04-09-2019, 07:46 AM
جايگاه رجعت در متون ديني
رجعت از عقايد مسلم شيعه است که پشتوانه آن دهها آيه قرآن و صدها روايت از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و ائمه معصومين(عليهم السلام) است.
محدث بزرگ مرحوم شيخ حرّ عاملي در کتاب خود «ايقاظ» 520 حديث درباره رجعت نقل کرده است و مرحوم مجلسي; ميفرمايد:
«اگر احاديث رجعت متواتر( 1 ) نباشد ديگر در هيچ موردي نميتوان ادعاي تواتر کرد.» ( 2 )
گذشته از آيات و روايات فراوان، همه علماي شيعه بر اين حقيقت اتفاق نظر دارند چنانکه مرحوم شيخ حرّ عاملي; به اين مطلب تصريح کرده و بلکه ثبوت رجعت را از ضروريات مذهب شيعه دانسته است. ( 3 )
رجعت، در قرآن و روايات
در آيات متعددي از قرآن، آشکارا جريان بازگشت افرادي از مردگان به دنيا مطرح شده است و روايات زيادي از اهل بيت(عليه السلام) در تفسير اين آيات وارد شده است.
از نمونههاي بسيار روشن رجعت و بازگشت به دنيا جريان عزير است. او سپس از اين که صد سال مرده بود، به ارادۀ الهي زنده شده و به دنيا بازگشت و ساليان زيادي زندگي کرد. ( 4 )
خداوند در آيه 56 سوره بقره فرموده است:
«ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون»؛
آنگاه شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا شايد سپاسگزار باشد.
اين آيه در مورد هفتاد نفر از برگزيدگان قوم موسي(عليه السلام) است که همراه آن حضرت به کوه طور رفتند تا گفت و گوي موسي(عليه السلام) با خداوند را ببينند و گرفتن الواح از جانب خدا را شاهد باشند. وقتي گفت و گوي موسي(عليه السلام) را با خدا ديدند گفتند: «اي موسي ما به تو ايمان نميآوريم مگر اينکه خداوند را آشکارا ببينيم»
موسي(عليه السلام) آنها را از اين خواسته بي جا و غيرممکن باز داشت ولي آنها اصرار کردند و سرانجام به صاعقه الهي گرفتار شده و همگي مردند. موسي(عليه السلام) از اين واقعه ناراحت شد و نسبت به پيامدهاي آن در ميان بنياسرائيل نگران بود بنابراين از خداوند خواست که آنها را به زندگي برگرداند. درخواست او پذيرفته شد و مطابق آيه ياد شده خداوند آنها را به زندگي دنيا برگردانيد( 5 ) به گونهاي که طبق روايتي از امام علي(عليه السلام) ( 6 )، اين عدّه به خانههاي خود بازگشتند و مدتي زندگي کردند و صاحب فرزند شدند و پس از رسيدن اجلشان از دنيا رفتند. ( 7 )
آياتي از قرآن نيز، دليل بر «رجعت به دنيا در آينده»است.
در آيه 83 سوره نمل ميفرمايد:
«و يوم نحشر من کل امۀ فوجاً ممن يکذب باياتنا فهم يوزعون»؛
روزي که از هر امتي گروهي را بر ميانگيزيم از آنها که آيات ما را تکذيب ميکردند، پس آنها بازداشته ميشوند.
در اين آيه سخن از روزي است که در آن گروهي از مردم برانگيخته ميشوند بنابراين اشاره به روزي غير از روز قيامت دارد زيرا که در قيامت همه انسانها از اولين و آخرين محشور ميشوند. مرحوم طبرسي ; در تفسير مجمع البيان نوشته است که براساس روايات بسيار از اهل بيت(عليه السلام) اين آيه مربوطه به گروهي از شيعيان حضرت مهدي(عليه السلام) و نيز عدهاي از دشمنان آن حضرت است که در دوران ظهور او به دنيا باز ميگردند. ( 8 )
در يکي از آن روايات آمده که از امام صادق(عليه السلام) دربارة اين آيه سؤال شد؛ آن حضرت فرمود: مردم در مورد آن چه ميگويند؟ راوي گفت: آنها ميگويند: اين آيه دربارۀ قيامت است. امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«آيا خداوند در روز قيامت گروهي را بر ميانگيزد و گروه ديگر را رها ميکند؟! [اينگونه نيست] اين آيه دربارۀ رجعت است. اما آيه قيامت اين آيه است[که خداوند ميفرمايد]: «و حشرنا هم فلم نغا در منهم احداً» [يعني: آنان را برانگيختيم هيچ کس از آنها را وانگذاشتيم]». ( 9 )
در آيه 95 سوره انبياء آمده است:
«و حرام علي قريۀ اهلکناها أنّهم لايرجعون»
ممتنع است- باز آمدن به دنيا – بر مردم شهري که آن را هلاک کرديم که آنها بر نميگردند. اين آيه نيز از مهم ترين دليلهاي رجعت است، زيرا در قيامت همه مردمان و از جمله اقوام هلاک شده به عذاب الهي برمي گردند. اين حقيقت در روايات متعدد بيان گرديده است.
امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) در تفسير اين آيه فرمودند:
«هر قريهاي که خداوند اهل آن را با عذاب هلاک کرده است در رجعت باز نميگردند. اين آيه از بزرگترين دلائل رجعت است زيرا هيچ کس از مسلمانان منکر آن نيست که همه مردم در قيامت بازمي گردند چه کسي که هلاک شده و چه کسي که هلاک نشده است پس سخن خداوند[که فرموده] لايرجعون [= باز نميگردند] مربوط به رجعت است اما در قيامت [هلاک شدگان به عذاب الهي هم] باز ميگردند تا در آتش داخل شوند.» ( 10 )
رجعت در ادعيه و زيارت
قابل ذکر است موضوع رجعت در دعاها و زياراتي که از امامان معصوم(عليهم السلام) نقل شده نيز مطرح گرديده است. در زيارت جامعه کبيره که از امام هادي(عليه السلام) روايت شده ميخوانيم.
«معترف بکم، مومن باياتکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم( 11 )؛
(اي امامان و حجتهاي خدا) من به شما [و امامت شما] اعتراف ميكنيم و بازگشت شما را [به اين دنيا] باور دارم و رجعت شما را تصديق ميکنم و امر شما را انتظار ميکشم.»
در بعضي از زيارتهاي مخصوص به حضرت مهدي(عليه السلام) از جمله زيارت آل ياسين نيز اين موضوع با صراحت بيان گرديده است
پی نوشت ها:
1. متواتر به روایاتی می گویند که تعداد روایت کنندگان آنها به قدری زیاد است که احتمال اجتماع آنها بر دروغ را غیر ممکن می سازد.
2.خادمی شیرازی، رجعت، ص 140
.3 همان، ص 145.
4.بقره، 259.
5.ر. ک به تفسیر نمونه، ج1، صص 257-259.
6. بحارالانوار، ج53، ص 73 و 129.
7.آیات دیگری مانند بقره/259 و بقره /73 و بقره/243 نیز بر زنده شدن و بازگشتن به این دنیا دلالت دارد.
8. مجمع البیان، ذیل آیه 83 سوره نمل.
9. بحارالانوار، ج53، ص 51.
10. بحار الانوار، ج53 ، ص52، ح29.
11. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
رجعت از عقايد مسلم شيعه است که پشتوانه آن دهها آيه قرآن و صدها روايت از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و ائمه معصومين(عليهم السلام) است.
محدث بزرگ مرحوم شيخ حرّ عاملي در کتاب خود «ايقاظ» 520 حديث درباره رجعت نقل کرده است و مرحوم مجلسي; ميفرمايد:
«اگر احاديث رجعت متواتر( 1 ) نباشد ديگر در هيچ موردي نميتوان ادعاي تواتر کرد.» ( 2 )
گذشته از آيات و روايات فراوان، همه علماي شيعه بر اين حقيقت اتفاق نظر دارند چنانکه مرحوم شيخ حرّ عاملي; به اين مطلب تصريح کرده و بلکه ثبوت رجعت را از ضروريات مذهب شيعه دانسته است. ( 3 )
رجعت، در قرآن و روايات
در آيات متعددي از قرآن، آشکارا جريان بازگشت افرادي از مردگان به دنيا مطرح شده است و روايات زيادي از اهل بيت(عليه السلام) در تفسير اين آيات وارد شده است.
از نمونههاي بسيار روشن رجعت و بازگشت به دنيا جريان عزير است. او سپس از اين که صد سال مرده بود، به ارادۀ الهي زنده شده و به دنيا بازگشت و ساليان زيادي زندگي کرد. ( 4 )
خداوند در آيه 56 سوره بقره فرموده است:
«ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون»؛
آنگاه شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا شايد سپاسگزار باشد.
اين آيه در مورد هفتاد نفر از برگزيدگان قوم موسي(عليه السلام) است که همراه آن حضرت به کوه طور رفتند تا گفت و گوي موسي(عليه السلام) با خداوند را ببينند و گرفتن الواح از جانب خدا را شاهد باشند. وقتي گفت و گوي موسي(عليه السلام) را با خدا ديدند گفتند: «اي موسي ما به تو ايمان نميآوريم مگر اينکه خداوند را آشکارا ببينيم»
موسي(عليه السلام) آنها را از اين خواسته بي جا و غيرممکن باز داشت ولي آنها اصرار کردند و سرانجام به صاعقه الهي گرفتار شده و همگي مردند. موسي(عليه السلام) از اين واقعه ناراحت شد و نسبت به پيامدهاي آن در ميان بنياسرائيل نگران بود بنابراين از خداوند خواست که آنها را به زندگي برگرداند. درخواست او پذيرفته شد و مطابق آيه ياد شده خداوند آنها را به زندگي دنيا برگردانيد( 5 ) به گونهاي که طبق روايتي از امام علي(عليه السلام) ( 6 )، اين عدّه به خانههاي خود بازگشتند و مدتي زندگي کردند و صاحب فرزند شدند و پس از رسيدن اجلشان از دنيا رفتند. ( 7 )
آياتي از قرآن نيز، دليل بر «رجعت به دنيا در آينده»است.
