بهرام ( فرهاد اصلانی ) و شیرین ( مریلا زارعی ) زن و شوهری هستند که در زندگی مشترکشان به بن بست خورده اند.

در این میان بهرام با زنی دیگر وارد رابطه شده و …

کارگردان

پوران درخشنده : متولد ۷ فروردین ۱۳۳۰در کرمانشاه می باشد. درخشنده در سال ۱۳۵۴ در سازمان صدا و سیما مشغول به کار شد و سالها در این سازمان فعالیت کرد. وی در این مدت آثار مستند زیادی را تهیه و تولید کرد اما اولین ساخته بلند سینمایی اش به نام « رابطه » را در سال ۱۳۶۴ روانه سینما کرد و نام خود را به عنوان اولین فیلمساز زن ایرانِ پس از انقلاب مطرح کرد. فیلم بعدی او باعث شهرت و اعتبار وی شد. « پرنده کوچک خوشبختی » فیلمی درباره معضلات فرد معلولی بود که با یادآوری خاطرات گذشته دچار تشنج می شد. درخشنده در سالهای بعد، آثار اجتماعی دیگری نظیر « شمعی در باد » ، « بچه‌های ابدی » ، « رویای خیس » را روانه سینما کند کهبازخورد نسبتاً قابل قبولی در جامعه هنری کشور داشت و اما پرمخاطب ترین اثرش تا به امروز فیلم « هیس! دخترها فریاد نمی زنند » بود که توانست مورد اقبال عمومی قرار بگیرد.

درباره فیلم « زیر سقف دودی » :

آخرین فیلم پوران درخشنده به نام « هیس! دخترها فریاد نمی زنند » یکی از آثار محبوب سالهای اخیر سینمای ایران می باشد که توانست مخاطبین زیادی را پای اثر بنشاند و بار دیگر نام پوران درخشنده را به عنوان کارگردان اجتماعی آثار اجتماعی بر سر زبانها بیندازد. حالا او پس از ۴ سال با « زیر سقف دودی » به سینما آمده و اینبار به روابط از هم پاشیده یک خانواده می پردازد.

« زیر سقف دودی » با رابطه بهرام و شیرین آغاز می شود که به بن بست رسیده اند و حالا بهرام با زن دیگری وارد رابطه شده و پسرشان هم به دختری آشنا شده که قصد ازدواج با او را دارد و در این بین شیرین هم درگیر رابطه از هم پاشیده اش با بهرام است. کلیات اثر جدید درخشنده درباره این داستان ها و انسانهایی است که در این شرایط حضور دارند و قرار است جزئیاتی را در روابطشان مطرح نمایند که جذابیت اصلی فیلمنامه را شکل می دهد، اما مخاطب هرچقدر که منتظر می ماند، کمترین نتیجه را می گیرد.

فیلمنامه « زیر سقف دودی » سرشار از ضعف های عجیب و ساختاری است که در وهله اول، ضعف شخصیت پردازی است که بیش از هر ضعف دیگری به چشم می آید. متاسفانه در اثر جدید پوران درخشنده شخصیت های داستان تک بُعدی هستند و بطور کامل یک تیپ را تشکیل می دهند. بهرام مردی همواره خشن و بی اعصاب است که به نظر می رسد هرگز توان انجام گفتگو را ندارد و عصبانیت او از ابتدا تا انتهای فیلم همراه اوست و انعطاف پذیری از او رخ بسته! شیرین نیز وضعیت بهتری از او ندارد و زنی منفعل هست که تنها در تصویر حضور دارد تا دیگران به کنار او بیایند و نصیحت های اجتماعی را نثارش نمایند.

فارغ از شخصیت پردازی ضعیف فیلم، باید به فیلمنامه عجیب و غریب درخشنده هم اشاره کرد که بطور کل قابلیت سینمایی شدن را نداشته و مشخص نیست که به چه دلیل چنین فیلمنامه ای به عنوان یک اثر سینمایی مطرح شده است. در تمام دقایق اثر، فیلمساز بجای مطرح کردن سوژه و پرداخت آن در مقوله سینما، به بازگو کردن مطالب اجتماعی که احتمالاً درخشنده در سالهای اخیر مطالعه کرده می پردازد و آن را به همان سر و شکل ژورنالیستی به مخاطب ارائه می کند! جالب آنکه فیلم هرگز به شخصیت های داستانش نزدیک نمی شود و ابعاد دیگری از وجود آنها را برای مخاطب عیان نمی سازد و تنها به بازگو نمودن مطالعات کارگردان از زبان شخصیت های فیلم بسنده می کند.

فیلمبرداری اثر نیز محلی از یک اثر سینمایی ندارد و اغلب به دلیل ضعف دکوپاژ یا اغلب فقدان دکوپاژ ، از نماهای کلوز استفاده کرده و در حالت مدیوم نیز از دوربینی ثابت بر روی سه پایه استفاده کرده که سینمایی بودن اثر را با چالش مواجه کرده است. این سبک و سیاق از فیلمبرداری به انضمام دیالوگ هایی که هرگز حال و هوایی سینمایی نمی یابند و اغلب به موعظه اجتماعی گذشته اند، باعث شده تا تجربه تماشای « زیر سقف دودی » کسل کننده باشد.

فیلم به جهت شخصیت پردازی ضعیف و البته محدود بودن

موقعیت ها، نتوانسته از بازیگران خود بازیهای ماندگاری

بگیرد. فرهاد اصلانی در نقش بهرام ایفاگر یک تیم تمام

عیار است که به یکباره با یک چرخش تمام عیار تحولی

درونی در او عیان می گردد! از مریلا زارعی نیز اثری بیشتر

از کلوزآپ های طولانی یافت نمی شود. بهنوش طباطبایی

و دیگر بازیگران فیلم توفیقی در ایفای نقشهایشان نداشته اند.

به درستی مشخص نیست که چطور اثری در حد و اندازه

های « زیر سقف دودی » سر از سالن های سینما درآورده

و به اکران عمومی رسیده. اثری که نه در فیلمنامه غنی

است و نه حتی در موارد فنی نیز احترامی را کسب می

کند. جدیدترین اثر پوران درخشنده چیزی جز نصیحت ها و

بازگویی مطالعات اجتماعی فیلمسازش نیست که بجای

آنکه در قالب یک کتاب یا مقاله منتشر شود، به همان

فرمت مشخص به اشتباه به سالن سینما آمده و مخاطب

هم محکوم به تماشای این داستان ژورنالیستی با زبان

ژورنالیستی بر پرده سینماست.