Tag Archives: حکايت

هفت حکایت از عنایات‌ غیبی در جنگ ۳۳روزه

مجری و برخی از حاضران می‌خندند و مجری رو به سرباز دیگری به نام راقی کرده و می گوید: تو در گزارشت گفتی که مبارزانی بدون سر دیده‌ای؟ چطور چنین چیزی ممکن است. راقی گفت: تنها من آنها را ندیده‌ام؛ تمام افراد یگان من این صحنه را رؤیت کرده‌اند. گروه …

Read More »