نقد و بررسی فیلم The Hangover Part III (خماری ۳)

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Hangover Part III (خماری ۳)

بخش سوم فیلم خماری (The Hangover Part III) نمونه ی واضحی ست از زمانی

که پول، خروجی های هالیوود را تعیین می کند. زمانی که پول کاری میکند تا همه

چیز اشتباه پیش برود.وقتی اولین بخش خماری، تحلیل گران را نه فقط با موفقیت

بلکه با محبوبیت عظیمش تحت تاثیر قرار داد,کارگردان تاد فیلیپس (

Todd Philips) فورا به فکر دنباله ی آن افتاد.او کاری را انجام داد که اغلب مردم

در آن موقعیت انجام می دهند:پول را گرفت و تولید نامرغوبی که تا حد زیادی شبیه

نسخه اصلی بود را سر هم کرد. آن فیلم هر چند نو آوری و انرژی قسمت اول

را نداشت,ولی هنوز خنده دار بود و همین مهم ترین خصوصیتی ست که می

توان به یک کمدی نسبت داد. بنابراین بخش دوم خماری هم در گیشه موفق

شد. موفقیت تجاری بخش دوم باعث کاشتن دانه ای شد که اکنون به گیاه

هرز غول پیکری به نام «خماری ۳» تبدیل شده است . تاد فیلیپس بار دیگر

با چک کلان دیگری فریفته شد و تصمیم گرفت این بار “مسیر متفاوتی پیش

بگیرد”.ظاهرا “مسیر متفاوت” یعنی خط زدن بیشتر شوخی ها به سمت

عناصر شاد/هیجانی دست دوم,تنزل دادن فیل (Phil-Bradley Cooper) و

استو (Stu-Ed Helms) به بازیگران نقش مکمل و تبدیل کردن آلن (Alan-Zach Galifianakis

) و آقای چو (Mr.Chow-Ken Jeon) به عنوان بازیگران اصلی و قرار دادن

صحنه های اکشنی که شبیه تکه های دور انداخته شده از ماموریت

غیر ممکن (Mission:Impossible) بود. خماری فیلم سرگرم کننده، خنده

دار و پر انرژی ای بود. خماری ۲ هم با وجود طبیعت تکراری اش,لذت

بردنی بود. اماخماری ۳ یک نوع آزمایش شکنجه اور در آزمایش میزان تحمل بینندگان عامه و معمولی است.

این بار,هیچ کس به یک مهمانی مجردی نمی رود.هیچ کس در یک اتاق عجیب هتل,پر از شواهد یک شب عیاشی بیدار نمی شود.در عوض رخدادی که فیل,استو و آلن را دوباره دور هم جمع می کند یک جلسه ی شفاعت است که توسط برادر زن آلن،داگ (Doug-Justin Bartha) برگزار شده است.این چهار نفر برای یک سفر جاده ای سوار ماشین می شوند ولی پیش از آنکه بتوانند به آریزونا برسند توسط مارشال (Marshal- John Goodman),یک شبه گانگستر که می خواهد از دوستی آن ها با آقای چو برای پیدا کردنش استفاده کند,ربوده می شوند.ظاهرا چو چند میلیون دلار طلا از مارشال دزدیده و او می خواهد پسش بگیرد.او داگ را گروگان می گیرد و تهدید می کند که اگر فیل,استو و آلن خواسته اش را برآورده نکنند,او را بکشد. همه ی این ها چنان با جدیت سفت و سختی بازی می شوند که ما را تشویق می کنند فراموش کنیم این قرار است یک فیلم کمدی باشد.

کن جونگ (Ken Jeong) در نقش های کوچک در خماری و خماری ۲ فوق العاده بود.با گسترش نقشش در خماری ۳ او سریعا این خوشایندی را به افراط می کشد.این بار نه تنها در خط اصلی داستان نقش فرعی ندارد بلکه خود، خط اصلی داستان است. اکثریت خماری ۳ به تعقیب او توسط گروه رفقا می گذرد و وقتی او را میگیرند به دلایل نامعلوم با او متحد می شوند.جونگ در سطحی عمل می کند که خیلی به رنده کردن اعصاب بیننده نزدیک است. رقابت کن جونگ با گالیفیاناکیس که در نقش آلن احمق,که اینبار دیگر در جنبه های دیگر هم دوست داشتنی نیست در راه رفتن روی اعصاب بیننده در حد کشیدن ناخن روی تخته سیاه آزار دهنده است.

برای حدود ۱۰۰ دقیقه,خماری ۳ این پا و آن پا می کند,در حالی که به جای ایجاد خنده بیشتر به پیشروی زیر داستان شبه هیجانی ناقصی توجه می کند که شاید اگر لحنش انقدر جدی و ملال آور نبود، سرگرم کننده تر می شد. در طول فیلم چند دوست قدیمی ظاهر می شوند (هتر گراهام (Heather Graham)) و (مایک اپس (Mike Epps));ولی این نقش آفرینی های کوتاه تنها حس نوستالژی ای را تحریک می کند که به یادمان می آورد چقدر خماری بهتر بود. عناصری مانند مایک تایسون (Mike Tyson) و دیگر نوآوری ها که دو فیلم اول را “کمدی ارزشمندی” می کردند، کاملا مفقود الاثر شده اند.

خماری ۳ نهایتا در طول تیتراژ پایانی به هدف می زند (منظور از این حرف اصلا تعبیری کنایه آمیز نیست بلکه عین واقعیت است).سکانس ۹۰ ثانیه ای درون-تیتراژی ای نیز وجود دارد که از هرچه در نمایش اصلی آمده خنده دار تر است. این  ثانیه ها می تواند یا به عنوان یک صحنه ی خنده دار مجزا دیده شود,یا اگر خماری ۴ ای وجود داشته باشد,به عنوان تبلیغی برای فیلم بعدی. پس از بیش از یک ساعت و نیم موضوعات افسرده کننده و کسل کننده ,این بخش کوتاه یک شلیک آدرنالین کمدی را پیشکش می کند که البته بیش از حد کوتاه و البته دیر است.

نگاه کردن به مجموعه ای که چنان امیدوار کننده شروع شد و به چیزی این چنین ملال آور و بی ربط نزول کرد بسیار ناراحت کننده است. فیلم های شبیه این ممکن است پولساز باشند اما اعتبار کمپانی تجاریشان را از پایین می آورند.برای مثال نگاهی به ماتریکس بیندازیم.هر سه بخش سودآور بودند ولی وجود دوتای آخر,که با نگاهی به قسمت اول آن، اضافه هایی اغراق شده محسوب می شوند,اعتبار اولی را خدشه دار کرد. خماری ۳ گواه آن است که چرا بعضی فیلم ها هیچ گاه نباید ساخته شوند و هنگامی که اینگونه فیلم ها ساخته هم می شوند، چه نتیجه ای می توانند داشته باشند.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …