وقتی که معاویه اعتراف کرد!
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب که در سال ۳۳ قمری به دنیا آمد
و در سال ۶۱ هجری در کربلا و در واقعه عاشورا به شهادت رسید،
مشهور به علیاکبر فرزند امام سوم شیعیان. او را نخستین شهید
از بنیهاشم در روز عاشورا و شبیهترین مردم به پیامبر اسلام دانستهاند.
علی اکبر به عنوان یک محدث شناخته میشد و امام حسین(علیه
السلام)، وی را یادآور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میدانست.
وی در عاشورا همراه پدرش بود و آمادگی خود را برای کشته شدن
در کنار او اعلام کرد و به امام حسین (علیه السلام) گفت: ای پدر!
در هنگامی که بر حق استوار باشیم از مرگ ابائی ندارم. امام
(علیه السلام) هم در حق وی دعای خیر فرمود: خداوند بهترین
اجر و پاداش فرزندی را از جانب پدر به فرزند خویش به تو عنایت فرماید.
معاویه در مورد علی بن حسین(علیه السلام) چه گفت؟!!
روزی معاویه از اطرافیانش پرسید: “چه کسی در این زمان
برای خلافت مسلمانان بردیگران برتری دارد و برای حکمرانی
بر مردم از دیگران سزاوارتر است؟” اطرافیان متملق به ستایش خلیفه پرداختند و او را لایق این منصب معرفی کردند.
علی اکبر فرزند امام حسین علیه السلام از جمله چهره
های درخشان تاریخ اسلام است که به تاریخ زندگی
ایشان به نسبت،اندک و با بی میلی پرداخته شده
است. اما مطالعه تاریخ و اعتراف معاویه نسبت به ایشان، برگ تاریخ را به گونه ای دیگر رقم میزند.
ولی معاویه گفت: “نه چنین نیست، اولی الناس
بهذا الامرعلی بن الحسین بن علی، جدّه رسول
اللّه و فیه شجاعه بنیهاشم و سخاه بنی امیه
و رهو ثقیف؛ شایستهترین افراد برای امر حکومت،
علی اکبر فرزند حسین است که جدّش رسول خدا است و شجاعت بنیهاشم، سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است.”
معرفی کوتاه از علی اکبر(علیه السلام)
بر اساس کتاب فُرسانُ الهیجاء، چهره علی اکبر با ابهت بود و چون ماه تابان میدرخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. چهار شانه و میانه قامت بود. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه و گشاده با مژههایی پرمو داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه و شانهاش پهن بود.
شجاعت و دلاورى على اکبر و رزم آورى و بصیرت دینى و سیاسى او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلى کرد. از میان خاندان هاشمی، نخستین کسی که در کارزار کربلا به میدان شتافت، علی اکبر بود. همچنین زمانی که امام حسین بن علی(علیه السلام) از منزلگاه «قصر بنى مقاتل» گذشت، و خوابی به او دست داد و پس از بیدارى «انا لله و انا الیه راجعون» گفت و خداوند را حمد کرد، وقتی على اکبرسبب این حمد و استرجاع را پرسید، حضرت فرمود: “در خواب دیدم سوارى مىگوید این کاروان به سوى مرگ مىرود.” علی اکبر پرسید: “مگر ما بر حق نیستیم؟” امام فرمود: “چرا.” علی اکبر عرض کرد: “فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقین؛ پس باکى از مرگ در راه حق نداریم!”
خاندان نبوی در میان صحابه،تابعین و حتی مخالفین ایشان، به اندازه ای شناخته شده و معروف بودند که حتی افرادی مانند معاویه از اینکه بتوانند مقامات و ارزش های والای اخلاقی و اجتماعی ایشان را کتمان و پنهان کنند،عاجز بود و اگر اساس هدایت از همان ابتدا به دست صاحب خویش سپرده می شد، بسیاری از مشکلاتی که گریبان گیر افراد شده بود،پیش نمی آمد.