01-29-2013, 11:09 AM
نويسنده:مؤسسه ي فرهنگي قدر ولايت
تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و خدمات آن
يکي از دستاوردهاي ارزشمند و مهم انقلاب اسلامي، تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به فرمان بنيانگذار نظام اسلامي است. در اهميت اين دستاورد همين بس که علاوه بر آن که خود يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است، حفاظت و صيانت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي را نیز به عهده دارد.
حضرت امام خميني(ره) در تأثير و نقش سپاه فرمودند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود.»
اين توصيف، نه از باب تعارف و مبالغه – که حضرت امام(ره) از اين شائبهها مبرا بودند ـ بلکه با عنایت به نقشی است که از اولین روزهای ولادت این نهاد، در سختترين شرايط و روزهاي بحراني اوايل انقلاب، به عهده پاسدارانش قرار گرفت و از اين آزمونها، موفق و سربلند بيرون آمدند. اين نقشآفريني تا امروز هم ادامه يافت.
حضرت امام(ره)، در دوم ارديبهشت 13٥8 طي فرماني به شوراي انقلاب اسلامي، تأسيس نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را رسماً اعلام نمودند و فعاليتهاي پاسداران که از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده بود، با اين فرمان در تشکيلات سپاه منسجم و همآهنگ گرديد. شوراي انقلاب نيز با تأسيس شوراي فرماندهي سپاه پاسداران، گام اساسي را در جهت سازماندهي اين نهاد برداشت.
شوراي انقلاب با تصويب اساسنامهاي در 9 ماده و 9 تبصره در تاريخ 2 ارديبهشت 1358، وظايف اين نهاد را در 11 بند مشخص نمود و تشکيلات آن را معين کرد.
مجلس خبرگان بررسي نهايي قانون اساسي، در تاريخ 30 مهر 1358، با توجه و تأکيد برنقش سپاه پاسداران، بر تداوم اين نقش در اصل يکصدوپنجاهم، صحه گذارد و سپاه پاسداران را در ميثاق ملي ـ قانون اساسي ـ جايگاه ويژه بخشيد.
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشکيل شد، براي ادامه نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا ميماند. حدود وظايف و قلمرو مسؤوليت اين سپاه در رابطه با وظايف و قلمرو مسؤوليت نيروهاي مسلح ديگر با تأکيد بر همکاري برادرانه ميان آنها به وسيله قانون تعيين مي شود.»
مجلس شوراي اسلامي، پس از بررسيهاي کارشناسانه و اعمال نظرات شوراي نگهبان، در تاريخ 15 شهريور 1361، اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب را تصوميب نمود که در تاريخ 18 مهر 1361 عدم مغايرت آن با موازين شرع و قانون اساسي از طرف شوراي نگهبان اعلام گرديد. متعافب آن، رياست اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني، آن را به دولت ابلاغ و از سوي آقاي ميرحسين موسوي، نخستوزير به سپاه پاسداران ابلاغ شد.
در 26 شهريور سال 1364، حضرت امام خميني(ره)، فرماندهي معظم کل قوا، در فرمان تاريخي خود، تجهيز سپاه پاسداران به سه نيروي زميني، دريايي و هوايي را تصريح نمودند که اين امر نقطه عطفي در سازمان و مأموريتهاي سپاه بود.
بسم الله الرحمن الرحيم
«جناب آقاي محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
با توجه به اين که در اصل 150 قانون اساسي سپه در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن تصريح شده است و نظر به اين که انجام اين نقش بدون آمادگي کامل سپاه از جهت تجهيزات و آرايش جنگي و فنون دريايي، زميني، هوايي امکانپذير نيست شما مأموريت داردي، هر چه سريعتر سپاه پاسداران را مجهز به نيروهاي زميني، هوايي و دريايي قوي نماييد تا در موارد لازم با همکاري و همآهنگي ارتش جمهوري اسلامي ايران از مرزهاي زميني، دريايي و هوايي کشور حفاظت نمايند. »
روح الله الموسوي الخميني
تا پايان سال 1369 نيروي مقاومت بسيج در تحقق بخشيدن به ارتش بيست ميليوني و نيروي قدس جهت حمايت از نهضتهاي اسلامي، با تصويب مقام معظم رهبري به سازمان سپاه افزوده شده و پنج نيروي زميني، هوايي، دريايي، مقاوت و قدس، ساز و کار اصلي تشکيلات سپاه شدند.
قانون سپاه نيز با توجه به تدابير و رهنمودهاي فرماندهي معظم کل قوا، توسط نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، مورد بررسي قرار گرفت و در تاريخ 21 مهر 1370 تصويب و با تأييد شوراي نگهبان در تاريخ 24 مهر 1370 توسط ستاد فرماندهي کل قوا به سپاه ابلاغ گرديد. اين قانون مشتمل بر دويست و سي و پنج ماده و دويست و شصت تبصره ميباشد. براساس اين قانون مأموريت و وظايف کلي سپاه به شرح ذيل ميباشد:
مأموريت:
الف. دفاع مسلحانه از انقلاب و دستاوردهاي آن و حفاظت و دفاع از کشور در مقابل هرگونه تهديد و تعرض مسلحانه از داخل.
ب. آمادگي لازم براي مصاف با دشمن مهاجم از مرزها، براي تهاجم و ضربهزدن متمرکز (عمليات آفندي) در مواقع لازم.
ج. جذب، آموزش، سازماندهي، تجهيز و به کارگيري آحاد مردم به منظور تشکيل ارتش 20 ميليوني.
وظايف:
1. سازماندهي، آموزش، تجهيز، ايجاد و حفظ آمادگي نيروهاي سپاه متناسب با تهديدها، براي انجام مأموريتهاي سپاه.
2. سازماندهي، آموزش و آماده به رزم نگهداشتن پرسنل وظيفه سپاه در دوران خدمت ضرورت و احتياط.
3. حفاظت سرزميني بعضي از مناطق کشور.
4. دفاع و حفاظت از تأسيسات، اماکن، منابع و مراکز حياتي و حساس کشور. تبصره موارد موضوع بندهاي 3 و 4 بنا به تشخيص فرماندهي کل قوا ابلاغ خواهد شد.
5. حفاظت از هواپيماهاي کشوري و مقابله با هواپيماربايي و برقراري امنيت پرواز آنها.
6. حفاظت از شخصيتها.
7. جمعآوري و برآورد اطلاعاتي، کسب آمادگي و مقابله با بحرانهاي منطقهاي در داخل به منظور برقراري امنيت در چهارچوب مأموريت سپاه.
8. مقابله نظامي و سرکوب گروههايي که انگيزه براندازي نظام جمهوري اسلامي يا نفي حاکميت آن و يا خرابکاري و عمليات ضدامنيتي با توسل به قوه قهريه دست ميزنند و تثبيت مواضع و آنگاه واگذاري موقعيت به ارتش جمهوري اسلامي ايران.
9. شرکت در دفاع از مرزهاي زميني کشور در برابر تهاجم دشمن و بر عهده گرفتن نقش آفند. تبصره: زمان و چگونگي شرکت سپاه در نبردهاي مرزي در هر مورد به وسيله فرماندهي کل نيروهاي مسلح تعيين ميشود.
10. جذب، آموزش، سازماندهي، تجهيز و به کارگيري آحاد مردم به منظور تشکيل ارتش 20 ميليوني.
11. انجام اقدامات لازم در زمينه کسب و جمعآوري اطلاعات مورد نياز از اوضاع، رويدادها و تحولات سياسي، نظامي آشکار و پنهان و ارزيابي مستمر تهديدها و توان رزمي دشمنان بالفعل و بالقوه در چهارچوب مأموريتهاي محوله.
12. همکاري با نيورهاي انتظامي در مقابله با اشرار، قاچاقچيان و برقراري امنيت انتظامي در کشور بنا به نياز و دستور.
13. تلاش در جهت استقرار کامل فرهنگ و ضوابط اسلامي در سپاه و بسيج زير نظر نمايندگي رهبري.
14. تلاش در جهت حفظ و صيانت سپاه در زمينههاي امنيتي.
15. انجام فعاليتهاي تحقيقاتي و تلاش در جهت نيل به خودکفايي در زمينههاي خاص نظامي و موارد سازمان، سيستما و روشها، آموزش، تجهيزات، تعميرات و نگهداري.
16. همکاري با دولت در زمان صلح در عمران و آباداني کشور با رعايت حفظ آمادگي رزم بنا به دستور.
17. تهيه طرح نيازمنديهاي لجستيکي و اقدام در جهت تهيه و خريد اقلام و خدمات و اقلم مشترک داخلي که به نيروهاي سپاه واگذار ميگردد.
18. تأمين نيازهاي پزشکي پرسنل سپاه و اداره بيمارستانها و درمانگاههاي مربوط.
19. تأمين دفاع هوايي کليه يگانها، تأسيسات و نقاط حساس سپاه در حد برد سلاحهاي ضدهوايي سازمان نيروهاي مربوط.
نقش سپاه در امنيت ملي و مقابله با جريانهاي برانداز
يکي از نقشهاي مهم سپاه پاسداران، براساس قانون، مبارزة قانوني با عوامل و جريانهاي خرابکار و برانداز است. اين نقش بويژه در سالهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي به خوبي ايفا شد. تاريخ انقلاب اسلامي، در دهه اول استقرار خود، بحرانها، تحريکات خرابکارانه و براندازانه متعددي را تجربه کرده است. گروهها و جمعيتهاي محارب همچون سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، چريکهاي فدايي اکثريت و اقليت، حزب دمکرات، کومله، حزب خلق مسلمان، احزاب خلق بلوچ و ترکمن و عرب، گروههاي مائوئيست، حزب توده، هر يک در مقطعي و همه در يک راستا، شورشها و تحرکات براندازانهاي را عليه نظام نوپاي اسلامي سازمان دادند. در تمامي اين حرکات، چه در مرحلة شناسايي و چه در مرحله خنثيسازي و مقابله، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نقش اصلي را به عهده داشت و پاسداران در عين گمنامي، به ايثار و حماسهسازي بزرگ دست زدند؛ شهداي بزرگواري را تقديم انقلاب اسلامي و ملت بزرگوار ايران نمودند تا امنيت و آرامش و آسايش و تداوم برکات انقلاب اسلامي و يکپارچگي کشور ايران اسلام را برقرار سازند. کردستان روزهاي سختي را پشت سر گذاشت. مهاباد، پاوه، سردشت، نقده، پيرانشهر، سنندج روزها و ماهها در دست گروههاي محارب و معاند کرد با سردمداري برخي عناصر باقيمانده رژيم پهلوي و عواملي از سازمانهاي جاسوسي آمريکا و موصاد اسراييل، بود. سپاه پاسداران در آزادسازي و حفظ خطه کردستان در حلقة ميهن اسلامي، فداکاري بسيار کرد و با فرمان و حمايت حضرت امام خميني(ره) و همآهنگي ارتش جمهوري اسلامي، نقشة دشمنان ملت را خنثي نمود.
گروه فرقان، با انجام ترور شخصيتهاي بزرگ و مؤثري چون شهيد استاد مطهري، و شهيد مفتح، سايه ناامني را در کشور ميگستراند که با جانفشاني برادران پاسدار، شناسايي و نابود شدند.
سازمان منافقين ـ که در پوشش انقلابيگري، موفق به جذب جوانان بسياري شده بودـ با اعلام فاز نظامي در برخورد با جمهوري اسلامي و ترور شخصيتهاي بزرگي چون شهيد بهشتي و 72 تن شهداي هفتم تير و شهيد رجايي و باهنر، به معضلي بزرگ براي نظام تبديل شده بود. با همت پاسداران و همکاري اطلاعاتي مردم، خانههاي تيمي آنان شناسايي و با شجاعت کمنظير پاسداران، متلاشي شدند و فتنه بزرگ منافقين از فضاي جامعه اسلامي برداشته شد.
سران حزب توده، با سابقه بيش از سي سال فعاليت تشکيلاتي و اطلاعاتي و تربيت توسط عناصر اطلاعاتي شوروي سابق و وابستگي کامل و پشتيباني از سوي آن کشور، منافقانه با انقلاب اسلامي همراهي کردند و در ارديبهشت سال 1362 با افشاي طرح جاسوسي و نقشه پيچيده براندازي آنان، در حالي که سران آن چون نورالدين کيانوري در حال خروج از کشور بودند، با واکنش به موقع پاسداران سپاه و کميتهها و بسيج و دادستاني، دستگير و توطئه آنان خنثي گرديد. حضرت امام در ستايش از اين فداکاري، به نقش آنان در امنيت ملي اشاره کرده و در پيام به ملت ايران فرمودند:
«جوانان ارجمند و عزيز ما در جبهههاي داخلي از عمق جنگلهاي وسيع تا بيغوله و پناهگاههاي بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقين و فدايي خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و ساير گروهکهاي کوچک و بزرگ را با فداکاريها و خداطلبيها، آن چنان قلع و قمع کردند که دنيا را با همه دشمنيها که دارند به اعجاب و تحير درآوردند. توجه به کارآمدي امنيتي و اطلاعاتي اين جوانان گمنام پاسدار و بسيج و کميته و دادستاني و ديگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خيانتکار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازي اسلام فعاليت منافقانه داشتند و هر يک سابقههاي طولاني بيست ـ سي ساله در جهات تشکيلاتي و اطلاعاتي و جاسوسي داشتهاند و از تخصص در اين امور بهره وافي داشتند، موجب سرافرازي امت اسلامي است که چنين فداکاراني دارد. »
حفاظت از شخصيتها، بعد از ترورهاي سالهاي 58-62
شخصيتهاي گرانقدر و مؤثر انقلاب اسلامي، به عهده سپاه پاسداران واگذار گرديد و از آن زمان تاکنون، پاسداران با موفقيت اين وظيفه سنگين و خطير را انجام داده و نظام اسلامي را از تداوم خدمات و مسؤولين دلسوز و متعهد و کارآمد، برخوردار ساخته است. حضرت امام اين وظيفه را به عهده سپاه نهادند:
«پاسداران انقلاب و رؤساي آنان موظفند از اين شخصيتهاي ارزنده انقلابي حفاظت کنند و رفت و آمدهاي مشکوک را تحت نظر بگيرند. »
انجام چند فقره هواپيماربايي در موقعيتهاي حساس با هدف ضربهزدن به حيثيت نظام و زير سؤالبردن امنيت در جمهوري اسلامي و نيز باجخواهي، سبب شد تا حضرت امام(ره) با تيزبيني و شناخت دقيق از سپاه، مسؤوليت امنيت پرواز را به عهده اين نهاد قرار دهد و انصافاً تاکنون سپاه موفق به ايجاد قويترين و بهترين امنيت پروازي در سطح جهان شده است و از اين رهگذر ملت ايران در کمال آرامش قرار گرفته است. حضرت امام در نامه خود به فرماندهي کل سپاه به اين امر اشاره و تداوم آن را خواستار شدهاند.
