نقد فیلم Teen Titans Go! To the Movies
در چند سال اخیر به سبب شکستهای گاه و بیگاه فیلمهایی با محوریت ابرقهرمانان DC حداقل نزد منتقدان، متاسفانه
به سختی میتوانیم به فیلمی که حتی قرار است با این شخصیتهای دوستداشتنی شوخی کند، اعتماد داشته باشیم. این موضوع در کنار پر شدن گوشه به گوشهی سینما با فیلمهای ابرقهرمانی مختلفی که هر کدام میخواهند جدی، طنز یا چیزی مابین این دو باشند، کاری میکند که در عین مواجهه با جذابیتهای اثر کموبیشِ مشابهی مانند فیلم The Lego Batman Movie و بامزه جلوه کردن Teen Titans Go! To the Movies در تریلرهایش، اکثرا فکر کنیم که این انیمیشن نهایتا از پس سرگرم کردن مخاطبان کم سنوسال برمیآید. اما خبر خوب این است که محصول انیمیشنی کمپانی برادران وارنر، شاید اثری ایدهآل نباشد و شاید حتی در جوکسازیهایش بعضا شبیه به فیلمهایی دیگر به نظر برسد، اما در انتهای کار پرهیجان، جذاب و خالی از اغلب چیزهای خستهکننده است. فیلم قصهی به شدت سادهای دارد و به همین سبب بیشتر بر روی روایت چند ماجرای محدود به شکلی دوستداشتنی، تمرکز میکند. اصل ایدهی داستان آن است که گروهی پنجنفره از تایتانهای نوجوان به فرماندهی نسخهی کوچکتر و تقریبا کودک رابین، تصمیم میگیرند که از حالت بچگانهای که در ذهن دیگران دارند، بیرون بیایند و حقیقتا حکم ابرقهرمانهایی واقعی را پیدا کنند. موجوداتی که جهان برای نابود نشدن به آنها نیاز دارد و کسی نمیتواند به مسخره کردنشان بپردازد. این وسط، پس از چند تلاش ناموفق، تایتانها به این نتیجه میرسند که برای جدی گرفته شدن، باید فیلمی مخصوص به خودشان داشته باشند و مابقی فیلمنامه هم چیزی نیست جز تلاش دیوانهوار و بامزهای که آنها برای تبدیل شدن به ستارههای یک فیلم بزرگ، انجام میدهند.
یکی از بزرگترین ضعفهای ساختهی پیتر رایدا میکایل و ارون هروَث، شخصیتپردازی کاراکترهای فرعی در قالب مترسکهایی است که حتی موقع تعامل با قهرمانها و ضد قهرمان اصلی، از قالب ساده و بیمعنی خود خارج نمیشوند. چون سازندگان این شخصیتهای شناختهشده را صرفا به عنوان نسخهای از ابرقهرمانان محبوب در قالب جنس تصاویر انیمیشنیشان معرفی میکنند و هرگز حتی در دیالوگها، رفتارها و کنشهایشان، اهمیتی برای ماهیت آنها قائل میشوند. طوری که سوپرمن و بتمن و واندروومن در این انیمیشن انگار همگی کاراکترهایی ثابت هستند که تفاوتشان فقط در ظاهرشان است و تک به تک آنها، حکم جلوههای مختلف از یک مدل رفتاری ثابت در قبال تایتانهای نوجوان را پیدا میکنند. البته اینها به معنی فوقالعاده بودن شخصیتپردازی رابین، بیستبوی، سایبورگ، ریون، استارفایر و دشمنشان هم نیست اما حداقل این شش کاراکتر، تعاریف، مدل رفتاری و نقشهای به خصوص خودشان در داستان را یدک میکشند. شخصیتهای جذابی که مدلسازی انیمیشنی دوستداشتنی فیلم برایشان در ترکیب با صداگذاریهای شیرین و کمالگرایانهای که دارند، قطعا آنها را حتی به عنوان کاراکترهایی که دوست داریم باز هم فیلمهایی با محوریتشان را تماشا کنیم، در ذهنمان جای میدهند.
فارغ از عالی بودن فیلم از نظر فنی و راضیکننده بودنش از منظر داستانی، باید کمی بیشتر دربارهی جنس محتواسازی آن نیز صحبت کرد. جنسی که همانگونه که پیشتر گفتم، در آن شوخیها به همان اندازه که پرشده از ایدههای تازه و جذاب به نظر میرسند، وامدار طنزهای کپیشده از آثاری همچون «ددپول» (Deadpool) هم هستند.
مسئلهای که در حرفها و مفاهیم ساده و داستانسرایی
های اثر هم دیده میشود و همیشه Teen Titans
Go! To the Movies را به عنوان ترکیبی از کلیشهها و
تکرارها و موارد تازه و خواستنی، معرفی میکند. اما
نسخهی نهایی این ترکیب، با همهی لذتهای ساده
ی حاضر در دنیای فیلم مورد بحث، کاری میکند که
دوستداران ابرقهرمانها و کسانی که در فرهنگ
عامهی پیرامونشان شیرجه زدهاند، در صورت جبهه
نگرفتن در برابر جنس تصاویر و روایت و ذات این انیمیشن،
قطعا بتوانند بعد از تماشا کردنش آن را تجربهای پرشده از
اشکالات متفاوت و به غایت دوستداشتنی، خندهدار و
سرگرمکننده خطاب کنند.