01-29-2013, 12:14 PM
نويسنده:مؤسسه ي فرهنگي قدر ولايت
حمایتهای همه جانبه از حقوق زنان
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، حمایت ویژه از زنان در امور مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی میباشد. این حمایتها که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و نیز مصوبهها و آییننامههای دولت پیشبینی شده است، در ابعاد مختلف شغلی، رفاهی، خانوادگی، ازدواج، طلاق، مهریه، حضانت فرزندان، حمایت دوران بارداری، دادگاه خانواده، نفقه، تساوی با مرد در برابر تجلی یافته است.
هر چند هنوز با وضعیت مطلوب اسلامی فاصله ی زیادی داریم، اما پس از انقلاب اسلامی، قوانین و مقررات گوناگونی در جهت احیاء و حفظ حقوق واقعی زنان وضع گردیده است. این قوانین حمایتی، موجب شده است که حقوق زن در زندگی زناشویی و نیز فعالیتها و مشاغل اجتماعی، بیش از پیش تأمین و حفظ گردد و زنان بتوانند به دور از محیطی مبتذل و فاسد که رژیم پهلوی برای آنان تعریف کرده بود، در سایه چتر حمایتی قانون و فضایی سالم و متناسب با شأن و جایگاه والای انسانی خویش زندگی مناسبی را در محیط خانوادگی و اجتماعی داشته باشند. به منظور از پرهیز از کلیگویی و در جهت ارائه بخشی مستند، به تعدادی از این موارد قانونی و مقرراتی به اختصار اشاره میکنیم:
تساوی با مرد در برابر قانون و تأمین حقوق همهجانبه
بند 14 اصل سوم قانون اساسی، یکی از وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران را چنین مقرر میدارد: «تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.» طبق این بند از اصل سوم قانون اساسی، تفاوتی بین زن و مرد در جهت تأمین حقوق همه جانبه ی آنها وجود ندارد و دولت موظف است حقوق همه جانبه ی زنان را نیز همانند مردان تأمین کند.
تساوی با مرد از نظر حمایت قانونی
اصل 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر میدارد: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.» براساس این اصل قانون اساسی نیز اولاً زنان و مردان به طور یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. ثانیاً زنان و مردان از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ـ البته با رعایت موازین اسلامی ـ برخوردار میباشند و در این زمینهها نیز هیچ کدام بر دیگری برتری خاصی ندارد.
تضمین حقوق کلی و همه جانبه زن در قانون اساسی
اصل 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین مقرر میدارد: «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
1- ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او
2- حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بیسرپرست
3- ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده
4- ایجاد بیمه خاص بیوهگان و زنان سالخورده و بیسرپرست
5- اعطای قیمومیت فرزرندان به مادران شایسته در جهت غبطه ی آنها در صورت نبودن ولی شرعی.»
طبق این اصل، دولت اسلامی به معنی اعم آن یعنی حکومت و نظام اسلامی که شامل همه قوای کشور میباشد، موظف است در جهت تضمین حقوق زن در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی، پنج اقدام اساسی مندرج در اصل فوق انجام دهند.
جرم بودن عدم پرداخت نفقه
از آنجا که تأمین معاش زنان و پرداخت هزینه خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان و نظایر آنها بر عهده ی شوهرانشان میباشد، لذا در جهت حمایت از زنان در این زمینه، قانونگذار مردان را موظف به پرداخت نفقه زنانشان کرده و خودداری از پرداخت آن را در صورت تمکین زنانشان، جرم محسوب نموده و مجازات حبس را برایشان در نظر گرفته است. در این رابطه ماده 642 قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید، دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم مینماید.»
الزام مردان به ثبت ازدواج و طلاق خود در دفاتر رسمی
به منظور حفظ کیان خانواده و حمایت بیشتر از زنان، قانونگذار مردان را موظف نموده است ازدواج و طلاق خود را در دفاتر رسمی به ثبت برسانند و در غیر این صورت به مجازات تا یک سال حبس محکوم میگردند. در این مورد ماده 645 قانون مجازات اسلامی چنین مقرر میدارد: «به منظور حفظ کیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یکسال محکوم میگردد.»
خدمت نیمه وقت بانوان
یکی از قوانین حمایتی ویژه زنان در امور شغلی و خدمتی، قانون خدمت نیمه وقت بانوان مصوب 10/9/1362 مجلس شورای اسلامی ١میباشد. براساس این قانون، سازمانها و وزارتخانهها می توانند در صورت تقاضای بانوان کارمند رسمی و ثابت خود و موافقت بالاترین مقام مسؤول، خدمت آن ها را نیمه وقت تعیین نمایند. تصویب پرداخت عیدی با خدمت نیمه وقت نیز از جمله قوانین حمایتی ویژه زنان است.
استفاده بانوان از معذوریت خدمتی در دوران بارداری
تصویب نامه راجع به مدت استفاده بانوان باردار از معذوریت مصوب 25/3/1367 هیأت وزیران ٢ از دیگر مقررات حمایتی از زنان میباشد. براساس این مصوبه، مدت استفاده بانوان باردار رسمی و پیمانی از معذوریت با استفاده از حقوق فوقالعاده شغل و یا اجرت و فوقالعاده مخصوص، بعد از زایمان هر فرزند تا سه فرزند، چهارماه تعیین میگردد. برای زایمان فرزند چهارم به بعد تشخیص پزشک معالج میتوانند از مرخصی استعلاجی استفاده نمایند.
حمایت از زنان و دختران بیسرپرست
از دیگر قوانین حمایتی از بانوان، قانون تأمین زنان و کودکان بیسرپرست مصوب 24/8/1371 مجلس شورای اسلامی ٣ و تصویبنامه اجرایی آن مصوب 11/5/1374 هیأت وزیران ٤ میباشد. طبق این قانون، زنان بیوهع زنان پیر و سالخورده، زنان و دختران بیسرپرست مورد حمایتهایی از قبیل نگهداری، تهیه امکانات و وسایل، مستمری ماهانه، آموزش و تربیت قرار میگیرند.
اصلاح مقررات مربوط به طلاق
قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 28/8/1361 مجمع تشخیص مصلحت نظام ٥ با گرایش به حفظ حقوق بیشتر برای زنان در امر طلاق، از دیگر قوانین حمایتی از بانوان میباشد.
حمایت از زنان در امور طلاق
یکی دیگر از قوانین حمایتی از زنان، قانون تعیین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش مصوب 11/8/1376 مجلس شورای اسلامی ٦میباشد. براساس این قانون در صورت عدم امکان سازش، زوج به حضور در دفترخانه و اجرای طلاق الزام میگردد. و در صورت عدم حضور، به دستور دادگاه طلاق اجرا میشود.
محاسبه مهربه به نرخ روز
از دیگر قوانین مهم حمایتی از زنان، قانون الحاق یک تبصره به ماده 1082 قانون مدنی در خصوص مهریه، مصوب 29/4/1376 مجلس شورای اسلامی ٧ میباشد. برابر این قانون چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد، محاسبه و پرداخت میشود.
ایجاد دادگاه خاص خانواده
قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل 21 قانون اساسی (دادگاه خانواده) مصوب 8/5/1367 مجلس شورای اسلامی ٨ از دیگر قوانین حمایتی از زنان و کیان خانواده میباشد.
پی نوشت :
١ - مجموعه قوانین سال ١٣٦٢، ص ٤٣٣
٢ - همان، ص ٣٨٠
٣ - مجموعه قوانین سال ١٣٧١، ص ٤٦٦
٤ - همان، ص ٤٩٠
٥ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٦، ص ٤٤٢
٦ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٤، ص ٢٩٣
٧ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٦، ص ٦٩٨
٨ - همان، ص ٤٤٣
ايجاد زمينه هاي وحدت بين شيعه و سنّي
دين اسلامي به عنوان يكي از اديان پرتحرك و پويا و با ويژگيهاي ظلم ستيزي و ايستادگي در برابر زورگويان و چپاولگران جهاني و همچنين با داشتن بيش از يك ميليارد نفر پيرو در سراسر گيتي، به عنوان يكي از دغدغههاي جدّي قدرتهاي استكباري و مخالف اسلام بوده و هست. استثمارگران ضد دين كه خود را در برابر اين نيروي عظيم و اين مكتب قدرتمند، ناتوان و مستأصل ديدهاند، متوسل به چارۀ ديگري شدهاند و آن ايجاد اختلاف و شكاف در درون اين نيروي عظيم اسلامي است.آنان با مطالعه و بررسي و آگاهي يافتن از اختلافات فرق اسلامي، مخصوصاً انگشت تأكيد بر اختلافات شيعه و سنّي گذاشتن، چاره را در اين ديدند كه با ايجاد اختلاف بين پيروان مذهب تشيّع و تسنن، اين قدرت عظيم را تضعيف و ناتوان كرده و بتوانند به اهداف پليد خويش دست يابند. آنها بخوبي مي دانند كه ايجاد اختلاف بين مذاهب اسلامي نتايج زيادي را برايشان به بار خواهد آورد، از جمله اين كه:
1-كلّ اسلام و نيروي عظيم مسلمانان تضعيف مي شود.
2- توان و انرژي مذاهب اسلامي در درگيري با يكديگر مصرف شده و خنثي ميگردد. بدين ترتيب از فشار آنان در امان خواهند بود.
3- در نتيجه اين درگيريهاي مذهبي، نه اهل تسنن ميتوانند رشد و تقويت يابند و نه اهل تشيّع. آنها در واقع همين را مي خواهند. چرا كه با هر دو دشمني دارند.
4- وقتي مذاهب اسلامي با هم اختلاف و درگيري داشته باشند، چنين تبليغ خواهد شد كه مسلمانان در درون خود با هم سازگاري ندارند، پس چگونه ميتوانند با ديگر مذاهب و اديان بسازند. لذا به عنوان مذاهب و پيرواني انحصار طلب و ناسازگار با ساير اديان و مذاهب و پيروان آنان در جهان، معرفي خواهند شد.
به همين جهت است كه دشمنان فقط به موارد اختلاف مذاهب اسلامي دامن زده و از پرداختن به نقاط اشتراك آنها – كه اصول بسيار مهم هم ميباشد – پرهيز مي كنند. آنها از مسأله شيعه و سني به عنوان يكي از اهرمهاي تفرقه افكني، استفاده ميكنند. امام خميني (ره) با تيزبيني و هوشياري منحصر بفرد خويش، از سالها پيش متوجه اين خطر در جهان اسلام بوده و با تشخيص به موقع خود، هشدارهاي لازم را به مسلمانان اعلام ميكردند. ايشان حتي سالها قبل از پيروزي انقلاب و در سخنراني خويش در مسجد اعظم قم به تاريخ 18 شهريور 1343 به اين موضوع اشاره كرده و فرمودند: «دولتهاي استعمار طلب، دولتهايي كه ميخواهند ذخاير مسلمين را ببرند، با وسيلههاي مختلف با نيرنگهاي متعدد، دول اسلامي را اغفال ميكنند. گاهي به اسم شيعه وسنّي اختلاف ايجاد ميكنند. ... تبليغاتي ميكنند كه طوايف مسلمين به جان هم بيفتند و با هم اختلاف شيعه و سنّي پيدا كنند. ... دستهاي ناپاكي كه بين شيعه و سنّي در اين ممالك اختلاف مي اندازند، اينها نه شيعه هستند و نه سنّي هستند. اينها دستهاي ايادي استعمار هستند.1»
حضرت امام خميني(ره) پس از پيروزي انقلاب نيز مكرّر در فرمايشات و پيامهاي خويش به اين توطئه اشاره فرموده و آنها را محكوم كرده است. فقط يكي دو مورد آن را ذكر ميكنيم. ايشان در پيامي به ملّت ايران در تاريخ 6 شهريور 1358 فرمودند: «از جمله خيانتهايي كه بدخواهان به اسلام مرتكب شدهاند، ايجاد اختلاف بين برادران سنّي و شيعه است.2»
همچنين در پيام به مسلمانان در آستانه حج سال 1360 فرمودند: «صرح اختلاف بين مذاهب اسلامي از جناياتي است كه به دست قدرتمندان كه از اختلاف بين مسلمانان سود مي برند و عمال از خدا بيخبر آنان... ريخته شده و هر روز بر آن دامن ميزنند.3»
پيروزي انقلاب اسلامي، اين دستاورد جهاني و عظيم را براي جامعه اسلامي جهان داشته است كه بتواند با اختلاف افكني دشمنان در بين مذاهب اسلامي مقابه كرده و متقابلا زمينههاي عملي هر چه بيشتر اين همبستگي و وحدت را فراهم نمايد. در اين مورد امام خميني (ره) در يكي از سخنرانيهاي خويش در سال 1361 چنين فرمودند: «همان طور كه به تكرار گفتهام، يكي از بركات اين انقلاب و پيروزي ما اين است كه با آقايان علما و خصوصاً برادران اهل سنّت كه قبلا خدمتشان نميرسيديم ، ملاقات ميكنيم و من اميدوارم كه اين مسأله ادامه پيدا كند و وحدت كلمه براي هميشه برقرار باشد.4»
امام خميني(ره) درست يك روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي يعني در تاريخ 23 بهمن 1357 در پيام خويش خطاب به ملّت ايران، علي رغم آن همه مشكلات و حوادث مهم انقلاب ، مسأله جلوگيري از اختلاف مذهبي و برقراري وحدت بين مسلمانان را مورد توجه خويش قرار داده و فرمودند: «ما با مسلمين اهل تسنّن يكي هستيم واحد هستيم كه مسلمان و برادر هستيم. اگر كسي كلامي بگويد كه باعث تفرقه بين ما مسلمانها بشود، بدانيد كه يا جاهل هستند يا از كساني هستند كه ميخواهند بين مسلمانان اختلاف بيندازند.5»
همچنين در جايي ديگر فرمودند: «من تأكيد مي كنم كه اسلام تنها پناهگاه همه ماست و در زير پرچم پرافتخار آن، همه گروهها به حقوق خود ميرسند. عوامل اجانب كه منافع خود را در خطر ميبينند، براي تحريك برادران اهل سنّت، قضيه شيعه و سنّي را طرح كرده و ميخواهند با شيطنت اختلاف ايجاد كنند. در جمهوري اسلامي، شيعه و سنّي در كنار هم و با هم برادرند و در حقوق مساوي هستند و هر كس خلاف آن را تبليغ كند، دشمن ايران و اسلام است و برادران اهل سنّت بايد اين تبليغات ضد اسلامي را در نطفه خفه كنند.6»
تأكيد رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران بر وحدت شيعه وسنّي، برادران اهل سنّت را كه قشر عظيم و گسترده اي از جهان اسلام را تشكيل مي دهند، در سراسر جهان علاقهمند به اين انقلاب نموده و اين باور را در آنها به وجود آورده كه اوّلا انقلاب اسلامي ايران اختصاص به شيعيان ندارد. ثانياً مصلحت مسلمانان جهان در اين است كه از هرگونه دامن زدن به اختلافات مذهبي، خودداري نموده و در جهت ايجاد و گسترش وحدت امت اسلامي تلاش كنند.
