« پانیشر » (The Punisher) یکی از شخصیت های خیالی دنیای مارول است که برخلاف اَبَرقهرمان معمول،

اعتقادی به اصول اخلاقی و دستاورد صلح آمیز ندارد و هر تبهکاری را که در مقابل خودش ببینید، به روش خود نابود می کند.

پس از ساخت نسخه ناامید کننده سینمایی از این شخصیت که در سال ۲۰۰۴ اکران شد و نقدهای منفی فراوانی هم دریافت کرد، کمپانی نت فلیکس با توجه به موفقیت شخصیت های مارول در سالهای اخیر تصمیم گرفت تا دوباره فرانک کسل را مقابل دوربین بفرستد و اینبار در قالب یک سریال تلویزیونی، این داستان را به مخاطبان ارائه دهد.

پانشیر بطور خلاصه درباره شخصیتی به نام فرانک کسل ( جان برنتال ) است. فردی که خانواده اش توسط تبهکاران از بین می رود و او پس از این اتفاق تنها یک هدف را دنبال می کند و آن اینکه از افرادی که باعث رقم خوردن این اتفاق شده اند انتقام بگیرد، آن هم به بدترین شکل ممکن!

این خلاصه داستان بطور ساده چندین اپیزود از سریال « پانیشر » را شامل می شود. داستانی که بهانه ای است برای ورود کسل به معرکه و انتقام گرفتن از تبهکاران به روش های خشونت آمیز خودش. در واقع هر آنچه که تا نیمه های نخست فصل اول سریال « پانیشر » شاهد آن هستیم، اعصاب ناآرام قهرمان داستان و رسیدن به قربانیان و سپس از میان برداشتن آنهاست که در این میان با سکانس های اکشن زیبا و تماشایی، احتمالاً این قابلیت را خواهد داشت که طرفداران سریال های اکشن را راضی نماید. اما نقطه ضعف اینجاست که با گذشت چند اپیزود، کماکان شخصیت پردازی جایی در سریال ندارد.

با اینحال از اپیزود هفتم به بعد، فیلم تصمیم می گیرد کمی بر روی درامِ داستان و پرداخت شخصیت ها متمرکز شود و به تصویری انسانی تر از آنان دست بیابد هرچند که در این راه خیلی هم موفق ظاهر نمی شود. « پانیشر » در نیمه های فصل اول، به شخصیت هایی می رسد که بیشتر از یک قربانی که قرار است توسط قهرمان داستان گوشمالی داده شوند می باشند و همین موضوع باعث می شود تا بخشی از زمان داستان برای پرداخت آنان اختصاص داده شود. اما ضعف اصلی سریال نیز در همین بخش است چراکه ضعف های و حفره های فیلمنامه ( مخصوصاً در مورد هکر! ) به حدی زیاد است که باعث می شود تماشاگر توجهی به جزئیات داستان نداشته باشد و منتظر تماشای اکشن بی حساب و کتاب باقی بماند!

اکشنی که به لطف حضور جان برنتال، باعث شده تا

علاقه مندان به سریال با اشتیاق بیشتری به تماشای

این سریال بنشینند و خیلی توجهی به ضعف های

فیلمنامه و داستان نداشته باشند. برنتال به خوبی

در نقش کسل بی اعصاب و تشنه انتقام، ظاهر شده

و کاریزمای جذاب آن یکی از دلایل جذابیت سریال « پانیشر » می باشد.

باید گفت که در نهایت سریال « پانیشر » قطعاً می

تواند برای کسانی که علاقه فراوانی به آثار اکشن

دارند، سریال مناسبی باشد، به این شرط که سطح

انتظاراتشان از اثر را پائین بیاورند. تماشای فرانک

کسل با آن خشونت بی انتها و انتقامی که از مجرمان

می گیرد، لحظات سرگرم کننده ای را رقم می زند که

باید هنگام تماشای آن، ذهن پرسشگر را خاموش کرد

تا بتوان لذت بیشتری از داستان برد!