ناگاه دیدم ابری از آسمان پایین آمد که مردان بزرگوار بسیاری در آن بودند، در میان آنها مردی گندمگون ماه روی بود، او با سرعت در پیشاپیش آنها حرکت میکرد، آمد تا خود را بر سر مبارک امام(ع) انداخت و شروع کرد به بوسیدن دندانهای آن حضرت در حالی که …
Read More »