نقد و بررسی فیلم The World’s End (پایان دنیا)

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The World’s End (پایان دنیا)

“The World’s End/پایان دنیا” آخرین فیلم از سری فیلم های “Three Flavours

Cornetto Trilogy/سه گانه سه مزه ای کورنتو” از تیم خلاق ادگار رایت،سایمون

پگ و نیک فراست است.پیدا کردن ارتباط بین این فیلم و دو فیلم قبلی

“Shaun Of The Dead/شان مردگان” و “Hot Fuzz/پلیس پر شور” تا حدودی

دشوار است و هر یک از فیلم های این سه گانه نماینده رنگ و طعم متفاوتی

از بستنی کورنتو (نوعی بستنی قیفی مخروطی دارای طعم های مختلف

) بوده و هر یک در ژانری متفاوت ساخته شده اند.”

Shaun Of The Dead/شان مردگان” به سبک زامبی،”Hot Fuzz/پلیس پر شور” به فیلم های پلیسی و “The World’s End/پایان دنیا” به ژانر بیگانگان مهاجم انسان ربا می پردازد.

قدرت فیلم در چاشنی کمدی آن است و فیلم لحظات بسیار مفرحی را

در خود دارد،اما مشکل این جاست که خط روایی داستان راهش را گم

کرده و از هم می پاشد.(البته بخش آخر فیلم فوق العاده است) در فیلم

شاهد افزایش سکانس های اکشن نسبت به فیلم های قبلی هستیم

.در کل نقاط قوت فیلم بر نقاط ضعف آن می چربند و لحن و حس خوب

دو فیلم قبلی در آن طنین انداز است.فیلم شباهتی کلی به مجموعه

“Doctor Who/دکتر هو” و شباهتی خاص به قسمت “The

Android Invasion/هجوم شبه انسان ها” محصول ۱۹۷۵ از این سریال

دارد.با در نظر گرفتن این که نویسنده و کارگردان فیلم،ادگار رایت و نویسنده

و بازیگر فیلم،سایمون پگ هر دو از طرفداران “Doctor Who/دکتر هو”

هستند می شود گفت این شباهت اتفاقی نیست.

اگر چه عنوان و تبلیغات فیلم طوری است که گویی با فیلم آخرالزمانی

دیگری طرفیم،اما این طور نیست یا لااقل در کل این طور نیست.”The World’s End

/پایان دنیا” نام یک میکده در فیلم است و داستان فیلم حمله پنهانی

به زمین در جهت بهبود و نه نابودی آن است.تریلرها و تبلیغات فیلم

باعث شده فیلم شبیه “This Is The End/این پایان است” از ست روگن به نظر بیاید.(حتی اسم هایشان شبیه به هم است) اما وقتی به تماشای فیلم بنشینید تمام این شباهت ها رنگ می بازند.با این که هر دو کمدی های علمی تخیلی با مقدار زیادی فحش و ناسزا هستند،این دو فیلم زیاد به هم شبیه نیستند.

بعد از مقدمه ای طولانی که در اوایل دهه ۹۰ اتفاق می افتد فیلم به زمان کنونی می آید؛جایی که گری کینگ (سایمون پگ) در تلاش است تا رفقای قدیمی را برای میکده گردی (رفتن به چند میکده و نوشیدن در تمام آن ها) جمع کند،کاری بلند پروازانه که در جوانی اقدام به انجامش کردند.ناکامی آن ها در نوشیدن حدودا نیم لیتر مشروب در هر یک از ۱۲ میکده،گری را تا امروز عذاب داده است.بنابراین او برای راضی کردن رفقای قدیمی به هر کاری از ریشخند گرفته تا ارعاب دست می زند تا آن ها-اندی (نیک فراست)،استیون (پدی کانسیدین)،الیور (مارتین فریمن) و پیتر (ادی مارسن)-را با خود در این سفر خاطره انگیز همراه کند.سم (رزامند پایک) خواهر الیور هم در میان راه به آن ها ملحق می شود،او که قبلا رابطه ای نه چندان جدی با گری داشته،دورادور مورد توجه استیون هم هست.آن ها تا مدتی به انجام ماموریتشان سرگرم هستند تا این که متوجه می شوند بسیاری از مردم شهر (بندر نیوتن) با کپی های رباتیشان جایگزین شده اند.

“The World’s End/پایان دنیا” از همان استعاره های علمی تخیلی ای استفاده می کند که دو فیلم دیگر از این سری هر یک به شیوه خودشان از آن بهره بردند.سایمون پگ و نیک فراست به سان دو فیلم قبلی در مرکز قرار گرفته اند و رابطه دو طرفه و انرژی آن ها به سر پا نگه داشتن فیلم کمک بسیاری می کند.شخصیت نیک فراست ساده و سر راست است و شخصیت سایمون پگ بین رفتار شیدا گونه افراطی و احساسات غافل گیر کننده در نوسان است.بهترین صحنه سایمون پگ جایی است که او تلاش می کند وسط دعوای میکده مشروبش را بنوشد،این صحنه گویی ادای احترامی به باستر کیتون است.(یا احتمالا اشاره ای به قسمت “The Trouble With Tribbles/دردسر تریبل ها” از مجموعه “Star Trek/پیشتازان فضا”)

گذشته از سایمون پگ و نیک فراست،نقش های مکمل خوبی هم در فیلم حاضرند.ادی مارسن بالاخره این فرصت را یافته که نقش کسی را بازی کند که شرور یا عجیب و ترسناک نیست که خود تنوع خوبی برای این بازیگر است تا از کلیشه شدن نجات پیدا کند.مارتین فریمن در نقش مشاور املاک از خود راضی یکی دو لحظه خنده دار خاص خودش را دارد.پدی کانسیدین کمی جدی و سر به زیر ظاهر شده در نتیجه کم فروغ ترین عضو این گروه پنج نفره است.به شخصیت سم در فیلم زیاد توجه نشده و رزامند پایک کار زیادی برای انجام دادن نداشته است،البته “The World’s End/پایان دنیا” از آن فیلم هایی نیست که بتوان انتظار شخصیت مونث چند لایه از آن ها داشت.دیوید بردلی در ۶۰،۷۰ سالگی موفق شده نقش های خوبی را در “Harry Potter/هری پاتر” و “Game Of Thrones/بازی تاج و تخت” بقاپد و در مستند درام “Doctor Who/دکتر هو” که به آغاز “Doctor Who/دکتر هو” می پردازد در نقش ویلیام هارتنل ظاهر خواهد شد.او در “The World’s End/پایان دنیا” نقش پیر احمق و دیوانه ای را بازی می کند که دائما در حال مکیدن یک نی عجیب و غریب است.(که این کار او دلیل هم دارد) پنجمین جیمز باند (پیرس برازنن) هم در فیلم حضوری افتخاری دارد.

نقطه اوج فیلم درهم و برهم است،زیرا ادگار رایت و سایمون پگ هنگام نوشتن فیلم نامه طوری خود را گیر انداخته اند که هیچ راه گریز هوشمندانه و موقری ندارد.مکالمه با صدای بیل نایی جواب نداده است.کمدی ها معمولا در زمینه تقلب در خط روایی زیاد سخت گیر نیستند،شاید دلیلش این باشد که بیننده که به خندیدن مشغول است زیاد به این امر توجه نمی کند،اما برای این فیلم که می خواهد چیزی بیش از یک کار معمولی باشد این امر قابل قبول نیست.حداقل آن چه بعد از اوج داستان اتفاق می افتد آن قدر جسورانه و زیرکانه هست که کمبودهای صحنه های قبلی اش را جبران کند.

“The World’s End/پایان دنیا” فیلمی بسیار مفرح و سرگرم کننده است که در کمال تعجب درون مایه عمیقی هم دارد.شوخی های فیلم،که عمدتا ریشه انگلیسی دارند ممکن است برای برخی بینندگان آمریکایی گیج کننده باشند،اما اگر متوجه آن ها شوید بدون شک خواهید خندید.با این وجود یک حس افسردگی پس زمینه ای در سراسر فیلم وجود دارد که ناشی از درک گری از چیزی است که بروس اسپرینگستین در ترانه “Glory Days/روزهای پر شکوه” خوانده است.این که زندگی در چشم به هم زدنی می گذرد و شکوه جوانی رنگ می بازد.این جا درسی برای یاد گرفتن هست:دیگر نمی توانی به خانه برگردی و نه تنها به این دلیل که تمام پاتوق های قدیمی تو با کپی هایی پر شده اند که خنده ای شق و رق تحویلت می دهند.(اشاره به داستان فیلم و درون مایه آن)

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …