Tag Archives: آمدى ، ولى حالا چرا؟

آمدى ، ولى حالا چرا؟

در آغاز جوانى چنانکه پيش آيد و مى دانى ، به زيبارويى دل بسته بودم و عشق نهانى به او داشتم ، زيرا حنجره اى خوش آوا و جمالى چون ماه چهارده داشت .

آنکه نبات عارضش آب حيات مى خورد

Read More »