نقد فیلم Wonder Park (پارک شگفتی)
مفاهیم و موضوعاتی که در لایههای زیرین فیلم «پارک شگفتی» به آنها اشاره میشوند بسیار پیچیدهتر
از سطح پرداختی اند که در این فیلم نصیبشان میشود. اگرچه با توجه به عناصر داستانیای که یادآور آسانی «جادوگر شهر اُز»(The Wizard of Oz) و «هیولایی فرا میخواند»(A Monster Calls)، این اثر سعی دارد تا از پیرنگهای داستانی سنتی(و سادهتر) اجتناب کند و در عوض قدرت خلاقیت و تصورات را به تصویر بکشد، قدرتی که در نظر فیلم به کمک آن میتوان بر غم و غصه و دیگر بخشهای «تاریک» شخصی غلبه کرد. شخصیت منفی این اثر وجودی است؛ سایههایی که در تاریکی درون ما میخزند و گاها با ورود غم و تراژدی تهدید به اشاعه پیدا کردن میکنند. به خاطر اینکه مخاطب هدف کودکان هستند، برخورد فیلم با این مسائل بسیار اخته است و روایت آنها را در قالب ماسکی که قالبا با مسائل کارتونی تغییر میکند نشان داده است. برخلاف بهترین آثار «پیکسار»( مشخصا «برعکس»(Inside Out) بلافاصله به ذهنها خطور میکند) که راهی هم برای راضی کردن کودکان و هم راضی کردن بزرگسالان پیدا میکنند، «پارک شگفتی» چندان جاهطلبیای در این مورد ندارد. بینندگان بزرگسالتر احتمالا نیت و قصد ساخت این فیلم را بیشتر از داستان و شخصیتهایش ستایش خواهند کرد. از سوی دیگر اما کودکان از سکانسهای اکشنِ جنون آمیز اثر، قهرمان باجرئت و شجاع، حیوانات سخنگوی بامزه و تصاویر جذاب و رنگارنگ لذت خواهند برد.
داستان فیلم اینگونه است که «جون»(با صداگذاری بریانا دنسکی) دختر نوجوانی است که تصورات بسیار زنده و واضحی دارد. هر شب به هنگام خواب، او و مادرش(با صداگذاری جنیفر گارنر) کنار یکدیگر قرار میگیرند و چیزهای جدیدی را به «پارک شگفتی» اضافه میکنند، پارک تفریحی جادوییای که خودشان خلق کرده اند. «پارک شگفتی» جای بسیار شگفتانگیزی است که شامل ترن هواییهای بسیار بزرگ و سواریهای ضدجاذبه و حیوانات سخنگوی مختلفی میشود. این حیوانات سخنگو شامل «پینات» میمون(با صداگذاری نوبرتو لیئو بوتز)، «بومر» خرس خوشآمدگو(کن هادسون کمپل)، «گرتا»ی گراز وحشی(میلا کونیس) و «استیو» جوجهتیغی(جان اولیور) میشود. «جون» چنان با تصورات خود از این پارک خو گرفته است که دوست دارد به آنها واقعیت ببخشد- تلاشی که در نهایت باعث ایجاد غوغا و تنشی بین همسایگان در محله میشود چرا که این سواریهای دستساز ناامن و غیرقابل اتکا از آب در میآیند.
دوران بچگی بسیار امن سپریشدهی «جون» با خبر اینکه مادرش باید به خاطر حملهی یک بیماری بسیار خطرناک و برای درمان به یک بیمارستان بسیار دور برود خراب میشود. «جون» تک و تنها با پدرش( متیو برودریک) باقی میماند، پدری که نگران میشود وقتی که «جون» از دنیای خیالی خود فاصله میگیرد و دیگر با دوستانش بازی نمیکند. در روزی از دوزها در راه رسیدن به یک اردوی تابستانی، «جون» از دیگر افراد حاضر در کمپ جدا و شده و سر از جنگلی در همان نزدیکیها در میآورد. در میان آن همه پوشش گیاهی و گل و علف، او چیز بسیار شگفتانگیزی را کشف میکند؛ یک «پارک شگفتی» در دنیای واقعی که متاسفانه نادیده گرفته شده اما با پارک تخیلات او برابری دارد، حتی در مسئلهی حیوانات سخنگو. اگرچه، یک نوع تاریکی به این «پارک شگفتی» آمده است و حالا همه چیز به «جون» به عنوان خالق این پارک بستگی دارد تا راهی برای تعمیر آسیب وارده پیدا کند و این ابرهای طوفانی را دور کند که موجودیت این پارک را تهدید میکنند.
وقتی که شما به کیفیت انیمیشن و حتی سطح صداگذاری آن فکر کنید، کاملاً متوجه میشوید که «پارک شگفتی» در سطح آثار ساخت «دیزنی» نیست. با این وجود و با در نظر گرفتن بودجهی متوسط ساخت این انیمیشن میتوان گفت که با فیلم خوبی طرف هستیم. رنگبندی اثر واضح و روشن است اگرچه که طراحی شخصیتهای اثر چندان الهامبخشگونه نیستند( چشمهای «جون» گویی که از مانگاهای ژاپنی قرض گرفته شده اند چرا که بزرگ و گرد اند). طراحی بصری پارک بسیار جذاب و چشمنواز است. صداگذاری اثر اگرچه خوب است اما خب در سطح آثار درجهی یک بازار نیست و یادآور زمانی است که «دیزنی» چگونه فیلمهای میازاکی را دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ دوبله میکرد.
به دلیل عدم وجود یک شخصیت منفی سنتی در این اثر، «پارک شگفتی» کار سختی دارد تا بتواند بینندگان جوانتر را سرگرم کند. سازندان اثر(فیلم چهار کارگردان دارد؛ «دیوید فیس»، «کلر کیلنر» و «رابرت ایسکو» پس از اخراج «دیلن براون» سکان هدایت این فیلم را بر عهده گرفتند) این مشکل را با فرستادن شخصیتها به یک سری سواریهای ترسناک و خلق ارتش زامبیهایی که شخصیتهای ما را دنبال میکنند تا حدی حل کرده اند. مسئلهی عجیب این است که علیرغم اینکه نیمهی دوم فیلم کاملاً در «پارک شگفتی» میگذرد اما خود پارک هیچوقت کامل شناخته و کشف نمیشود. وقتی که صحبت از تحریک حس نوستالژی میشود، آثاری مثل «پارک/دنیای ژوراسیک» عملکرد بهتری داشتند.
«پارک شگفتی» همان اثری است که چندان با محیط اطراف خود همخوانی ندارد. این فیلم با آثار جریان اصلی ژانر کودک تفاوت زیادی دارد و این خود لزوماً چیز بدی نیست اما تصمیمهایی که برای ریسک نکردن گرفته شده اند باعث شده تا فیلم مقداری افت بکند. فیلم به خوبی توانایی سرگرم کردن کودکان برای ۸۵ دقیقه را دارد و میتوان نقش پیشغذا را برای آثار باکیفیت تر دیزنی در ماههای پیش رو داشته باشد.
۲۰۱۹ |
انیمیشن, کمدی, ماجراجویی
| ۸۵ دقیقه |
درجه نمایشی PG
نویسنده: :
Josh Appelbaum
André Nemec
بازیگران:
Sofia Mali
Jennifer Garner
Ken Hudson Campbell
خلاصه داستان :
نوجوانی خلاق یک پارک سرگرمی فوقالعاده پر از
سواریهای شگفتانگیز و حیوانات سخنگوی جالب
به نام پارک عجایب را پیدا میکند که در جنگل
متروکه شده است. اما خیلی زود او در مییابد
که پارک در واقع از تخیلات خودش سرچشمه
گرفته و وی تنها کسی است که میتواند این
مکان جادویی را نجات دهد و با کمک حیوانات
به عجایب آن جان دوباره ببخشد و…