سيّد اسعد گيلاني امير جماعت اسلامي لاهور پاكستان كه سنّي مذهب ميباشد، پس از چند سفر به ايران و آشنايي با اوضاع واقعي ايرانريال نظريه شيعي بودن انقلاب را رد كرده و ميگويد: «من بعد از تحقيق و مشاهده، از روي تعهد ديني اعتراف مي كنم كه اين انقلاب اسلامي است و كمك و ياري رساندن به آن وظيفه ايماني همه ماست.» وي كه در يكي از كنفرانسهاي ايران حضور داشته، با اشاره به آن مينويسد: «در كنفرانس، وحدت عجيبي به چشم ميخورد و شيعيان به امامت برادران اهل سنّت و سنّيها به امامت شيعيان اقامه جماعت ميكردند. اختلافات فرعي و جنبي در فضاي مقدس و سرشار از معنويت يكرنگي حل شده بود. نه تنها در كنفرانس، كه در تمام ايران وضع چنين بود و شگفتي ما را بر ميانگيخت. درست مثل صدر اسلام، مسؤولين مملكتي اهل علم و دين بودند و نماز جمعه تهران را رئيس جمهوري اقامه ميكرد.7»
به بركت انقلاب اسلامي ايران و هدايت خردمندانۀ رهبر كبير آن، ايجاد وحدت بين پيروان مذاهب اسلامي به عنوان يكي از اهداف جدّي نظام مورد توجه قرار گرفته است. اين دستاورد جهاني انقلاب، ناشي از سياستهاي اصولي جمهوري اسلامي ايران است. اين ساست، هم در حوزۀ انديشه و هم در حوزۀ عمل، تجلي و بروز يافته است. به همين جهت، موجب باور و اعتقاد مسلمانان سنّي و شيعه جهان شده و تا حدودي توانسته است، عملا وحدت امت اسلامي را شكل بدهد.
در حوزۀ انديشه، علاوه بر موضعگيريهاي صريح حضرت امام(ره) – چه قبل و چه بعد ازپيروزي انقلاب اسلامي – مبني بر خودداري از اختلافات مذهبي و ايجاد وحدت اسلامي بين پيروان فرق مختلف اسلام، اين سياست به صورت اصولي در منشور نظام جمهوري اسلامي ايران، يعني قانون اساسي نيز مورد توجه قرار گرفته است. وحدت امت اسلام كه ريشه در قرآن كريم و سنّت پيامبر گرامي اسلام(ص) دارد، به عنوان يكي از استراتژيكترين و حياتيترين اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در اصول 11 و 12 قانون اساسي تجلي يافته است. در اصل 11 آمده است: «به حكم آيه كريمه اِنَّ ¬هذِهِ اُمَّتُكُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَ اَنا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» همه مسلمانان يك امتاند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد».
قانون اساسي همچنين احترام به مذاهب ديگر اسلامي را مورد عنايت قرار داده و اصل دوازدهم آن چنين مقرر ميدارد: «دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و اين اصل الي الابد غير قابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي، مالكي، حنبلي و زيدي داراي احترام مي باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي، طبق فقه خودشان آزادند و در تعليم و تربيت ديني و احوال شخصيه (ازدواج، طلاق، ارث و وصيت) و دعاوي مربوط به آن در دادگاهها رسميت دارند و در هر منطقهاي كه پيروان هر يك از اين مذاهب اكثريت داشته باشند، مقررات محلي در حدود اختيارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پيروان ساير مذاهب».
رهبر معظّم انقلاب حضرت آيت اللّه خامنهاي نيز مكرّر به مسأله وحدت شيعه و سنّي و جلوگيري از اختلافات مذهبي اشاره فرموده است. ايشان در يكي از سخنرانيهاي خويش با اشاره به لزوم توجه بيشتر به نقاط اشتراك شيعه وسنّي فرمودند: «مقصود ما از وحدت مسلمانان چيست؟ آيا مقصود اين است كه مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب ديگري اعتقاد پيدا كنند و عمل نمايند؟ نه، مقصود اين نيست ... بحث ما اين است كه ميخواهيم به همه مسلمانان از شيعه و سنّي بگوييم و تذكر بدهيم كه شما يك نقاط مشترك و يك نقاط اختلاف و افتراق داريد ... آن نقاط اشتراك بيش از نقاط افتراق است. يعني همۀ مسلمين بهخداي واحد و قبله واحد و پيامبر واحد و احكام و نماز و روزه و زكات و حج اعتقاد دارند ... هم اكنون بيش از يك ميليارد نفر مسلمان در نقاط مختلف عالم زندگي مي كنند كه نقطۀ تراكم آنها، همين منطقۀ بين شرق و غرب است كه از لحاظ استراتژيكي و موقعيت جغرافياي و وضعيت اقليمي و آب و هوايي، حساس ترين مناطق عالم دست اينهاست ... ما ميگوييم اي مسلمانان عالم در هر جاي دنيا كه هستيد اگر با هم دشمني نكنيد، عليه هم مبارزه و جنگ نكنيد و دشمنان و دوستانتان را بشناسيد، وضع زندگي شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد.4... لذا يكي از پيامهاي عمدۀ انقلاب ما، وحدت مسلمين است. ما در همه جاي دنياي اسلام، اين حرف را ميزنيم.10»
در حوزۀ عمل هم، جمهوري اسلامي ايران در تمامي صحنهها وحدت شيعه و سنّي را عملا به نمايش گذاشته و دست به اقدامات گوناگوني زده است. تشكيل مجمع «التقريب بين المذاهب الاسلاميه» توسط مقام معظّم رهبري در سال 1369 با هدف ايجاد نزديكي بين فرق اسلامي، از جمله اين موارد ميباشد. مجمع مذكور در طي اين مدّت تلاش زيادي در جهت نزديك نمودن افكار شيعه و سنّي و تمركز بخشي به نقاط اشتراك آنها كرده است. همچنين اعلام 12 تا 17 ربيع الاول توسظ جمهوري اسلامي ايران، به عنوان هفتۀ وحدت، نقش مهمّي در ايجاد وحدت اسلامي داشته است. در حالي كه اهل سنّت 12 ربيع الاول و شيعيان 17 ربيع الاول را تاريخ ولادت پيامبر اكرم(ص) دانسته و جداگانه به برگزاري مراسم اين روز بزرگ و تجليل از آن ميپرداختند و خود شايد يك عامل اختلافي هم محسوب ميشد، اينك به جهت نامگذاري هفته وحدت مابين اين دو تاريخ از سوي جمهوري اسلامي ايران، نه تنها اين عاملِ اختلاف، خود به عامل وحدت تبديك شده، بلكه فرصت مناسبي ايجاد كرده است تا همه ساله به مدّت يك هفته، انديشمندان و پيروان اين دو مذهب در كنار يكديگر جمع شده و با تكيه بر نقاط اشتراك خويش به بحث و بررسي پرداخته و بر وسعت دامنۀ وحدت اسلامي بيفزايند.
پی نوشت :
1. در جستجوي راه از كلام امام، دفتر پانزدهم، صفحه 101.
2.همان، صفحه 107.
3. همان، صفحه 126.
4. همان، صفحه 129.
5. همان، صفحه 103.
6. دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، نشريه داخلي نگرشي بر تحوّلات سياسي، شماره 79، صفحه 14.
7.معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي در چشم انداز ديگران، صفحه 20.
8. آيه 92 سوره انبياء: اين است امت شما كه امتي يگانه است و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد.
9. حديث ولايت (مجموعه رهنمودهاي مقام معظّم رهبري)، جلد 2، صفحه 207.
10. همان، صفحه 211.
انقلاب ايران را عزیز کرد
از ديگر دستاوردهاي جهاني انقلاب اسلامي ايران، قدرت و عزّت يافتن ايران در سطح جهان ميباشد. بر هيچ صاحب نظر سياسي پوشيده نيست كه تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، كشور ايران نه تنها در سطح جهاني و در بين كشورها و قدرتهاي جهاني نقش و قدرت تعيين كنندهاي نداشت و در معادلات سياسي و تصميمگيريهاي جهاني به بازي گرفته نميشد، بلكه به علت وابستگي و تبعيت از ابرقدرت غرب و ايفاء نقش ژاندارمي در منطقه براي آمريكا، بين مسلمانان جهان و نهضتهاي اسلامي و آزاديبخش نيز منفور و مطرود بود. رژيم ايران به عنوان حكومتي دين ستيز و مخالف اسلام و نوكر آمريكا و حامي اسراييل در ميان مسمانان شهرت داشت.
به بركت پيروزي انقلاب اسلامي، كشور ايران به قدرت و عزّت بالا و چشمگيري دست يافت. اين عزّت و اقتدار جهاني از دو ديدگاه قابل بررسي و تأمل است. در ديدگاه اوّل و با نگرش از منظر قدرتهاي استكباري و كشورهاي مخالف انقلاب اسلامي ايران، كشور ايران از كشوري ضعيف و بيتأثير در معادلات جهاني، به قدرتي تأثيرگذار در مناسبات و روابط بينالملل و نيز تصميمگيريهاي جهاني و منطقهاي مبدل گشت. به تعبير رهبر معظّم انقلات: «ملّت ايران در هر قضيه مهم جهاني كه با آن به طور جدّي مخالف باشد، آن مسأله پيش نميرود و متوقف ميشود. امروز اين ملّت در مسائل مهم جهاني داراي يك رأي مهم است و جلوه ملّت ايران بتدريج چشمها را متوجه به خود ميكند.1»
نمونۀ بارز اين تأثيرگذاري در تصميمگيريهاي جهاني را ميتوان در قضيۀ فلسطين و سازش ننگين حكام وابستۀ برخي گشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي و استكبار غرب بوضوح مشاهده نمود. مخالفت ايران انقلابي با اين سازش خيانت آميز به حقوق مردم مسلمان فلسطين ، موجب شكست اين سازش ننگين شده است. با نگاه از اين منظر به انقلاب اسلامي، كشور ايران به علت به زانو در آوردن ابرقدرتها، تحقير آنان در سطح هان، بر هم زدن نظام دوقطبي جهان، سرنگون كردن رژيم تا دندان مسلح پهلوي و متكي به حمايت گسترده آمريكا و غرب، تأثيرگذاري گسترده بر نهضتها و حركتهاي آزاديبخش و برانگيختن هر چه بيشتر آنها و بيداري مردمي بر عليه استكبار جهاني، موجب شده است كه ابرقدرتهاي شرق و غرب و مخصوصاً استكبار غرب، پي به واقعيت اقتدار و عظمت ايران پس از انقلاب برده و اين حقيقت را بپذيرند كه ايران اسلامي، قدرتي تعيين كننده و با نفوذ در جهان امروزي است، امري كه رخ داده و اجتنابناپذير است و با جنجال و شعار و تهديد و ارعاب، قابل انكار و چشم پوشي نيست.
البته ترس استكبار غرب از ايران اسلامي و نسبت دادن هر حركت ضد آمريكايي در سراسر جهان به انقلاب اسلامي ايران و يا طرفداران آن و نيز اقدام به انواع توطئهها براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران از يك طف و از طرف ديگر التماس براي مذاكره و برقراري رابطه با جمهوري اسلامي ايران و نيز طرح مباحث و اخبار مربوط به ايران در طول ساليان متوالي از انقلاب تاكنون (مخصوصاً دهۀ اوّل انقلاب) در صدر اخبار مطبوعات و رسانههاي جهاني، خود حاكي از پذيرش اين واقعيت يعني اقتدار و عظمت ايران اسلامي در سطح دنيا از سوي استكبار جهاني ميباشد.
در ديدگاه دوم و با نگرش از منظر مسلمانان و مستضعفان جهان و نيز نهضتها و حركتهاي آزاديبخش، كشور ايران از دولتي ضعيف و وابسته به آمريكا به دولتي عزيز و مستقل و مقتدر در سطح جهان مبدّل گشته است. حمايت اصولي ايران از مبارزات مردم مسلمان و محروم سراسر جهان در برابر قدرتهاي زورگو و دولتهاي استثمارگر احياء مجدّد عظمت و شكوه اسلام پس از قرنها، اقتدار يافتن مردم مسلمان و مبارز و نيز نهضتهاي اسلامي، علاقهمندي مردم مسلمان و آزادۀ سراسر دنيا به رهبري پيامبرگونۀ امام خميني(ره) از جمله عواملي هستند كه موجب شدهاند، ايران اسلامي، پس از انقلاب به كشوري مقتدر و عزيز در بين مسلمانان جهان شناخته شود.
چه عظمتي از اين بالاتر براي ايران اسلامي در جهان كه رهبر كبير و بنيانگذار آن ميفرمايند: «من با اطمينان ميگويم، اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلّت مينشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد.2»
حضرت امام در وصيت نامه سياسي – الهي خويش، قدرت و عزّت يابي ايران در جهان را چنيني تبيين ميفرمايند: «كدام افتخاري بالاتر و والاتر از اين كه آمريكا با همه ادعاهايش و همۀ ساز و برگهاي جنگيش و آن همه دولتهاي سرسپردهاش و به دست داشتن ثروتهاي بيپايان ملّتهاي مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانههاي گروهي در مقابل ملّت غيور ايران و كشور حضرت بقيّة اللّه ارواحنا لمقدمه الفداء آن چنان وامانده و رسوا شده است كه نميداند به كه متوسل شود و رو به هر كس ميكند جواب رد ميشنود، و اين نيست جز به مددهاي غيبي حضرت باري تعالي جلت عظمته كه ملّتها را بويژه ملّت ايران اسلامي را بيدار نموده و از ظلمات ستمشاهي به نور اسلام هدايت نمود.3»
رهبر معظّم انقلاب نيز در اين مورد ميفرمايند: «ايران اسلامي، ايران امام، ايران انقلاب، مركز و محور حركت عظيم جهاني مسلمانان است و به همين نسبت محور دشمنيهاست ... نشان ميدهد كه ما قدرتمنديم و عليه منافع استكبار و منافع دزدان و غارتگران همچنان تهديد بزرگي به شمار ميرويم.4»
همين اقتدار و عزّت ايران اسلامي است كه موجب شده است ريگان رئيس جمهور اسبق آمريكا اعتراف كند: «به دليل اهميّت استراتژيك ايران و نفوذ اين كشور در جهان اسلام است كه ما در صدد كاوش براي يك رابطه بهتر بين كشورهاي خود برآمديم ...انقلاب ايران يك واقعيت تاريخي است.5» مشاور امنيت ملي ريگان نيز به همين ترتيب اعتراف به قدرت ايران اسلامي نموده و گفته است: «انقلاب اسلامي يك حقيقت تاريخي است و بايد يك ايران مستقل و از نظر اقتصادي و نظامي با ثبات را باور داشت.6»
براي اين كه با اقتدار و عزّت و عظمت ايران در جهان از زبان رهبران، رؤساي جمهور و شخصيتهاي سياسي و مهم جهان و نيز مطبوعات و رسانهها بيشتر آشنا شويم، اشارهاي هم به برخي از اين اظهارنظرها نموده و با ذكر ريشههاي اين عظمت و اقتدار، اين بحث را خاتمه ميدهيم. گورباچف رهبر پيشين شوروي سابق: «آيت اللّه خميني توانست اثري بزرگ در تاريخ نوين جهان بگذارد.7»
فيدل كاسترو رهبر انقلابي كوبا: «پس از فروپاشي شوروي سابق به صحّت توصيههاي آيت اللّه خميني به گورباچف پي بردم و معتقدم مدل قرآني رهبر فقيد ايران بايد به جاي مدلهاي غربي در دستور كار برنامههاي جهاني قرار گيرد.8... آنچه در ايران رخ داده است يك انقلاب واقعي و مردمي بود. اين انقلاب داراي نيروي عظيمي نيز هست و لازم است كه ما همبستگي و حمايت خود را با آن اعلام كنيم.9» نلسون ماندلا رئيس جمهور سابق آفريقاي جنوبي: «امام خميني نه تنها رهبري بزرگ براي ايران بود، بلكه رهبري براي تمامي نهضتهاي آزاديبخش جهان به شمار ميرفت... اين افتخار بزرگي بود كه توانستم براي دومين بار در كنار مرقد امام خميني حاضر شوم و به ايشان اداي احترام كنم.10»
حافظ اسد رئيس جمهور فقيد سوريه: «انقلاب اسلامي ايران روابط خارجي خود را با امپرياليستها قطع كرد و پايگاههاي نظامي بيگانگان را از ميان برداشت و راه سرافرازي را در پيش گرفت. رژيم اشغالگر قدس آن چنان از انقلاب اسلامي به وحشت افتاد كه بارها از ارباب خود آمريكا گله كرد كه چرا نميتواند جلو نفوذ و تأثير انقلاب اسلامي ايران را كه منجر به پيروزي فلسطين خواهد شد، بگيرد.11»
معمر قذافي رهبر ليبي: «انقلاب اسلامي ايران يك انقلاب مردمي و مترقي در جهان نوين است و تمام مسلمانان جهان اميدهاي بسياري بدان بستهاند. انقلاب اسلامي ايران چهرۀ حقيقي اسلام را به همه جهانيان عرضه كرد.12» احمد بن بلا اوّلين رئيس جمهور الجزاير پس از استقلال آن كشور، با اشاره به قدرت الهي انقلاب اسلامي و وحشت دنياي استكباري از نفوذ گستردۀ آن ميگويد: «بيجهت نيست كه اين انقلاب وحشتي در دل دولتهايي كه نفت ما را ميبردند، ايجاد كرده است.13»
ژوليوس نايرره رئيس جمهور تانزانيا: «انقلاب ايران معادلات جهاني را بر هم زده است ... انقلاب اسلامي ايران از مردميترين و اصيلترين انقلابهاي جهان است. ما براي اين انقلاب احترام و ارزش فراواني قائل هستيم. ايران، هم نيرومند است و هم غيرمتعهدترين كشور جهان است.14» حبيب شطّي دبير كلّ سابق كنفرانس اسلامي: «انقلاب اسلامي يكي از حوادث مهم اين قرن است و به همه نشان داد كه اسلام چقدر قدرتمند است. انقلاب ايران توانسته است يكي از نيرومندترين رژيمهاي سلطنتي را سرنگون كند.15» محمد مهدي شمس الدين نائب رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان : «انقلاب اسلامي ايران معجزۀ قرن بود و درس بزرگي به ما داد كه عبارت از اين است كه با وحدت كلمه همه كاري را ميتوان كرد.16»
عبدالحليم خدام وزير امور خارجه سوريه: «انقلاب ايران از لحاظ تاريخي نه فقط براي ايران، بلكه براي سراسر منطقه و جهان، انقلاب عظيمي است.17» سرتاج عزيز وزير امور خارجه پاكستان: «انقلاب اسلامي حضرت امام خميني تحوّلي مهم نه تنها براي ايران، بلكه در تاريخ جهان بود.18» عبدالحميد اجل سفير الجزاير در ايران: «الجزاير به انقلاب ايران مباهات ميكند.19» خبرگزاري آسوشيتد پرس مورخ 14/3/1368: «آيت اللّه خميني يك شاه را سرنگون كرد، يك ابرقدرت را مبهوت نمود و با پيام وحدت و قدرت اسلامي خود، جهان را تكان داد.20» روزنامه اينديپندنت چاپ لندن مورخ 15/3/1368: «بندرت اتفاق ميافتد كه يك مرد به تنهايي بتواند مسير تاريخ را عوض كند، اما اين درست همان كاري بود كه آيت آللّه خميني از عهدۀ آن برآمد.21» راديو لندن: «او (امام خميني) انقلابي را رهبري كرد كه جهان را لرزاند.22»
پی نوشت :
1. خطبه نماز جمعه مورخ 20/11/1374.
2. فرياد برائت ( پيام امام به حجاج بيت اللّه الحرام) صفحه 13.
3. وصيت نامه امام خميني(ره) صفحه 8.
4. حديث ولايت (مجموعه رهنمودهاي مقام معظّم رهبري)، جلد 7، صفحه 131.
5. دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي ژاندارمري جمهوري اسلامي ايران، بركات سبز، صفحه 63.
6. همان. 7.ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي ، مورخ 10/7/1378.
8.دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، نشريه داخلي نگرشي بر تحوّلات سياسي، شماره 66 و 67، صفحه 40.
9. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 110.
10. فتحي شقاقي، انتفاضه و طرح اسلامي معاصر، صفحه 3.
11. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 101.
12.همان، صفحه 104. 13. همان، صفحه 99.
14. همان، صفحه 109. 15. همان، صفحه 107.
16. همان، صفحه 108. 17. همان، صفحه 102.
18. ضميمه روزنامه اطلاعات، مورخ 29/3/1378.
19. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي ، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 100.
20. موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) بازتاب رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، صفحه 95.
21. همان، صفحه 90. 22. ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي، مورخ 10/7/1378
گسترش مخابرات، تلفن و پُست
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحولات چشمگیری در شبکه مخابراتی کشور در زمینههای تلفن ثابت، تلفن همراه، کانالهای مخابراتی، ارتباطات مخابراتی بینالمللی صورت گرفته است.
راهاندازی شبکههای اطلاعرسانی و اتصال به بزرگراههای اطلاعاتی از جمله اینترنت، عرضه خدمات نو مخابراتی به مشترکین، راهاندازی شبکه ویدئو ٱ کنفرانس، بهرهگیری از پیشرفتهترین امکانات فناوری مخابرات از جمله ISDN (شبکه یکپارچه دیجیتال کشور)، TMN (شبکه مدیریت)، IN (شبکه هوشمند)، ATM (شبکه مد غیرهمزمان سویچ سریع)، سیستمهای SDH که عامل گسترش ظریف شبکه است و ارائه دیگر خدمات مخابراتی، به همراه تأسیس و توسعة چند کارخانه تولیدکنندة تجهیزات مخابراتی و مراکز تحقیقاتی تحولات عظیم و چشمگیری است که در حوزه مخابرات کشور به وجود آمده است. ١
بعد از پیروزی انقلاب، علیرغم آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ایران که مانع از توسعه فراگیری شبکه مخابرات کشور شد، با این وجود از سال 1357 تا 1363 یعنی در همان سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد 351000 شماره تلفن در کشور دایر شد. 1363 روستا به شبکه ارتباطی کشور پیوست. 101 شهر امکان ارتباط بین شهری یافتند. اولین طرح آزمایش کابل نوری در مرکز تحقیقات مخابرات عملی شده و در سال 1364 کارخانه کابلهای مخابراتی شهید قندی یزد تأسیس شد و در سال 1368 به بهره برداری رسید. در سال 1367 اولین کابل هم محور بین شهری از تهران به اصفهان متصل شد. در سال 1368 اولین مرکز سوییچینگ دیجیتال دانشگاه تهران به بهرهبرداری رسید و در همین سال اولین خط کابل نوری بین شهری بین تهران تا کرج آغاز گردید.
به دنبال این تحولات در سال 1370 بهرهبرداری از اولین موجگیر ماهوارهای اینمارست شروع شد. در سال 1371 موافقت اصولی برای ایجاد دانشکده علمی و کاربردی مخابرات که با انقلاب فرهنگی در سایر دانشگاهها ادغام شده بود، مجدداً اخذ گردید. در سال 1372 بهرهبرداری از اولین موجگیرهای وی ست (VSAT) توسط شرکت مخابرات ایران صورت گرفت. بهرهبرداری از مرکز SC دیجیتال در 8 شهر کشور و بهرهبرداری از مجتمع مخابراتی انقلاب اسلامی به عنوان دومین مرکز مخابراتی ایران در تهران در همین سال آغاز شد.
