزار دهنده باشد، برای مثال عده ای از ما دیگران را برای روزهای تلخمان می خواهیم... برای تمام روزهای احتیاج، اگر مشکلی داریم با تک تک دوستانمان در میان می گذاریم مثلا مشکل مالی داریم از همه اطرافیانمان توقع کمک داریم که هر کس هر چقدر دارد ببخشد، یا قرض دهد، آنقدر عجز و لابه می کنیم که دل همه به حالمان بسوزد و کمکان کنند، یا مثلا یک بیماری جزئی برای ما پیش می آید توقع داریم که همه عالم کارشان را تعطیل کنند و در صدد پرستاری از ما باشند، و چنان بیماری خود را بزرگ می کنیم تا به وضوح حس ترحم و همدردی را در نگاه بقیه احساس کنیم.
اما در روزهای خوبمان دوستانمان را مزاحم می بینیم، نمی خواهیم شادی هایمان را با آن ها قسمت کنیم، تصور می کنیم اگر کسی بداند شادی ما از دست خواهد رفت، اگر دنیایی از ثروت به ما بدهند حتی در خیالمان هم ریالی به کسی نمی بخشیم، این ها صفات زشتی است که بسیاری از ما به آن مبتلاییم.
خداوند در سوره مبارکه معارج آیه 20 می فرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّینَ»
این دسته آیات سوره معارج، انسانها را به دو دسته کلی تقسیم میکند. دسته اول میگوید، همه انسانها در دو صفت فرود اخلاقی دارند اگر به آنها شری برسد جزع میکنند و اگر به آنها خیری برسد دیگران را منع میکنند.
خدا توفیقی داده که ما نماز میخوانیم اما نمیدانیم در پیشگاه الهی ما هم از مصلّین هستیم یا نه؟
هرکس بخواهد بداند نمازش نزد خدا نماز است و از مصلّین به حساب میآید، نگاه کند ببیند در خیر منع دارد؟ در شر جزع دارد یا نه؟ اگر یکی از این دو بود حتماً از مصلین نیست نزد خداوند. نمازخوان کسی است که خیر را برای خودش نمیخواهد اما شر را برای خودش میخواهد و آن را به دیگران منتقل نمیکند
«اذا مسّه الشرّ جزوعاً» یعنی اگر شری و مشکلی و بیماری برای اینها پیش بیاید خیلی بیتاب هستند و به هم میریزند و زود مضطر میشوند. اگر بیماری فیزیکی دارند و بیماریشان عود میکند دیگران را هم درگیر مشکل خودشان میکنند. طرف چکش برمیگردد خانواده را درگیر آن میکند. در مشکلات انسان جزوع و غیر قابل تحمل در مشکلات است. آدم بدی است ولکن همین آدمی وقتی به خیر و نعمتی میرسد آدم تکخوری است. دوست دارد تنهایی بهرهمند شود. اگر علمی داشته باشد به جهت اخلاق بد و بخل کسی از علم او بهرهمند نمیشود. اگر روابط خوبی داشته باشد دیگران از آن بهرهای نمیبرند چون دست به خیر ندارد و اگر ثروتی داشته باشد خویشان و خانواده و اطرافیانش در فقر به سر میبرند چون آدم بخیلی است و همه را برای خودش میخواهد.
اما دسته دوم طبق این آیه نمازخوانها هستند که اینگونه نیستند. حالا ما نماز میخوانیم، آیا خداوند ما را از مصلّین میداند؟ اگر من در شر جزوع و در خیر منوع هستم جواب خیر است. چون قرآن فرمود انسانها در شر جزوع و در خیر منوع هستند مگر نمازگزاران.