در آيه 83 سوره نمل ميفرمايد:
«و يوم نحشر من کل امۀ فوجاً ممن يکذب باياتنا فهم يوزعون»؛
روزي که از هر امتي گروهي را بر ميانگيزيم از آنها که آيات ما را تکذيب ميکردند، پس آنها بازداشته ميشوند.
در اين آيه سخن از روزي است که در آن گروهي از مردم برانگيخته ميشوند بنابراين اشاره به روزي غير از روز قيامت دارد زيرا که در قيامت همه انسانها از اولين و آخرين محشور ميشوند. مرحوم طبرسي ; در تفسير مجمع البيان نوشته است که براساس روايات بسيار از اهل بيت(عليه السلام) اين آيه مربوطه به گروهي از شيعيان حضرت مهدي(عليه السلام) و نيز عدهاي از دشمنان آن حضرت است که در دوران ظهور او به دنيا باز ميگردند. ( 8 )
در يکي از آن روايات آمده که از امام صادق(عليه السلام) دربارة اين آيه سؤال شد؛ آن حضرت فرمود: مردم در مورد آن چه ميگويند؟ راوي گفت: آنها ميگويند: اين آيه دربارۀ قيامت است. امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«آيا خداوند در روز قيامت گروهي را بر ميانگيزد و گروه ديگر را رها ميکند؟! [اينگونه نيست] اين آيه دربارۀ رجعت است. اما آيه قيامت اين آيه است[که خداوند ميفرمايد]: «و حشرنا هم فلم نغا در منهم احداً» [يعني: آنان را برانگيختيم هيچ کس از آنها را وانگذاشتيم]». ( 9 )
در آيه 95 سوره انبياء آمده است:
«و حرام علي قريۀ اهلکناها أنّهم لايرجعون»
ممتنع است- باز آمدن به دنيا – بر مردم شهري که آن را هلاک کرديم که آنها بر نميگردند. اين آيه نيز از مهم ترين دليلهاي رجعت است، زيرا در قيامت همه مردمان و از جمله اقوام هلاک شده به عذاب الهي برمي گردند. اين حقيقت در روايات متعدد بيان گرديده است.
امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) در تفسير اين آيه فرمودند:
«هر قريهاي که خداوند اهل آن را با عذاب هلاک کرده است در رجعت باز نميگردند. اين آيه از بزرگترين دلائل رجعت است زيرا هيچ کس از مسلمانان منکر آن نيست که همه مردم در قيامت بازمي گردند چه کسي که هلاک شده و چه کسي که هلاک نشده است پس سخن خداوند[که فرموده] لايرجعون [= باز نميگردند] مربوط به رجعت است اما در قيامت [هلاک شدگان به عذاب الهي هم] باز ميگردند تا در آتش داخل شوند.» ( 10 )
رجعت در ادعيه و زيارت
قابل ذکر است موضوع رجعت در دعاها و زياراتي که از امامان معصوم(عليهم السلام) نقل شده نيز مطرح گرديده است. در زيارت جامعه کبيره که از امام هادي(عليه السلام) روايت شده ميخوانيم.
«معترف بکم، مومن باياتکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم( 11 )؛
(اي امامان و حجتهاي خدا) من به شما [و امامت شما] اعتراف ميكنيم و بازگشت شما را [به اين دنيا] باور دارم و رجعت شما را تصديق ميکنم و امر شما را انتظار ميکشم.»
در بعضي از زيارتهاي مخصوص به حضرت مهدي(عليه السلام) از جمله زيارت آل ياسين نيز اين موضوع با صراحت بيان گرديده است
پی نوشت ها:
1. متواتر به روایاتی می گویند که تعداد روایت کنندگان آنها به قدری زیاد است که احتمال اجتماع آنها بر دروغ را غیر ممکن می سازد.
2.خادمی شیرازی، رجعت، ص 140
.3 همان، ص 145.
4.بقره، 259.
5.ر. ک به تفسیر نمونه، ج1، صص 257-259.
6. بحارالانوار، ج53، ص 73 و 129.
7.آیات دیگری مانند بقره/259 و بقره /73 و بقره/243 نیز بر زنده شدن و بازگشتن به این دنیا دلالت دارد.
8. مجمع البیان، ذیل آیه 83 سوره نمل.
9. بحارالانوار، ج53، ص 51.
10. بحار الانوار، ج53 ، ص52، ح29.
11. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.