تحولات مهم در سال 1373 عبارت بودند از توسعه شبکه تلفن تهران به 000/945/1 شماره منصوبه و ایجاد شبکه تلفن همراه در سال 1375 و گسترش شبکه تلفن همراه در سطح 35 شهر و طراحی یک میلیون شماره تلفن همراه، همچنین اتصال 90 شهر کشور به شبکه ارتباطات دادهها (دیتا) و توسعه شبکه وی ست به میزان 70 درصد انجام گرفت.
با مراجعه به آمار فوق روشن میشود که جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت ارتباطات مخابراتی در ابعاد مختلف زندگی بشر، تلاش فراوانی در زمینه توسعه و تجهیز شبکه مخابراتی به کار برده است. شرکت مخابرات ایران در سالهای اخیر آخرین دستاوردهای فناوری مخابرات جهان، همچون دستگاههای کلیدزنی رقمی (سوییچ دیجیتال) کابل نوری، تلفن همراه، شبکههای اطلاع رسانی، خدمات ماهوارهای و خدمات ویژه تلفن را راهاندازی کرده و به تولید بیش از 80 درصد تجهییزات مورد نیاز اخیر در زمینه توسعه شبکه مخابراتی، رشدی بالغ بر 20 درصد را دارا بوده و بیشترین حجم توسعه را داشته است.
در طول فعالیتهای سالهای پس از انقلاب تا سال 1377 شبکه 850 هزار خطی آنالوگ با استفاده از جدیدترین فناوری و انتقال، به شبکهای 2/7 میلیون خطی تبدیل شده و طی این سالها به توسعة قابل توجهی نائل شده است. تعداد نقاط دارای تلفن خودکار بین شهری به 2287 نقطه و شهرهای دارای ارتباط بینالمللی به 850 نقطه و تعداد تلفنهای دایر نیز به بیش 2/7 میلیون شمار رسیده است. ٢ البته در پایان سال 1380 تعداد خطوط تلفن ثابت به 10 میلیون و 800 هزار شماره و تعداد خطوط تلفن همراه نیز از مرز 2 میلیون شماره گذشت. ٣
پی نوشت :
١ - ارتباطات در انقلاب اسلامی ، ص ٧
٢ - همان ، ص ٥٤
٣ - روزنامه ی جمهوری اسلامی ، ش ٦٦٠٦ ، ص ٢
احیاء شأن و منزلت معنوی زنان و دختران
یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران، احیاء شأن و منزلت معنوی زنان و دختران است. قبل از انقلاب اسلامی و در دوران رژیم منفور پهلوی، زنان و دختران این مرز و بوم از شأن و منزلت شایستهای برخوردار نبودند. اساس انحرافات و مفاسد رژیم پهلوی در قلمرو مسائل مربوط به آنان، به خاطر دیدگاه و نگرشی بود که به تقلید و تبعیت کورکورانه از غرب نسبت به زن داشتند و براساس همین مبنای فکری، سیاستهای رژیم نسبت به مسائل مرتبط با زنان شکل میگرفت.
نگرش رژیم پهلوی به زنان و دختران، نگرشی مادی، منفعتطلبانه و لذتجویانه بود. دلیل بر این ادعا نیز سیاست استفاده ابزرای رژیم پهلوی از زن و نیز وسیله قرار دادن او برای شهوترانی مردان عیاش میباشد. بر طبق آن تلقی، زن ابزار محسوب می شد. زن وسیلهای برای ارضاء هواهای نفسانی و شهوانی مردان هوسباز و خوشگذران بود. زن وسیلهای برای کسب پول و ثروت بیشتر تلقی میشد. در واقع عملاً زن موجودی درجة دوم و فرعی و صرفاً برای مرد بود. بدیهی است براساس چنین نگرشی، دیگر شأن و منزلت و حرمتی برای زنان و دختران باقی نمیماند.
ارتشبد سابق حسین فردوست محرم اسرار دربار و دوست صمیمی شاه، در این مورد چنین میگوید: «در دوران محمدرضا دعوت از زنان زیبا به مجالس میهمانی مرسوم بود و در محافل دیپلماتیک تهران، همیشه زنان زیبا و لوند در رأس لیست مدعوین سفارتخانهها و میهمانیهای سفرا جا داشت تا سبب جلب دولتمردان ایرانی شود. اشرف که میخواست از پول سازمان برنامه و بودجه حداکثر استفاده را بکند، با یک زن زیبا به نام آذر طرح دوستی ریخت که شوهرش در سازمان برنامه کارمند جوان و عادی بود. آذر در عین جوانی و زیبایی، دکتر دندانپزشک بود.
در یک مهمانی که اشرف در هتل دربند تشکیل داده بود، من نیز دعوت شده بودم. زمانی که میهمانان مشغول صرف مشروب بودند، اشرف من و آذر و ابتهاج (رئیس سازمان برنامه) را به یک اتاق برد و در حضور آذر و ابتهاج به من گفت زن به این زیبایی دیده بودی؟ گفتم نه. گفت حالا این ابتهاج برای این زن ناز میکند. نظرم این است که ترتیب وصلتشان را بدهم. گفتم ابتهاج زن دارد. گفت آن که هیچ! گفتم آذر هم شوهر دارد. گفت این هم هیچ! زن ابتهاج و شوهر آذر در سال جزء مدعوین بودند، سپس اشرف به ابتهاج گفت حال شما دو نفر را تنها میگذارم که ترتیب کار را بدهید! اشرف و من از اتاق خارج شدیم و آن دو نفر ماندند.
بعداً ابتهاج مرتب به خانه آذر میرفت و روابط جنسی شدید داشتند. ابتهاج ساعاتی به خانه آذر میرفت که میدانست شوهرش در سازمان برنامه کار دارد. یکی از این روزها که ابتهاج به خانه آذر آمده بود، بدون اینکه ابتهاج بفهمد، آذر به شوهرش تلفن میکند که زود به خانه بیا کار دارم. شوهر سریع خود را به منزل میرساند. در این فاصله آذر در تختخوابش روابط را با ابتهاج شروع میکند. شوهر وارد اتاق خواب میشود و صحنه را میبیند. ابتهاج به شوهر میتوپد که تو کارمند قاچاق هستی و در این موقع چرا به منزلت آمدهای! این صحنه سبب می شود که شوهر، آذر را طلاق بدهد و ابتهاج مجبور میشود با او ازدواج کند. تردیدی نیست که طراح اصلی نقشة حضور بیموقع شوهر آذر، اشرف بوده است. اما آذر به ابتهاج اکتفا نکرد(١). »
این جریان به عنوان قطرهای کوچک در برابر دریایی از مصادیق و موارد مشابه که در رژیم پهلوی وجود داشت به خوبی دیدگاه غلط و اهانتآمیز افراد آن رژیم را نسبت به جنس مؤنث بیان میکند و نشان میدهد که رژیم پهلوی برای زنان و دختران شأن و منزل انسانی و معنوی قائل نبوده است.
حضرت امام خمینی(ره) از همان دوران مبارزه و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به افشاگری این رفار اهانتآمیز پرداخته و با این فرهنگ فاسد مخالفت میکردند. ایشان در شهریور ماه سال 1357 در مصاحبهای با تلویزیون فرانسه میفرمایند:
«این شاه است که به حسب نقل در مصاحبه با مخبر ایتالیایی گفته است درک من از زن آن است که او باید زیبا و فریبا باشد. این شاه است که زنها را به فساد میکشاند(٢). »
حال تلقی شاه را از زن که معتقد است زن باید زیبا و فریبا باشد، مقایسه کنید با نگرش حضرت امام خمینی(ره) نسبت به زن که در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند:
اسلام زنها را از آن چیزهایی که در جاهلیت بوده نجات داده است. آن قدر که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا میداند که به مرد خدمت نکرده است. شما نمیدانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده؟ اسلام میخواهد زن همانطوری که مرد همه کارهای اساسی را میکند، زن هم بکند اما نه اینکه زن یک چیزی بشود که آقا دلشان میخواهد که بزک کرده بیاید توی جامعه و با مردم مخلوط بشود، با جوانها آن طوری مخلوط شود! اسلام میخواهد اینها را جلو بگیرد. اسلام میخواهد حیثیت و احترام زن را حفظ کند. میخواهد به زن شخصیت بدهد که از این فعلیت بیرون بیاید. اینها میخواهند زن را بفرشوند و او را از این دست به آن دست کنند. این را مخالف است اسلام (٣)».
همین نگرش حضرت امام خمینی(ره) نسبت به زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز استمرار داشت که به یک مورد آن اشاره میکنیم:
«نقش زن در عالم از ویژگیهای خاصی برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد. زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتش یک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند. میتواند بعکس آن باشد(٤) ... عنایتی که اسلام به زنان دارد، بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد. در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسانساز. اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده میشوند. قوانین اسلام همه به صلح زن و مرد است. زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند(٥). »
بدین ترتیب انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری بزرگمرد تاریخ اسلام حضرت امام خمینی(ره) و با چنین نگرشی نسبت به زن، توانست طومار نگرش فاسد و منحط رژیم پهلوی نسبت به زن را درهم پیچیده و افق جدید و روشنی فراروی زنان و دختران عزیز این مملکت قرار دهد. نگرش جدیدی که براساس آن شأن و منزلت معنوی زن احیاء شده و کرامت والای انسانی به او بازگردانده شد. نگرشی که طبق آن زن شیء و ابزار نیست، بلکه زن مبدأ همه سعادتهاست، زن مربی جامعه است. نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است، سعادت و شقاوت کشور بسته به اوست و از دامن او مرد به معراج میرود.
بر زنان و دختران مسلمان و فهیم جامعه است که قدردان این دستاورد بزرگ و مهم انقلاب اسلامی بوده و به شایستگی از آن حفظ و حراست نمایند و اجازه ندهند که مجدداً توسط برخی مردان غربزده و شهوتپرست دستخوش دگرگونی شود. چرا که با کمال تأسف در سالهای اخیر بوی چنین توطئههایی توسط استکبار جهانی غرب و مزدوران داخلی آنان به مشام میرسد. آنها سلب شأن و منزلت معنوی زنان و کشاندن آنان به ورطة خفتبار دوران رژیم پهلوی را در سر میپرورانند. پروتکل کنوانسیون زنان و فشارهای ناشی از آن در این راستاست.
مقابله و ایستادگی در برابر این نقشهها، هر چند بر عهدة مسؤولان نظام و مردان انقلابی و باغیرت جامعه است، لیکن خود زنان و دختران مسلمان نیز باید در خنثیکردن این توطئه نقش اصلی و اساسی را ایفا کرده و از دستاورد بزرگ و ارزشمندی که به برکت انقلاب اسلامی نصیب آنان شده است پاسداری نمایند.
پی نوشت :
١- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد١، ص ٢٣٧.
٢- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٢٦.
٣- سخنرانی مورخ ١٨/٨/١٣٥٧ در پاریس به نقل از: در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٢٨.
٤- پیام به مناسبت روز زن در تاریخ ٢٥/١/١٣٦١ به نقل از: صحیفه نور، جلد ١٦، ص ١٢٥.
٥- سخنرانی مورخ ١٥/١٢/١٣٥٧ به نقل قول از: در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٣١.
استقلال و ضداستعماری شدن دانشگاهها
اهمیت و نقش دانشگاهها به عنوان عالیترین مراکز آموزش کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. تربیت نخبگان و اندیشمندان جامعه، تأثیرگذاری بر سایر اقشار و عرصههای اجتماعی، تربیت و پرورش مدیران و مسؤولان عالیرتبه کشوری که در حوزههای مختلف؛ قدرت سیاسی؛ اقتصادی، فرهنگی، صنعتی را در آینده به دست خواهند گرفت، از جمله کارکردها و نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میباشد.
به همین جهت است که حضرت امام خمینی(ره) در اهمیت دانشگاهها فرمودهاند: «دانشگاهها مبدأ تحولات است... دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود(١). »
نظر به چنین اهمیت والایی برای دانشگاهها و از آن جا که رژیم منحوس پهلوی، رژیمی وابسته و متکی به غرب بود و از استقلال سیاسی و فرهنگی برخوردار نبود، لذا تلاش وافری در جهت وابسته نمودن دانشگاهها به غرب و تأثیرپذیری از سیاستهای غربی مینمود. این تلاشها نیز متأسفانه به ثمر نشسته وعملاً دانشگاهها، غیرمستقل و وابس
حمایتهای همه جانبه از حقوق زنان
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، حمایت ویژه از زنان در امور مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی میباشد. این حمایتها که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و نیز مصوبهها و آییننامههای دولت پیشبینی شده است، در ابعاد مختلف شغلی، رفاهی، خانوادگی، ازدواج، طلاق، مهریه، حضانت فرزندان، حمایت دوران بارداری، دادگاه خانواده، نفقه، تساوی با مرد در برابر تجلی یافته است.
هر چند هنوز با وضعیت مطلوب اسلامی فاصله ی زیادی داریم، اما پس از انقلاب اسلامی، قوانین و مقررات گوناگونی در جهت احیاء و حفظ حقوق واقعی زنان وضع گردیده است. این قوانین حمایتی، موجب شده است که حقوق زن در زندگی زناشویی و نیز فعالیتها و مشاغل اجتماعی، بیش از پیش تأمین و حفظ گردد و زنان بتوانند به دور از محیطی مبتذل و فاسد که رژیم پهلوی برای آنان تعریف کرده بود، در سایه چتر حمایتی قانون و فضایی سالم و متناسب با شأن و جایگاه والای انسانی خویش زندگی مناسبی را در محیط خانوادگی و اجتماعی داشته باشند. به منظور از پرهیز از کلیگویی و در جهت ارائه بخشی مستند، به تعدادی از این موارد قانونی و مقرراتی به اختصار اشاره میکنیم:
تساوی با مرد در برابر قانون و تأمین حقوق همهجانبه
بند 14 اصل سوم قانون اساسی، یکی از وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران را چنین مقرر میدارد: «تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.» طبق این بند از اصل سوم قانون اساسی، تفاوتی بین زن و مرد در جهت تأمین حقوق همه جانبه ی آنها وجود ندارد و دولت موظف است حقوق همه جانبه ی زنان را نیز همانند مردان تأمین کند.
تساوی با مرد از نظر حمایت قانونی
اصل 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر میدارد: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.» براساس این اصل قانون اساسی نیز اولاً زنان و مردان به طور یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. ثانیاً زنان و مردان از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ـ البته با رعایت موازین اسلامی ـ برخوردار میباشند و در این زمینهها نیز هیچ کدام بر دیگری برتری خاصی ندارد.
تضمین حقوق کلی و همه جانبه زن در قانون اساسی
اصل 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین مقرر میدارد: «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
1- ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او
2- حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بیسرپرست
3- ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده
4- ایجاد بیمه خاص بیوهگان و زنان سالخورده و بیسرپرست
5- اعطای قیمومیت فرزرندان به مادران شایسته در جهت غبطه ی آنها در صورت نبودن ولی شرعی.»
طبق این اصل، دولت اسلامی به معنی اعم آن یعنی حکومت و نظام اسلامی که شامل همه قوای کشور میباشد، موظف است در جهت تضمین حقوق زن در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی، پنج اقدام اساسی مندرج در اصل فوق انجام دهند.
جرم بودن عدم پرداخت نفقه
از آنجا که تأمین معاش زنان و پرداخت هزینه خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان و نظایر آنها بر عهده ی شوهرانشان میباشد، لذا در جهت حمایت از زنان در این زمینه، قانونگذار مردان را موظف به پرداخت نفقه زنانشان کرده و خودداری از پرداخت آن را در صورت تمکین زنانشان، جرم محسوب نموده و مجازات حبس را برایشان در نظر گرفته است. در این رابطه ماده 642 قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید، دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم مینماید.»
الزام مردان به ثبت ازدواج و طلاق خود در دفاتر رسمی
به منظور حفظ کیان خانواده و حمایت بیشتر از زنان، قانونگذار مردان را موظف نموده است ازدواج و طلاق خود را در دفاتر رسمی به ثبت برسانند و در غیر این صورت به مجازات تا یک سال حبس محکوم میگردند. در این مورد ماده 645 قانون مجازات اسلامی چنین مقرر میدارد: «به منظور حفظ کیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی مبادرت به ازدواج دائم، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یکسال محکوم میگردد.»
خدمت نیمه وقت بانوان
یکی از قوانین حمایتی ویژه زنان در امور شغلی و خدمتی، قانون خدمت نیمه وقت بانوان مصوب 10/9/1362 مجلس شورای اسلامی ١میباشد. براساس این قانون، سازمانها و وزارتخانهها می توانند در صورت تقاضای بانوان کارمند رسمی و ثابت خود و موافقت بالاترین مقام مسؤول، خدمت آن ها را نیمه وقت تعیین نمایند. تصویب پرداخت عیدی با خدمت نیمه وقت نیز از جمله قوانین حمایتی ویژه زنان است.
استفاده بانوان از معذوریت خدمتی در دوران بارداری
تصویب نامه راجع به مدت استفاده بانوان باردار از معذوریت مصوب 25/3/1367 هیأت وزیران ٢ از دیگر مقررات حمایتی از زنان میباشد. براساس این مصوبه، مدت استفاده بانوان باردار رسمی و پیمانی از معذوریت با استفاده از حقوق فوقالعاده شغل و یا اجرت و فوقالعاده مخصوص، بعد از زایمان هر فرزند تا سه فرزند، چهارماه تعیین میگردد. برای زایمان فرزند چهارم به بعد تشخیص پزشک معالج میتوانند از مرخصی استعلاجی استفاده نمایند.
حمایت از زنان و دختران بیسرپرست
از دیگر قوانین حمایتی از بانوان، قانون تأمین زنان و کودکان بیسرپرست مصوب 24/8/1371 مجلس شورای اسلامی ٣ و تصویبنامه اجرایی آن مصوب 11/5/1374 هیأت وزیران ٤ میباشد. طبق این قانون، زنان بیوهع زنان پیر و سالخورده، زنان و دختران بیسرپرست مورد حمایتهایی از قبیل نگهداری، تهیه امکانات و وسایل، مستمری ماهانه، آموزش و تربیت قرار میگیرند.
اصلاح مقررات مربوط به طلاق
قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 28/8/1361 مجمع تشخیص مصلحت نظام ٥ با گرایش به حفظ حقوق بیشتر برای زنان در امر طلاق، از دیگر قوانین حمایتی از بانوان میباشد.
حمایت از زنان در امور طلاق
یکی دیگر از قوانین حمایتی از زنان، قانون تعیین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش مصوب 11/8/1376 مجلس شورای اسلامی ٦میباشد. براساس این قانون در صورت عدم امکان سازش، زوج به حضور در دفترخانه و اجرای طلاق الزام میگردد. و در صورت عدم حضور، به دستور دادگاه طلاق اجرا میشود.
محاسبه مهربه به نرخ روز
از دیگر قوانین مهم حمایتی از زنان، قانون الحاق یک تبصره به ماده 1082 قانون مدنی در خصوص مهریه، مصوب 29/4/1376 مجلس شورای اسلامی ٧ میباشد. برابر این قانون چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد، محاسبه و پرداخت میشود.
ایجاد دادگاه خاص خانواده
قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل 21 قانون اساسی (دادگاه خانواده) مصوب 8/5/1367 مجلس شورای اسلامی ٨ از دیگر قوانین حمایتی از زنان و کیان خانواده میباشد.
پی نوشت :
١ - مجموعه قوانین سال ١٣٦٢، ص ٤٣٣
٢ - همان، ص ٣٨٠
٣ - مجموعه قوانین سال ١٣٧١، ص ٤٦٦
٤ - همان، ص ٤٩٠
٥ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٦، ص ٤٤٢
٦ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٤، ص ٢٩٣
٧ - مجموعه قوانین سال ١٣٧٦، ص ٦٩٨
٨ - همان، ص ٤٤٣
ايجاد زمينه هاي وحدت بين شيعه و سنّي
دين اسلامي به عنوان يكي از اديان پرتحرك و پويا و با ويژگيهاي ظلم ستيزي و ايستادگي در برابر زورگويان و چپاولگران جهاني و همچنين با داشتن بيش از يك ميليارد نفر پيرو در سراسر گيتي، به عنوان يكي از دغدغههاي جدّي قدرتهاي استكباري و مخالف اسلام بوده و هست. استثمارگران ضد دين كه خود را در برابر اين نيروي عظيم و اين مكتب قدرتمند، ناتوان و مستأصل ديدهاند، متوسل به چارۀ ديگري شدهاند و آن ايجاد اختلاف و شكاف در درون اين نيروي عظيم اسلامي است.آنان با مطالعه و بررسي و آگاهي يافتن از اختلافات فرق اسلامي، مخصوصاً انگشت تأكيد بر اختلافات شيعه و سنّي گذاشتن، چاره را در اين ديدند كه با ايجاد اختلاف بين پيروان مذهب تشيّع و تسنن، اين قدرت عظيم را تضعيف و ناتوان كرده و بتوانند به اهداف پليد خويش دست يابند. آنها بخوبي مي دانند كه ايجاد اختلاف بين مذاهب اسلامي نتايج زيادي را برايشان به بار خواهد آورد، از جمله اين كه:
1-كلّ اسلام و نيروي عظيم مسلمانان تضعيف مي شود.
2- توان و انرژي مذاهب اسلامي در درگيري با يكديگر مصرف شده و خنثي ميگردد. بدين ترتيب از فشار آنان در امان خواهند بود.
3- در نتيجه اين درگيريهاي مذهبي، نه اهل تسنن ميتوانند رشد و تقويت يابند و نه اهل تشيّع. آنها در واقع همين را مي خواهند. چرا كه با هر دو دشمني دارند.
4- وقتي مذاهب اسلامي با هم اختلاف و درگيري داشته باشند، چنين تبليغ خواهد شد كه مسلمانان در درون خود با هم سازگاري ندارند، پس چگونه ميتوانند با ديگر مذاهب و اديان بسازند. لذا به عنوان مذاهب و پيرواني انحصار طلب و ناسازگار با ساير اديان و مذاهب و پيروان آنان در جهان، معرفي خواهند شد.
به همين جهت است كه دشمنان فقط به موارد اختلاف مذاهب اسلامي دامن زده و از پرداختن به نقاط اشتراك آنها – كه اصول بسيار مهم هم ميباشد – پرهيز مي كنند. آنها از مسأله شيعه و سني به عنوان يكي از اهرمهاي تفرقه افكني، استفاده ميكنند. امام خميني (ره) با تيزبيني و هوشياري منحصر بفرد خويش، از سالها پيش متوجه اين خطر در جهان اسلام بوده و با تشخيص به موقع خود، هشدارهاي لازم را به مسلمانان اعلام ميكردند. ايشان حتي سالها قبل از پيروزي انقلاب و در سخنراني خويش در مسجد اعظم قم به تاريخ 18 شهريور 1343 به اين موضوع اشاره كرده و فرمودند: «دولتهاي استعمار طلب، دولتهايي كه ميخواهند ذخاير مسلمين را ببرند، با وسيلههاي مختلف با نيرنگهاي متعدد، دول اسلامي را اغفال ميكنند. گاهي به اسم شيعه وسنّي اختلاف ايجاد ميكنند. ... تبليغاتي ميكنند كه طوايف مسلمين به جان هم بيفتند و با هم اختلاف شيعه و سنّي پيدا كنند. ... دستهاي ناپاكي كه بين شيعه و سنّي در اين ممالك اختلاف مي اندازند، اينها نه شيعه هستند و نه سنّي هستند. اينها دستهاي ايادي استعمار هستند.1»
حضرت امام خميني(ره) پس از پيروزي انقلاب نيز مكرّر در فرمايشات و پيامهاي خويش به اين توطئه اشاره فرموده و آنها را محكوم كرده است. فقط يكي دو مورد آن را ذكر ميكنيم. ايشان در پيامي به ملّت ايران در تاريخ 6 شهريور 1358 فرمودند: «از جمله خيانتهايي كه بدخواهان به اسلام مرتكب شدهاند، ايجاد اختلاف بين برادران سنّي و شيعه است.2»
همچنين در پيام به مسلمانان در آستانه حج سال 1360 فرمودند: «صرح اختلاف بين مذاهب اسلامي از جناياتي است كه به دست قدرتمندان كه از اختلاف بين مسلمانان سود مي برند و عمال از خدا بيخبر آنان... ريخته شده و هر روز بر آن دامن ميزنند.3»
پيروزي انقلاب اسلامي، اين دستاورد جهاني و عظيم را براي جامعه اسلامي جهان داشته است كه بتواند با اختلاف افكني دشمنان در بين مذاهب اسلامي مقابه كرده و متقابلا زمينههاي عملي هر چه بيشتر اين همبستگي و وحدت را فراهم نمايد. در اين مورد امام خميني (ره) در يكي از سخنرانيهاي خويش در سال 1361 چنين فرمودند: «همان طور كه به تكرار گفتهام، يكي از بركات اين انقلاب و پيروزي ما اين است كه با آقايان علما و خصوصاً برادران اهل سنّت كه قبلا خدمتشان نميرسيديم ، ملاقات ميكنيم و من اميدوارم كه اين مسأله ادامه پيدا كند و وحدت كلمه براي هميشه برقرار باشد.4»
امام خميني(ره) درست يك روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي يعني در تاريخ 23 بهمن 1357 در پيام خويش خطاب به ملّت ايران، علي رغم آن همه مشكلات و حوادث مهم انقلاب ، مسأله جلوگيري از اختلاف مذهبي و برقراري وحدت بين مسلمانان را مورد توجه خويش قرار داده و فرمودند: «ما با مسلمين اهل تسنّن يكي هستيم واحد هستيم كه مسلمان و برادر هستيم. اگر كسي كلامي بگويد كه باعث تفرقه بين ما مسلمانها بشود، بدانيد كه يا جاهل هستند يا از كساني هستند كه ميخواهند بين مسلمانان اختلاف بيندازند.5»
همچنين در جايي ديگر فرمودند: «من تأكيد مي كنم كه اسلام تنها پناهگاه همه ماست و در زير پرچم پرافتخار آن، همه گروهها به حقوق خود ميرسند. عوامل اجانب كه منافع خود را در خطر ميبينند، براي تحريك برادران اهل سنّت، قضيه شيعه و سنّي را طرح كرده و ميخواهند با شيطنت اختلاف ايجاد كنند. در جمهوري اسلامي، شيعه و سنّي در كنار هم و با هم برادرند و در حقوق مساوي هستند و هر كس خلاف آن را تبليغ كند، دشمن ايران و اسلام است و برادران اهل سنّت بايد اين تبليغات ضد اسلامي را در نطفه خفه كنند.6»
تأكيد رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران بر وحدت شيعه وسنّي، برادران اهل سنّت را كه قشر عظيم و گسترده اي از جهان اسلام را تشكيل مي دهند، در سراسر جهان علاقهمند به اين انقلاب نموده و اين باور را در آنها به وجود آورده كه اوّلا انقلاب اسلامي ايران اختصاص به شيعيان ندارد. ثانياً مصلحت مسلمانان جهان در اين است كه از هرگونه دامن زدن به اختلافات مذهبي، خودداري نموده و در جهت ايجاد و گسترش وحدت امت اسلامي تلاش كنند.
