امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سبک شمردن نماز
#1
سبک شمردن نماز



نويسنده:محمدحسین حق‌شناس
منبع :اختصاصی راسخون





چکیده :

نماز از بزرگ‌ترین واجبات اسلامی است که ترک نماز از روی عمد، به کفر می‌انجامد و از روی بی‌اعتنایی و مسامحه به فسق می‌رسد و اگر گهگاه بخواند، آثار و عواقب سختی در پی خواهد داشت. مسئله‌ایی که مطرح است تفاوت بین ترک نماز و سبک شمردن نماز می‌باشد و ترک نماز غیر از ضایع کردن آن است. از اینرو انسان برای تقرّب به خدا باید به نماز خود اهتمام ورزد؛ در غیر اینصورت کم کم انسان نسبت به نماز بی‌میل شده و آن را به ورطه غفلت می‌کشاند این همان سبک شمردن نماز است که انسان با عواقب خطرناک و زیانبار آن، هم در دنیا و هم در آخرت مواجه می‌شود که عبارتند از:
مصائب در دنیا: 1.بی برکتی عمر2..بی برکتی رز 3.عدم استجابت دعا و ....
مصائب هنگام مرگ: 1.جان دادن در حال گرسنگی 2.جان دادن در حال تشنگی و ....
مصائب در قبر:1.تنگ شدن قبر2.تاریک شدن قبر
مصائب در روز قیامت :1.سختی حساب 2.عدم نظر رحمت پروردگار و عذاب دردناک و ....
کلید واژه: نماز، سبک شمردن، ضایع کردن، دنیا ، تاخیر انداختن، مصیبت، هلاکت

مقدمه :

اهمیت و ضرورت این تحقیق از اینجایی است که ارزش اعمال نیک هر انسانی در گرو قبول شدن نماز است و در اسلام عبادتی مانند آن نیست که مورد اهمیت باشد .و اگر از قبیله سبک شماران نمازان نباشیم به تمام کردارها و رفتارهای نیک، ارزش والایی می‌دهد .نماز از سوی اسلام بسیار تاکید شده و ترک آن را مذمت کرده‌اند چون با ترک نماز، بلاهایی گریبانگیر فرد می‌شود که عبارتند از:
1.جرأت پیدا کردن بر سایر گناهان
2.ویرانی دین و به کفر انجامیدن
3.انزجار و نفرت اجتماعی
4.زندگی سخت و مشقت بار
5.فشار قبر
6.سختی در محشر
7.محرومیت از شفاعت و ورود به دوزخ
و ...در واقع هدف از خواندن نماز، تکامل و رشد معنوی انسان است و این تکامل محقق نمی‌شود جز با عبادت خدا. همانطور که خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات آیه شریفه 56 می‌فرماید:وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ و جنّ و انس را نیافریدم مگر برای آنکه مرا پرستش کنند. مسئله نماز آثار و فواید فراوانی در دنیا و آخرت به دنبال دارد و ترک این واجب الهی و سبک شمردن آن نیز عواقب شوم و آثار نامطلوبی در پی خواهد داشت. قبل از اینکه پیامدهای این موضوع را بیان کنیم مراتب بی نمازی را به صورت مختصر بیان می‌کنیم:

1.ترک نماز از روی انکار

یعنی مسلمان نماز واجب را بر خود لازم نداند، چنین کسی منکر ضروری دین است و اگر این انکار به انکار خدا و پیامبر باز گردد، کافر است.

2.ترک نماز از روی مسامحه

یعنی مسلمانی قبول دارد که در اسلام نماز واجب است، ولی از روی بی‌اعتنایی به امور دینی و به بهانه اشتغال به کارهای دنیوی آن را به جا نمی‌آورد، چنین کسی مرتکب گناه کبیره شده و فاسق نامیده می‌شود.

3.ترک برخی از واجبات نماز

یعنی شرایط صحت آن را مراعات نمی‌کند. یا آن‌ها را صحیح انجام نمی‌دهد و یا باری به هر جهت نماز را به پایان برساند و این‌ها سبک شمردن نماز محسوب می‌شود.(1) از جمله کیفرهای افرادی که نماز را ضایع می‌کنند نفرین خود نماز می‌باشد که به صاحب خود می‌گوید: ضیعتنی ضیعک اللّه! تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند!- و پیامبر اعظم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درباره اهمیت و عظمت نماز می‌فرماید:لا تضیعوا صلاتکم، فان من ضیع صلاته حشره اللّه مع قارون و فرعون و هامان لعنهم اللّه و اخزاهم، و کان حقا علی اللّه ان یدخله النار مع المنافقین: فالویل لمن لم یحافظ صلاته!. یعنی مبادا نماز خود را ضایع کنید! زیرا کسی که نماز خود را ضایع کند خداوند توانا او را با: قارون، و فرعون و هامان که لعنت خدا و رسوائی او بر آنان باد محشورش خواهد کرد! و خدا حق دارد که وی را با منافقین داخل دوزخ نماید. پس وای بر آن کسی که از نماز خویشتن محافظت و مواظبت نکند. و نیز پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‌فرماید: مادامی که بنی آدم از نمازهای پنجگانه محافظت و مواظبت نماید شیطان از او گریزان است. ولی هنگامی که نمازهای خود را ضایع کند شیطان بر او جرئت پیدا می‌کند و او را به گناهان بزرگی وادار می‌نماید!- و نیز آن بزرگوار می‌فرماید: من اعان علی تارک الصلوة بلقمة، او کسوة فکانما قتل سبعین نبیا اولهم آدم و آخرهم محمد صلی اللّه علیه و آله. یعنی کسی که تارک الصلوة را به یک لقمه غذا، یا پوشش یک لباس اعانت و کمک نماید (گناهش) نظیر این است که هفتاد پیامبر را کشته باشد که اول ایشان حضرت آدم و آخر آنان حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم باشد (2) خداوند در سوره مریم آیه 59 خطابش به کسانی است که نماز را ضایع می‌کنند نه اینکه نماز را ترک می‌کنند و ضایع کردن نماز از ترک کردن نماز بدتر است چون ضایع کردن آن یعنی تبدیل کردن نماز به چیزی که عاری از محتوی و حقیقت و خشوع است خداوند می‌فرماید : فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا، سپس در پی آن‌ها جانشینانی آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت‌های (نفس) پیروی کردند، پس به زودی (سزا و کیفر) گمراهی خود را خواهند دید. این آیه، ابتدا ضایع شدن نماز را مطرح کرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ریسمان ارتباط با خداست، همین که پاره شد، افتادن در وادی تباهی حتمی است، همچون گسستن بند تسبیح، که همه دانه‌ها در اثر آن پخش و گم می‌شوند. نماز، سدّی است میان انسان و شهوت‌ها و اگر این سدّ شکسته شود، پیروی از شهوت‌ها برای انسان آسان می‌شود غوطه‌ور شدن در شهوات، نتیجه قطعی آن است که کیفر ضایع کردن نماز، سردرگمی است. (3) مراد از ضایع کردن نماز فاسد کردن آن است، به اینکه در آن سهل‌انگاری و بی اعتنایی کنند، و در نتیجه کار به جایی برسد که آن را بازیچه قرار دهند و در آن دخل و تصرف نمایند، و سر انجام بعد از قبولش به کلی ترکش کنند و ضایعش گذارند. پس اینکه بعضی‌ها گفته‌اند: مراد از ضایع کردن نماز ترک آن است خیلی حرف صحیحی نیست، چون ترک، به کلی ضایع کردن را نمی‌گویند.(4) ضایع کردن نماز، غیر از نخواندن و ترک آن است. کسی که نماز را بدون رعایت شرایط آن یا با تأخیر می‌خواند چنین کسی نماز را ضایع کرده و آن را سبک شمرده است.(5) در روایتی می‌خوانیم: همین که حضرت رسول صلی اللَّه علیه و آله این آیه را تلاوت می‌فرمودند، منقلب شده، فرمودند: بعد از 60 سال، گروهی نماز را ضایع خواهند کرد.اگر این سخن در اوایل سال اوّل هجری گفته شده باشد، سال 60 همان سال شهادت امام حسین علیه السلام و سال به قدرت رسیدن یزید است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده: نماز بر چهار بخش بنا شده است: 1.وضوی شاداب 2.رکوع 3.سجده 4.خشوع
پرسیدند ای رسول خدا خشوع چیست؟ فرمود: فروتنی در نماز و اینکه بنده باتمام قلبش متوجه خداباشد. اگر او رکوع و سجود و بخشهای نماز را کامل به جای آورد، نمازش با درخشندگی به آسمان بالا رود و درهای آسمان به رویش باز شود. (چنین نمازی نمازگزار را دعا کند) و گوید: همان گونه که مرا پاس داشتی، خدایت پاس دارد و فرشتگان نیز گویند. درود خدا بر صاحب این نماز. ولی اگر بخشهای نماز را کامل نکند، نمازش با تیرگی بالا می‌رود و درهای آسمان به رویش بسته می‌گردد، چنین نمازی به نمازگزار گوید: خدا تو را ضایع کند چنان که مرا ضایع کردی و خدا آن را به روی صاحبش می‌کوبد.» (6)
پاره‌ای از مظاهر سبک شمردن نماز در جامعه:
1.شخصی برای دیدن فیلم یک ساعت و نیم وقت می‌گذارد اما تا به خدا می‌رسد طوری نماز می‌خواند انگار خیلی کار فوری دارد مثل این که بی کارترین کارها خداست.
2.اگر کسی در تاکسی نشسه باشد و سیگار نداشته باشد از شخص راننده درخواست می‌کند که چند لحظه پیاده شود و بخرد اما اگر نماز نخوانده باشد می‌گوید زشت است این جا پیاده شوم و نماز بخوانم.
3.اگر به یک آدم خوش تیپ بگویند اذان بگو می‌گوید من مهندسم اذان بگویم!؟ به مش عباس بگو! اما اگر بخواهند پیش رئیس جمهور گزارش بدهند بالاترین مقام گزارش می‌دهد اما برای صحبت با خدا ضعیف‌ترین مقام‌ها می‌آید فلذا حدیث داریم دوره‌ی آخرالزمان آدم‌های مشهوری عارشان می‌آید اذان بگویند.
4.ترک نماز در پاره‌ای اوقات، مثلًا صبحها به دلیل غلبه خواب‌آلودگی و مانند آن.
5.تأخیر نماز از اوّل وقت، به دلیل اشتغال و یا به هر دلیل دیگر (غیر حالت اضطرار)
6.شرکت نکردن درنماز جماعت و حضور نیافتن در مسجد.
7.اهمیت ندادن به آشنایی با مسایل نماز.
8.نماز خواندن با شتاب، به طوری که رکوع، سجود، قرائت و ذکر درآن کامل نباشد.
9.پریشانی حواس درحال نماز.
10.بدون مقدمه (اذان، اقامه و پاره‌ای از دعاهای مستحب پیش از نماز) به نماز پرداختن.
11.بدون تعقیبات (تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها، سجده شکر، دعا و طلب حاجت از خدا) از حال عبادت خارج شدن.
12.با هر لباسی نماز خواندن
13.در محیط آلوده خواندن
14.دیر خواندن
15.گاهی خواندن و گاهی نخواندن و ....
ارزش گذاری به نماز، نشانه ایمان به خداست و بی اعتنایی، دلیل ضعف عشق و علاقه به معنویّات است. حضرت علی علیه السلام فرمود: «انّ اسْرَقَ النّاسِ مَنْ سَرِقَ صَلاتَهُ»(7) سارق‌ترین و دزدترین افراد، آنانند که از نمازشان بکاهند و بدزدند.

