نقد فیلم Slumdog Millionaire “ُمیلیونر زاغه نشین”
میلیونر زاغهنشین بازهم ثابت میکند که ترکیب روایت کلاسیک و قصهگو با ساختار مدرن سینمایی همچنان از موفق
ترین ترکیبهای سینمایی است. این موفقیت زمانی بیشتر جلوه میکند که بدانیم این ترکیب بین سینمای سطحی و عامیانه هند و سینمای پر هزینه، فرمگرا و کاملن بصری غرب انجام پذیرفته است.
میلیونر زاغهنشین با استفاده از ملودرامی عاشقانه، بسیار ساده و کلیشهایی و نگاهی تلخ در عین واقعگرایی به زندگی دو برادر مسلمان زاغهنشین هندی و با به چالش کشیدن تعصبات قومی – مذهبی، سیاست انفعالی دولتمردان و نقش پلیس و با پررنگ کردن نقش تقدیر و ارادهی انسان در کنار خواست خدا به کنکاشی دیدنی در جامعهی هند میپردازد.
جمال مالیک برای تبرئه خود از تقلب در جلسهی بازجویی پلیس به روایت زندگی سخت و پر ماجرای خود میپردازد. جمال نشان میدهد که در طول زندگیش چه هزینههایی برای پاسخ به سوالات مسابقه پرداخته و سوالات مسابقه همه در راستای درسهایی بوده که از زندگی خود گرفته است. این آموختهها گاهی در رویدادهایی مانند قتل مادرش توسط گروه مذهبی هندوِ ضد اسلام و گاهی به قیمت جدایی از تنها برادرش و یا عشقش کسب شدهاند. جمال به ریز به جزئیات زندگی پرداخته و به ما نشان میدهد چگونه گاهی شکستها، سختیها و دردهای زندگی، میتوانند به پلی برای موفقیت انسان تبدیل شوند. همچنین فیلم به نقش شانس و تقدیر نیز در زندگی میپردازد. زمانی که پلیس جمال را به تقلب در مسابقه متهم میکند جمال در میان بازجویی به نکتهی ظریفی اشاره کرده مبنی بر اینکه سوالات مسابقه را جمال ننوشته تا از پاسخهای آن مطلع باشد.
فیلم میلیونر زاغهنشین دارای تمام مولفههای جذاب فیلمهای ملودرام است. وجود خط درام عشقی لطیف و جذابِ علاقهی جمال به لاتیکا که موجب شده مهمترین اتفاق زندگی جمال برای این عشق رخ دهد در کنار رابطه برادری جمال و سلیم و نوع ارتباط پلیس با جمال همگی گرمایی خاصی را به فیلم بخشیده اند. همچنین استفاده از مولفههای ویژه سینمای هند مانند رقص ، پایان خوش، فقر و ثروت از خشکی روایت فیلمهای اینچنینی اروپایی کاسته است.
فیلم میلیونر زاغه نشین دارای ساختاری اپیزودیکوار است. برای هر یکی از سوالات مسابقه بخشی از زندگی جمال را به عنوان روایت و بیان قصه انتخاب شده است. ترتیب انتخابی که گریزی به تاریخ معاصر هند است موجب شده به اوج هنر فیلمنامهنویس فیلم در پیوند دادن هنرمندانه این قصهها با یکدیگر پی ببریم. ویژگی دیگر در ساختار و محتوای فیلم نوع تاثیر گذاری فیلم روی مخاطب است. در طول فیلم فیلمساز روایت تلخی از زندگی جمال مالیک را ارایه میدهد ولی در هیچ جای فیلم مخاطب دچار یأس و نامیدی نشده و درعین انزجار از ظلم و ستمی که به جمال و جمالها میشود، نه تنها به زندگی بدبین نشده بلکه به ستایش زندگی پرداخته و انگیزهی فراوانی برای موفقیت کسب میکند. پایان روشن و هندی فیلم نیز اثر کلیهی تلخیهای باقیمانده در ذهن مخاطب را از بین میبرد.
همانطور که عنوان شد میلیونر زاغهنشین ملودرامی قصهگوست. سینمای قصهگو همیشه دارای جذابیتهای خاص خود است ولی وجه متمایز فیلم میلیونر زاغهنشین با سایر آثار قصهگوی چند سال اخیر ساختار کاملن واقعگرایانه اثر در فرم است. دنی بویل بعد از تجربههای متفاوت سینمایی نگاهی واقعی با فرمی مستندگونه را به زندگی زاغهنشینی، اختلاف طبقاتی و سیر تحول در لایههای حاشیهای جامعهی هند برمیگزیند. تجربیات گرانبهای پیشین این فیلمساز انگلیسی به همراه همکاری کاملن تاثیرگذار خانم لاولین تاندان موجب شده در استفاده از نماها و قابهای تصویری سبکی را مشاهده کنیم که در کنار ملودرامی دلنشین سینمایی با تصاویری بدون اغراق و کاملن واقعی طرف باشیم.
میلیونر زاغهنشین علاوه بر داستان جذابش بسیار خوشساخت است. دکوپاژ و کارگردانی عالی، فیلمنامه بسیار درخشان که روی شخصیتپردازی و ارتباط رخدادها بسیار هوشمندانه عمل کرده است، فیلمبرداری بسیار خوب در کنار موسیقی زیبای فیلم این فیلم را به شانس شماره یک اسکار تبدیل کرده است. فیلم در بخشهایی مانند کودکان و نوجوانان اسلحه بهدست، بزرگ شدن در زندگیهایی سرشار از قتل و سوء استفاده از کودکان و نوجوانان به فیلم بزرگ فرناندو میرس، شهر خدا، شباهت دارد. فیلم با طنز تلخی در رویدادهای زندگی جمال آغاز شده، با خط درام عشقی بسیار لطیف ادامه یافته و در پایان با خارج شدن از موضوع شخصی جمال به مبارزهی فقیر و غنی تبدیل میشود. شاید هدف جمال از شرکت در مسابقه پیدا کردن عشق گمشدهاش، لاتیکا، باشد ولی برای جمعیت کثیر زاغهنشین و فقیر هند، مسابقهی جمال به محلی برای تحقق آمال و آرزوهای کوچکشان تبدیل می شود.
میلیونر زاغهنشین فیلمی بسیار هوشمندانه است.
فیلم سعی دارد با بیطرفی کامل و رعایت عدالت
به روایت قصهی جذاب خود بپردازد. از سویی مادر
سلیم و جمال توسط گروههای افراطی ضداسلام
به قتل میرسد و موجب احساس ترحم مخاطب
به زندگی مسلمانان هند و تنفر از افراطیون غیر
مسلمان شده و از سویی دیگر با حضور سلیم در
گروهک تندرو و خلافکار اسلامیِ جاهد و قربانی
شدنش در فساد و تبهکاری، جامعهی افراطی
مسلمانان هند نیز به نقد کشیده می شوند.
و در طول فیلم این توازن همیشه حفظ میشود.
سینمای هند را غیر از آثار انگشتشماری به
دلیل نگاه سطحی و یکنواخت به زندگی دوست
ندارم. ولی دنی بویل در میلیونر زاغهنشین ثابت
میکند چگونه میتوان با استفاده از همین مولفه
های سطحی که به شدت مورد نقد سینمادوستان
قرار دارد فیلمی بکر، جذاب و قابل تامل ساخت.