پایگاه خبری تحلیلی شرق سایت خبری تحلیلی شرق Related Articles
نقد و بررسی فیلم پیرمرد و اسلحه ( The Old Man & the Gun )
« پیرمرد و اسلحه » تا مدتی پیش از اکران یکی از آثار بی سر و صدای امسال بود که تنها به واسطه بازی تحسین آمیز
رابرت ردفورد در جشنواره های گوناگون مورد تمجید قرار گرفته بود و در بخش
تبلیغات، خیلی فعالیت گسترده ای نداشت تا اینکه رابرت ردفورد طی یک
مصاحبه اعلام کرد که بازی او در این فیلم آخرین حضورش در مقابل دوربین
است و قصد دارد خود را برای همیشه بازنشسته کند. این موضوع سبب
توجهات فراوان به فیلم « پیرمرد و اسلحه » که براساس یک رویداد واقعی
ساخته شده بود ، شد و افراد زیادی کنجکاو شدند تا بدانند آخرین حضور
ردفورد در مقابل دوربین چگونه خواهد بود. اما این بازیگر حدود یک هفته
بعد اعلام کرد که صحبت هایش را بد مطرح کرده و قصد خداحافظی از
بازیگری ندارد و حالا حالاها مهمان سینماست!
فیلم درباره پیرمردی به نام فارست تاکر ( رابرت ردفورد ) است. پیرمردی
که سالهاست با خونسردی تمام به بانک ها دستبرد می زند و گذر ایام
می کند. اما پس از یکی از دستبردهایش، با زنی به نام جیویل (سیسی
اسپیسک ) آشنا می شود. زن مُسنی که از اسب ها نگهداری می کند
و زندگی آرامی را پشت سر می گذارد. فارست رفته رفته به جیویل علاقه
مند می شود و این در حالی است که یک کاراگاه به نام جان هانت ( کیسی
افلک ) به دنبال یافتن سرنخی از فارست است تا او را به دام بیندازد و…
« پیرمرد و اسلحه » را دیوید لاوری کارگردانی کرده که سال گذشته فیلم
خاص و عجیب « یک داستان شبحی » را کارگردانی کرده بود. فیلمی با
فضایی کاملاً متفاوت از ساخته های سینمایی روز که موافقان و مخالفان
زیادی را هم در مقابل یکدیگر قرار دارد. تجربه جدید این کارگردان اما به
اندازه « داستان یک ارواح » غلیظ و خاص نیست و توانسته یک قصه ساده
و منسجم را به بدون لکنت بیان نماید. اما کماکان ویژگی های کارگردانی
دیوید لاوری در اینجا نیز قابل لمس است تا « پیرمرد و اسلحه » تجربه
متفاوتی نسبت به آثار دیگر سال باشد.
لاوری برای ساخت فیلم از دوربین های ۱۶ میلی متری استفاده کرده که
همین موضوع سبب شده تا حال و هوای فیلم شبیه به سالهای دور باشد و این اتفاق یک مزیت نیز محسوب می شود چراکه روایت قصه نیز حال و هوای کلاسیک دارد. « پیرمرد و اسلحه » اگرچه در ظاهر شبیه به داستانهایی است که در آن افراد کهنسال بابت رفتارهای گذشته شان می بایست دچار یاس و تاسف شوند، اما ابداً اینطور نیست و ما در داستان با تولد یک عشق جالب مواجه هستیم که بوی زندگی می دهد و شیرینی لحظات و کلامی که رد و بدل می شود ، ارزشمندترین بخش داستان را تشکیل می دهد.
شخصیت فارست در داستان تعریف جالب و منحصر به فردی دارد. یک خلافکار به شدت خوش اخلاق و جنتلمن که با لبخند و خونسردی و در کمال ادب به دزدی می پردازد بطوریکه افراد مورد دستبرد قرار گرفته را در بُهت و حیرت فرو می روند! یکی از نکات مثبت فیلمنامه در اینجاست که اگرچه شخصیت های داستانش را افراد متفاوتی معرفی می کند اما ابداً سعی نمی کند نسبت به رفتار و اعمالشان پیامی اجتماعی صادر نماید. فارست با اینکه یک مجرم است و انتظار می رود که به سزای اعمالش برسد، اما فیلم کمتر به این بخش توجه نشان می دهد و در عوض اجازه می دهد تا ما بیشتر به ذهن آدمهای داستان نزدیک شویم و جهان شان را بررسی کنیم. جهانی که در ابتدا جالب به نظر می رسد اما هرچه پیش می رویم بر پیچیدگی های آن افزوده می گردد.
فارست و جیویل در کنار یکدیگر خوشحال به نظر می رسند و بهترین لحظات را سپری می کنند. اما فیلم در پس زمینه لبخندشان موضوعاتی را روایت می کند که ریشه در گذشته دارد و کمک شایانی به مخاطب برای درک حال و روز شخصیت های داستان می کند. خودخواهی فارست در طول زندگی اش یک تناقض آشکار با لبخندی دارد که همواره بر لبان اوست. لبخندی که می توان یک پوشش یا فرار از بی مسئولیتی های او در دوران زندگی اش باشد.
ستاره فیلم بدون شک رابرت ردفورد است که حالا در سن ۸۲ سالگی یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری اش را رقم زده است. ردفورد در این سن درخشان تر از هر زمان دیگر است و به نظر می رسد که بازی تماشایی او بتواند یک نامزدی اسکار برایش به همراه داشته باشد. سیسی اسپسیک نیز که در دهه هشتاد یکی از موفق ترین بازیگران سینمای هالیوود به شمار می رفت، بازی بسیار خوبی در مقابل ردفورد ارائه داده است. دیدن یک بازی جذاب دیگر از اسپیسیک تماشاگران قدیمی تر سینما را به یاد دوران اوج حضور این بازیگر در سینما در دهه هشتاد میلادی می اندازد.
« پیرمرد و اسلحه » تجربه خوشایندی است که البته باید برای تماشای آن مانند سن و سال آدمهای فیلم، حوصله کافی داشته باشید! جدیدترین تجربه لاوری شما را به عمق یک زندگی طبیعی می رود و اجازه می دهد به تماشای عشق یک سارق به یک زن در دوران کهنسالی بنشینید! در فیلم جدید لاوری خبری از اتفاقات مهم نیست و حتی موضوع تحت تعقیب بودن فارست توسط هانت در حاشیه باقی می ماند و گسترده نمی شود. هدف در اینجا ایجاد زندگی در دورانی است که آدمها اغلب دچار ناامیدی می شوند.