در جای دیگر فرمود: کسانی که نماز را سبک می‌شمرند، مانند زنانی هستند که سقط جنین می‌کنند، نه می‌توان آنان را حامله نامید و نه می‌توان به آنان بچّه‌دار گفت. (8) و نیز فرمود: «مَنْ ضَیَّعَ الصَلاةَ فَهُوَ لِغَیْرِها اضْیَعُ» (9)کسی که نماز را سبک شمارد و ضایع کند، نسبت به غیر نماز، تضییع بیشتری خواهد داشت. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: همینکه انسان در نماز به غیر خدا توجّه می‌کند، خداوند به او می‌فرماید: «الی مَنْ تقصد؟ ارَبّاً غیری تُریدُ؟ وَ رَقیباً سوایَ تَطْلُبُ جواداً خَلایَ تَبْغی؟» به که توجّه می‌کنی؟ آیا پروردگار غیر از من سراغ داری؟ آیا مراقبی جز من در کار است؟ آیا به بخشنده‌ای غیر از من دل بسته‌ای؟ بخشنده‌ترین کس منم ... اگر توجّه به من داشته باشی، من و فرشتگانم به تو توجّه داریم ...(10) امام صادق علیه السلام می‌فرماید: إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمَلَائِکَتِهِ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَی عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَی أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی.(11) هر گاه کسی نماز خود را سبک ادا کند، خداوند تبارک و تعالی به فرشتگان خود می‌گوید: آیا به این مرد نمی‌نگرید؟ گویا تصور می‌کند حاجات او از درگاه دیگران برآورده می‌شود. آیا نمی‌داند که هر حاجتی بدست من روا می‌گردد؟ ابو بصیر می‌گوید: پیش ام حمیده رفتم که به او رحلت امام صادق (علیه السلام) را تسلیت بگویم، گریست و از گریه او من هم گریستم. سپس گفت: «ای ابو محمد اگر امام صادق (علیه السلام) را هنگام رحلت ایشان دیده بودی چیز عجیبی می‌دیدی، چشم‌هایش را گشود و فرمود همه کسانی را که نزدیکان منند و میان من و ایشان خویشاوندی است جمع کنید و ما همگان را جمع کردیم، امام (علیه السلام) به آنان نگریست و فرمود: همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمرد نخواهد رسید.» (12) امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی‌خوانند نمی‌رسد؛ آن که تکلیفش خیلی روشن است، بلکه فرمود به کسانی که نماز را سبک می‌شمارند. یعنی چه نماز را سبک می‌شمارند؟ یعنی وقت و فرصت دارد، می‌تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی‌خواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمی‌خواند، نزدیک غروب که شد یک وضوی سریعی می‌گیرد و بعد با عجله یک نمازی می‌خواند این‌جور نماز خواندن خیلی فرق دارد با آن نمازی که انسان به استقبالش می‌رود؛ اول ظهر که می‌شود با آرامش کامل می‌رود وضو می‌گیرد، وضوی با آدابی، بعد می‌آید در مصلّای خود اذان و اقامه می‌گوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز می‌خواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمی‌رود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقیب می‌خواند و ذکر خدا می‌گوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد. نمازخوان‌هایی که خودشان نماز را استخفاف می‌کنند یعنی کوچک می‌شمارند تجربه نشان داده که بچه‌های این‌ها اصلًا نماز نمی‌خوانند. شما اگر بخواهید واقعاً نماز خوان باشید و بچه‌هایتان نمازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید.(13)
از شفاعت هست محروم آن کسی
که سبک بشمارد او امر نماز(14)
علی بن ابراهیم از ابن عباس روایت کرده گفت در سال حجة الوداع با پیغمبر به حج مشرف شده بودیم رسول اکرم پس از اداء اعمال حج حلقه در کعبه را بدست مبارک گرفت و متوجه ما شد فرمود آیا خبر بدهم شما را بعلامتهای آخر زمان؟ و نزدیک‌ترین مردم به آن حضرت سلمان بود عرض کرد ای رسول خدا خبر دهید ما را فرمود یکی از علائم آخر زمان ضایع کردن نماز و پیروی نمودن از شهوات و میل نمودن بهوای نفس است. (15)
تحقیر کردن ممنوع
اگر کسی را مسخره کردم یا شخصی را سبک کنم او را تحقیر کردم در قرآن داریم «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ» (همزه/ 1.وای به حال کسانی که مسخره می‌کنند و در جای دیگر می‌فرماید «وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ» (16)لقب همدیگر را زشت نبرید. اسلام می‌گوید اگر کسی حرف ناروایی زد حق دارید او را شلاق بزنید، هر کلمه‌ای که مسلمانی را تحقیر کند انسان حق شکایت دارد. گاهی به خاطر سبک کردن اسلام برخوردهای انقلابی می‌کند مثلًا می‌گوید مرتد را بکشید چون دین را سبک شمرده است در صورتی که هر کافری را نمی‌گوید بکشید. بعضی خدا را تحقیر می‌کنند. قرآن آیه‌ای دارد. می‌فرماید: بعضی از یهودی‌ها می‌گویند «إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیَاءُ» (17) خدا فقیر است، حالا خدا فقیر است یعنی چه؟ خدا می‌گوید به من قرض بدهید «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» (18) می‌گویند خدا که قرض می‌گیرد معلوم می‌شود که خدا فقیر است. تواضع هم نمی‌شود کرد. خداوند گفته قرض بده برای اینکه تو را آرام کند مثل اینکه می‌گوئیم آقا خانه‌ات را رو به خورشید بساز. شما فکر می‌کنی که خورشید به این کارنیاز دارد، در صورتی که اگر همه خانه‌هایتان را پشت به خورشید بسازید در خورشید اثری ندارد. اگر همه کافر بشوند برای خدا فرقی نمی‌کند «إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ»(19) شاعر هم می‌گوید گر جمله کائنات کافر گرددند بر دامن کبریایش ننشیند گرد. حتی خداوند برای مخلوقاتش احترام قائل شده اگر کسی به شما خیلی احترام بگذارد و کس دیگری به او بی احترامی کند به شخص بی ادب متعرض می‌شود اما حالا ما انسانها به خدایی که به ما احترام گذاشته با کمال بی ادبی نماز را سبک می شماریم این رسم مردانگی نیست.(20) لازم است، انسان برای تقرّب به خدا به نماز خویش اهتمام ورزد؛ اهتمام به نماز اقتضا می‌کند، انتظار وقت نماز را داشته باشد مانند کسی است که با یک شخصیت مهم وعده ملاقات گذاشته و به خاطر وفا به این وعده، لحظه شماری می‌کند. هیچ قول و قرار دیگری را که با این وعده منافات دارد، نمی‌پذیرد، حتی اگر قرار قبلی با دیگران گذاشته است با عذر خواهی آن را لغو می‌کند. برای این ملاقات، خود را آماده می‌سازد بنابراین باید چنین حالتی در نمازگزار باشد که با نزدیک شدن وقت نماز در چهره و رفتار او این انتظار مشاهده شود. اهتمام به نماز اقتضا می‌کند، انسان نماز را به طور صحیح و کامل بیاموزد و به فراگیری مسایل نماز اهتمام داشته باشد و هرگز نماز را از اوّل وقت تأخیر نیندازد، مگر در شرایط اضطراری که طبعاً عذر تأخیر پذیرفته است. اهتمام به نماز با توجه قلبی درحال نماز وخشوع در حال عبادت است. چنانکه قرآن کریم، در وصف مؤمنان رستگار می‌فرماید:الَّذینَ هُمْ فی صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ آنان (کسانی هستند که) در نمازشان خشوع می‌ورزند. نماز گزار باید کاری کند که درحال نماز فکر و ذهن او متوجه عبادت و معبود باشد. بدین منظور درجایی نماز بخواند که مایه پریشانی حواس نشود. درحال نماز با حالت آرام و بدون حرکت زاید بدن باشد، درحال قیام به محل سجده نگاه کند. درحال رکوع به پهلوی پای راست بنگرد، از نماز خواندن درجایی که در برابر آب، درب گشاده، نقاشی، خطاطی، گل و گیاه و چیزهایی است که موجب پریشانی حواس می‌شود، خودداری ورزد. (21)
داستان :
آقای بهجت از مرحوم آقای قاضی ره نقل می‌کردند که ایشان می‌فرمود: اگرکسی که نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند! ویا فرمود: به صورت من تُف بیندازد. اوّل وقت، سر عظیمی است،در سوره بقره آیه 238 هم سفارش شده است حافِظوا عَلَی الصَّلَوات . این که انسان اهتمام داشته باشد و مقیّد باشد که نماز را اوّل وقت بخواند، فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، ولو حضور قلب هم نباشد.(22)بنابراین برای مقابله با سبک شمردن نماز باید به آداب و شرایط استحبابی آن و دوری از مکروهات آن مخصوصاً مقید به اول وقت بودن، اهتمام ورزید.

