پایگاه خبری تحلیلی شرق سایت خبری تحلیلی شرق Related Articles
نقد و بررسی فیلم دختری در تار عنکبوت : یک داستان خالکوبی اژدهایی جدید
با توجه به بازی یکدست کلیر فوی در نقش هکر، مسلما این بازیگر اولین و در دسترس ترین گزینه برای حضور در دنباله فیلم
خواهد بود. فوی از بازیگر مرموز و عجیب نقش لیزبث در سری گذشته فیلم « دختری با خالکوبی اژدها » در سال ۲۰۱۱ پرانرژی تر می باشد. فیلم جدید، از یک تریلر عامیانه فراتر می رود و نسبت به سه گانه نسخه سوئدی خود دارای یکپارچگی بیشتر و در یک خط مستقیم قرار می گیرد و این به دلیل تفسیر و روش کار فینچر است که تاثیرش را در اینجا بر جای گذاشته است.
در این زمان، لیزبث در حال فرار است به این جهت که اخیرا کار خود را به درستی انجام نداده و حالا از دو سوی، یکی با مقامات سوئدی و دیگری نماینده NSA به نام اد نیدم (لیکیت استنفیلد) مواجه شده است. ولی مخالف واقعی او خواهرش کامیلا سلندر ( بازیگر « بلید رانر ۲۰۴۹ « ) است. در این وضعیت، گذشته لیزبث همچنان به سراغ او می آید. شخصیتی که در حال حاضر با گذشته و آسیب هایی که تجربه کرده مبارزه می کند؛ مبارزه ای که برای او شخصی تر از هر مسئله دیگر هست.
نکته ای که در « دختری در تار عنکبوت » متفاوت از آثار سینمای دیگر است ( این داستان اقتباس از رمان دیوید لاگرانتز، اولین کتاب در سری بعد از مرگ خالق استیگ لارسن می باشد ) ، این موضوع می باشد که در این فیلم دختر، نیروی محرک داستان است. این موضوع در مورد نقش مامور تحقیق با شهامت مکزیکی، میکائل بلومکویست ( سویر گادهانسن ) نیز صدق می کند. فردی که شخصیت کلیدی برای تماشاگر در سه گانه اصلی این مجموعه به شمار می رود.
در حالی که در اینجا مایکل هنوز بخشی از بازی است، اما مهمترین شخصیت لیزبث است و داستان حول محور او می چرخد. لیزبث همواره شخصیت محرک و جذاب تر بوده و حالا پس از گذشت چهار فیلم، حس خوشایندی است که شخصیت او را محوری تر از همیشه می بینیم. این احتمال وجود دارد که ورود مایکل به « تار عکنبوت » غیرعادی به نظر برسد چراکه اطلاعاتی که او به لیزبث ارائه می دهد، همان مواردی است که لیزبث در نهایت خود با آن دست خواهد یافت. با اینحال من حدس می زنم که حضور نداشتن مایکل در فیلمی با محوریت زن، قرار نیست مانند عدم حضور شخصیت لوئیس لین در فیلم « سوپرمن » برای تماشاگران تعجب برانگز باشد. متاسفانه باید بگویم که در اینجا روابط بین فوی و گادناسون دارای شیمی بسیار کمی می باشد.
لیزبث هرگز شخصیتی نبوده که قصد داشته باشد همدردی مخاطب را برانگیزد. لیزبث در این مرحله خود را در جستجوی کودکی مضطرب می بیند. ماموریتی که انجام آن برای وی آسان نیست به این جهت که در این راه مجبور می شود با کسی ارتباط برقرار کند که می تواند هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی به او آسیب وارد نماید. محافظت از آگوست بالدر ( کریستوفر کانوری ) برای لیزبث با درد و گناه پیوند خورده چراکه احساس می کند او بوده که خواهرش ، کامیلا را زمانی که کودک بوده ترک کرده است. همانگونه که پیش از این در سریال برنده جایزه امی یعنی « تاج » دیده بودیم، کلیر فوی در اینجا نیز موفق می شود تا آنچه که در وجود شخصیت لیزبث می گذرد را تنها با یک نگاه و کمی زبان بدن به تصویر بکشد.
فارغ از رابطه بین لیزبث و آگوست که کلیات فیلم را تشکیل می دهد، باید به شخصیت آگوست نیز اشاره کرد که دارای مشکلی است که در حال ظهور در فیلمهای سینمایی است. بله، آگوست در کتاب اصلی هم شخصیت دانایی بود اما در فیلم « دختری در تار عنکبوت » ، مانند آثاری همچون « شکارچی » و « خیزش مرکوری » ، بیماری اوتیسم یک کودک را قدرت اَبَرقهرمانی معرفی می کند و عامل سقوط فیلمنامه می شود.
ممکن است کامیلا سلندر به به اندازه ای که انتظارش را داشتید در فیلم حضور نداشته باشد، اما سیلویا هوکز نقشش را به خوبی ایفا کرده است. نگاه آتش و یخ شخصیت او به همان اندازه تاریک بودن گاس / پانک لیزبث است. کامیلا زخم های بسیاری از گذشته در وجودش به جای مانده که باعث می شود مانند خواهرش راه و روش انتقام را دنبال کند و تبدیل به جنایتکار بی رحم شود. من امیدوار بودم که فیلم زمان بیشتری را به رابطه میان این دو خواهر اختصاص دهد اما فیلم ترجیح داده سکانس ها پرتعلیق خلق کند.
همانطور که پیش از این در فیلمهای « کلبه وحشت » و « نفس نکش » دیده بودیم، فید آلوارز بار دیگر شخصیت اصلی زن داستانش را داخل یک حلقه قرار می دهد، مانند تیر خوردن، مشت خوردن، خفه شدن ، مصرف مواد مخدر ، تعقیب و گریز، و اتفاقاتی که در طول فیلم شاهد آن هستیم. آلوارز مجموعه ای از سکانس های اکشن را هم خلق کرده است. مانند سکانس تیراندازی در حمام، تعقیب و گریز با موتورسیکلت ، یک موش و گربه بازی در فرودگاه و چند سکانس دیگر.
با این حال بهترین سکانس فیلم خیلی زود اتفاق می افتد. موقعیتی که نسبتا دراماتیک است و جوهره لیزبث را در بر می گیرد؛ این شبیه یک برخورد بی رحمانه وحشیانه از « بتمن » یا « Daredevil » است که در آن او یک مرد متخلف و قدرتمند را به دام می اندازد و به عدالت مجازات می رساند و لیزبث را به یک ابرقهرمان معرفی می کند؛ شبیه موقعیتی که دیالوگ مشهور ” من بتمنم! ” در آن گفته می شود.
« دختری در تار عکنبوت » ماجراجویی لیزبث را در خط مقدم قرار می دهد، در حالی که مایکل بلومکویست روزنامه نگار را به شخصیت حاشیه ای فیلم تبدیل می کند و از کانون توجه خارج کرده، هرچند که شخصیت جالبی هم به داستان اضافه کرده که خواهر لیزبث یعنی کامیلا می باشد. باید در نهایت بگویم که فیلم بیشتر بر روی اکشن و موقعیت های پر تعلیق تمرکز کرده و اجازه نداده که خواهران سلندر زمان زیادی را در فیلم در کنار یکدیگر بگذرانند.
منبع : IGN
دختری در تار عنکبوت :
یک داستان خالکوبی اژدهایی جدید
(The Girl in the Spider’s Web: A New Dragon Tattoo Story)
کارگردان :
Fede Alvarez
نویسنده :
David Lagercrantz ، Stieg Larsson
بازیگران :
Claire Foy…Lisbeth Salander
Sylvia Hoeks…Camilla Salander
Sverrir Gudnason …Mikael Blomkvist
Lakeith Stanfield…Ed Needham
رده سنی :
R ( مناسب برای افراد بالای ۱۷ سال)
ژانر :
جنایی
زمان :
۱۱۷
دقیقه