«... با تشکر از زحمات ارزشمند سپاه پاسداران در حراست از هواپيماها و برخورد با هواپيماربايان و با ابلاغ سلام به آنان، سپاه چون گذشته مسؤول حفاظت هواپيماها ميباشد، و در صورت ربودهشدن هواپيمايي، سپاه مسؤول ميباشد. »
نقش سپاه در جنگ تحميلي و دفع تجاوز
ارتش بعث عراق، پس از تجاوزات مکرر مرزي، در تاريخ 31 شهريور 1359، با هماهنگي و چراغ سبز قدرتهاي جهاني و منطقه، تجاوز گسترده خود را با هدف سرنگوني نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران آغاز کرد. ارتش عراق بدون پيش رو داشتن مقاومت عمدهاي توانست بخش بزرگي از سرزمين اسلامي ايران از مرز شلمچه در جنوب تا مرز سليمانيه و نوسود در شمال غرب را به تصرف خود درآورد. نيروهاي مسلح و پاسداران جمهوري اسلامي که درگير شرارتها و آشوبهاي داخلي بودند، با فرمان فرماندهي کل قوا متوجه دشمن شدند و با شجاعت و ايمان خود، دشمن را زمينگير نمودند. از آن پس عمليات متعدد نامنظم چريکي، منظم محدود و نيز عمليات گسترده توسط رزمندگان اسلام انجام گرفت و رشادتها و حماسه آفرينيهاي آنان، سرانجام دشمن را وادار به پذيرش شکست و ترک کليه مناطق تصرف شده نمود. اگرچه حاميان صدام و ارتش بعث تلاش گستردهاي در زمينههاي رواني، پشتيباني، اطلاعاتي، تسليحاتي و حتي درگيري نظامي با رزمندگان اسلام را به عمل آوردند تا از سقوط صدام و حزب بعث عراق و پيروزي مطلق ايران جلوگيري کنند، ليکن تدبير، شجاعت و فداکاري رزمندگان و فرماندهي مدبرانه و حکيمانه و قاطع حضرت امام خميني(ره) و حضور روحانيت معظم، چه در مسؤوليتهاي مختلف نظام و چه به صورت مبلغان، اين حمايتها را بياثر ساخت و جمهوري اسلامي توانست اقتدار ملي، ارضي و انقلابي خود را در صحنه بينالملل به طور چشمگيري گسترش دهد و توان بالاي خود را در دفاع از آرمانها و ارزشاي مقدس خود به نمايش بگذارد.
سپاه پاسداران در عرصة دفاع مقدس با توجه به در اختيار داشتن نيروهاي مردمي به ويژه در قالب «بسيج» توانست نقش ويژهاي را به عهده بگيرد و به اعتراف دشمنان، از لحاظ روحي و عمليات گسترده و غافلگيرانه، پشت دشمن را بلرزاند و نامش، هزيمت روحي و رواني در دشمنان ايجاد بکند.
بنا به آمار ارائه شده، در مدت هشت سال دفاع مقدس، بيش از 96 عمليات از سوي رزمندگان اسلام بر روي دشمن بعثي و عفلقي صورت گرفت. رزمندگان سپاهي و بسيجي در 27 عمليات مشترک با ارتش جمهوري اسلامي و 55 عمليات مستقل شرکت نموده و ضربات مهلکي را بر نيروي انساني و ماشين جنگي عراق وارد آورده و بخشهاي بزرگي از ميهن اسلامي را از اشغال آزاد نمودند. عمليات بزرگ فتحالمبين و بيتالمقدس که به آزادسازي بخش عمدهاي از سرزمينهاي اشغال شده و آزادي خرمشهر انجاميد و عمليات والفجر 8 که به فتح فاو منتهي شد و عبور از اروندرود را در برابر حيرت جهانيان به نام سپاه ثبت نمود؛ از جمله عمليات بزرگي است که سپاه پاسداران توانمندي طراحي، هماهنگي، بسيج عمومي، تسليحاتي، هدايت عملياتي و فرماندهي خود را آشکار ساخت. نيروي دريايي سپاه نيز از اسفندماه 1365 تا پايان جنگ نزديک به يکصد عمليات مقابله به مثل عليه آمريکا انجام داد. نيروي دريايي عراق را متوقف و ناتوان ساخت و توانست با عمليات بازدارنده، مانع از عمليات و تحرک دريايي عراق و آمريکا شود.
مقام معظم رهبري در تبيين نقش سپاه در دفاع مقدس ميفرمايند:
«سپاه پاسداران در سايهي روحيهي انقلابي و معنويتي که از سرچشمة جوشان دل منور و روح مصفاي آن امام عارفان و قدوة صالحان پيوسته ميجوشيد و بيش از همه، جوانان رزمنده و خالص سپاه و بسيج را سيراب ميکرد، توانست نقش تعيينکنندهاي را در دفع حمله ايادي استکبار به جمهوري اسلامي ايفا کند و در کنار ارتش و با به کارگيري بسيج مردمي، درس تلخي به دشمنان اسلام بدهد و حفظ و استمرار نظام جمهوري اسلامي را تضمين کند.»
نقش سپاه در فنآوريهاي نظامي و توانمنديهاي دفاعي
سپاه پاسداران با توجه به نياز گسترده نيروي نظامي به تجهيزات و امکانات بازدارنده دفاعي و ضرورت تنوع و عدم وابستگي اين تجهيزات به بيگانگان، اقدام به پژوهش و فنآوري در زمينههاي مختلف تجهيزات موردنياز نمود و موفق به ابداع و ساخت تسليحات پيشرفته و دقيق شد. از جمله ميتوان به فنآوري موشکي و ساخت موشک شهاب 3 با برد و دقت بسيار بالا اشاره داشت. برخي از اين فنآوريها و توانمنديهاي دفاعي را ميتوان به شرح ذيل ارائه نمود:
- ساخت ناوچه.
- ساخت اسکلهها و بنادر و ساير سازههاي دريايي موردنياز ناوگان دريايي.
- ساخت و تعمير شناورهاي سبک و نيمهسنگين تهاجمهي و تدافعي.
- طراحي و ساخت و توليد خودروي نظامي.
- طراحي و ساخت نمونه بالگرد شاهد.
- طراحي و ساخت انواع قايقهاي سبک تهاجمي.
- طراحي و ساخت موشکهاي با برد کوتاه و متوسط که مهمترين آن موشک شهاب 3 است که با موفقيت آزمايش شدند.
- طراحي و ساخت قطعات اصلي بسياري از بالگردها از جمله بالگردهاي هيوز، بالگردهاي 206، 209، 214، 205.
- طراحي و ساخت دستگاه تلهمتري تست موشکها و قطعات موشکي.
- طراحي ماسورههاي مجاورتي توپهاي 57 (مهمات هوشمند).
- طراحي و ساخت سکوهاي پرتاب موشک.
- طراحي و ساخت (نرمافزار و سختافزار) سيستمهاي هدايت و کنترل انواع موشک.
- طراحي و ساخت پرندههاي بدون سرنشين.
- طراحي و ساخت بدنه و قطعات کامپوزيتي.
- بازسازي کلي سايتهاي پيشرفته موشکي.
- طراحي و توليد بليت کامبوزيت با مواد غيرفلزي براي سبکترشدن و عمر بيشتر پرههاي بالگرد. بازسازي قطعات پيشرفته در صنايع هوايي.
- توليد قطعه نرمافزاي IBM که قلب حساس موشک بوده و تمام حرکات موشک توسط آن کنترل و مرحلهيابي ميشود.
- افزايش بُرد و دقت و تحرکپذيري سامانههاي موشکي.
- ساخت سامانههاي رادار.
- بهينهسازي توپهاي 57 مم.
- طراحي سامانههاي نوين نبرد نامتقارن در پدافند هوايي.
- طراحي و ساخت 2296 قطعه.
- طراحي و ساخت افزون بر 60 نوع تستر هواپيما.
- انجام پروژه بازسازي تعدادي هواپيماي جنگي سوخوي 25.
نقش سپاه در بازسازي و سازندگي کشور
پس از پايان پيروزمندانة دفاع مقدس، رهبر معظم انقلاب اسلامي، سپاه را به شرکت در بازسازي و سازندگي کشور و استفاده از تجربيات هشت سال دفاع مقدس و قراردادن توانمنديهاي مهندسي خود به ملت ايران، فرمان دادند.
«ارتش و سپاه و نيروهاي مشمول، ضمن آن که آمادگيهاي رزمي را حفظ ميکنند، در شرايط صلح کامل، بايد در خدمت آباداني و بازسازي کشور باشند.
نيروهاي مسلح، ارتش و سپاه ميتوانند سهم خود را در بازسازي عمومي کشور هم ايفا کنند، همچنان که امروز هر دو سازمان و به خصوص سپاه، طرحهاي بزرگي را از سازندگي عمومي کشور بر عهده گرفته و شريک شدهاند. ملت ما بايد حس کند که نيروهاي مسلح نه فقط در دوران جنگ، بلکه در دوران بازسازي هم ميتوانند پيشگام و پيشقدم باشند.»
در همين راستا، سپاه طرحهاي کلاني را در سطح کشور به عهده گرفت که بعضاً جزء طرحهاي ملي محسوب شده و در منطقه بينظير يا کمنظير ميباشد. سپاه پاسداران تا سال 1382 بيش از 1300 طرح بزرگ را در کشور اجرا نموده است. برخي از اين طرحها عبارتند از:
1- ساخت گلدسته مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره).
2- احداث سد گتوند خوزستان، بلندترين سد خاکي کشور.
3- ساخت دکل و اسکله بعثت و اسکله شهيد باهنر.
4- سخت دستگاه حفاري چال موازي.
5- ساخت دستگاه سنگشکن مخروطي هيدروکن.
6- احداث سد کرخه، يکي از بزرگترين سدههاي مخزني خاورميانه و قريب 35 سد و بند انحرافي.
7- احداث 7500 هکتار شبکه آبياري و زهکشي.
8- اجراي 55 کيلومتر تونل با مقاطع مختلف.
9- احداث 1400 کيلومتر راه اتوبان و راههاي اصلي و فرعي.
10- اجراي بيش از 45 پروژه بنادر، اسکله و ساير سازههاي دريايي.
11- اجراي 000/900 متر مربع ابنيه اداري و مسکوني و ساخت 15 پل بزرگ.
12- طراحي و اجراي بيش از 2000 کيلومتر خطوط انتقال نفت، گاز و آب در خشکي و دريا تا قط 3000 ميليمتر.
13- طراحي و اجراي اولين پروژه ابگير پالايشگاههاي پارس جنوبي در کشور.
14- طراحي و اجراي اولين مجموعه فيلترهاي پروژه آبگير در کشور.
15- طراحي و اجراي سيستمهاي کنترل مخازن نفت جزيره خارک براي اولين بار در کشور.
16- طراحي و احداث بزرگترين مجتمع بندري پتروشيمي کشور و جهان در منطقه پارس جنوبي.
17- ساخت و تعمير شناورها و دارابودن مجتمع بزرگ يارد.
18- طراحي و ساخت مخازن يک ميليون بشکهاي نفت خام.
19- ساخت اسکه شهيد محلاتي و بندر پتروشيمي پارس ـ عسلويه.
20- طراحي اسکله شناورهاي فلهبر بزرگ.
21- طراحي وس اخت و توليد 14 نوع از عمدهترين ماشينآلات کشاورزي.
22- طراحي و ساخت انواع شناور و قايق.
23- بازسازي پل خرمشهر و اسکلت لافت.
24- اجراي سدهاي مهم تبارک و چري در اصفهان.
25- اجراي پروژههاي گازرساني، آبرساني، مدرسهسازي، حمام و خانهسازي در مناطق محروم کشور.
26- بازسازي مناطق جنگزده از جمله خرمشهر و آبادان.
از آنجا که سد کرخه بزرگترين سد خاکي ايران و خاورميانه است، مشخصات آن را ذکر ميکنيم تا ابعاد آن بيشتر روشن شود. وقتي پروفسور راسکازوف ـ که به نام پدر سدهاي خاکي جهان مشهور است ـ به ايران آمد، طوري از کار ساخت سد کرخه تعريف کرد که آن تعريفها بيشتر از چيزي بود که متخصصين داخلي ميگويند. وي بزرگترين سد خاکي جهان را در روسيه طراحي و اجرا کرده است.
مشخصات فني سد کرخه
نوع سد: خاکي با هسته رسي، ارتفاع از پي: 127 متر، عرض تاج: 12 متر، طول تاج: 3030متر، حداکثر عرض پي: 1100 متر، حجم مخزن: 8/7 ميليارد متر مکعب، ميزان خاکبرداري: 10 ميليون متر مکعب، خاکريزي: 34 ميليون متر مکعب، بتنريزي: 1 ميليون متر مکعب، ارماتوربندي: 19 هزار تن.
نگاهي به فهرست ارائه شده که برخي از پروژهها و فعاليتها را نشان ميدهد، به خوبي نقش باور و مسؤوليتپذيري را در اجراي موفقيتآميز کارهاي بزرگ نشان ميدهد. به فرمودة حضرت امام خميني(ره):
«ما بايد باورمان شود که چيزي هستيم. »
«باورمان بشود که خودمان ميتوانيم بسازيم. »
نامگذاري روز سوم شعبان ـ ولادت حضرت سيدالشهداء امام حسين(ع) ـ به عنوان روز «پاسدار» از سوي حضرت امام خميني(ره) مهر تأييدي است بر نقش بسيار برجستة اين دستاورد انقلاب اسلامي که خود حافظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي گرديد.
بسمالله الرحمن الرحيم
«روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طليعه پاسدار و پاسداري از مکتب مترقي اسلام است به عموم هم ميهنان و به خصوص پاسداران انقلاب اسلامي تبريک عرض و به حق بايد اين روز معظم را روز پاسدار بناميم. روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کريم و اسلام عزيز است، پاسداري که هر چه داشت، در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزيز را از پرتگاه انحراف رژيم طاغوت بنياميه نجات داد... اگر فداکاري پاسداران عظيمالشأن اسلام و شهادت جوانمردانة پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان بنياميه و رژيم ظالمانة آن وارونه معرفي ميشد و زحمات نبي اکرم (ص) و اصحاب فداکارش به هدر ميرفت.
هان اي پاسداران عصر حاضر و انقلاب اسلامي! به امام امت و پاسداران قرآن کريم و اسلام عزيز اقتدا نموده، حق پاسداري از انقلاب اسلامي را به خوبي ادا کنيد و از اين منصب بزرگ که منصب انبياي عظام و اولياي خداوند تعالي است به خوبي حفاظت کنيد... »
با اشاره به يک فراز از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در مورد نقش سپاه پاسداران و وظايف آن، اين مجموعه را به پايان ميبريم، در حالي که به عجز خود از بين درخشندگيهاي اين نهاد پرثمر اذعان داريم:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که مولود مبارک انقلاب اسلامي است، در همهي جهان پس از صدر اسلام، پديدهي بيسابقهاي است. اين پديده در حقيقت، مظهر عيني و مجسمي است براي شعارهاي انقلاب اسلامي، شعار ايستادگي در مقابل همهي قدرتهاي بزرگ با سلاح اتکال به خدا، شعار غلبه خون بر شمشير و شعار حرکت براي نجات مستضعفان، و از همين روست که سلطههاي بزرگ در سراسر جهان با چشم انزجار و نفرت، بدين پديدهي الهي مينگرند چنان که به انقلاب اسلامي. »
سپاه پاسداران با آموزش بيش از 8 ميليون بسيجي و سازماندهي آنان و تقديم بيش از 000/30 شهيد و جمع زيادي جانباز و آزاده، خدمتگزاري به ولايت و مردم را در عمل به اثبات رسانده است.
اصلاح و اسلامي شدن قوانين جزايي
پيش از انقلاب اسلامي، قوانين و مقررات جزايي ايران اعم از قوانين ماهوي (که مربوط به اصول کلي و مشترک حقوق کيفري و نيز تبيين و تعريف جرائم و مجازاتهاي آن ميباشد) و نيز قوانين شکلي (که مربوط به اصول محاکمات، دادگاهها و شيوه ي رسيدگي به جرائم و صدور حکم ميباشد) هيچ کدام منطبق بر موازين و احکام اسلامي تهيه و تنظيم نشده بودند.
قوانين جزايي قبل از انقلاب، که به تأسي و تبعيت از حقوق کيفري فرانسه و برگرفته از قوانين آنها بود، هماهنگي با مقررات و احکام شرعي نداشت. در هيمن زمينه محمدرضا پهلوي با اعتراف به الگو قرار دادن غرب و با نشان دادن عمق کينه خود نسبت به اسلام و روحانيت مينويسد: «طي سالهاي 1926 تا 1927 ١سيستم قضايي کشور دگرگون شد و يک سيستم جديد که بر پايه ي الگوهاي فرانسوي قرار داشت، به عنوان نظام جديد قضايي ايران مورد بهرهبرداري قرار گرفت ... چنين اقداماتي باعث شد که قدرت و اختيارات روحانيون تا حدود زيادي محدود شود. »٢
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با توجه به اين که يکي از اهداف و آرمانهاي مهم انقلاب، حاکميت بخشيدن به اسلام و احکام و آن در کليه ابعاد زندگي سياسي ـ اجتماعي و نيز قوانين و مقررات کشور بود و همچنين در راستاي اصل چهارم قانون اساسي که صراحت دارد: «کليه قوانين و مقررات مدني، جزايي،مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي و سياسي و غیر اينها بايد براساس موازين اسلامي باشد.» تلاش زيادي صورت گرفت تا هر چه سريعتر قوانين جزايي مورد اصلاح قرار گرفته و مطابق با موازين اسلامي و احکام نوراني قرآن تنظيم شود.
براي تطبيق با قوانين اسلامي به تدريج و در طي چند سال، قانون مجازات اسلامي مشتمل بر کليات، حدود، قصاص، ديات و تعزيرات؛ تنظيم و به صورت آزمايشي ملاک عمل دستگاه قضايي قرار گرفت.طي سالهاي بعدي نيز در چند مقطع زماني در مواد آن تغييرات و اصلاحاتي صورت گرفت. با تصويب و حاکم شدن قانون مجازات اسلامي، برخي از مواد و اصول قوانين جزايي قبل که تعارض با احکام اسلامي نداشت، همچنان باقي ماند ولي بسياري از مواد قانوني که مخالف موازين اسلامي بود، حذف و احکام و ضوابط اسلامي همانند حدود، قصاص، ديات و تعزيرات جايگزين آن شد.
*کنترل داراييهاي مسؤولين قبل و بعد از تصدي مشاغل
يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي که هيچگونه سابقه مشابهي قبل از آن و در دوران رژيم پهلوي وجود نداشته است، کنترل داراييهاي مقامات بلندپايه کشور قبل و بعد از تصدي مسؤوليت ميباشد تا برخلاف حق افزايش نيافته باشد. اين موضوع قبل از انقلاب نه در قوانين پيشبيني شده بود و نه در اجرا و عمل چنين چيزي وجود نداشت. زيرا اساساً سياست رژيم پهلوي و نگرش دولتمردانش، اين نبود که به حساب اموال و داراييهاي آنان رسيدگي شود. آنان از وضعيت فساد مالي و آرمان ثروتاندوزي خود به خوبي آگاهي داشتند و ميدانستند که چنين سياستي با آن هماهنگي ندارد. نه تنها به حساب و دارايي اموال آنان قبل و بعد از تصدي مسؤوليتها رسيدگي نميشد، بلکه رژيم، خود فضا و ميداني به وجود آورده بود که تمامي دولتمردان را به سوي چپاول و غارت و تکاثر و ثروتاندوزي ميکشاند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با توجه به اين که سياست نظام، سياستي اسلامي و حافظ حقوق مردم مخصوصاً محرومين و مستضعفين جامعه بود، اجازه نميداد دولتمردان به جاي خدمت به مردم، به تکاثر و ثروتاندوزي و افزايش به ناحق اموال و داراييهاي خود بپردازند. اصولاً در نظام اسلامي از مسؤولين و مقامات بلندپايه و رهبران جامعه توقع است که زندگي سادهاي داشته باشند و در اين حال ضمن الگو واقعشدن براي مردم و لطمهنزدن به اعتماد مردم از ارتکاب هرگونه مالاندوزي و افزايش به ناحق داراييهاي خود در دوران مسؤوليت پرهيز نمايند. قانون اساسي که در واقع منشور انقلاب و نظام اسلامي ايران ميباشد، به اين نکته مهم توجه کرده و براي اين که پست و مقام، مستمسک و دريچهاي براي تکاثر و ثروتاندوزي مسؤؤلين و مقامات مملکتي قرار نگيرد، دستگاه قضايي را ملزم کرده است تا به حساب اموال و داراييهاي مقامات عاليرتبه مخصوصاً مقامات اجرايي که با پول و امکانات، بيشتر سر و کار دارند، قبل و بعد از تصدي مسؤوليت رسيدگي نمايد.
اصل 142 قانون اساسي مقرر ميدارد: «دارايي رهبر، رئيسجمهور، معاونان رئيسجمهور، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئيس قوه قضاييه رسيدگي ميشود کهبر خلاف حق، افزايش نيافته باشد.» همانگونه که مشاهده ميشود قانون اساسي محکمکاري بيشتري کرده و براي اينکه مقامات مملکتي نتوانند غيرمستقيم و از طريق همسر و فرزندان دست به اين اقدام بزنند و يا اموال و داراييها را به نام آنان ثبت کنند، رئيس قوه قضاييه را ملزم کرده است علاوه بر خود مسؤولين و مقامات، داراييهاي همسر و فرزندان آنان را نيز قبل و بعد از خدمت و تصدي مسؤوليت، رسيدگي نمايد تا بر خلاف حق افزايش نيافته باشد.
در عمل و اجرا نيز در طي 20 سال گذشته به حساب اموال و داراييهاي مسؤولين بلندپايه نظام، مذکور در اصل 142 قانون اساسي رسيدگي شده است. از جمله اينها رسيدگي به حساب اموال بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري چه در دوران رياست جمهوري و چه در دوره رهبري بوده است.
پی نوشت:
١ - سال های ١٣٠٥ و ١٣٠٦
٢ - محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص ٧٧
تحول در رسانه ي ملی
از میان رسانههای جمعی، رادیو و تلویزیون و مخصوصاً تلویزیون چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردار میباشد. حضور تلویزیون در همه ي خانهها، وسیعبودن دامنه و برد آن، تأثیر غیرمستقیم بر بیننده، سمعی و بصریبودن آن، اشغال یک یا چندساعته اکثریت مردم به تماشای تلویزیون در هر روز، فراگیری مخاطبین مختلف از باسواد و بیسواد، پیر و جوان و کودک و زن و مرد، از جمله ویژگیهای مهم تلویزیون است که موجب تمایز و اهمیت آن نسبت به سایر رسانهها و حتی رادیو گردیده است.
به همین دلیل حضرت امام(ره) میفرماید:
«رادیو تلویزیون از تمام رسانههایی که هست، حساستر است. رادیو تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه میتواند، نه سینما میتواند، نه تئاتر میتواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است میتواند. برای این که اینها همه شعاعشان محدود است.» ١
«رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیادی دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح...، تمام مطبوعات اینطور است، منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است.» ٢
متأسفانه در دوران رژیم دینستیز پهلوی، از این رسانه ي مهم در جهت منفی و تخریبی آن و در راستای اهداف پلید ضداسلامی رژیم استفاده میشد.
رادیو و تلویزیون رژیم طاغوتی پهلوی، مخصوصاً تلویزیون با نمایش تصاویر مستهجن و ضداخلاقی از زنان نیمه برهنه و با پوشش مبتذل، صحنههای بسیار زننده و زشت از اختلاط زنان و مردان، فیلمهای مبتذل و گمراهکننده، شوهای مستهجن، پخش موسیقی و رقص و آوازهای حرام، آثار و پیامدهای شوم زیادی بر افراد جامعه مخصوصاً نسل جوان داشت از جمله:
1- تبلیغ و ترویج روحیه بیدینی و ضددینی.
2- معرفی چهرهای کهنه، و ناکارآمد از دین و مذهب اسلام.
3- اهانت و بیاحترامی به علما و روحانیون دینی.
4- ترویج و تبلیغ فرهنگ منحط غربی.
5- ترویج روابط نامشروع و ضداخلاقی بین زنان و مردان.
6- توسعه و ترویج فرهنگ بیحجابی و بیعفتی.
7- تبلیغ و ترویج مشروبخواری.
8- ترویج رقص و آواز حرام و مبتذل.
9- معرفی و تبلیغ افراد فاسد و منحرف از قبیل خوانندهها، هنرپیشهها و رقاصههای داخلی و خارجی، به عنوان الگو برای دختران و پسران و زنان و مردان.
10- تحریک و تقویت روحیه شهوانی و حیوانی زنان و مردان و دختران و پسران جوان.
11- ایجاد روحیه غفلت از خدا و معنویت بین مردم.
12- تربیت و پرورش غلط و ضددینی کودکان و نوجوانان.
13- بیحرمتی به شأن و شخصیت زن و استفاده از او به عنوان ابزار تبلیغاتی برای پرکردن جیب سرمایهداران.
14- عدم رعایت حرمت ایام سوگواری شهادت و رحلت معصومین علیهمالسلام در غالب موارد.
وضعیت فاسد رادیو و تلویزیون رژیم پهلوی به گونهای بود که افراد متدین و مذهبی برایشان داشتن تلویزیون مقدور نبود، زیرا به علت گستردگی و فراگیری فساد در همه برنامهها، قابلیت استفاده ي صحیح از آن میسر نبود و به هیچ وجه نمیتوانستند سرنوشت تربیتی فرزندان خود را به دست رادیو و تلویزیون با آن برنامههای فاسدش بسپارند.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به این وضعیت اسفناک و تأسفبار رادیو و تلویزیون خاتمه داده و موجب از بین رفتن تبعات و پیامدهای فاسد و منحرف آن شد. امروز به برکت انقلاب اسلامی، نه تنها مفاسد و انحرافات مذکور از بین رفته، بلکه رادیو و تلویزیون با ارائه برنامههای سازنده و مفید در جهت رشد و تعالی مردم عزیز کشورمان مخصوصاً نسل جوان و مهمتر از آن کودکان و خردسالان، گامهای مؤثری برداشته است. در حال حاضر در زمینه های مختلف اعتقادی، اخلاقی، احکام، مسائل تربیتی و پرورشی، خانوادگی، مسائل اجتماعی و سیاسی و جهان اسلام برنامههای خوب و مفیدی از رادیو و تلویزیون پخش میشود.
البته این امر به معنی کامل و بینقصبودن برنامههای رادیویی و تلویزیونی نیست و مسلماً ما با وضع مطلوب و رادیو و تلویزیونی که به تعبیر حضرت امام (ره) باید یک دانشگاه عمومی باشد، ٣ هنوز فاصلة زیادی داریم.
پی نوشت:
١ - آيين انقلاب اسلامي، گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی (ره) ، ص ٢٤٠
٢ - همان ، ص ٢٣٦
٣ - همان
برچیده شدن کاباره ها، کنار دریاها و قمار خانه ها
یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی در زمینه مسائل اخلاقی و در راستای از میان بردن فساد و منکرات، برچیدن و از بینبردن کابارهها بوده است. کابارهها یکی از مراکز بسیار فاسد و متعفن رژیم پهلوی بودند. این اماکن به عنوان مراکزی برای عیاشی و خوشگذرانی با زنان رقاصه و آوازهخوان فعالیت میکردند. در این مکانها، زنان هرزه به صورت عریان به مطربی و رقاصی پرداخته و وسیلة عیش و نوش مردان هوسباز و شهوتران را فراهم میکردند. فساد و فحشاء سراسر کابارهها را فراگرفته بود و مجلات و روزنامهها نیز مردم را با آب و تاب فراوان و تحریکآمیز، تشویق و ترغیب به رفتن به کابارهها میکردند.
برای نمونه به یک آگهی تبلیغاتی از یک مجله اشاره میکنیم. در این آگهی آمده است: «امشب و همه شب در کاباره میامی به همراه داغترین و سکسیترین ستارگان بینالمللی به انضمام دو شو از کشور آمریکا و انگلیس. همراه با مشهورترین خواننده روز دنیای عرب (نزهت) با دو ارکستر بزرگ جاز از انگلستان و ایتالیا تامی فینان و 30 دختر سکسی از آمریکا»١ همچنین مجله سپید و سیاه در صفحه 17 شماره 1058 سال 1352 خود با چاپ دو تصویر تقریباً تمام برهنه (با پوشش بسیار ناچیز) از زنان در حال رقص با تیتر «رقاصههای عربی در کافههای تهران» مینویسد: آنها از شبی 800 تومان تا 8 تومان میگیرند. سپس گزارش کاملی از شیوه کار و فعالیت این رقاصان و لباس آنها و ... درج کرده است.
وجود این کابارهها، مفاسد و پیامدهای منفی بسیار داشت. آلودهکردن زنان و مردان به ویژه جوانان به فساد و فحشاء و بیحرمتی به شخصیت و شأن زنان که ابزار اصلی در این مراکز بودند، از جمله این موارد است. همچنین مفاسد ناشی از وجود چنین مراکزی موجب سستشدن روابط زناشویی و در نهایت سستشدن پایههای نهاد خانواده و متلاشیشدن آن میگردید. مردان هوسبازی که هر روز با زنان رنگارنگ و جدیدی که با عرضهکردن خود در کابارهها مواجه بودند، نسبت به زنان خود بیمیل و بهانهگیر شده و استحکام روابط زناشویی آنها از بین میرفت. در مواردی هم که کار به طلاق میکشید، عوارض منفی آن دامنگیر کودکان خانواده میشد و آنان را با مشکلات روحی و روانی و اخلاقی متعددی مواجه میساخت.
از طرف دیگر مشغول شدن زنان و مردان مخصوصاً قشر جوان در این مراکز فساد،موجب میشد که به لهو و لعب و عیاشی و خوشگذرانی مشغول شده و از امور سیاسی جامعه و دخالت در آن دور و غافل بمانند و خواستة رژیم فاسد پهلوی و حامیان آن تأمین گردد. وجود چنین مراکز فسادی که همه شب برنامههای مبتذل گوناگونی داشتند، به عنوان یک پایگاه ثابت و مستمر، زمینه و وسوسه لازم را برای جلب و جذب جوانان کشور به سوی آن فراهم میکرد.
به برکت انقلاب اسلامی ایران، با برچیده شدن و از بین رفتن کابارهها، به همة این مفاسد اجتماعی پایان داده شد. این دستاورد انقلاب نه تنها برای افراد متدین مذهبی جامعه، بلکه برای هر زن و مرد ایرانی و علاقهمند به سلامت محیط اجتماعی و امنیت خانوادگی، بسیار شیرین و ارزشمند میباشد و باید قدردان این نعمت الهی و دستاورد انقلاب بود.
***
از بین رفتن و برچیده شدن فاحشه خانه ها یکی از برکات و دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران است. این مراکز از متعفن ترین و شنیع ترین اماکن فساد دوران رژیم پهلوی بودند. در این مراکز به صورت کاملا رسمی زنان فاحشه و هرزه در اختیار مردان هوس باز و شهوت ران قرار می گرفتند. علی رغم این که عمل زشت زنا از گناهان کبیره بوده و مورد نهی صریح خداوند متعال قرار گرفته است، با این حال به صورت کاملا عادی و جا افتاده در این مراکز صورت می پذیرفت.
خداوند متعال نه تنها مردان و زنان را صریحا از زنا منع کرده بلکه حتی از نزدیک شدن به آن نیز منع کرده است. در قرآن کریم آمده است: "و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است." رسول خدا (ص) می فرماید : "زنا شش اثر دارد، سه اثر در دنیا و سه اثر در آخرت. اما آثار دنیوی زنا : آبرو را می برد و رزق را کم می کند و مرگ را نزدیک می نماید. اما آثار اخروی آن : شمول غضب الهی و سختی حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن را ایجاب می کند."
هر چند در زمان رژیم پهلوی عمل شنیع زنا بسیار واقع می شد و مختص این نوع مراکز نبود، اما قبح اصلی این مراکز در این بود که رسما به عنوان یک مرکز ثابت و مورد حمایت دولت، روزانه هزاران زنا در آنها واقع می شد.
وجود این مراکز فساد، آثار و تبعات شوم و زیانبار فراوانی داشت از جمله این که :
1 – همه روزه زنان و مردان فراوانی به گناه کبیره ی زنا الوده شده و از خدا، معنویت و حتی انسانیت خارج شده و به موجوداتی که صرفا به دنبال اطفای غرائز شهوانی و حیوانی خویش بودند، تبدیل می شدند.
2 – وجود این مراکز، بستر و زمینه لازم را جهت زنا فراهم کرده و افراد به سهولت و راحتی می توانستند با مراجعه به این مراکز فساد ، زنا کنند. این سهولت موجب می شد که میزان آلودگی افراد جامعه به این گناه بزرگ زیادتر شود
3 – با توجه به طغیان غرائز جنسی در دوران جوانی، وجود این مراکز زمینه ی کاملا مناسبی را برای آلوده کردن جوانان از همان ابتدای زندگی با فساد و فحشا انس گرفته و تمایل چندانی نیز به شکل خانواده و ازدواج از خود نشان نمی دادند.
4 – قربانی شدن زنان و دختران و بی حرمتی به شخصیت آنها و نیز تبدیل شدن آنان به موجوداتی بی اراده و لاشه ای متعفن برای اطفای غرائز سیری ناپذیر مردان شهوتران و پر شدن جیب های گردانندگان این مراکز، از تلخ ترین پیامدها ی وجود این مراکز بود. در این مراکز شخصیت زن به مراتب پایین تر از حیوانات تنزل داده شده و به موجوداتی ذلیل و بی هویت تبدیل شده بود. زنان در این مراکز به قدری در تعفن و فساد غرق شده بودند که برای خودشان نیز بعضا ادامه این نوع زندگی، تهوع آور و غیر قابل تحمل شده بود.
5 – بروز و شیوع انواع بیماری های مقاربتی نیز از دیگر پیامدهای سوئ این مراکز فساد بود که دامنگیر جامعه و خانواده می شد.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، موجب برچیدن این مراکز فحشا شده و تبعات و پیامدهای سوء آن را نیز از بین برد. فاحشه خانه ها، لکه ی ننگ بزرگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. آب زلال انقلاب که آمیخته به خون مطهر شهیدان بود، این لکه ها را برای همیشه از دامن ایران اسلامی پاک کرد و عفت و پاکدامنی را به ارمغان آورد.
***
یکی از مفاسد شرمآور و وقیحانه دوران رژیم پهلوی، فساد کنار دریاها بود. در ایام تابستان زنان و مردان و دختران و پسران جوان، برهنه در کنار یکدیگر به شنا پرداخته و در ساحل دریا به هوسرانی و عیاشی میپرداختند. اختلاط زنان و مردان که با بیغیرتی مردان و بیعفتی زنان همراه بود، صحنههای شرمآور و وقیحانهای را به وجود میآورد و لکه ی ننگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. زنی که میدید چشمهای شوهرش به زنان دیگر است و مردی که میدید بدن عریان زنش و یا دخترش، جولانگاه نگاههای شهوت آروده سایر مردان و جوانان است، رویشان به یکدیگر و به گناه باز شده و قبح و زشتی این گناه از بین آنها میرفت. فساد کنار دریاها صرفاً محدود به نمایش اندام برهنه زنان و تماشای مردان هوسباز نبود، بلکه صحنههای زشت اخلاقی بین زنان و مردان و ایجاد بستر برای گناهان و مفاسد اخلاقی دیگر از تبعات اجتنابناپذیر این محیطهای آلوده بود.
نگاههای آلوده به تیر شیطان به همان نگاه ختم نمیشد، بلکه در موارد زیادی به روابط ضداخلاقی و نامشروع کشیده میشد.
از سوی دیگر با وجود این فضاهای مسموم در کنار دریاها، امکان استفاده از دریا برای افراد و خانوادههای مذهبی و متدین، غیرممکن بود. آنها امکان استفاده ی از این طبیعت و نعمت الهی را نداشته و از آن محروم بودند. خانوارهای ساکن در شهرهای شمالی و جنوبی (کنارههای دریا) بیش از سایرین طعم تلخ این مفاسد و درد آن را در سینههای خود احساس میکردند. مفاسد و پیامدهای منفی و زیانبار کنار دریاها به قدری روشن و آشکار است که نیازی به توضیح اضافی ندارد. از طرفی اخلاق و عفت اجازه نمیدهد بیش از این به بررسی تبعات منفی آن بپردازیم.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این اوضاع و مفاسد شرمآور و وقیحانه پایان داده و آنها را برچید. این دستاورد گرانقدر برای خانوادههای مذهبی و متدین و هر مرد و زن باغیرت ایرانی دارای ارزش و اهمیت بسیار میباشد. امروز ضمن این که مفاسد مذکور برچیده شده، با اجرای طرحهای سالمسازی دریا، مردان و زنان به طور مجزا از یکدیگر و در فضایی محدود و بسته و کنترل شده و دور از انظار نامحرمان به شنا و استفاده از طبیعت زیبیای دریا میپردازند. امروز طرح سالمسازی دریاها امکان استفاده از دریا را برای خانوادههای مذهبی و باغیرت نیز فراهم کرده و آنان هم از این نعمت الهی بهرهمند شدهاند. توفیق کامل این طرح نیاز به پیگیری و گسترش و در عین حال برخورد با عناصر و عوامل پنهان و آشکار آلودگی و اختلاط غیرآشکار است.
****
ایجاد مراکزی برای قمار و شیوع قماربازی از دیگر مفاسد رایج دوران رژیم پهلوی بود. در بسیاری از شهرها قمارخانه وجود داشت و مخصوصاً در تهران مراکز متعددی برای قماربازی دایر شده بود. علاوه بر این که صورتهای دیگری از قماربازی به شکل شرطبندی در مسابقات گوناگون رواج داشت، در کوچهها و خیابان و محلهها نیز بین افراد لاابالی و حتی جوانان و نوجوانان قماربازی رایج بود. رژیم منحط پهلوی از سیاست ایجاد مراکز قمار و لاتاری و نیز فرهنگ قماربازی حمایت و پشتیبانی میکرد. اصولاً خود دولتمردان فاسد رژیم، اهل قمارخانه و قماربازی بودند. خود شاه و اعضای خانوادهاش ـ مخصوصاً خواهر فاسدش اشرف ـ از قما
تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و خدمات آن
يکي از دستاوردهاي ارزشمند و مهم انقلاب اسلامي، تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به فرمان بنيانگذار نظام اسلامي است. در اهميت اين دستاورد همين بس که علاوه بر آن که خود يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است، حفاظت و صيانت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي را نیز به عهده دارد.
حضرت امام خميني(ره) در تأثير و نقش سپاه فرمودند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود.»
اين توصيف، نه از باب تعارف و مبالغه – که حضرت امام(ره) از اين شائبهها مبرا بودند ـ بلکه با عنایت به نقشی است که از اولین روزهای ولادت این نهاد، در سختترين شرايط و روزهاي بحراني اوايل انقلاب، به عهده پاسدارانش قرار گرفت و از اين آزمونها، موفق و سربلند بيرون آمدند. اين نقشآفريني تا امروز هم ادامه يافت.
حضرت امام(ره)، در دوم ارديبهشت 13٥8 طي فرماني به شوراي انقلاب اسلامي، تأسيس نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را رسماً اعلام نمودند و فعاليتهاي پاسداران که از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده بود، با اين فرمان در تشکيلات سپاه منسجم و همآهنگ گرديد. شوراي انقلاب نيز با تأسيس شوراي فرماندهي سپاه پاسداران، گام اساسي را در جهت سازماندهي اين نهاد برداشت.
شوراي انقلاب با تصويب اساسنامهاي در 9 ماده و 9 تبصره در تاريخ 2 ارديبهشت 1358، وظايف اين نهاد را در 11 بند مشخص نمود و تشکيلات آن را معين کرد.
مجلس خبرگان بررسي نهايي قانون اساسي، در تاريخ 30 مهر 1358، با توجه و تأکيد برنقش سپاه پاسداران، بر تداوم اين نقش در اصل يکصدوپنجاهم، صحه گذارد و سپاه پاسداران را در ميثاق ملي ـ قانون اساسي ـ جايگاه ويژه بخشيد.
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشکيل شد، براي ادامه نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا ميماند. حدود وظايف و قلمرو مسؤوليت اين سپاه در رابطه با وظايف و قلمرو مسؤوليت نيروهاي مسلح ديگر با تأکيد بر همکاري برادرانه ميان آنها به وسيله قانون تعيين مي شود.»
مجلس شوراي اسلامي، پس از بررسيهاي کارشناسانه و اعمال نظرات شوراي نگهبان، در تاريخ 15 شهريور 1361، اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب را تصوميب نمود که در تاريخ 18 مهر 1361 عدم مغايرت آن با موازين شرع و قانون اساسي از طرف شوراي نگهبان اعلام گرديد. متعافب آن، رياست اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني، آن را به دولت ابلاغ و از سوي آقاي ميرحسين موسوي، نخستوزير به سپاه پاسداران ابلاغ شد.
در 26 شهريور سال 1364، حضرت امام خميني(ره)، فرماندهي معظم کل قوا، در فرمان تاريخي خود، تجهيز سپاه پاسداران به سه نيروي زميني، دريايي و هوايي را تصريح نمودند که اين امر نقطه عطفي در سازمان و مأموريتهاي سپاه بود.
بسم الله الرحمن الرحيم
«جناب آقاي محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
با توجه به اين که در اصل 150 قانون اساسي سپه در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن تصريح شده است و نظر به اين که انجام اين نقش بدون آمادگي کامل سپاه از جهت تجهيزات و آرايش جنگي و فنون دريايي، زميني، هوايي امکانپذير نيست شما مأموريت داردي، هر چه سريعتر سپاه پاسداران را مجهز به نيروهاي زميني، هوايي و دريايي قوي نماييد تا در موارد لازم با همکاري و همآهنگي ارتش جمهوري اسلامي ايران از مرزهاي زميني، دريايي و هوايي کشور حفاظت نمايند. »
روح الله الموسوي الخميني
تا پايان سال 1369 نيروي مقاومت بسيج در تحقق بخشيدن به ارتش بيست ميليوني و نيروي قدس جهت حمايت از نهضتهاي اسلامي، با تصويب مقام معظم رهبري به سازمان سپاه افزوده شده و پنج نيروي زميني، هوايي، دريايي، مقاوت و قدس، ساز و کار اصلي تشکيلات سپاه شدند.
قانون سپاه نيز با توجه به تدابير و رهنمودهاي فرماندهي معظم کل قوا، توسط نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، مورد بررسي قرار گرفت و در تاريخ 21 مهر 1370 تصويب و با تأييد شوراي نگهبان در تاريخ 24 مهر 1370 توسط ستاد فرماندهي کل قوا به سپاه ابلاغ گرديد. اين قانون مشتمل بر دويست و سي و پنج ماده و دويست و شصت تبصره ميباشد. براساس اين قانون مأموريت و وظايف کلي سپاه به شرح ذيل ميباشد:
مأموريت:
الف. دفاع مسلحانه از انقلاب و دستاوردهاي آن و حفاظت و دفاع از کشور در مقابل هرگونه تهديد و تعرض مسلحانه از داخل.
ب. آمادگي لازم براي مصاف با دشمن مهاجم از مرزها، براي تهاجم و ضربهزدن متمرکز (عمليات آفندي) در مواقع لازم.
ج. جذب، آموزش، سازماندهي، تجهيز و به کارگيري آحاد مردم به منظور تشکيل ارتش 20 ميليوني.
وظايف:
1. سازماندهي، آموزش، تجهيز، ايجاد و حفظ آمادگي نيروهاي سپاه متناسب با تهديدها، براي انجام مأموريتهاي سپاه.
2. سازماندهي، آموزش و آماده به رزم نگهداشتن پرسنل وظيفه سپاه در دوران خدمت ضرورت و احتياط.
3. حفاظت سرزميني بعضي از مناطق کشور.
4. دفاع و حفاظت از تأسيسات، اماکن، منابع و مراکز حياتي و حساس کشور. تبصره موارد موضوع بندهاي 3 و 4 بنا به تشخيص فرماندهي کل قوا ابلاغ خواهد شد.
5. حفاظت از هواپيماهاي کشوري و مقابله با هواپيماربايي و برقراري امنيت پرواز آنها.
6. حفاظت از شخصيتها.
7. جمعآوري و برآورد اطلاعاتي، کسب آمادگي و مقابله با بحرانهاي منطقهاي در داخل به منظور برقراري امنيت در چهارچوب مأموريت سپاه.
8. مقابله نظامي و سرکوب گروههايي که انگيزه براندازي نظام جمهوري اسلامي يا نفي حاکميت آن و يا خرابکاري و عمليات ضدامنيتي با توسل به قوه قهريه دست ميزنند و تثبيت مواضع و آنگاه واگذاري موقعيت به ارتش جمهوري اسلامي ايران.
9. شرکت در دفاع از مرزهاي زميني کشور در برابر تهاجم دشمن و بر عهده گرفتن نقش آفند. تبصره: زمان و چگونگي شرکت سپاه در نبردهاي مرزي در هر مورد به وسيله فرماندهي کل نيروهاي مسلح تعيين ميشود.
10. جذب، آموزش، سازماندهي، تجهيز و به کارگيري آحاد مردم به منظور تشکيل ارتش 20 ميليوني.
11. انجام اقدامات لازم در زمينه کسب و جمعآوري اطلاعات مورد نياز از اوضاع، رويدادها و تحولات سياسي، نظامي آشکار و پنهان و ارزيابي مستمر تهديدها و توان رزمي دشمنان بالفعل و بالقوه در چهارچوب مأموريتهاي محوله.
12. همکاري با نيورهاي انتظامي در مقابله با اشرار، قاچاقچيان و برقراري امنيت انتظامي در کشور بنا به نياز و دستور.
13. تلاش در جهت استقرار کامل فرهنگ و ضوابط اسلامي در سپاه و بسيج زير نظر نمايندگي رهبري.
14. تلاش در جهت حفظ و صيانت سپاه در زمينههاي امنيتي.
15. انجام فعاليتهاي تحقيقاتي و تلاش در جهت نيل به خودکفايي در زمينههاي خاص نظامي و موارد سازمان، سيستما و روشها، آموزش، تجهيزات، تعميرات و نگهداري.
16. همکاري با دولت در زمان صلح در عمران و آباداني کشور با رعايت حفظ آمادگي رزم بنا به دستور.
17. تهيه طرح نيازمنديهاي لجستيکي و اقدام در جهت تهيه و خريد اقلام و خدمات و اقلم مشترک داخلي که به نيروهاي سپاه واگذار ميگردد.
18. تأمين نيازهاي پزشکي پرسنل سپاه و اداره بيمارستانها و درمانگاههاي مربوط.
19. تأمين دفاع هوايي کليه يگانها، تأسيسات و نقاط حساس سپاه در حد برد سلاحهاي ضدهوايي سازمان نيروهاي مربوط.
نقش سپاه در امنيت ملي و مقابله با جريانهاي برانداز
يکي از نقشهاي مهم سپاه پاسداران، براساس قانون، مبارزة قانوني با عوامل و جريانهاي خرابکار و برانداز است. اين نقش بويژه در سالهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي به خوبي ايفا شد. تاريخ انقلاب اسلامي، در دهه اول استقرار خود، بحرانها، تحريکات خرابکارانه و براندازانه متعددي را تجربه کرده است. گروهها و جمعيتهاي محارب همچون سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، چريکهاي فدايي اکثريت و اقليت، حزب دمکرات، کومله، حزب خلق مسلمان، احزاب خلق بلوچ و ترکمن و عرب، گروههاي مائوئيست، حزب توده، هر يک در مقطعي و همه در يک راستا، شورشها و تحرکات براندازانهاي را عليه نظام نوپاي اسلامي سازمان دادند. در تمامي اين حرکات، چه در مرحلة شناسايي و چه در مرحله خنثيسازي و مقابله، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نقش اصلي را به عهده داشت و پاسداران در عين گمنامي، به ايثار و حماسهسازي بزرگ دست زدند؛ شهداي بزرگواري را تقديم انقلاب اسلامي و ملت بزرگوار ايران نمودند تا امنيت و آرامش و آسايش و تداوم برکات انقلاب اسلامي و يکپارچگي کشور ايران اسلام را برقرار سازند. کردستان روزهاي سختي را پشت سر گذاشت. مهاباد، پاوه، سردشت، نقده، پيرانشهر، سنندج روزها و ماهها در دست گروههاي محارب و معاند کرد با سردمداري برخي عناصر باقيمانده رژيم پهلوي و عواملي از سازمانهاي جاسوسي آمريکا و موصاد اسراييل، بود. سپاه پاسداران در آزادسازي و حفظ خطه کردستان در حلقة ميهن اسلامي، فداکاري بسيار کرد و با فرمان و حمايت حضرت امام خميني(ره) و همآهنگي ارتش جمهوري اسلامي، نقشة دشمنان ملت را خنثي نمود.
گروه فرقان، با انجام ترور شخصيتهاي بزرگ و مؤثري چون شهيد استاد مطهري، و شهيد مفتح، سايه ناامني را در کشور ميگستراند که با جانفشاني برادران پاسدار، شناسايي و نابود شدند.
سازمان منافقين ـ که در پوشش انقلابيگري، موفق به جذب جوانان بسياري شده بودـ با اعلام فاز نظامي در برخورد با جمهوري اسلامي و ترور شخصيتهاي بزرگي چون شهيد بهشتي و 72 تن شهداي هفتم تير و شهيد رجايي و باهنر، به معضلي بزرگ براي نظام تبديل شده بود. با همت پاسداران و همکاري اطلاعاتي مردم، خانههاي تيمي آنان شناسايي و با شجاعت کمنظير پاسداران، متلاشي شدند و فتنه بزرگ منافقين از فضاي جامعه اسلامي برداشته شد.
سران حزب توده، با سابقه بيش از سي سال فعاليت تشکيلاتي و اطلاعاتي و تربيت توسط عناصر اطلاعاتي شوروي سابق و وابستگي کامل و پشتيباني از سوي آن کشور، منافقانه با انقلاب اسلامي همراهي کردند و در ارديبهشت سال 1362 با افشاي طرح جاسوسي و نقشه پيچيده براندازي آنان، در حالي که سران آن چون نورالدين کيانوري در حال خروج از کشور بودند، با واکنش به موقع پاسداران سپاه و کميتهها و بسيج و دادستاني، دستگير و توطئه آنان خنثي گرديد. حضرت امام در ستايش از اين فداکاري، به نقش آنان در امنيت ملي اشاره کرده و در پيام به ملت ايران فرمودند:
«جوانان ارجمند و عزيز ما در جبهههاي داخلي از عمق جنگلهاي وسيع تا بيغوله و پناهگاههاي بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقين و فدايي خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و ساير گروهکهاي کوچک و بزرگ را با فداکاريها و خداطلبيها، آن چنان قلع و قمع کردند که دنيا را با همه دشمنيها که دارند به اعجاب و تحير درآوردند. توجه به کارآمدي امنيتي و اطلاعاتي اين جوانان گمنام پاسدار و بسيج و کميته و دادستاني و ديگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خيانتکار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازي اسلام فعاليت منافقانه داشتند و هر يک سابقههاي طولاني بيست ـ سي ساله در جهات تشکيلاتي و اطلاعاتي و جاسوسي داشتهاند و از تخصص در اين امور بهره وافي داشتند، موجب سرافرازي امت اسلامي است که چنين فداکاراني دارد. »
حفاظت از شخصيتها، بعد از ترورهاي سالهاي 58-62
شخصيتهاي گرانقدر و مؤثر انقلاب اسلامي، به عهده سپاه پاسداران واگذار گرديد و از آن زمان تاکنون، پاسداران با موفقيت اين وظيفه سنگين و خطير را انجام داده و نظام اسلامي را از تداوم خدمات و مسؤولين دلسوز و متعهد و کارآمد، برخوردار ساخته است. حضرت امام اين وظيفه را به عهده سپاه نهادند:
«پاسداران انقلاب و رؤساي آنان موظفند از اين شخصيتهاي ارزنده انقلابي حفاظت کنند و رفت و آمدهاي مشکوک را تحت نظر بگيرند. »
انجام چند فقره هواپيماربايي در موقعيتهاي حساس با هدف ضربهزدن به حيثيت نظام و زير سؤالبردن امنيت در جمهوري اسلامي و نيز باجخواهي، سبب شد تا حضرت امام(ره) با تيزبيني و شناخت دقيق از سپاه، مسؤوليت امنيت پرواز را به عهده اين نهاد قرار دهد و انصافاً تاکنون سپاه موفق به ايجاد قويترين و بهترين امنيت پروازي در سطح جهان شده است و از اين رهگذر ملت ايران در کمال آرامش قرار گرفته است. حضرت امام در نامه خود به فرماندهي کل سپاه به اين امر اشاره و تداوم آن را خواستار شدهاند.
«... با تشکر از زحمات ارزشمند سپاه پاسداران در حراست از هواپيماها و برخورد با هواپيماربايان و با ابلاغ سلام به آنان، سپاه چون گذشته مسؤول حفاظت هواپيماها ميباشد، و در صورت ربودهشدن هواپيمايي، سپاه مسؤول ميباشد. »
نقش سپاه در جنگ تحميلي و دفع تجاوز
ارتش بعث عراق، پس از تجاوزات مکرر مرزي، در تاريخ 31 شهريور 1359، با هماهنگي و چراغ سبز قدرتهاي جهاني و منطقه، تجاوز گسترده خود را با هدف سرنگوني نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران آغاز کرد. ارتش عراق بدون پيش رو داشتن مقاومت عمدهاي توانست بخش بزرگي از سرزمين اسلامي ايران از مرز شلمچه در جنوب تا مرز سليمانيه و نوسود در شمال غرب را به تصرف خود درآورد. نيروهاي مسلح و پاسداران جمهوري اسلامي که درگير شرارتها و آشوبهاي داخلي بودند، با فرمان فرماندهي کل قوا متوجه دشمن شدند و با شجاعت و ايمان خود، دشمن را زمينگير نمودند. از آن پس عمليات متعدد نامنظم چريکي، منظم محدود و نيز عمليات گسترده توسط رزمندگان اسلام انجام گرفت و رشادتها و حماسه آفرينيهاي آنان، سرانجام دشمن را وادار به پذيرش شکست و ترک کليه مناطق تصرف شده نمود. اگرچه حاميان صدام و ارتش بعث تلاش گستردهاي در زمينههاي رواني، پشتيباني، اطلاعاتي، تسليحاتي و حتي درگيري نظامي با رزمندگان اسلام را به عمل آوردند تا از سقوط صدام و حزب بعث عراق و پيروزي مطلق ايران جلوگيري کنند، ليکن تدبير، شجاعت و فداکاري رزمندگان و فرماندهي مدبرانه و حکيمانه و قاطع حضرت امام خميني(ره) و حضور روحانيت معظم، چه در مسؤوليتهاي مختلف نظام و چه به صورت مبلغان، اين حمايتها را بياثر ساخت و جمهوري اسلامي توانست اقتدار ملي، ارضي و انقلابي خود را در صحنه بينالملل به طور چشمگيري گسترش دهد و توان بالاي خود را در دفاع از آرمانها و ارزشاي مقدس خود به نمايش بگذارد.
سپاه پاسداران در عرصة دفاع مقدس با توجه به در اختيار داشتن نيروهاي مردمي به ويژه در قالب «بسيج» توانست نقش ويژهاي را به عهده بگيرد و به اعتراف دشمنان، از لحاظ روحي و عمليات گسترده و غافلگيرانه، پشت دشمن را بلرزاند و نامش، هزيمت روحي و رواني در دشمنان ايجاد بکند.
بنا به آمار ارائه شده، در مدت هشت سال دفاع مقدس، بيش از 96 عمليات از سوي رزمندگان اسلام بر روي دشمن بعثي و عفلقي صورت گرفت. رزمندگان سپاهي و بسيجي در 27 عمليات مشترک با ارتش جمهوري اسلامي و 55 عمليات مستقل شرکت نموده و ضربات مهلکي را بر نيروي انساني و ماشين جنگي عراق وارد آورده و بخشهاي بزرگي از ميهن اسلامي را از اشغال آزاد نمودند. عمليات بزرگ فتحالمبين و بيتالمقدس که به آزادسازي بخش عمدهاي از سرزمينهاي اشغال شده و آزادي خرمشهر انجاميد و عمليات والفجر 8 که به فتح فاو منتهي شد و عبور از اروندرود را در برابر حيرت جهانيان به نام سپاه ثبت نمود؛ از جمله عمليات بزرگي است که سپاه پاسداران توانمندي طراحي، هماهنگي، بسيج عمومي، تسليحاتي، هدايت عملياتي و فرماندهي خود را آشکار ساخت. نيروي دريايي سپاه نيز از اسفندماه 1365 تا پايان جنگ نزديک به يکصد عمليات مقابله به مثل عليه آمريکا انجام داد. نيروي دريايي عراق را متوقف و ناتوان ساخت و توانست با عمليات بازدارنده، مانع از عمليات و تحرک دريايي عراق و آمريکا شود.
مقام معظم رهبري در تبيين نقش سپاه در دفاع مقدس ميفرمايند:
«سپاه پاسداران در سايهي روحيهي انقلابي و معنويتي که از سرچشمة جوشان دل منور و روح مصفاي آن امام عارفان و قدوة صالحان پيوسته ميجوشيد و بيش از همه، جوانان رزمنده و خالص سپاه و بسيج را سيراب ميکرد، توانست نقش تعيينکنندهاي را در دفع حمله ايادي استکبار به جمهوري اسلامي ايفا کند و در کنار ارتش و با به کارگيري بسيج مردمي، درس تلخي به دشمنان اسلام بدهد و حفظ و استمرار نظام جمهوري اسلامي را تضمين کند.»
نقش سپاه در فنآوريهاي نظامي و توانمنديهاي دفاعي
سپاه پاسداران با توجه به نياز گسترده نيروي نظامي به تجهيزات و امکانات بازدارنده دفاعي و ضرورت تنوع و عدم وابستگي اين تجهيزات به بيگانگان، اقدام به پژوهش و فنآوري در زمينههاي مختلف تجهيزات موردنياز نمود و موفق به ابداع و ساخت تسليحات پيشرفته و دقيق شد. از جمله ميتوان به فنآوري موشکي و ساخت موشک شهاب 3 با برد و دقت بسيار بالا اشاره داشت. برخي از اين فنآوريها و توانمنديهاي دفاعي را ميتوان به شرح ذيل ارائه نمود:
- ساخت ناوچه.
- ساخت اسکلهها و بنادر و ساير سازههاي دريايي موردنياز ناوگان دريايي.
- ساخت و تعمير شناورهاي سبک و نيمهسنگين تهاجمهي و تدافعي.
- طراحي و ساخت و توليد خودروي نظامي.
- طراحي و ساخت نمونه بالگرد شاهد.
- طراحي و ساخت انواع قايقهاي سبک تهاجمي.
- طراحي و ساخت موشکهاي با برد کوتاه و متوسط که مهمترين آن موشک شهاب 3 است که با موفقيت آزمايش شدند.
- طراحي و ساخت قطعات اصلي بسياري از بالگردها از جمله بالگردهاي هيوز، بالگردهاي 206، 209، 214، 205.
- طراحي و ساخت دستگاه تلهمتري تست موشکها و قطعات موشکي.
- طراحي ماسورههاي مجاورتي توپهاي 57 (مهمات هوشمند).
- طراحي و ساخت سکوهاي پرتاب موشک.
- طراحي و ساخت (نرمافزار و سختافزار) سيستمهاي هدايت و کنترل انواع موشک.
- طراحي و ساخت پرندههاي بدون سرنشين.
- طراحي و ساخت بدنه و قطعات کامپوزيتي.
- بازسازي کلي سايتهاي پيشرفته موشکي.
- طراحي و توليد بليت کامبوزيت با مواد غيرفلزي براي سبکترشدن و عمر بيشتر پرههاي بالگرد. بازسازي قطعات پيشرفته در صنايع هوايي.
- توليد قطعه نرمافزاي IBM که قلب حساس موشک بوده و تمام حرکات موشک توسط آن کنترل و مرحلهيابي ميشود.
- افزايش بُرد و دقت و تحرکپذيري سامانههاي موشکي.
- ساخت سامانههاي رادار.
- بهينهسازي توپهاي 57 مم.
- طراحي سامانههاي نوين نبرد نامتقارن در پدافند هوايي.
- طراحي و ساخت 2296 قطعه.
- طراحي و ساخت افزون بر 60 نوع تستر هواپيما.
- انجام پروژه بازسازي تعدادي هواپيماي جنگي سوخوي 25.
نقش سپاه در بازسازي و سازندگي کشور
پس از پايان پيروزمندانة دفاع مقدس، رهبر معظم انقلاب اسلامي، سپاه را به شرکت در بازسازي و سازندگي کشور و استفاده از تجربيات هشت سال دفاع مقدس و قراردادن توانمنديهاي مهندسي خود به ملت ايران، فرمان دادند.
«ارتش و سپاه و نيروهاي مشمول، ضمن آن که آمادگيهاي رزمي را حفظ ميکنند، در شرايط صلح کامل، بايد در خدمت آباداني و بازسازي کشور باشند.
نيروهاي مسلح، ارتش و سپاه ميتوانند سهم خود را در بازسازي عمومي کشور هم ايفا کنند، همچنان که امروز هر دو سازمان و به خصوص سپاه، طرحهاي بزرگي را از سازندگي عمومي کشور بر عهده گرفته و شريک شدهاند. ملت ما بايد حس کند که نيروهاي مسلح نه فقط در دوران جنگ، بلکه در دوران بازسازي هم ميتوانند پيشگام و پيشقدم باشند.»
در همين راستا، سپاه طرحهاي کلاني را در سطح کشور به عهده گرفت که بعضاً جزء طرحهاي ملي محسوب شده و در منطقه بينظير يا کمنظير ميباشد. سپاه پاسداران تا سال 1382 بيش از 1300 طرح بزرگ را در کشور اجرا نموده است. برخي از اين طرحها عبارتند از:
1- ساخت گلدسته مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره).
2- احداث سد گتوند خوزستان، بلندترين سد خاکي کشور.
3- ساخت دکل و اسکله بعثت و اسکله شهيد باهنر.
4- سخت دستگاه حفاري چال موازي.
5- ساخت دستگاه سنگشکن مخروطي هيدروکن.
6- احداث سد کرخه، يکي از بزرگترين سدههاي مخزني خاورميانه و قريب 35 سد و بند انحرافي.
7- احداث 7500 هکتار شبکه آبياري و زهکشي.
8- اجراي 55 کيلومتر تونل با مقاطع مختلف.
9- احداث 1400 کيلومتر راه اتوبان و راههاي اصلي و فرعي.
10- اجراي بيش از 45 پروژه بنادر، اسکله و ساير سازههاي دريايي.
11- اجراي 000/900 متر مربع ابنيه اداري و مسکوني و ساخت 15 پل بزرگ.
12- طراحي و اجراي بيش از 2000 کيلومتر خطوط انتقال نفت، گاز و آب در خشکي و دريا تا قط 3000 ميليمتر.
13- طراحي و اجراي اولين پروژه ابگير پالايشگاههاي پارس جنوبي در کشور.
14- طراحي و اجراي اولين مجموعه فيلترهاي پروژه آبگير در کشور.
15- طراحي و اجراي سيستمهاي کنترل مخازن نفت جزيره خارک براي اولين بار در کشور.
16- طراحي و احداث بزرگترين مجتمع بندري پتروشيمي کشور و جهان در منطقه پارس جنوبي.
17- ساخت و تعمير شناورها و دارابودن مجتمع بزرگ يارد.
18- طراحي و ساخت مخازن يک ميليون بشکهاي نفت خام.
19- ساخت اسکه شهيد محلاتي و بندر پتروشيمي پارس ـ عسلويه.
20- طراحي اسکله شناورهاي فلهبر بزرگ.
21- طراحي وس اخت و توليد 14 نوع از عمدهترين ماشينآلات کشاورزي.
22- طراحي و ساخت انواع شناور و قايق.
23- بازسازي پل خرمشهر و اسکلت لافت.
24- اجراي سدهاي مهم تبارک و چري در اصفهان.
25- اجراي پروژههاي گازرساني، آبرساني، مدرسهسازي، حمام و خانهسازي در مناطق محروم کشور.
26- بازسازي مناطق جنگزده از جمله خرمشهر و آبادان.