آثار سبک شمردن نماز :

عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ عَلَی بَعْلِهَا وَ عَلَی أَبْنَائِهَا الْأَوْصِیَاءِ أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ به خمسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً : سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ الدُّنْیَا، وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ، وَ ثَلَاثٌ فِی قَبْرِهِ، وَ ثَلَاثٌ فِی الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ، فَأَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا، فَالْأُولَی یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ، وَ یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ، وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ، وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ، وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَی السَّمَاءِ، وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ، وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ، فَأَوَّلُهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا، وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً، وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یُرَوِّ عَطَشَهُ، وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ، فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ، وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ، وَ الثَّالِثَةُ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ، وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ، فَأَوَّلُهُنَّ أَنْ یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَی وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ، وَ الثَّانِیَةُ یُحَاسَبُ حِساباً شَدِیداً، وَ الثَّالِثَةُ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیم (23) در روایت آمده که سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پیامبران- که درودهای خداوند بر او و پدر و شوی و پسران اوصیاء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله پرسید: ای پدر جان! سزای مردان و زنانی که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ فرمود: ای فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار می‌نماید: شش چیز در سرای دنیا، و سه چیز هنگام مرگ، و سه چیز در قبرش، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر
مصیبتهایی که در دار دنیا بدان مبتلا می‌گردد عبارتند از:
1.خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمی‌دارد. برکت عمر یعنی این که انسان‌هایی هستند خیلی پولدار و سن و عمر هم دارند ولی برکت ندارند، اما افرادی در عمر کم و باپول کمی، کارهای زیادی را انجام می‌دهند. اگر کسی نماز را سبک بشمارد خدا برکت را از عمر او برمی دارد و عمرش بدون هیچ حاصلی می‌گذرد. طول عمر دارد ولی عرض عمر ندارد.

