شهر شام و ملاء عام و کف و خنده و دشنام و گروهی به لب بام و به رخ ننگ و به کف سنگ و به تن جامه ی گلرنگ گرفتند، ره آلعلی تنگ، تو گویی همه دارند سرجنگ، همآواز و همآهنگ، شده دشمن دادار، پر از کینه ی پیغمبر …
Read More »آذر ۲۶, ۱۳۹۱ اشعار مذهبی, یادداشت دیدگاهها برای بحر طویل استاد سازگار/ مصیبت شام بسته هستند 1
شهر شام و ملاء عام و کف و خنده و دشنام و گروهی به لب بام و به رخ ننگ و به کف سنگ و به تن جامه ی گلرنگ گرفتند، ره آلعلی تنگ، تو گویی همه دارند سرجنگ، همآواز و همآهنگ، شده دشمن دادار، پر از کینه ی پیغمبر …
Read More »