از آنجا که سد کرخه بزرگترين سد خاکي ايران و خاورميانه است، مشخصات آن را ذکر ميکنيم تا ابعاد آن بيشتر روشن شود. وقتي پروفسور راسکازوف ـ که به نام پدر سدهاي خاکي جهان مشهور است ـ به ايران آمد، طوري از کار ساخت سد کرخه تعريف کرد که آن تعريفها بيشتر از چيزي بود که متخصصين داخلي ميگويند. وي بزرگترين سد خاکي جهان را در روسيه طراحي و اجرا کرده است.
مشخصات فني سد کرخه
نوع سد: خاکي با هسته رسي، ارتفاع از پي: 127 متر، عرض تاج: 12 متر، طول تاج: 3030متر، حداکثر عرض پي: 1100 متر، حجم مخزن: 8/7 ميليارد متر مکعب، ميزان خاکبرداري: 10 ميليون متر مکعب، خاکريزي: 34 ميليون متر مکعب، بتنريزي: 1 ميليون متر مکعب، ارماتوربندي: 19 هزار تن.
نگاهي به فهرست ارائه شده که برخي از پروژهها و فعاليتها را نشان ميدهد، به خوبي نقش باور و مسؤوليتپذيري را در اجراي موفقيتآميز کارهاي بزرگ نشان ميدهد. به فرمودة حضرت امام خميني(ره):
«ما بايد باورمان شود که چيزي هستيم. »
«باورمان بشود که خودمان ميتوانيم بسازيم. »
نامگذاري روز سوم شعبان ـ ولادت حضرت سيدالشهداء امام حسين(ع) ـ به عنوان روز «پاسدار» از سوي حضرت امام خميني(ره) مهر تأييدي است بر نقش بسيار برجستة اين دستاورد انقلاب اسلامي که خود حافظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي گرديد.
بسمالله الرحمن الرحيم
«روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طليعه پاسدار و پاسداري از مکتب مترقي اسلام است به عموم هم ميهنان و به خصوص پاسداران انقلاب اسلامي تبريک عرض و به حق بايد اين روز معظم را روز پاسدار بناميم. روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کريم و اسلام عزيز است، پاسداري که هر چه داشت، در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزيز را از پرتگاه انحراف رژيم طاغوت بنياميه نجات داد... اگر فداکاري پاسداران عظيمالشأن اسلام و شهادت جوانمردانة پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان بنياميه و رژيم ظالمانة آن وارونه معرفي ميشد و زحمات نبي اکرم (ص) و اصحاب فداکارش به هدر ميرفت.
هان اي پاسداران عصر حاضر و انقلاب اسلامي! به امام امت و پاسداران قرآن کريم و اسلام عزيز اقتدا نموده، حق پاسداري از انقلاب اسلامي را به خوبي ادا کنيد و از اين منصب بزرگ که منصب انبياي عظام و اولياي خداوند تعالي است به خوبي حفاظت کنيد... »
با اشاره به يک فراز از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در مورد نقش سپاه پاسداران و وظايف آن، اين مجموعه را به پايان ميبريم، در حالي که به عجز خود از بين درخشندگيهاي اين نهاد پرثمر اذعان داريم:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که مولود مبارک انقلاب اسلامي است، در همهي جهان پس از صدر اسلام، پديدهي بيسابقهاي است. اين پديده در حقيقت، مظهر عيني و مجسمي است براي شعارهاي انقلاب اسلامي، شعار ايستادگي در مقابل همهي قدرتهاي بزرگ با سلاح اتکال به خدا، شعار غلبه خون بر شمشير و شعار حرکت براي نجات مستضعفان، و از همين روست که سلطههاي بزرگ در سراسر جهان با چشم انزجار و نفرت، بدين پديدهي الهي مينگرند چنان که به انقلاب اسلامي. »
سپاه پاسداران با آموزش بيش از 8 ميليون بسيجي و سازماندهي آنان و تقديم بيش از 000/30 شهيد و جمع زيادي جانباز و آزاده، خدمتگزاري به ولايت و مردم را در عمل به اثبات رسانده است.
اصلاح و اسلامي شدن قوانين جزايي
پيش از انقلاب اسلامي، قوانين و مقررات جزايي ايران اعم از قوانين ماهوي (که مربوط به اصول کلي و مشترک حقوق کيفري و نيز تبيين و تعريف جرائم و مجازاتهاي آن ميباشد) و نيز قوانين شکلي (که مربوط به اصول محاکمات، دادگاهها و شيوه ي رسيدگي به جرائم و صدور حکم ميباشد) هيچ کدام منطبق بر موازين و احکام اسلامي تهيه و تنظيم نشده بودند.
قوانين جزايي قبل از انقلاب، که به تأسي و تبعيت از حقوق کيفري فرانسه و برگرفته از قوانين آنها بود، هماهنگي با مقررات و احکام شرعي نداشت. در هيمن زمينه محمدرضا پهلوي با اعتراف به الگو قرار دادن غرب و با نشان دادن عمق کينه خود نسبت به اسلام و روحانيت مينويسد: «طي سالهاي 1926 تا 1927 ١سيستم قضايي کشور دگرگون شد و يک سيستم جديد که بر پايه ي الگوهاي فرانسوي قرار داشت، به عنوان نظام جديد قضايي ايران مورد بهرهبرداري قرار گرفت ... چنين اقداماتي باعث شد که قدرت و اختيارات روحانيون تا حدود زيادي محدود شود. »٢
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با توجه به اين که يکي از اهداف و آرمانهاي مهم انقلاب، حاکميت بخشيدن به اسلام و احکام و آن در کليه ابعاد زندگي سياسي ـ اجتماعي و نيز قوانين و مقررات کشور بود و همچنين در راستاي اصل چهارم قانون اساسي که صراحت دارد: «کليه قوانين و مقررات مدني، جزايي،مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي و سياسي و غیر اينها بايد براساس موازين اسلامي باشد.» تلاش زيادي صورت گرفت تا هر چه سريعتر قوانين جزايي مورد اصلاح قرار گرفته و مطابق با موازين اسلامي و احکام نوراني قرآن تنظيم شود.
براي تطبيق با قوانين اسلامي به تدريج و در طي چند سال، قانون مجازات اسلامي مشتمل بر کليات، حدود، قصاص، ديات و تعزيرات؛ تنظيم و به صورت آزمايشي ملاک عمل دستگاه قضايي قرار گرفت.طي سالهاي بعدي نيز در چند مقطع زماني در مواد آن تغييرات و اصلاحاتي صورت گرفت. با تصويب و حاکم شدن قانون مجازات اسلامي، برخي از مواد و اصول قوانين جزايي قبل که تعارض با احکام اسلامي نداشت، همچنان باقي ماند ولي بسياري از مواد قانوني که مخالف موازين اسلامي بود، حذف و احکام و ضوابط اسلامي همانند حدود، قصاص، ديات و تعزيرات جايگزين آن شد.
*کنترل داراييهاي مسؤولين قبل و بعد از تصدي مشاغل
يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي که هيچگونه سابقه مشابهي قبل از آن و در دوران رژيم پهلوي وجود نداشته است، کنترل داراييهاي مقامات بلندپايه کشور قبل و بعد از تصدي مسؤوليت ميباشد تا برخلاف حق افزايش نيافته باشد. اين موضوع قبل از انقلاب نه در قوانين پيشبيني شده بود و نه در اجرا و عمل چنين چيزي وجود نداشت. زيرا اساساً سياست رژيم پهلوي و نگرش دولتمردانش، اين نبود که به حساب اموال و داراييهاي آنان رسيدگي شود. آنان از وضعيت فساد مالي و آرمان ثروتاندوزي خود به خوبي آگاهي داشتند و ميدانستند که چنين سياستي با آن هماهنگي ندارد. نه تنها به حساب و دارايي اموال آنان قبل و بعد از تصدي مسؤوليتها رسيدگي نميشد، بلکه رژيم، خود فضا و ميداني به وجود آورده بود که تمامي دولتمردان را به سوي چپاول و غارت و تکاثر و ثروتاندوزي ميکشاند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با توجه به اين که سياست نظام، سياستي اسلامي و حافظ حقوق مردم مخصوصاً محرومين و مستضعفين جامعه بود، اجازه نميداد دولتمردان به جاي خدمت به مردم، به تکاثر و ثروتاندوزي و افزايش به ناحق اموال و داراييهاي خود بپردازند. اصولاً در نظام اسلامي از مسؤولين و مقامات بلندپايه و رهبران جامعه توقع است که زندگي سادهاي داشته باشند و در اين حال ضمن الگو واقعشدن براي مردم و لطمهنزدن به اعتماد مردم از ارتکاب هرگونه مالاندوزي و افزايش به ناحق داراييهاي خود در دوران مسؤوليت پرهيز نمايند. قانون اساسي که در واقع منشور انقلاب و نظام اسلامي ايران ميباشد، به اين نکته مهم توجه کرده و براي اين که پست و مقام، مستمسک و دريچهاي براي تکاثر و ثروتاندوزي مسؤؤلين و مقامات مملکتي قرار نگيرد، دستگاه قضايي را ملزم کرده است تا به حساب اموال و داراييهاي مقامات عاليرتبه مخصوصاً مقامات اجرايي که با پول و امکانات، بيشتر سر و کار دارند، قبل و بعد از تصدي مسؤوليت رسيدگي نمايد.
اصل 142 قانون اساسي مقرر ميدارد: «دارايي رهبر، رئيسجمهور، معاونان رئيسجمهور، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئيس قوه قضاييه رسيدگي ميشود کهبر خلاف حق، افزايش نيافته باشد.» همانگونه که مشاهده ميشود قانون اساسي محکمکاري بيشتري کرده و براي اينکه مقامات مملکتي نتوانند غيرمستقيم و از طريق همسر و فرزندان دست به اين اقدام بزنند و يا اموال و داراييها را به نام آنان ثبت کنند، رئيس قوه قضاييه را ملزم کرده است علاوه بر خود مسؤولين و مقامات، داراييهاي همسر و فرزندان آنان را نيز قبل و بعد از خدمت و تصدي مسؤوليت، رسيدگي نمايد تا بر خلاف حق افزايش نيافته باشد.
در عمل و اجرا نيز در طي 20 سال گذشته به حساب اموال و داراييهاي مسؤولين بلندپايه نظام، مذکور در اصل 142 قانون اساسي رسيدگي شده است. از جمله اينها رسيدگي به حساب اموال بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري چه در دوران رياست جمهوري و چه در دوره رهبري بوده است.
پی نوشت:
١ - سال های ١٣٠٥ و ١٣٠٦
٢ - محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص ٧٧
تحول در رسانه ي ملی
از میان رسانههای جمعی، رادیو و تلویزیون و مخصوصاً تلویزیون چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردار میباشد. حضور تلویزیون در همه ي خانهها، وسیعبودن دامنه و برد آن، تأثیر غیرمستقیم بر بیننده، سمعی و بصریبودن آن، اشغال یک یا چندساعته اکثریت مردم به تماشای تلویزیون در هر روز، فراگیری مخاطبین مختلف از باسواد و بیسواد، پیر و جوان و کودک و زن و مرد، از جمله ویژگیهای مهم تلویزیون است که موجب تمایز و اهمیت آن نسبت به سایر رسانهها و حتی رادیو گردیده است.
به همین دلیل حضرت امام(ره) میفرماید:
«رادیو تلویزیون از تمام رسانههایی که هست، حساستر است. رادیو تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه میتواند، نه سینما میتواند، نه تئاتر میتواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است میتواند. برای این که اینها همه شعاعشان محدود است.» ١
«رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیادی دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح...، تمام مطبوعات اینطور است، منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است.» ٢
متأسفانه در دوران رژیم دینستیز پهلوی، از این رسانه ي مهم در جهت منفی و تخریبی آن و در راستای اهداف پلید ضداسلامی رژیم استفاده میشد.
رادیو و تلویزیون رژیم طاغوتی پهلوی، مخصوصاً تلویزیون با نمایش تصاویر مستهجن و ضداخلاقی از زنان نیمه برهنه و با پوشش مبتذل، صحنههای بسیار زننده و زشت از اختلاط زنان و مردان، فیلمهای مبتذل و گمراهکننده، شوهای مستهجن، پخش موسیقی و رقص و آوازهای حرام، آثار و پیامدهای شوم زیادی بر افراد جامعه مخصوصاً نسل جوان داشت از جمله:
1- تبلیغ و ترویج روحیه بیدینی و ضددینی.
2- معرفی چهرهای کهنه، و ناکارآمد از دین و مذهب اسلام.
3- اهانت و بیاحترامی به علما و روحانیون دینی.
4- ترویج و تبلیغ فرهنگ منحط غربی.
5- ترویج روابط نامشروع و ضداخلاقی بین زنان و مردان.
6- توسعه و ترویج فرهنگ بیحجابی و بیعفتی.
7- تبلیغ و ترویج مشروبخواری.
8- ترویج رقص و آواز حرام و مبتذل.
9- معرفی و تبلیغ افراد فاسد و منحرف از قبیل خوانندهها، هنرپیشهها و رقاصههای داخلی و خارجی، به عنوان الگو برای دختران و پسران و زنان و مردان.
10- تحریک و تقویت روحیه شهوانی و حیوانی زنان و مردان و دختران و پسران جوان.
11- ایجاد روحیه غفلت از خدا و معنویت بین مردم.
12- تربیت و پرورش غلط و ضددینی کودکان و نوجوانان.
13- بیحرمتی به شأن و شخصیت زن و استفاده از او به عنوان ابزار تبلیغاتی برای پرکردن جیب سرمایهداران.
14- عدم رعایت حرمت ایام سوگواری شهادت و رحلت معصومین علیهمالسلام در غالب موارد.
وضعیت فاسد رادیو و تلویزیون رژیم پهلوی به گونهای بود که افراد متدین و مذهبی برایشان داشتن تلویزیون مقدور نبود، زیرا به علت گستردگی و فراگیری فساد در همه برنامهها، قابلیت استفاده ي صحیح از آن میسر نبود و به هیچ وجه نمیتوانستند سرنوشت تربیتی فرزندان خود را به دست رادیو و تلویزیون با آن برنامههای فاسدش بسپارند.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به این وضعیت اسفناک و تأسفبار رادیو و تلویزیون خاتمه داده و موجب از بین رفتن تبعات و پیامدهای فاسد و منحرف آن شد. امروز به برکت انقلاب اسلامی، نه تنها مفاسد و انحرافات مذکور از بین رفته، بلکه رادیو و تلویزیون با ارائه برنامههای سازنده و مفید در جهت رشد و تعالی مردم عزیز کشورمان مخصوصاً نسل جوان و مهمتر از آن کودکان و خردسالان، گامهای مؤثری برداشته است. در حال حاضر در زمینه های مختلف اعتقادی، اخلاقی، احکام، مسائل تربیتی و پرورشی، خانوادگی، مسائل اجتماعی و سیاسی و جهان اسلام برنامههای خوب و مفیدی از رادیو و تلویزیون پخش میشود.
البته این امر به معنی کامل و بینقصبودن برنامههای رادیویی و تلویزیونی نیست و مسلماً ما با وضع مطلوب و رادیو و تلویزیونی که به تعبیر حضرت امام (ره) باید یک دانشگاه عمومی باشد، ٣ هنوز فاصلة زیادی داریم.
پی نوشت:
١ - آيين انقلاب اسلامي، گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی (ره) ، ص ٢٤٠
٢ - همان ، ص ٢٣٦
٣ - همان
برچیده شدن کاباره ها، کنار دریاها و قمار خانه ها
یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی در زمینه مسائل اخلاقی و در راستای از میان بردن فساد و منکرات، برچیدن و از بینبردن کابارهها بوده است. کابارهها یکی از مراکز بسیار فاسد و متعفن رژیم پهلوی بودند. این اماکن به عنوان مراکزی برای عیاشی و خوشگذرانی با زنان رقاصه و آوازهخوان فعالیت میکردند. در این مکانها، زنان هرزه به صورت عریان به مطربی و رقاصی پرداخته و وسیلة عیش و نوش مردان هوسباز و شهوتران را فراهم میکردند. فساد و فحشاء سراسر کابارهها را فراگرفته بود و مجلات و روزنامهها نیز مردم را با آب و تاب فراوان و تحریکآمیز، تشویق و ترغیب به رفتن به کابارهها میکردند.
برای نمونه به یک آگهی تبلیغاتی از یک مجله اشاره میکنیم. در این آگهی آمده است: «امشب و همه شب در کاباره میامی به همراه داغترین و سکسیترین ستارگان بینالمللی به انضمام دو شو از کشور آمریکا و انگلیس. همراه با مشهورترین خواننده روز دنیای عرب (نزهت) با دو ارکستر بزرگ جاز از انگلستان و ایتالیا تامی فینان و 30 دختر سکسی از آمریکا»١ همچنین مجله سپید و سیاه در صفحه 17 شماره 1058 سال 1352 خود با چاپ دو تصویر تقریباً تمام برهنه (با پوشش بسیار ناچیز) از زنان در حال رقص با تیتر «رقاصههای عربی در کافههای تهران» مینویسد: آنها از شبی 800 تومان تا 8 تومان میگیرند. سپس گزارش کاملی از شیوه کار و فعالیت این رقاصان و لباس آنها و ... درج کرده است.
وجود این کابارهها، مفاسد و پیامدهای منفی بسیار داشت. آلودهکردن زنان و مردان به ویژه جوانان به فساد و فحشاء و بیحرمتی به شخصیت و شأن زنان که ابزار اصلی در این مراکز بودند، از جمله این موارد است. همچنین مفاسد ناشی از وجود چنین مراکزی موجب سستشدن روابط زناشویی و در نهایت سستشدن پایههای نهاد خانواده و متلاشیشدن آن میگردید. مردان هوسبازی که هر روز با زنان رنگارنگ و جدیدی که با عرضهکردن خود در کابارهها مواجه بودند، نسبت به زنان خود بیمیل و بهانهگیر شده و استحکام روابط زناشویی آنها از بین میرفت. در مواردی هم که کار به طلاق میکشید، عوارض منفی آن دامنگیر کودکان خانواده میشد و آنان را با مشکلات روحی و روانی و اخلاقی متعددی مواجه میساخت.
از طرف دیگر مشغول شدن زنان و مردان مخصوصاً قشر جوان در این مراکز فساد،موجب میشد که به لهو و لعب و عیاشی و خوشگذرانی مشغول شده و از امور سیاسی جامعه و دخالت در آن دور و غافل بمانند و خواستة رژیم فاسد پهلوی و حامیان آن تأمین گردد. وجود چنین مراکز فسادی که همه شب برنامههای مبتذل گوناگونی داشتند، به عنوان یک پایگاه ثابت و مستمر، زمینه و وسوسه لازم را برای جلب و جذب جوانان کشور به سوی آن فراهم میکرد.
به برکت انقلاب اسلامی ایران، با برچیده شدن و از بین رفتن کابارهها، به همة این مفاسد اجتماعی پایان داده شد. این دستاورد انقلاب نه تنها برای افراد متدین مذهبی جامعه، بلکه برای هر زن و مرد ایرانی و علاقهمند به سلامت محیط اجتماعی و امنیت خانوادگی، بسیار شیرین و ارزشمند میباشد و باید قدردان این نعمت الهی و دستاورد انقلاب بود.
***
از بین رفتن و برچیده شدن فاحشه خانه ها یکی از برکات و دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران است. این مراکز از متعفن ترین و شنیع ترین اماکن فساد دوران رژیم پهلوی بودند. در این مراکز به صورت کاملا رسمی زنان فاحشه و هرزه در اختیار مردان هوس باز و شهوت ران قرار می گرفتند. علی رغم این که عمل زشت زنا از گناهان کبیره بوده و مورد نهی صریح خداوند متعال قرار گرفته است، با این حال به صورت کاملا عادی و جا افتاده در این مراکز صورت می پذیرفت.
خداوند متعال نه تنها مردان و زنان را صریحا از زنا منع کرده بلکه حتی از نزدیک شدن به آن نیز منع کرده است. در قرآن کریم آمده است: "و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است." رسول خدا (ص) می فرماید : "زنا شش اثر دارد، سه اثر در دنیا و سه اثر در آخرت. اما آثار دنیوی زنا : آبرو را می برد و رزق را کم می کند و مرگ را نزدیک می نماید. اما آثار اخروی آن : شمول غضب الهی و سختی حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن را ایجاب می کند."
هر چند در زمان رژیم پهلوی عمل شنیع زنا بسیار واقع می شد و مختص این نوع مراکز نبود، اما قبح اصلی این مراکز در این بود که رسما به عنوان یک مرکز ثابت و مورد حمایت دولت، روزانه هزاران زنا در آنها واقع می شد.
وجود این مراکز فساد، آثار و تبعات شوم و زیانبار فراوانی داشت از جمله این که :
1 – همه روزه زنان و مردان فراوانی به گناه کبیره ی زنا الوده شده و از خدا، معنویت و حتی انسانیت خارج شده و به موجوداتی که صرفا به دنبال اطفای غرائز شهوانی و حیوانی خویش بودند، تبدیل می شدند.
2 – وجود این مراکز، بستر و زمینه لازم را جهت زنا فراهم کرده و افراد به سهولت و راحتی می توانستند با مراجعه به این مراکز فساد ، زنا کنند. این سهولت موجب می شد که میزان آلودگی افراد جامعه به این گناه بزرگ زیادتر شود
3 – با توجه به طغیان غرائز جنسی در دوران جوانی، وجود این مراکز زمینه ی کاملا مناسبی را برای آلوده کردن جوانان از همان ابتدای زندگی با فساد و فحشا انس گرفته و تمایل چندانی نیز به شکل خانواده و ازدواج از خود نشان نمی دادند.
4 – قربانی شدن زنان و دختران و بی حرمتی به شخصیت آنها و نیز تبدیل شدن آنان به موجوداتی بی اراده و لاشه ای متعفن برای اطفای غرائز سیری ناپذیر مردان شهوتران و پر شدن جیب های گردانندگان این مراکز، از تلخ ترین پیامدها ی وجود این مراکز بود. در این مراکز شخصیت زن به مراتب پایین تر از حیوانات تنزل داده شده و به موجوداتی ذلیل و بی هویت تبدیل شده بود. زنان در این مراکز به قدری در تعفن و فساد غرق شده بودند که برای خودشان نیز بعضا ادامه این نوع زندگی، تهوع آور و غیر قابل تحمل شده بود.
5 – بروز و شیوع انواع بیماری های مقاربتی نیز از دیگر پیامدهای سوئ این مراکز فساد بود که دامنگیر جامعه و خانواده می شد.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، موجب برچیدن این مراکز فحشا شده و تبعات و پیامدهای سوء آن را نیز از بین برد. فاحشه خانه ها، لکه ی ننگ بزرگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. آب زلال انقلاب که آمیخته به خون مطهر شهیدان بود، این لکه ها را برای همیشه از دامن ایران اسلامی پاک کرد و عفت و پاکدامنی را به ارمغان آورد.
***
یکی از مفاسد شرمآور و وقیحانه دوران رژیم پهلوی، فساد کنار دریاها بود. در ایام تابستان زنان و مردان و دختران و پسران جوان، برهنه در کنار یکدیگر به شنا پرداخته و در ساحل دریا به هوسرانی و عیاشی میپرداختند. اختلاط زنان و مردان که با بیغیرتی مردان و بیعفتی زنان همراه بود، صحنههای شرمآور و وقیحانهای را به وجود میآورد و لکه ی ننگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. زنی که میدید چشمهای شوهرش به زنان دیگر است و مردی که میدید بدن عریان زنش و یا دخترش، جولانگاه نگاههای شهوت آروده سایر مردان و جوانان است، رویشان به یکدیگر و به گناه باز شده و قبح و زشتی این گناه از بین آنها میرفت. فساد کنار دریاها صرفاً محدود به نمایش اندام برهنه زنان و تماشای مردان هوسباز نبود، بلکه صحنههای زشت اخلاقی بین زنان و مردان و ایجاد بستر برای گناهان و مفاسد اخلاقی دیگر از تبعات اجتنابناپذیر این محیطهای آلوده بود.
نگاههای آلوده به تیر شیطان به همان نگاه ختم نمیشد، بلکه در موارد زیادی به روابط ضداخلاقی و نامشروع کشیده میشد.
از سوی دیگر با وجود این فضاهای مسموم در کنار دریاها، امکان استفاده از دریا برای افراد و خانوادههای مذهبی و متدین، غیرممکن بود. آنها امکان استفاده ی از این طبیعت و نعمت الهی را نداشته و از آن محروم بودند. خانوارهای ساکن در شهرهای شمالی و جنوبی (کنارههای دریا) بیش از سایرین طعم تلخ این مفاسد و درد آن را در سینههای خود احساس میکردند. مفاسد و پیامدهای منفی و زیانبار کنار دریاها به قدری روشن و آشکار است که نیازی به توضیح اضافی ندارد. از طرفی اخلاق و عفت اجازه نمیدهد بیش از این به بررسی تبعات منفی آن بپردازیم.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این اوضاع و مفاسد شرمآور و وقیحانه پایان داده و آنها را برچید. این دستاورد گرانقدر برای خانوادههای مذهبی و متدین و هر مرد و زن باغیرت ایرانی دارای ارزش و اهمیت بسیار میباشد. امروز ضمن این که مفاسد مذکور برچیده شده، با اجرای طرحهای سالمسازی دریا، مردان و زنان به طور مجزا از یکدیگر و در فضایی محدود و بسته و کنترل شده و دور از انظار نامحرمان به شنا و استفاده از طبیعت زیبیای دریا میپردازند. امروز طرح سالمسازی دریاها امکان استفاده از دریا را برای خانوادههای مذهبی و باغیرت نیز فراهم کرده و آنان هم از این نعمت الهی بهرهمند شدهاند. توفیق کامل این طرح نیاز به پیگیری و گسترش و در عین حال برخورد با عناصر و عوامل پنهان و آشکار آلودگی و اختلاط غیرآشکار است.
****
ایجاد مراکزی برای قمار و شیوع قماربازی از دیگر مفاسد رایج دوران رژیم پهلوی بود. در بسیاری از شهرها قمارخانه وجود داشت و مخصوصاً در تهران مراکز متعددی برای قماربازی دایر شده بود. علاوه بر این که صورتهای دیگری از قماربازی به شکل شرطبندی در مسابقات گوناگون رواج داشت، در کوچهها و خیابان و محلهها نیز بین افراد لاابالی و حتی جوانان و نوجوانان قماربازی رایج بود. رژیم منحط پهلوی از سیاست ایجاد مراکز قمار و لاتاری و نیز فرهنگ قماربازی حمایت و پشتیبانی میکرد. اصولاً خود دولتمردان فاسد رژیم، اهل قمارخانه و قماربازی بودند. خود شاه و اعضای خانوادهاش ـ مخصوصاً خواهر فاسدش اشرف ـ از قما