داستان :

قبرستانی بود که برای هر کس به تناسب ارزش وجودی‌اش در دنیا تاریخ قبر می‌زدند. 2 سال، 4 سال، 7 سال و... کسی این را دید و پرسید مگر در این جا همه بچه می‌میرند؟ گفتند: خیر همه بزرگ سال هستند ولی در این شهر رسم است که پس از مرگ محاسبه می‌کنند فرد چند دقیقه و چند سال از عمرش مفید بوده است و به درد خورده است. ولذا افرادی 100 سال عمر می‌کنند و 2 سال آن مفید بوده، چون یا خوابیده و وقتی هم بیدار بوده، دنبال لهو و لعب و عیاشی و اعمال حیوانی بوده است. (24)
2- خداوند، خیر و برکت را از روزی‌اش برمی‌دارد.
3- خداوند-عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو می‌فرماید.
4- در برابر اعمالی که انجام داده پاداش داده نمی‌شود.
5- دعای او به سوی آسمان بالا نمی‌رود و مستجاب نمی‌گردد.
6- هیچ بهره‌ای در دعای بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعای آنان نخواهد بود.
و مصائبی که هنگام مرگ به او می‌رسد بدین ترتیب است:
1- با حالت خواری و زبونی جان می‌دهد.
2- گرسنه می‌میرد.
3- تشنه جان می‌سپارد، به گونه‌ای که اگر آب تمام رودخانه‌های دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگی‌اش برطرف نخواهد شد.
و مصیبتهایی که در قبرش بدان گرفتار می‌گردد بدین قرار می‌باشد:
1- خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.
2- خداوند گور را بر او تنگ می‌گرداند.
3- قبرش تاریک می‌شود.
و مصائبی که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا می‌شود، عبارت است از:
1- خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا در حالی که مردم به او می‌نگرند، او را به رو بر زمین بکشد.
2- سخت از او حساب می‌کشند.
3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدی‌ها پاکیزه‌اش نمی‌گرداند، و برای او عذاب دردناکی خواهد بود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده‌اند: حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَکَارِهِ وَ حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَات رسیدن به بهشت با سختی‌ها آمیخته است و رسیدن به آتش با شهوات(25) بهشتی که با سختیها به دست می‌آید باید بر سختی‌ها صبر پیشه کرد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صبر را بر سه قسم تقسیم می‌فرمایند:
1.صبر بر مصیبت
2.صبر بر طاعت
3.صبر از گناه کردن
هر که در مصیبت صبر کند تا آن را به تسلی خوبی جواب گوید، خدا برایش سیصد درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر به مانند میان آسمان است تا زمین و هر که بر طاعت صبر کند خدا برایش ششصد درجه نویسد که میان درجه‌ای تا درجه دیگر از عمق زمین است تا عرش و هر که بر معصیت صبر کند، خدا برایش نهصد درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر از عمق زمین تا پایان عرش باشد. (26)

میدانیم که خداوند فریضه نماز را یکی از موارد وجوب طاعت قرار داده است البته نمازی که مورد رضایت حق تعالی باشد که این در گرو ضایع نشدن آن فریضه واجب است .
سوال
کدام عمل بدتر است، زناکار یا سبک شمردن نماز؟ چرا زنا کار کافر نیست اما کسی که نماز نمی‌گذارد کافر می‌باشد؟ از حضرت صادق علیه السّلام سؤال شد که چرا زناکار کافر نیست ولی کسی که نماز نمی‌گذارد کافر می‌باشد، امام علیه السّلام فرمود: چون زناکار برای شهوت این کار را می‌کند ولی آن کس که نماز را ترک می‌کند برای این است که به آن اهمیت نمی‌دهد. زناکار برای لذت دنبال زنی را می‌گیرد و از او کامجوئی می‌کند، ولی آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمی‌دهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بی‌اهمیت شمردن آن می‌باشد و هر گاه کسی نظرش استخفاف باشد کافر می‌گردد. (27)
هلاکت افراد سبک شمار در نماز :
خداوند برای افرادی که نماز را سبک میشمارند کلمه ویل را به کار برده است .ویل را برای کسی که در مهلکه (هلاکت) واقع شود آنرا بکار می‌برد و آن در اصل عذاب و هلاک است و حکایت از بدبختی و عذاب دارد و به کسی که در خطری بیفتد که سزاوار آن باشد گفته می‌شود. خداوند در سوره ماعون آیه 4 و 5 می‌فرماید: فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّین * الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُون، پس وای به حال نمازگزاران* امام صادق علیه السلام در ذیل این آیه فرموده: الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ و هم الّذین یؤخّرون الصّلاة عن أوقاتها (28) آنان که از نمازشان غافل و به آن بی‌اعتنایند کسانی هستند نماز را از وقتش به تاخیر می‌اندازند. و منظور تاخیر نماز از اول وقت و بدون عذر است(29) حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: هیچ عمل و طاعتی نزد خدای با عزت و جلال از نماز محبوب‌تر نیست، پس هیچ چیز از امور دنیا از بجا آوردن نماز در وقت‌هایش شما را مشغول نگرداند، زیرا خداوند با عزت و جلال جماعت و گروهی را مذمت کرده و فرموده: الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (کسانی که از نمازشان غفلت می‌ورزند یعنی وقتهای آن را سبک میشمارند) (30)

نتیجه گیری

بنابر آیه 238 سوره بقرة که خداوند می‌فرماید حافِظُوا عَلَی الصَّلَوات برای رسیدن به درجه علیین باید از نماز محافظت کرد اینگونه که با کمال آمادگی منتظر وقت نماز باشد، و نماز را در اوّل وقت آن به جا آورد، و در نماز توجه قلبی و خشوع داشته باشد، فکر و ذهن او متوجه عبادت باشد و از سبک شمردن نماز بپرهیزد. بدین معنی که نماز را جز درموارد اضطراری، از اول وقت آن تأخیر نیندازد، نماز را به جماعت و درمسجد بخواند، بدون مقدمه وارد نماز نشود و بدون تعقیبات از آن خارج نگردد تا دچار نفرین نماز نشود که این بدترین هلاکت می‌باشد