سيّد اسعد گيلاني امير جماعت اسلامي لاهور پاكستان كه سنّي مذهب ميباشد، پس از چند سفر به ايران و آشنايي با اوضاع واقعي ايرانريال نظريه شيعي بودن انقلاب را رد كرده و ميگويد: «من بعد از تحقيق و مشاهده، از روي تعهد ديني اعتراف مي كنم كه اين انقلاب اسلامي است و كمك و ياري رساندن به آن وظيفه ايماني همه ماست.» وي كه در يكي از كنفرانسهاي ايران حضور داشته، با اشاره به آن مينويسد: «در كنفرانس، وحدت عجيبي به چشم ميخورد و شيعيان به امامت برادران اهل سنّت و سنّيها به امامت شيعيان اقامه جماعت ميكردند. اختلافات فرعي و جنبي در فضاي مقدس و سرشار از معنويت يكرنگي حل شده بود. نه تنها در كنفرانس، كه در تمام ايران وضع چنين بود و شگفتي ما را بر ميانگيخت. درست مثل صدر اسلام، مسؤولين مملكتي اهل علم و دين بودند و نماز جمعه تهران را رئيس جمهوري اقامه ميكرد.7»
به بركت انقلاب اسلامي ايران و هدايت خردمندانۀ رهبر كبير آن، ايجاد وحدت بين پيروان مذاهب اسلامي به عنوان يكي از اهداف جدّي نظام مورد توجه قرار گرفته است. اين دستاورد جهاني انقلاب، ناشي از سياستهاي اصولي جمهوري اسلامي ايران است. اين ساست، هم در حوزۀ انديشه و هم در حوزۀ عمل، تجلي و بروز يافته است. به همين جهت، موجب باور و اعتقاد مسلمانان سنّي و شيعه جهان شده و تا حدودي توانسته است، عملا وحدت امت اسلامي را شكل بدهد.
در حوزۀ انديشه، علاوه بر موضعگيريهاي صريح حضرت امام(ره) – چه قبل و چه بعد ازپيروزي انقلاب اسلامي – مبني بر خودداري از اختلافات مذهبي و ايجاد وحدت اسلامي بين پيروان فرق مختلف اسلام، اين سياست به صورت اصولي در منشور نظام جمهوري اسلامي ايران، يعني قانون اساسي نيز مورد توجه قرار گرفته است. وحدت امت اسلام كه ريشه در قرآن كريم و سنّت پيامبر گرامي اسلام(ص) دارد، به عنوان يكي از استراتژيكترين و حياتيترين اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در اصول 11 و 12 قانون اساسي تجلي يافته است. در اصل 11 آمده است: «به حكم آيه كريمه اِنَّ ¬هذِهِ اُمَّتُكُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَ اَنا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» همه مسلمانان يك امتاند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد».
قانون اساسي همچنين احترام به مذاهب ديگر اسلامي را مورد عنايت قرار داده و اصل دوازدهم آن چنين مقرر ميدارد: «دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و اين اصل الي الابد غير قابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي، مالكي، حنبلي و زيدي داراي احترام مي باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي، طبق فقه خودشان آزادند و در تعليم و تربيت ديني و احوال شخصيه (ازدواج، طلاق، ارث و وصيت) و دعاوي مربوط به آن در دادگاهها رسميت دارند و در هر منطقهاي كه پيروان هر يك از اين مذاهب اكثريت داشته باشند، مقررات محلي در حدود اختيارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پيروان ساير مذاهب».
رهبر معظّم انقلاب حضرت آيت اللّه خامنهاي نيز مكرّر به مسأله وحدت شيعه و سنّي و جلوگيري از اختلافات مذهبي اشاره فرموده است. ايشان در يكي از سخنرانيهاي خويش با اشاره به لزوم توجه بيشتر به نقاط اشتراك شيعه وسنّي فرمودند: «مقصود ما از وحدت مسلمانان چيست؟ آيا مقصود اين است كه مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب ديگري اعتقاد پيدا كنند و عمل نمايند؟ نه، مقصود اين نيست ... بحث ما اين است كه ميخواهيم به همه مسلمانان از شيعه و سنّي بگوييم و تذكر بدهيم كه شما يك نقاط مشترك و يك نقاط اختلاف و افتراق داريد ... آن نقاط اشتراك بيش از نقاط افتراق است. يعني همۀ مسلمين بهخداي واحد و قبله واحد و پيامبر واحد و احكام و نماز و روزه و زكات و حج اعتقاد دارند ... هم اكنون بيش از يك ميليارد نفر مسلمان در نقاط مختلف عالم زندگي مي كنند كه نقطۀ تراكم آنها، همين منطقۀ بين شرق و غرب است كه از لحاظ استراتژيكي و موقعيت جغرافياي و وضعيت اقليمي و آب و هوايي، حساس ترين مناطق عالم دست اينهاست ... ما ميگوييم اي مسلمانان عالم در هر جاي دنيا كه هستيد اگر با هم دشمني نكنيد، عليه هم مبارزه و جنگ نكنيد و دشمنان و دوستانتان را بشناسيد، وضع زندگي شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد.4... لذا يكي از پيامهاي عمدۀ انقلاب ما، وحدت مسلمين است. ما در همه جاي دنياي اسلام، اين حرف را ميزنيم.10»
در حوزۀ عمل هم، جمهوري اسلامي ايران در تمامي صحنهها وحدت شيعه و سنّي را عملا به نمايش گذاشته و دست به اقدامات گوناگوني زده است. تشكيل مجمع «التقريب بين المذاهب الاسلاميه» توسط مقام معظّم رهبري در سال 1369 با هدف ايجاد نزديكي بين فرق اسلامي، از جمله اين موارد ميباشد. مجمع مذكور در طي اين مدّت تلاش زيادي در جهت نزديك نمودن افكار شيعه و سنّي و تمركز بخشي به نقاط اشتراك آنها كرده است. همچنين اعلام 12 تا 17 ربيع الاول توسظ جمهوري اسلامي ايران، به عنوان هفتۀ وحدت، نقش مهمّي در ايجاد وحدت اسلامي داشته است. در حالي كه اهل سنّت 12 ربيع الاول و شيعيان 17 ربيع الاول را تاريخ ولادت پيامبر اكرم(ص) دانسته و جداگانه به برگزاري مراسم اين روز بزرگ و تجليل از آن ميپرداختند و خود شايد يك عامل اختلافي هم محسوب ميشد، اينك به جهت نامگذاري هفته وحدت مابين اين دو تاريخ از سوي جمهوري اسلامي ايران، نه تنها اين عاملِ اختلاف، خود به عامل وحدت تبديك شده، بلكه فرصت مناسبي ايجاد كرده است تا همه ساله به مدّت يك هفته، انديشمندان و پيروان اين دو مذهب در كنار يكديگر جمع شده و با تكيه بر نقاط اشتراك خويش به بحث و بررسي پرداخته و بر وسعت دامنۀ وحدت اسلامي بيفزايند.
پی نوشت :
1. در جستجوي راه از كلام امام، دفتر پانزدهم، صفحه 101.
2.همان، صفحه 107.
3. همان، صفحه 126.
4. همان، صفحه 129.
5. همان، صفحه 103.
6. دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، نشريه داخلي نگرشي بر تحوّلات سياسي، شماره 79، صفحه 14.
7.معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي در چشم انداز ديگران، صفحه 20.
8. آيه 92 سوره انبياء: اين است امت شما كه امتي يگانه است و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد.
9. حديث ولايت (مجموعه رهنمودهاي مقام معظّم رهبري)، جلد 2، صفحه 207.
10. همان، صفحه 211.
انقلاب ايران را عزیز کرد
از ديگر دستاوردهاي جهاني انقلاب اسلامي ايران، قدرت و عزّت يافتن ايران در سطح جهان ميباشد. بر هيچ صاحب نظر سياسي پوشيده نيست كه تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، كشور ايران نه تنها در سطح جهاني و در بين كشورها و قدرتهاي جهاني نقش و قدرت تعيين كنندهاي نداشت و در معادلات سياسي و تصميمگيريهاي جهاني به بازي گرفته نميشد، بلكه به علت وابستگي و تبعيت از ابرقدرت غرب و ايفاء نقش ژاندارمي در منطقه براي آمريكا، بين مسلمانان جهان و نهضتهاي اسلامي و آزاديبخش نيز منفور و مطرود بود. رژيم ايران به عنوان حكومتي دين ستيز و مخالف اسلام و نوكر آمريكا و حامي اسراييل در ميان مسمانان شهرت داشت.
به بركت پيروزي انقلاب اسلامي، كشور ايران به قدرت و عزّت بالا و چشمگيري دست يافت. اين عزّت و اقتدار جهاني از دو ديدگاه قابل بررسي و تأمل است. در ديدگاه اوّل و با نگرش از منظر قدرتهاي استكباري و كشورهاي مخالف انقلاب اسلامي ايران، كشور ايران از كشوري ضعيف و بيتأثير در معادلات جهاني، به قدرتي تأثيرگذار در مناسبات و روابط بينالملل و نيز تصميمگيريهاي جهاني و منطقهاي مبدل گشت. به تعبير رهبر معظّم انقلات: «ملّت ايران در هر قضيه مهم جهاني كه با آن به طور جدّي مخالف باشد، آن مسأله پيش نميرود و متوقف ميشود. امروز اين ملّت در مسائل مهم جهاني داراي يك رأي مهم است و جلوه ملّت ايران بتدريج چشمها را متوجه به خود ميكند.1»
نمونۀ بارز اين تأثيرگذاري در تصميمگيريهاي جهاني را ميتوان در قضيۀ فلسطين و سازش ننگين حكام وابستۀ برخي گشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي و استكبار غرب بوضوح مشاهده نمود. مخالفت ايران انقلابي با اين سازش خيانت آميز به حقوق مردم مسلمان فلسطين ، موجب شكست اين سازش ننگين شده است. با نگاه از اين منظر به انقلاب اسلامي، كشور ايران به علت به زانو در آوردن ابرقدرتها، تحقير آنان در سطح هان، بر هم زدن نظام دوقطبي جهان، سرنگون كردن رژيم تا دندان مسلح پهلوي و متكي به حمايت گسترده آمريكا و غرب، تأثيرگذاري گسترده بر نهضتها و حركتهاي آزاديبخش و برانگيختن هر چه بيشتر آنها و بيداري مردمي بر عليه استكبار جهاني، موجب شده است كه ابرقدرتهاي شرق و غرب و مخصوصاً استكبار غرب، پي به واقعيت اقتدار و عظمت ايران پس از انقلاب برده و اين حقيقت را بپذيرند كه ايران اسلامي، قدرتي تعيين كننده و با نفوذ در جهان امروزي است، امري كه رخ داده و اجتنابناپذير است و با جنجال و شعار و تهديد و ارعاب، قابل انكار و چشم پوشي نيست.
