نقد و بررسی فیلم The Expendables 2 (بی مصرف ها ۲)

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم The Expendables 2 (بی مصرف ها ۲)

«بی مصرفان ۲» توقعات را برآورده نمی کند اما معنای جدیدی

به این توقعات می بخشد. اگر میدانید که از فیلمی مثل بی

مصرفان چه انتظاری داشته باشید، باید بگویم که انتظاراتتان

برآورده می شود. هیچ سورپرایز و پیچشی در کار نیست و این

قسمت در قیاس با بی مصرفان اصلی ادای دینی به سینمای

دهه ۸۰ است و این احتمالاً به این مساله مربوط است که از

بروس ویلیس و آرنولد شوارتزنگر در این فیلم چهره دقیق و

مشخص تری نشان داده می شود. نقش کوتاه آن ها در

قسمت قبلی، این بار به نقش مکمل افزایش پیدا کرده است.

کشت و کشتار در این فیلم آن قدر زیاد است که تصورش هم غیر ممکن است که شاید می توانست با حذف چند صحنه از گرفتن درجه R جلوگیری کند.

در کل، قسمت دوم بی مصرفان از قسمت اول رضایت بخش

تر است. استالونه دیگر پشت دوربین نیست و جای خود را

به سیمون وست داده است و همین باعث شده به صحنه های

اکشن، بهتر و با مهارت بیشتری پرداخته شود( این بار فیلمبرداری

با دوربین روی دست هم نداریم). در این قسمت از شوخی و طنز

بیشتری استفاده شده و تمام دیالوگ های برجسته هم به شوراتزنگر

داده شده است. اکشن فیلم سریع و وحشیانه است و اگر نگوییم

هیجانش از قسمت اول بیشتر است، حداقل زرق و برق بیشتری دارد.

طرح داستان به گونه ای است که این احساس را منتقل می کند که

گویی با یکی از فیلمنامه های شکست خورده جیمز باند در دهه ۸۰

روبرو هستیم که حالا آن را از توی قفسه درآورده اند، خاکش را گرفته

اند و بی مصرفان ۲ را از روی آن ساخته اند. اما بی مصرفان ۲ روی

شخصیت پردازی و خلاقیت در روایت تمرکز نمی کند. فقط به کتک

کاری و تلافی و منفجر کردن می پردازد و به شما احساس حضور

در تئاتری تاریک را می دهد که پر است از وسایل صحنه مربوط به دهه ۸۰٫

هسته اصلی بازیگران را همان اعضای قسمت اول تشکیل می دهند.

رهبر آن ها بارنی راس (با بازی استالونه) است، یک سرباز کهنه کار که در خیلی از عملیات ها شرکت داشته. مرد دست راست او لی کریسمس ( با بازی جیسون استاتهام) است و گانر جنسن (دولف لاندگرن)، هیل سزار (تری کروز) و تول رود ( رندی کوچر) به عنوان نیروی پشتیبان آن ها هستند. میکی رورک اصلا دیده نمی شود و جت لی هم یک حضورکوتاه دارد.

اما نیروی تازه نفس هم در کار هست: لیام همسوورث در نقش بیلی و نان یو در نقش مگی که خون تازه ای را وارد پروژه کرده اند و مگی هم زن قدرتمندی است که به آرامی راه می رود و اسلحه بزرگی را حمل می کند. ون دام نقش بد من داستان را بازی می کند که با زیرکی به او نام ویلین (به معنای شرور) را داده اند که حضور او این تضمین را به ما می دهد که در پایان یک نبرد رودرو با استالونه خواهد داشت. «ویلیس» در نقش آقای چرچ است مردی که بی مصرفان را استخدام می کند و شوارتزنگر نقش ترنچ را دارد کسی که برای دادن قرض هایش با آن ها همکاری می کند. چاک نوریس در نقش جان بوکر، خودش را در فیلم «مردان خوب سیاهپوشند» تکرار می کند.

طرح داستان هم در مورد ویلین است که یک منبع پلوتونیوم در عمق یک معدن پیدا می کند و می خواهد با استفاده از تعدادی کارگر این سلاح پلوتونیومی را از آنجا خارج کند و آن را در بازار سیاه بفروشد. پنج تن از این مواد می تواند مواد منفجره فراوانی را تولید کند. بی مصرفان می خواهند جلوی ویلین را بگیرند. برای بارنی فقط مســأله جلوگیری از ویلین به امنیت ملی مربوط نمی شود بلکه مسأله انتقام گیری شخصی هم هست. کل فیلم اتفاق می افتد تا ما را برای رسیدن به نقطه اوج داستان آماده کند. نه تنها ما نبرد استالونه و ون دام را می بینیم (که این صحنه برای فیلم های ۲۰ سال پیش مناسب تر بود) بلکه شاهد همبستگی ویلیس و شوارتزنگر هستیم که با هم شوخی هایی را هم رد و بدل می کنند و لحظات بی ارزشی را در فیلم رقم می زنند. نبرد پایانی خوب و سرگرم کننده است، اما زمان زیادی صرف می شود تا به آن برسیم و شخصیت پردازی ها هم واقعاً رنج آور است و خدارا شکر که حداقل کوتاه هستند.

نیاز به گفتن یا نوشتن مطالب زیادی در مورد بی مصرفان ۲ نیست. فیلم از آن چیزی که قرار بوده باشد هیچ چیز کم و زیاد ندارد. آن هایی که برای تماشای این فیلم می روند دقیقاً می دانند چه چیزی گیرشان می آید به همین دلیل فکر نمیکنم نا امید از سینما بیرون بیایند. در واقع فکر می کنم که به خاطر شوخی های شوارتزنگر با ویلیس حتی تماشاگران راضی تر از قسمت قبل هم باشند. بی مصرفان ۲ فیلمی است اکشن، مبتدیانه و برای عامه که گریزی هم به دهه ۸۰ می زند و بازیگران خوب زیادی را در اختیار دارد.

About Mrezangi

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …