نقد فیلم Othello
اورسن ولز به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان تاریخ سینما، تبحر خاصی در ساخت اقتباسهایی فوقالعاده
داشت که در عین رعایت دقت لازم نسبت به اثر منبع، ویژگیهای جدید و متفاوتی را نیز به آن میافزودند. Othello، اثری از اورسن ولز که با اقتباس از روی نمایشنامهی فراموشناشدنی و بزرگ ویلیام شکسپیر به وجود آمد و ولز در آن هم در جایگاه بازیگر حضور داشته است و هم روی صندلی کارگردان مینشیند، قدیمیترین فیلم این لیست به شمار میرود. محصولی از سال ۱۹۵۲ که بارها در برزخ تولید نزدیک بود به نابودی کشیده شود ولی آنقدر اورسن ولز با ایدههای عالیاش برای داستان و تلاشهای بیوقفهاش برای ایستادن در برابر مشکلات حاضر در راه سخت فیلم به خاطر Othello جنگید که در انتها پیروز شد و محصول مورد نظرش با همهی کمبود بودجهها و مشکلاتی که پیدا میشدند، به وجود آمد. ولز سعی کرد داستان فیلم را در قامتی شجاعانه، بیشتر از خود اتللو که نمایشنامهی مرجع روی وی تمرکز داشت، به سمتوسوی روایت شدن از نگاه زنان جامعهی او ببرد و یکجورهایی قصهای را که همه از یک طرف مشخص شنیده بودند، از جهت مقابل روایت کند.
نماهای عالی فیلم که همگی سعی میکردند به اندازهی تصاویر شاهکار جریانساز او یعنی Citizen Kane بینقص باشند و بدون رنگ و لعابهای آشنا برای مخاطب امروز، از پس انرژی دادن به تماشاگر بربیاند، کاری میکنند که «اتللو» نه فقط در نحوهی قصهگویی که در سکانسپردازی نیز، جسور و غیر قابل حدس به نظر برسد؛
یکی از آن فیلمهایی که نود دقیقه از وقتتان
را میگیرند، ممکن است به خاطر قدیمی بودن
بیش از حدِ تکنولوژیهای ساختشان روی اعصاب
تان بروند و حس کنید بیش از حد لازم ستایش
شدهاند، ولی واقعیت این است که با دیدن آن
ها چیز ارزشمندی را به دست میآورید که باید
در بیانی حقیقی و شاید کمی کلیشهای، «
دانش سینمایی و پیدا کردن شناختی بیشتر
به تاریخ شکلگیری هنر هفتم» خطابش کرد.