البته ترس استكبار غرب از ايران اسلامي و نسبت دادن هر حركت ضد آمريكايي در سراسر جهان به انقلاب اسلامي ايران و يا طرفداران آن و نيز اقدام به انواع توطئهها براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران از يك طف و از طرف ديگر التماس براي مذاكره و برقراري رابطه با جمهوري اسلامي ايران و نيز طرح مباحث و اخبار مربوط به ايران در طول ساليان متوالي از انقلاب تاكنون (مخصوصاً دهۀ اوّل انقلاب) در صدر اخبار مطبوعات و رسانههاي جهاني، خود حاكي از پذيرش اين واقعيت يعني اقتدار و عظمت ايران اسلامي در سطح دنيا از سوي استكبار جهاني ميباشد.
در ديدگاه دوم و با نگرش از منظر مسلمانان و مستضعفان جهان و نيز نهضتها و حركتهاي آزاديبخش، كشور ايران از دولتي ضعيف و وابسته به آمريكا به دولتي عزيز و مستقل و مقتدر در سطح جهان مبدّل گشته است. حمايت اصولي ايران از مبارزات مردم مسلمان و محروم سراسر جهان در برابر قدرتهاي زورگو و دولتهاي استثمارگر احياء مجدّد عظمت و شكوه اسلام پس از قرنها، اقتدار يافتن مردم مسلمان و مبارز و نيز نهضتهاي اسلامي، علاقهمندي مردم مسلمان و آزادۀ سراسر دنيا به رهبري پيامبرگونۀ امام خميني(ره) از جمله عواملي هستند كه موجب شدهاند، ايران اسلامي، پس از انقلاب به كشوري مقتدر و عزيز در بين مسلمانان جهان شناخته شود.
چه عظمتي از اين بالاتر براي ايران اسلامي در جهان كه رهبر كبير و بنيانگذار آن ميفرمايند: «من با اطمينان ميگويم، اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلّت مينشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكي پس از ديگري برطرف و سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد.2»
حضرت امام در وصيت نامه سياسي – الهي خويش، قدرت و عزّت يابي ايران در جهان را چنيني تبيين ميفرمايند: «كدام افتخاري بالاتر و والاتر از اين كه آمريكا با همه ادعاهايش و همۀ ساز و برگهاي جنگيش و آن همه دولتهاي سرسپردهاش و به دست داشتن ثروتهاي بيپايان ملّتهاي مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانههاي گروهي در مقابل ملّت غيور ايران و كشور حضرت بقيّة اللّه ارواحنا لمقدمه الفداء آن چنان وامانده و رسوا شده است كه نميداند به كه متوسل شود و رو به هر كس ميكند جواب رد ميشنود، و اين نيست جز به مددهاي غيبي حضرت باري تعالي جلت عظمته كه ملّتها را بويژه ملّت ايران اسلامي را بيدار نموده و از ظلمات ستمشاهي به نور اسلام هدايت نمود.3»
رهبر معظّم انقلاب نيز در اين مورد ميفرمايند: «ايران اسلامي، ايران امام، ايران انقلاب، مركز و محور حركت عظيم جهاني مسلمانان است و به همين نسبت محور دشمنيهاست ... نشان ميدهد كه ما قدرتمنديم و عليه منافع استكبار و منافع دزدان و غارتگران همچنان تهديد بزرگي به شمار ميرويم.4»
همين اقتدار و عزّت ايران اسلامي است كه موجب شده است ريگان رئيس جمهور اسبق آمريكا اعتراف كند: «به دليل اهميّت استراتژيك ايران و نفوذ اين كشور در جهان اسلام است كه ما در صدد كاوش براي يك رابطه بهتر بين كشورهاي خود برآمديم ...انقلاب ايران يك واقعيت تاريخي است.5» مشاور امنيت ملي ريگان نيز به همين ترتيب اعتراف به قدرت ايران اسلامي نموده و گفته است: «انقلاب اسلامي يك حقيقت تاريخي است و بايد يك ايران مستقل و از نظر اقتصادي و نظامي با ثبات را باور داشت.6»
براي اين كه با اقتدار و عزّت و عظمت ايران در جهان از زبان رهبران، رؤساي جمهور و شخصيتهاي سياسي و مهم جهان و نيز مطبوعات و رسانهها بيشتر آشنا شويم، اشارهاي هم به برخي از اين اظهارنظرها نموده و با ذكر ريشههاي اين عظمت و اقتدار، اين بحث را خاتمه ميدهيم. گورباچف رهبر پيشين شوروي سابق: «آيت اللّه خميني توانست اثري بزرگ در تاريخ نوين جهان بگذارد.7»
فيدل كاسترو رهبر انقلابي كوبا: «پس از فروپاشي شوروي سابق به صحّت توصيههاي آيت اللّه خميني به گورباچف پي بردم و معتقدم مدل قرآني رهبر فقيد ايران بايد به جاي مدلهاي غربي در دستور كار برنامههاي جهاني قرار گيرد.8... آنچه در ايران رخ داده است يك انقلاب واقعي و مردمي بود. اين انقلاب داراي نيروي عظيمي نيز هست و لازم است كه ما همبستگي و حمايت خود را با آن اعلام كنيم.9» نلسون ماندلا رئيس جمهور سابق آفريقاي جنوبي: «امام خميني نه تنها رهبري بزرگ براي ايران بود، بلكه رهبري براي تمامي نهضتهاي آزاديبخش جهان به شمار ميرفت... اين افتخار بزرگي بود كه توانستم براي دومين بار در كنار مرقد امام خميني حاضر شوم و به ايشان اداي احترام كنم.10»
حافظ اسد رئيس جمهور فقيد سوريه: «انقلاب اسلامي ايران روابط خارجي خود را با امپرياليستها قطع كرد و پايگاههاي نظامي بيگانگان را از ميان برداشت و راه سرافرازي را در پيش گرفت. رژيم اشغالگر قدس آن چنان از انقلاب اسلامي به وحشت افتاد كه بارها از ارباب خود آمريكا گله كرد كه چرا نميتواند جلو نفوذ و تأثير انقلاب اسلامي ايران را كه منجر به پيروزي فلسطين خواهد شد، بگيرد.11»
معمر قذافي رهبر ليبي: «انقلاب اسلامي ايران يك انقلاب مردمي و مترقي در جهان نوين است و تمام مسلمانان جهان اميدهاي بسياري بدان بستهاند. انقلاب اسلامي ايران چهرۀ حقيقي اسلام را به همه جهانيان عرضه كرد.12» احمد بن بلا اوّلين رئيس جمهور الجزاير پس از استقلال آن كشور، با اشاره به قدرت الهي انقلاب اسلامي و وحشت دنياي استكباري از نفوذ گستردۀ آن ميگويد: «بيجهت نيست كه اين انقلاب وحشتي در دل دولتهايي كه نفت ما را ميبردند، ايجاد كرده است.13»
ژوليوس نايرره رئيس جمهور تانزانيا: «انقلاب ايران معادلات جهاني را بر هم زده است ... انقلاب اسلامي ايران از مردميترين و اصيلترين انقلابهاي جهان است. ما براي اين انقلاب احترام و ارزش فراواني قائل هستيم. ايران، هم نيرومند است و هم غيرمتعهدترين كشور جهان است.14» حبيب شطّي دبير كلّ سابق كنفرانس اسلامي: «انقلاب اسلامي يكي از حوادث مهم اين قرن است و به همه نشان داد كه اسلام چقدر قدرتمند است. انقلاب ايران توانسته است يكي از نيرومندترين رژيمهاي سلطنتي را سرنگون كند.15» محمد مهدي شمس الدين نائب رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان : «انقلاب اسلامي ايران معجزۀ قرن بود و درس بزرگي به ما داد كه عبارت از اين است كه با وحدت كلمه همه كاري را ميتوان كرد.16»
عبدالحليم خدام وزير امور خارجه سوريه: «انقلاب ايران از لحاظ تاريخي نه فقط براي ايران، بلكه براي سراسر منطقه و جهان، انقلاب عظيمي است.17» سرتاج عزيز وزير امور خارجه پاكستان: «انقلاب اسلامي حضرت امام خميني تحوّلي مهم نه تنها براي ايران، بلكه در تاريخ جهان بود.18» عبدالحميد اجل سفير الجزاير در ايران: «الجزاير به انقلاب ايران مباهات ميكند.19» خبرگزاري آسوشيتد پرس مورخ 14/3/1368: «آيت اللّه خميني يك شاه را سرنگون كرد، يك ابرقدرت را مبهوت نمود و با پيام وحدت و قدرت اسلامي خود، جهان را تكان داد.20» روزنامه اينديپندنت چاپ لندن مورخ 15/3/1368: «بندرت اتفاق ميافتد كه يك مرد به تنهايي بتواند مسير تاريخ را عوض كند، اما اين درست همان كاري بود كه آيت آللّه خميني از عهدۀ آن برآمد.21» راديو لندن: «او (امام خميني) انقلابي را رهبري كرد كه جهان را لرزاند.22»
پی نوشت :
1. خطبه نماز جمعه مورخ 20/11/1374.
2. فرياد برائت ( پيام امام به حجاج بيت اللّه الحرام) صفحه 13.
3. وصيت نامه امام خميني(ره) صفحه 8.
4. حديث ولايت (مجموعه رهنمودهاي مقام معظّم رهبري)، جلد 7، صفحه 131.
5. دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي ژاندارمري جمهوري اسلامي ايران، بركات سبز، صفحه 63.
6. همان. 7.ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي ، مورخ 10/7/1378.
8.دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، نشريه داخلي نگرشي بر تحوّلات سياسي، شماره 66 و 67، صفحه 40.
9. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 110.
10. فتحي شقاقي، انتفاضه و طرح اسلامي معاصر، صفحه 3.
11. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 101.
12.همان، صفحه 104. 13. همان، صفحه 99.
14. همان، صفحه 109. 15. همان، صفحه 107.
16. همان، صفحه 108. 17. همان، صفحه 102.
18. ضميمه روزنامه اطلاعات، مورخ 29/3/1378.
19. معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي ، انقلاب اسلامي ايران در چشم انداز ديگران، صفحه 100.
20. موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) بازتاب رحلت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، صفحه 95.
21. همان، صفحه 90. 22. ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي، مورخ 10/7/1378
گسترش مخابرات، تلفن و پُست
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحولات چشمگیری در شبکه مخابراتی کشور در زمینههای تلفن ثابت، تلفن همراه، کانالهای مخابراتی، ارتباطات مخابراتی بینالمللی صورت گرفته است.
راهاندازی شبکههای اطلاعرسانی و اتصال به بزرگراههای اطلاعاتی از جمله اینترنت، عرضه خدمات نو مخابراتی به مشترکین، راهاندازی شبکه ویدئو ٱ کنفرانس، بهرهگیری از پیشرفتهترین امکانات فناوری مخابرات از جمله ISDN (شبکه یکپارچه دیجیتال کشور)، TMN (شبکه مدیریت)، IN (شبکه هوشمند)، ATM (شبکه مد غیرهمزمان سویچ سریع)، سیستمهای SDH که عامل گسترش ظریف شبکه است و ارائه دیگر خدمات مخابراتی، به همراه تأسیس و توسعة چند کارخانه تولیدکنندة تجهیزات مخابراتی و مراکز تحقیقاتی تحولات عظیم و چشمگیری است که در حوزه مخابرات کشور به وجود آمده است. ١
بعد از پیروزی انقلاب، علیرغم آغاز جنگ تحمیلی عراق بر ایران که مانع از توسعه فراگیری شبکه مخابرات کشور شد، با این وجود از سال 1357 تا 1363 یعنی در همان سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد 351000 شماره تلفن در کشور دایر شد. 1363 روستا به شبکه ارتباطی کشور پیوست. 101 شهر امکان ارتباط بین شهری یافتند. اولین طرح آزمایش کابل نوری در مرکز تحقیقات مخابرات عملی شده و در سال 1364 کارخانه کابلهای مخابراتی شهید قندی یزد تأسیس شد و در سال 1368 به بهره برداری رسید. در سال 1367 اولین کابل هم محور بین شهری از تهران به اصفهان متصل شد. در سال 1368 اولین مرکز سوییچینگ دیجیتال دانشگاه تهران به بهرهبرداری رسید و در همین سال اولین خط کابل نوری بین شهری بین تهران تا کرج آغاز گردید.
به دنبال این تحولات در سال 1370 بهرهبرداری از اولین موجگیر ماهوارهای اینمارست شروع شد. در سال 1371 موافقت اصولی برای ایجاد دانشکده علمی و کاربردی مخابرات که با انقلاب فرهنگی در سایر دانشگاهها ادغام شده بود، مجدداً اخذ گردید. در سال 1372 بهرهبرداری از اولین موجگیرهای وی ست (VSAT) توسط شرکت مخابرات ایران صورت گرفت. بهرهبرداری از مرکز SC دیجیتال در 8 شهر کشور و بهرهبرداری از مجتمع مخابراتی انقلاب اسلامی به عنوان دومین مرکز مخابراتی ایران در تهران در همین سال آغاز شد.
تحولات مهم در سال 1373 عبارت بودند از توسعه شبکه تلفن تهران به 000/945/1 شماره منصوبه و ایجاد شبکه تلفن همراه در سال 1375 و گسترش شبکه تلفن همراه در سطح 35 شهر و طراحی یک میلیون شماره تلفن همراه، همچنین اتصال 90 شهر کشور به شبکه ارتباطات دادهها (دیتا) و توسعه شبکه وی ست به میزان 70 درصد انجام گرفت.
با مراجعه به آمار فوق روشن میشود که جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت ارتباطات مخابراتی در ابعاد مختلف زندگی بشر، تلاش فراوانی در زمینه توسعه و تجهیز شبکه مخابراتی به کار برده است. شرکت مخابرات ایران در سالهای اخیر آخرین دستاوردهای فناوری مخابرات جهان، همچون دستگاههای کلیدزنی رقمی (سوییچ دیجیتال) کابل نوری، تلفن همراه، شبکههای اطلاع رسانی، خدمات ماهوارهای و خدمات ویژه تلفن را راهاندازی کرده و به تولید بیش از 80 درصد تجهییزات مورد نیاز اخیر در زمینه توسعه شبکه مخابراتی، رشدی بالغ بر 20 درصد را دارا بوده و بیشترین حجم توسعه را داشته است.
در طول فعالیتهای سالهای پس از انقلاب تا سال 1377 شبکه 850 هزار خطی آنالوگ با استفاده از جدیدترین فناوری و انتقال، به شبکهای 2/7 میلیون خطی تبدیل شده و طی این سالها به توسعة قابل توجهی نائل شده است. تعداد نقاط دارای تلفن خودکار بین شهری به 2287 نقطه و شهرهای دارای ارتباط بینالمللی به 850 نقطه و تعداد تلفنهای دایر نیز به بیش 2/7 میلیون شمار رسیده است. ٢ البته در پایان سال 1380 تعداد خطوط تلفن ثابت به 10 میلیون و 800 هزار شماره و تعداد خطوط تلفن همراه نیز از مرز 2 میلیون شماره گذشت. ٣
پی نوشت :
١ - ارتباطات در انقلاب اسلامی ، ص ٧
٢ - همان ، ص ٥٤
٣ - روزنامه ی جمهوری اسلامی ، ش ٦٦٠٦ ، ص ٢
احیاء شأن و منزلت معنوی زنان و دختران
یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران، احیاء شأن و منزلت معنوی زنان و دختران است. قبل از انقلاب اسلامی و در دوران رژیم منفور پهلوی، زنان و دختران این مرز و بوم از شأن و منزلت شایستهای برخوردار نبودند. اساس انحرافات و مفاسد رژیم پهلوی در قلمرو مسائل مربوط به آنان، به خاطر دیدگاه و نگرشی بود که به تقلید و تبعیت کورکورانه از غرب نسبت به زن داشتند و براساس همین مبنای فکری، سیاستهای رژیم نسبت به مسائل مرتبط با زنان شکل میگرفت.
نگرش رژیم پهلوی به زنان و دختران، نگرشی مادی، منفعتطلبانه و لذتجویانه بود. دلیل بر این ادعا نیز سیاست استفاده ابزرای رژیم پهلوی از زن و نیز وسیله قرار دادن او برای شهوترانی مردان عیاش میباشد. بر طبق آن تلقی، زن ابزار محسوب می شد. زن وسیلهای برای ارضاء هواهای نفسانی و شهوانی مردان هوسباز و خوشگذران بود. زن وسیلهای برای کسب پول و ثروت بیشتر تلقی میشد. در واقع عملاً زن موجودی درجة دوم و فرعی و صرفاً برای مرد بود. بدیهی است براساس چنین نگرشی، دیگر شأن و منزلت و حرمتی برای زنان و دختران باقی نمیماند.
ارتشبد سابق حسین فردوست محرم اسرار دربار و دوست صمیمی شاه، در این مورد چنین میگوید: «در دوران محمدرضا دعوت از زنان زیبا به مجالس میهمانی مرسوم بود و در محافل دیپلماتیک تهران، همیشه زنان زیبا و لوند در رأس لیست مدعوین سفارتخانهها و میهمانیهای سفرا جا داشت تا سبب جلب دولتمردان ایرانی شود. اشرف که میخواست از پول سازمان برنامه و بودجه حداکثر استفاده را بکند، با یک زن زیبا به نام آذر طرح دوستی ریخت که شوهرش در سازمان برنامه کارمند جوان و عادی بود. آذر در عین جوانی و زیبایی، دکتر دندانپزشک بود.
در یک مهمانی که اشرف در هتل دربند تشکیل داده بود، من نیز دعوت شده بودم. زمانی که میهمانان مشغول صرف مشروب بودند، اشرف من و آذر و ابتهاج (رئیس سازمان برنامه) را به یک اتاق برد و در حضور آذر و ابتهاج به من گفت زن به این زیبایی دیده بودی؟ گفتم نه. گفت حالا این ابتهاج برای این زن ناز میکند. نظرم این است که ترتیب وصلتشان را بدهم. گفتم ابتهاج زن دارد. گفت آن که هیچ! گفتم آذر هم شوهر دارد. گفت این هم هیچ! زن ابتهاج و شوهر آذر در سال جزء مدعوین بودند، سپس اشرف به ابتهاج گفت حال شما دو نفر را تنها میگذارم که ترتیب کار را بدهید! اشرف و من از اتاق خارج شدیم و آن دو نفر ماندند.
بعداً ابتهاج مرتب به خانه آذر میرفت و روابط جنسی شدید داشتند. ابتهاج ساعاتی به خانه آذر میرفت که میدانست شوهرش در سازمان برنامه کار دارد. یکی از این روزها که ابتهاج به خانه آذر آمده بود، بدون اینکه ابتهاج بفهمد، آذر به شوهرش تلفن میکند که زود به خانه بیا کار دارم. شوهر سریع خود را به منزل میرساند. در این فاصله آذر در تختخوابش روابط را با ابتهاج شروع میکند. شوهر وارد اتاق خواب میشود و صحنه را میبیند. ابتهاج به شوهر میتوپد که تو کارمند قاچاق هستی و در این موقع چرا به منزلت آمدهای! این صحنه سبب می شود که شوهر، آذر را طلاق بدهد و ابتهاج مجبور میشود با او ازدواج کند. تردیدی نیست که طراح اصلی نقشة حضور بیموقع شوهر آذر، اشرف بوده است. اما آذر به ابتهاج اکتفا نکرد(١). »
این جریان به عنوان قطرهای کوچک در برابر دریایی از مصادیق و موارد مشابه که در رژیم پهلوی وجود داشت به خوبی دیدگاه غلط و اهانتآمیز افراد آن رژیم را نسبت به جنس مؤنث بیان میکند و نشان میدهد که رژیم پهلوی برای زنان و دختران شأن و منزل انسانی و معنوی قائل نبوده است.
حضرت امام خمینی(ره) از همان دوران مبارزه و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به افشاگری این رفار اهانتآمیز پرداخته و با این فرهنگ فاسد مخالفت میکردند. ایشان در شهریور ماه سال 1357 در مصاحبهای با تلویزیون فرانسه میفرمایند:
«این شاه است که به حسب نقل در مصاحبه با مخبر ایتالیایی گفته است درک من از زن آن است که او باید زیبا و فریبا باشد. این شاه است که زنها را به فساد میکشاند(٢). »
حال تلقی شاه را از زن که معتقد است زن باید زیبا و فریبا باشد، مقایسه کنید با نگرش حضرت امام خمینی(ره) نسبت به زن که در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند:
اسلام زنها را از آن چیزهایی که در جاهلیت بوده نجات داده است. آن قدر که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا میداند که به مرد خدمت نکرده است. شما نمیدانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده؟ اسلام میخواهد زن همانطوری که مرد همه کارهای اساسی را میکند، زن هم بکند اما نه اینکه زن یک چیزی بشود که آقا دلشان میخواهد که بزک کرده بیاید توی جامعه و با مردم مخلوط بشود، با جوانها آن طوری مخلوط شود! اسلام میخواهد اینها را جلو بگیرد. اسلام میخواهد حیثیت و احترام زن را حفظ کند. میخواهد به زن شخصیت بدهد که از این فعلیت بیرون بیاید. اینها میخواهند زن را بفرشوند و او را از این دست به آن دست کنند. این را مخالف است اسلام (٣)».
همین نگرش حضرت امام خمینی(ره) نسبت به زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز استمرار داشت که به یک مورد آن اشاره میکنیم:
«نقش زن در عالم از ویژگیهای خاصی برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد. زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتش یک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند. میتواند بعکس آن باشد(٤) ... عنایتی که اسلام به زنان دارد، بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد. در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسانساز. اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده میشوند. قوانین اسلام همه به صلح زن و مرد است. زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند(٥). »
بدین ترتیب انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری بزرگمرد تاریخ اسلام حضرت امام خمینی(ره) و با چنین نگرشی نسبت به زن، توانست طومار نگرش فاسد و منحط رژیم پهلوی نسبت به زن را درهم پیچیده و افق جدید و روشنی فراروی زنان و دختران عزیز این مملکت قرار دهد. نگرش جدیدی که براساس آن شأن و منزلت معنوی زن احیاء شده و کرامت والای انسانی به او بازگردانده شد. نگرشی که طبق آن زن شیء و ابزار نیست، بلکه زن مبدأ همه سعادتهاست، زن مربی جامعه است. نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است، سعادت و شقاوت کشور بسته به اوست و از دامن او مرد به معراج میرود.
بر زنان و دختران مسلمان و فهیم جامعه است که قدردان این دستاورد بزرگ و مهم انقلاب اسلامی بوده و به شایستگی از آن حفظ و حراست نمایند و اجازه ندهند که مجدداً توسط برخی مردان غربزده و شهوتپرست دستخوش دگرگونی شود. چرا که با کمال تأسف در سالهای اخیر بوی چنین توطئههایی توسط استکبار جهانی غرب و مزدوران داخلی آنان به مشام میرسد. آنها سلب شأن و منزلت معنوی زنان و کشاندن آنان به ورطة خفتبار دوران رژیم پهلوی را در سر میپرورانند. پروتکل کنوانسیون زنان و فشارهای ناشی از آن در این راستاست.
مقابله و ایستادگی در برابر این نقشهها، هر چند بر عهدة مسؤولان نظام و مردان انقلابی و باغیرت جامعه است، لیکن خود زنان و دختران مسلمان نیز باید در خنثیکردن این توطئه نقش اصلی و اساسی را ایفا کرده و از دستاورد بزرگ و ارزشمندی که به برکت انقلاب اسلامی نصیب آنان شده است پاسداری نمایند.
پی نوشت :
١- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد١، ص ٢٣٧.
٢- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٢٦.
٣- سخنرانی مورخ ١٨/٨/١٣٥٧ در پاریس به نقل از: در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٢٨.
٤- پیام به مناسبت روز زن در تاریخ ٢٥/١/١٣٦١ به نقل از: صحیفه نور، جلد ١٦، ص ١٢٥.
٥- سخنرانی مورخ ١٥/١٢/١٣٥٧ به نقل قول از: در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص ٣١.
استقلال و ضداستعماری شدن دانشگاهها
اهمیت و نقش دانشگاهها به عنوان عالیترین مراکز آموزش کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. تربیت نخبگان و اندیشمندان جامعه، تأثیرگذاری بر سایر اقشار و عرصههای اجتماعی، تربیت و پرورش مدیران و مسؤولان عالیرتبه کشوری که در حوزههای مختلف؛ قدرت سیاسی؛ اقتصادی، فرهنگی، صنعتی را در آینده به دست خواهند گرفت، از جمله کارکردها و نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میباشد.
به همین جهت است که حضرت امام خمینی(ره) در اهمیت دانشگاهها فرمودهاند: «دانشگاهها مبدأ تحولات است... دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود(١). »
نظر به چنین اهمیت والایی برای دانشگاهها و از آن جا که رژیم منحوس پهلوی، رژیمی وابسته و متکی به غرب بود و از استقلال سیاسی و فرهنگی برخوردار نبود، لذا تلاش وافری در جهت وابسته نمودن دانشگاهها به غرب و تأثیرپذیری از سیاستهای غربی مینمود. این تلاشها نیز متأسفانه به ثمر نشسته وعملاً دانشگاهها، غیرمستقل و وابس