نقد و بررسی فیلم پله آخر
کارگردان :علی مصفا : یکی از بازیگران و نویسندگان توانای سینمای ایران که سالهاست با بازی در آثار هنری، جای پای خود را در سینما تثبیت کرده است. مصفا اگرچه در بخش بازیگری ، کارنامه درخشانی دارد اما در کارگردانی، یک تازه کار به شمار می رود. تنها ساخته او پیش از « پله آخر » ، فیلم « سیمای زنی در دور دست » نام دارد که واکنش های چندان مثبتی را از سوی منتقدان به همراه نداشت. « پله آخر » دومین فیلم عالی مصفا در مقام کارگردانی به شمار می رود که همسرش لیلا حاتمی، نقش اصلی آن را ایفا می کند.
درباره فیلم :
« پله آخر » اقتباس آزادی هست از داستان « مردگان » از مجموعه « دوبیلینی ها »
سینمای اروپا می باشد و روایت پسامدرنی دارد.
« پله آخر » روایتی خطی ندارد و در فرم « خاطره » روایت می شود. این نوع روایت
معین می کند. به نظر می رسد که مصفا یکی از طرفداران پرو پا قرص ژان لوک گدار باشد!
چنین روایتی که علی مصفا در « پله آخر » از آن استفاده کرده، در سینمای
می شوند بطوریکه تماشاگر عام سینما را گیج نکند.
فلاشبک و فلاش فورواردهای متعددی که در « پله آخر » با آن مواجه هستیم، با برنامه ریزی کامل و به دور از بهم ریختگی مرسوم، انجام گرفته که جای تحسین دارد.
تا دلتان بخواهد در این فیلم داستان فرعی جذاب وجود دارد که همه آنها با هدفمندی و هوشمندی به داستان اضافه شده اند. خیلی در سینمای ایران نمی بینیم که داستان فرعی نقطه پایانی هم داشته باشد اما در پله آخر داستان نقطه آغاز دارد، نقطه پایان هم دارد و کلی پیام بدون دیالوگ، به مخاطب ارائه می شود.
یکی از داستانهای موفق فیلم مربوط به مهندس معمار است که با دیدن دوست دوران کودکی اش ، یاد دورانی می افتد که توسط وی اذیت شده و تصمیم می گیرد با یک مشتِ جانانه، انتقامش را از وی بگیرد!
یکی دیگر از نکات مثبت « پله آخر » ، تعریف مجدد یک داستان از زاویه ای دیگر است که به خوبی انجام گرفته. کم رخ می دهد که مخاطب ایرانی حوصله داشته باشد تا یک صحنه را مجددا و از زاویه ای دیگر مشاهده کند، اما مصفا مخاطب را مجبور می کند تا این اصل را بپذیرد و باید گفت که به درستی هم اینکار را انجام داده است.
شخصیت معادلِ دکتر امین در « مردگان » ،حضور پر رنگ تر و تاثیرگذار تری داشت اما به این شخصیت در « پله آخر » آنطور که باید و شاید، بها داده نشده.
مایه خوشحالی است که فیلمسازان تازه کار ( در بخش کارگردانی ) با دانش کافی به سراغ ساخت فیلم می روند. « پله آخر » دومین ساخته بلند سینمایی علی مصفا به شمار می رود اما در آن به خوبی می توان به جزئیات صحنه پی برد. مصفا حتی در سکانس هایی که از لحاظ مفهومی ، تاریکی را تجربه می کنند، از رنگ بندی های تیره تر و مرده استفاده کرده که کمک بسیاری به باورپذیری سکانس کرده است.
مصفا همچنین به خوبی توانسته بازی های خوبی از بازیگرانش بگیرد. لیلا حاتمی در بهترین فرم سینمایی خود حضور دارد و کسب افتخارات جهانی برای نقش لیلی، دال بر این ادعاست. البته ارزش علی مصفا زمانی مشخص می شود که از بازیگری همواره عصبانی به نام حامد بهداد، یک بازی کنترل شده و البته کوتاه میگیرد !
پایان بندی « پله آخر » یک شوک کامل به تماشاگر وارد می کند، چه تماشاگری که کتاب اصلی را خوانده باشد و چه مخاطبی که بدون پیش زمینه به سراغ فیلم می رود.
در مجموع باید گفت که « پله آخر » فیلمی استاندارد با فرمت جهانی است که به راحتی می تواند به رقابت با آثار اروپایی بپردازد. البته مشخصاً « پله آخر » در پیدا کردن مخاطب عام ، با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد بود اما حقیقت این هست که سینمای ایران برای خروج از وضعیت نه چندان مطلوبی که در آن قرار گرفته، نیازمند چنین آثار ارزشمندی است.
در حاشیه :
خلاصه داستانی که از این فیلم در اختیار رسانه ها قرار گرفته بود، دو خلاصه کاملا متفاوت بود.
اولی به این صورت بود : « امین دکتری است میانسال که بعد از سالها به ایران بازگشته و به همراه مادرش تنها زندگی می کند. با شنیدن خبر مرگ یکی از دوستان کودکی به خانه او می رود و درگیر ماجرای مرگ او می شود » و خلاصه داستان دومی که بعدها منتشر شد به این شکل بود : « لیلی ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده است. سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده اش می گیرد و از کار باز می ماند. هیچکس نمی تواند دلیل خنده هایش را حدس بزند ». حال آنکه خودِ داستان هم با این خلاصه ها تفاوت هایی دارد!
لیلا حاتمی برای بازی در این فیلم از جشنواره فیلم کارلووی واری ، گوی بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
مارتین اسکورسیزی از پخش کننده بین المللی فیلم خواسته بود تا یک
به دلیل تعریف و تمجید دوستانش از این فیلم، تصمیم به تماشای « پله آخر » گرفته بود.
زمانی که شورای صنفی نمایش در یک اقدام غیرمنتظره، به حرمت
را نپذیرفتیم و به آن اعتراض کردیم. »
خواندن این یادداشت علی مصفا درباره « پله آخر » خالی از لطف نیست :