هر کس بخواهد بداند نمازش نزد خدا نماز است و از مصلّین به حساب میآید، نگاه کند ببیند در خیر منع دارد؟ در شر جزع دارد یا نه؟ اگر یکی از این دو بود حتماً از مصلین نیست نزد خداوند. نمازخوان کسی است که خیر را برای خودش نمیخواهد اما شر را برای خودش میخواهد و آن را به دیگران منتقل نمیکند.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : تراز نیوز
سایت جامع تبلیغ
برخی از ما آدم ها خصوصیات خیلی بدی داریم و خودمان از آن بی خبریم که این صفات ما چقدر می تواند آزار دهنده باشد، برای مثال عده ای از ما دیگران را برای روزهای تلخمان می خواهیم... برای تمام روزهای احتیاج، اگر مشکلی داریم با تک تک دوستانمان در میان می گذاریم مثلا مشکل مالی داریم از همه اطرافیانمان توقع کمک داریم که هر کس هر چقدر دارد ببخشد، یا قرض دهد، آنقدر عجز و لابه می کنیم که دل همه به حالمان بسوزد و کمکان کنند، یا مثلا یک بیماری جزئی برای ما پیش می آید توقع داریم که همه عالم کارشان را تعطیل کنند و در صدد پرستاری از ما باشند، و چنان بیماری خود را بزرگ می کنیم تا به وضوح حس ترحم و همدردی را در نگاه بقیه احساس کنیم.
اما در روزهای خوبمان دوستانمان را مزاحم می بینیم، نمی خواهیم شادی هایمان را با آن ها قسمت کنیم، تصور می کنیم اگر کسی بداند شادی ما از دست خواهد رفت، اگر دنیایی از ثروت به ما بدهند حتی در خیالمان هم ریالی به کسی نمی بخشیم، این ها صفات زشتی است که بسیاری از ما به آن مبتلاییم.
خداوند در سوره مبارکه معارج آیه 20 می فرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّینَ»
این دسته آیات سوره معارج، انسانها را به دو دسته کلی تقسیم میکند. دسته اول میگوید، همه انسانها در دو صفت فرود اخلاقی دارند اگر به آنها شری برسد جزع میکنند و اگر به آنها خیری برسد دیگران را منع میکنند.
خدا توفیقی داده که ما نماز میخوانیم اما نمیدانیم در پیشگاه الهی ما هم از مصلّین هستیم یا نه؟
هرکس بخواهد بداند نمازش نزد خدا نماز است و از مصلّین به حساب میآید، نگاه کند ببیند در خیر منع دارد؟ در شر جزع دارد یا نه؟ اگر یکی از این دو بود حتماً از مصلین نیست نزد خداوند. نمازخوان کسی است که خیر را برای خودش نمیخواهد اما شر را برای خودش میخواهد و آن را به دیگران منتقل نمیکند
«اذا مسّه الشرّ جزوعاً» یعنی اگر شری و مشکلی و بیماری برای اینها پیش بیاید خیلی بیتاب هستند و به هم میریزند و زود مضطر میشوند. اگر بیماری فیزیکی دارند و بیماریشان عود میکند دیگران را هم درگیر مشکل خودشان میکنند. طرف چکش برمیگردد خانواده را درگیر آن میکند. در مشکلات انسان جزوع و غیر قابل تحمل در مشکلات است. آدم بدی است ولکن همین آدمی وقتی به خیر و نعمتی میرسد آدم تکخوری است. دوست دارد تنهایی بهرهمند شود. اگر علمی داشته باشد به جهت اخلاق بد و بخل کسی از علم او بهرهمند نمیشود. اگر روابط خوبی داشته باشد دیگران از آن بهرهای نمیبرند چون دست به خیر ندارد و اگر ثروتی داشته باشد خویشان و خانواده و اطرافیانش در فقر به سر میبرند چون آدم بخیلی است و همه را برای خودش میخواهد.
اما دسته دوم طبق این آیه نمازخوانها هستند که اینگونه نیستند. حالا ما نماز میخوانیم، آیا خداوند ما را از مصلّین میداند؟ اگر من در شر جزوع و در خیر منوع هستم جواب خیر است. چون قرآن فرمود انسانها در شر جزوع و در خیر منوع هستند مگر نمازگزاران.
هر کس بخواهد بداند نمازش نزد خدا نماز است و از مصلّین به حساب میآید، نگاه کند ببیند در خیر منع دارد؟ در شر جزع دارد یا نه؟ اگر یکی از این دو بود حتماً از مصلین نیست نزد خداوند. نمازخوان کسی است که خیر را برای خودش نمیخواهد اما شر را برای خودش میخواهد و آن را به دیگران منتقل نمیکند.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : تراز نیوز
سایت جامع تبلیغ