سوره یس «قلب قرآن»

User Rating: Be the first one !

سوره یس «قلب قرآن»

سوره یس (خوانده می‌شود: یاسین) سوره ۳۶ از قرآن است، ۸۳ آیه دارد،

و سوره‌ ای مکی است. این سوره قلب قرآن نام گرفته ‌است و روایات

متعددی آن را از جمله سوره‌ های مهم قرآن شمرده ‌اند. محتوای این

سوره در حالت کلی پیرامون توحید، معاد، وحی، قرآن، و بشارت و انذار

است. بحث نخست پیرامون نبوت پیامبر اسلام و قرآن است؛ پس از

بحثی پیرامون پیامبران قبلی و تسلی پیامبر، بحثی پیرامون توحید شده

و سرانجام در مورد معاد و ویژگی‌های روز قیامت سخن می‌گوید. [ مکارم

شیرازی, ناصر و جمعی از نویسندگان. تفسیر نمونه. ج. ۱۸. ص ۳۰۹-۳۱۱سوره یس، مقدمه]

معنی یس
چه جالب است تشبیهى که از حال بت پرستان لجوج به چنین انسان هائى

شده ، آنها طوق تقلید و زنجیر عادات و رسوم خرافى را بر گردن و دست و

پاى خود بسته اند و غل هاى آنها آنقدر پهن و گسترده است که سر آنها را

بالا نگاه داشته و از دیدن حقایق محروم ساخته ، آنها اسیرانى هستند که نه قدرت فعالیت و حرکت دارند و نه قدرت دید!

کلمه «یس» (آیه اول این سوره) از حروف مقطعه قرآن است ولی معانی

مختلفی برای آن ذکر شده ‌است. از جمله اینکه «یا» به معنی حرف ندا و

«سین» اشاره به پیامبر اسلام دارد. در روایتی از جعفر صادق علیه السلام

آمده است که «یس» نام پیامبر اسلام است به این دلیل که قرآن پس از

آن می ‌گوید «تو از پیامبرانی و بر راه راست.» [ مکارم شیرازی, ناصر و جمعی از نویسندگان. تفسیر نمونه. ج. ۱۸. ص ۳۱۴-۳۱۵سوره یس، آیه ۱-۱۰]

شان نزول آیاتی از سوره یس
« إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالا فَهِیَ إِلَى الأذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ» (یس/۸)؛

ما در گردن هاى آنها غل هائى قرار دادیم که تا چانه هاى آنها ادامه دارد،

و سرهاى آنها را به بالا نگاه داشته است.

“غل” حلقه اى بود که بر گردن یا دست ها قرار می دادند، سپس آن را

با زنجیر مى بستند، و از آنجا که گردن یا دست در میان آن قرار گرفته این کلمه در مورد آن به کار رفته است ، گاه غل هائى که بر گردن بوده جداگانه به زنجیر بسته مى شد، و غل هاى بر دست جدا بوده ، اما گاهى دستها را در غل مى کردند و به حلقه اى که بر گردن بود مى بستند و شخص زندانى و اسیر را شدیداً در محدودیت فشار و شکنجه قرار مى دادند.

در هر صورت گاهى طوق غل که بر گردن گذارده مى شد تا چانه ادامه پیدا مى کرد و سر را به بالا نگه مى داشت و در حالى که اسیر و زندانى فوق العاده از این جهت شکنجه مى دید از مشاهده اطراف خود باز مى ماند.

و چه جالب است تشبیهى که از حال بت پرستان لجوج به چنین انسان هائى شده ، آنها طوق تقلید و زنجیر عادات و رسوم خرافى را بر گردن و دست و پاى خود بسته اند و غل هاى آنها آنقدر پهن و گسترده است که سر آنها را بالا نگاهداشته و از دیدن حقایق محروم ساخته ، آنها اسیرانى هستند که نه قدرت فعالیت و حرکت دارند و نه قدرت دید!

آیه فوق هم مى تواند ترسیمى از حال این گروه بى ایمان در دنیا باشد، و هم بیان حال آنها در آخرت که تجسمى است از مسائل این جهان، و اگر این جمله به صورت ماضى ذکر شده مشکلى ایجاد نمى کند، زیرا در بسیارى از آیات قرآن مجید حوادث مسلم آینده با صیغه فعل ماضى بیان شده است.
جمعى از مفسران شان نزولهائى براى آیه فوق، و آیه بعد از آن ذکر کرده اند که درباره ابوجهل یا مردى از طایفه بنى مخزوم یا قبیله قریش‍ نازل شده، آنها کرارا تصمیم بر قتل پیغمبر(صلى الله علیه و آله) گرفتند، ولى خداوند از طریق اعجاز آنها را از این کار بازداشت، و در آن لحظه حساس که به پیامبر(صلى الله علیه و آله) رسیدند و مى خواستند ضربه کارى بزنند چشمانشان از کار افتاد، یا قدرت حرکت از آنها سلب شد.

توصیفی از افراد لجوج
در روایتی از جعفر صادق علیه السلام آمده است که «یس» نام پیامبر اسلام است به این دلیل که قرآن پس از آن می ‌گوید «تو از پیامبرانی و بر راه راست.»

آیه ۹ سوره یس توصیف دیگرى از همین افراد لجوج و مشرک است، و ترسیم گویائى از عوامل نفوذ ناپذیرى آنها، مى فرماید: ما در پیش روى آنها سدى قرار دادیم و در پشت سرشان سدى «وَ جَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا»؛ آنها در میان این دو سد چنان محاصره شده اند که نه راه پیش دارند و نه راه بازگشت! و در همین حال “چشمان آنها را پوشاندیم لذا چیزى را نمى بینند” (فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ)

عجب ترسیم گویائى !! از یکسو همچون اسیرانى هستند که در غل و زنجیرند. از سوى دیگر حلقه غل چنان پهن و گسترده است که سرهاى آنها را به آسمان متوجه ساخته و مطلقا از اطراف خود چیزى نمى بینند! از دیگر سو سدى از پیش رو و پشت سر آنها را در محاصره خود قرار داده و راه پیش و پس را بر آنها بسته است. و در نهایت چشمان آنها بسته شده ، و قدرت دید و باصره آنها به کلى از کار افتاده است .

خوب فکر کنید کسى که داراى چنین اوصافى است چه کارى از او ساخته است؟ چه چیزى مى فهمد؟ چه چیزى می تواند ببیند؟ و چگونه می تواند گام بردارد؟ و چنین است حال مستکبران خود خواه و خودبین، و مقلدان کور و کر ، و متعصبان لجوج در برابر چهره حقایق !

به همین دلیل در آخرین آیه مورد بحث (آیه ۱۰) صریحاً مى گوید: براى آنها یکسان است، چه آنها را انذار کنى، یا نکنى، ایمان نمى آورند! (وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ)

About Mrezangi

Check Also

صحیفه سجادیه

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلا

دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ توصیه رهبر انقلاب برای دفع بلاReviewed by پ on Mar 3Rating: …