پي‌نوشت‌ها:


1.( الهامی‌نیا- طاهرزاده، اخلاق عبادی 1/ 105)
2. (نجفی خمینی تفسیر آسان، ج11، ص: 195)
3. (قرائتی، تفسیر نور، 7/288)
4. (موسوی همدانی، ترجمه المیزان، 14/104)
5. .(مجلسی بحار الانوار 11/ 72)
6. (مجلسی، بحارالانوار،84 / 264)
7. (مجلسی، بحارالانوار 84/ 242)
8. (مجلسی، بحارالانوار، 84/ 284)
9. (مجلسی، بحار الأنوار ،80 / 24)
10. (مستدرک وسائل الشیعه، 1/ 173)
11. ( کلینی، الکافی 3 /269)
12. (فتال نیشابوری، روضة الواعظین / ترجمه مهدوی دامغانی ، 511 )
13. . ( مطهری، مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری 23/510 )
14. ( باقری بید هندی، گنج حکمت یا احادیث منظوم، 339 )
15. (بروجردی، تفسیر جامع، 6/343)
16. (حجرات/ 11)
17. (آل‌عمران/ 181)
18. (بقره/ 245)
19. (إبراهیم/ 8)
20.(قرائتی، برنامه درسهایی از قرآن سال 74، 1)
21. (یوسفیان- الهامی‌نیا، اخلاق اسلامی 1/ 53 )
22. !(میدلاین، هدایت در حکایت، داستان اخلاقی، 2904)
23. (سید ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، 22 )
24. (قرائتی، برنامه درسهایی از قرآن سال63 ،14)
25. (فتال نیشابوری ،روضة الواعظین ،664 )
26. (کمره‌ای ، اصول کافی، ترجمه کمره‌ای، 4/ 281)
27. (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفاری، 1/ 307 )
28. (قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، 14/ 455 )
29. ( قمی، تفسیر قمی، 2/ 444)
30. (آشتیانی، طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز، 2 /452 )

منابع
1.قرآن کریم
2.آشتیانی میرزا احمد- شاگردان ، طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز ، سوم ، تهران ، کتابخانه صدوق ،1362 ش
3.باقری بیدهندی، گنج حکمت یا احادیث منظوم، بی چا، بی جا، کتاب فروشی و نشر روح ، بی تا
4.بروجردی سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، ششم، تهران، انتشارات صدر، 1366 ش
5.سید ابن طاوس، فلاح السائل و نجاح المسائل، اول، قم، بوستان کتاب، 1406 ق
6.شیخ کلینی، الکافی، دوم، تهران، اسلامیه، 1362 ش
7.غفاری علی اکبر، من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، اول، تهران، نشر صدوق، 1367 ش
8.فتال نیشابوری محمد بن احمد، روضة الواعظین ، مهدوی دامغانی محمود، اول ، تهران، نشر نی، 1366 ش
9.قرائتی، برنامه درسهایی از قرآن سال 74، بی‌چا، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
10.قمی علی بن ابراهیم ، تفسیر قمی ، چهارم ، قم ، دار الکتاب ، 1367 ش
11.قمی مشهدی محمد بن محمدرضا ، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، بی چا، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی ، 1368 ش
12.کمره‌ای محمد باقر، اصول کافی، ترجمه کمره‌ای، سوم، قم، انتشارات اسوه، 1375 ش
13.مجلسی محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، جمعی از محققان، بی چا، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، 1403 ق
14.مطهری، مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، بی‌چا، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
15.موسوی همدانی سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش
16.میدلاین، هدایت در حکایت
17.نجفی خمینی محمد جواد ، تفسیر آسان ، اول ، تهران ، انتشارات اسلامیه ، 1398 ق
18.نوری حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل البیتعلیهم السلام، اول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1408 ق
19.الهامی‌نیا- طاهرزاده ، اخلاق عبادی، بی‌چا، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
20.یوسفیان- الهامی‌نیا، اخلاق اسلامی، بی‌چا، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا
پاسخ
تشکر شده توسط:


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان