نقد و بررسی فیلم Unfriended (غیردوستانه)

نقد و بررسی فیلم Unfriended (غیردوستانه)Reviewed by محمدرضا on Aug 14Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Unfriended (غیردوستانه)نقد و بررسی فیلم Unfriended (غیردوستانه) به‌ندرت پیش می‌آید که فیلم‌های ترسناک متوسط داستان پیچیدهای داشته باشند. اما غیردوستانه/ Unfriended

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Unfriended (غیردوستانه)

به‌ندرت پیش می‌آید که فیلم‌های ترسناک متوسط داستان پیچیدهای داشته باشند. اما غیردوستانه/ Unfriended

توانسته یک داستان ساده را به یک کار خوب تبدیل کند. با توجه به این‌که بینندگان فیلم‌های ترسناک اغلب به‌دنبال غافلگیر شدن هستند، داستان اهمیت چندانی برایشان ندارد، اما، در کمال تعجب، غیردوستانه کاری را می‌کند که، بیشتر، فیلم‌های اروپایی انجام می‌دهند: این فیلم یک دسته شخصیت را کنار هم جمع کرده و از آن‌ها به‌ندرت چیزی غیر از صحبت کردن میخواهد. البته، در عصر الکترونیک چیزهای بیش‌تری در چنین فیلمهایی وجود دارند. گفتگوها در قالب ویدئوچت انجام می‌شوند (هیچ‌یک از شخصیت‌ها به‌صورت فیزیکی هم‌زمان در یک مکان واحد نیستند.) و همه‌ی شخصیت‌ها چند کار را با هم انجام می‌دهند: پنجرههای چت نوشتاری در کنار صفحه‌ی اسکایپ باز هستند، یوتیوب همه‌جا هست، در پیش‌زمینه موزیک پخش می‌شود. غیردوستانه، اگر هیچ کاری نکرده باشد، لااقل توانسته تصویری فوق‌العاده از جنونی که تعامل آنلاین نوجوانان را در بر گرفته ارائه دهد. این معادل جدید «چِت کردن» است. این امر فرق زیادی با رفتن به گشت‌وگذار ندارد، جز این‌که همه در خانه‌شان نشسته‌اند و به این ترتیب، بدون این‌که رفتارشان توهین به دیگران تلقی شود، کارهای دیگر خود را نیز انجام می‌دهند.

بدون المان ترس، این فیلم می‌توانست صرفاً یک بررسی انسان‌شناسانه در باب نحوه‌ی گذراندن اوقات فراغت دانش‌آموزان دبیرستانی باشد، اما در این دستگاهها یک روح وجود دارد. روح لورا بارنز (هیتر سوسامان)، دانش‌آموزی که بعد از آزار و تحقیر خودکشی کرد، در سالگرد مرگش، برای انتقام از افرادی که به‌نظر او مسبب این مرگ بوده‌اند از قبر برمی‌گردد. از خوش‌شانسی او، هر شش نفر، بلر (شلی هنینگ)، میچ (موسی جیکوب استوم)، آدام (ویل پلتز)، جس (رنی اولستید)، کن (جیکوب ویسوکی) و وَل (کورتنی هالورسون)، به‌صورت آنلاین با هم در ارتباطند؛ بنابراین، شروع می‌کند به آزار و اذیت آن‌ها از طریق اینترنت: به چتشان حمله می‌کند، کامپیوترشان را آلوده می‌کند و بدنشان را از آن خود می‌سازد. غیردوستانه به نسخهای از فرمول مقصد نهایی تبدیل می‌شود که شخصیت‌هایش یکی‌یکی به فجیع‌ترین وجهی از بین می‌روند. فقط کیفیت پایین فیلم‌های ویدئویی ما را از مقدار زیادی تصاویر خون و خون‌ریزی باکیفیت در امان می‌دارد.

مؤلفه‌ی غافلگیری فیلم که پیش‌تر درباره‌اش صحبت کردیم این است که کل فیلم، که به‌صورت «زمان واقعی» یا «بی‌درنگ» (real time) تعریف می‌شود، و هر بار تصویری از روی لپ‌تاپ یکی از شخصیت‌ها به بیننده ارائه می‌شود. چهره‌ی شخصیت‌ها را تنها وقتی که ویدئوچت می‌کنند می‌بینیم. همین‌طور می‌توانیم جملاتی را که تایپ می‌کنند ببینیم و ویدئوهایی را که در یوتیوب تماشا می‌کنند (از جمله ویدئوی خودکشی لورا) ببینیم. کارگردان، لئو گابریادزه، مراقب است که هیچ‌چیزی این جو سایبری شکننده را از بین نبرد، چون می‌داند که تعلیق منحنی‌ناباوری(disbelief curve) موجود در فیلم ممکن است از بین برود. مواردی که در این بستر خوب از کار درمی‌آیند ممکن است، در یک فرمت متعار‌ف‌تر، مصنوعی (و حتی احمقانه) به‌نظر برسند؛ بنابراین، گرچه غیردوستانه بازیگر دارد، اما ستاره‌ی فیلم رویکرد آن است. این رویکرد هم حس بی‌واسطگی (تا حد زیادی به‌دلیل المان «زمان واقعی») و هم حس فاصله داشتن ایجاد می‌کند. این تجربه به‌طرز عجیبی سترون است و ما بیش‌تر کسی هستیم که در حال دزدکی نگاه کردن است تا یک شرکت‌کننده.

از آن‌جا که هیچ تعامل بین‌فردی‌ای میان شخصیت‌ها وجود ندارد، هیچ‌گونه کششی بین آن‌ها دیده نمی‌شود. آن‌ها تقریباً ناشناخته‌اند؛ حتی وقتی که رازهایی از گذشته‌شان فاش می‌شود، هرگز به‌صورت یک شخصیت سه‌بعدی درنمی‌آیند. روح لورا بیش‌تر یک پیرنگ داستانی است تا یک شخصیت منفی مشروع. در واقع، اگر یک گام به عقب برگردیم، می‌توان او را به‌مثابه‌ی یک فرشته‌ی انتقام‌گیر دید تا یک شیطان. او را آن قدر با پیام‌های تنفرانگیز و یک فیلم ویدئویی اذیت کردند تا خودش را کشت. اگر داستان از نظر او بیان می‌شد، می‌توانست قهرمان داستان باشد.

هشتاد دقیقه هم برای چنین فیلمی زیاده از حد است. علی‌رغم این که در فیلم

خبری از لرزش دوربین نیست، بعد از یک ساعت این رویکرد برای بیننده خسته‌

کننده می‌شود و محدودیت‌های پرسپکتیو اول‌شخص، قبل از به‌پایان رسیدن

اکت آخر، رو می‌شوند. در فیلم نوعی تغییرپذیری وجود دارد که نمی‌توان آن

را با سبک (style) پوشاند. هیچ‌‌یک از عوامل فیلم را نمی‌‌توان در نگاه اول

شناخت (این برای بالا بردن میزان راست‌نمایی فیلم خوب است)، گرچه هر

یک از بازیگران کارهای زیادی در مدیوم تلویزیون انجام داده‌اند. برخی، مانند

شلی هنینگ و رنه اولستید، از بقیه متقاعدکنندهتر هستند؛ بقیه، از جمله

ویل پلتز، تأثیرگذاری کم‌تری دارند.

غیردوستانه برای مخاطب خاص ساخته شده است، طرف‌داران فیلم‌های

ترسناک غیرمتعارف. اما وقتی قرار است که فیلم به مخاطب گسترده‌تری

فروخته شود، کارت ویزیت نیمه‌منحصربه‌فرد آن کارکردی منفی پیدا می‌کند.

ناتوانی گابریادزه در ایجاد ترس و حفظ وحشت نیز عامل بازدارنده‌ی دیگری

است. اعتراف می‌کنم که فیلم توانست توجه مرا جلب کند، اما بقیه‌ی بیننده

ها با نارضایتی سالن را ترک کردند، که فکر می‌کنم این واکنش مشترک اکثر

افرادی باشد که مخاطب اصلی این فیلم نیستند.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …