نقد و بررسی فیلم Mission: Impossible – Rogue Nation (مأموریت غیرممکن- ملت خطرناک)
سال ۲۰۱۵ سالی شاخص برای فیلمهای جاسوسی اکشن محور بوده است. «کینگزمن: سرویس مخفی»
( Kingsman: The Secret Service)، که اخیراً اکران شد، ادای دینی به فیلمهای اکشن بریتانیایی دهه ۶۰ بود.
ادعای مشابهی را میتوان درباره فیلم منتظر اکران «مردی از آنکل»(.The Man from U.N.C.L.E) مطرح کرد. در نوامبر آینده، جیمز باند جدید روی پرده خواهد رفت. «مأموریت غیرممکن- ملت خطرناک»(Mission: Impossible- Rogue Nation)، پنجمین قسمت از مجموعه تلویزیونی که بعداً به فیلم سینمایی تبدیل شد، اصالتی آمریکایی دارد اما بیش از یک دین کوچک به فیلمهای ۰۰۷ عصر تیموتی دالتون/پیرس برازنان بدهکار است.
«مأموریت غیرممکن» (مجموعه سینمایی) از شروع پرصلابتش به مراتب بهتر شده است. شاید دلیل این پیشرفت این بوده که تام کروز با نقش اتان هانت رشد کرده است یا شاید دلیلش خود فیلمها باشند که توانستهاند به خوبی از نسخه تلویزیونی فاصله بگیرند و هویت مستقل خود را به دست بیاورند. دلیلش هر چه باشد، این فیلم به فیلم قبلی این مجموعه، «مأموریت غیرممکن: پروتکل روح»(Mission: Impossible – Ghost Protocol) وصل میشود. برخی از پیچشهای داستانی کمی احمقانهاند (گرچه چنین چیزی را نیز میتوان در مورد تمام فیلمهای ۰۰۷ نیز گفت)، اما سطح یکنواخت تعلیق به کار رفته توسط نویسنده و کارگردان، کریستوفر مک کواری، بیش از حد انتظار است.
«ملت خطرناک» نام کاراکتر منفی است که اولین بار توسط مجموعه تلویزیونی مأموریت غیرممکن معرفی شد. این سندیکا، که آینه شیطانی IMF است، در پایان «پروتکل روح» تحریک میشود. اما در این نسخه، این سندیکا به رهبری یک مأمور سابق فاسد بریتانیایی (با بازی خوب شون هریس) نقشی کانون را بر عهده دارد. در عین حال، یکی از مدیران سیا، هانلی (آلک بالدوین)، موفق به ابطال منشور IMF میشود و مأموران این سازمان را جذب سازمان خود میکند. اتان هانت (تام کروز) که در سراسر اروپا سندیکا را تعقیب میکند قبول نمیکند که دست از مأموریت خود بردارد. او خیلی زود در تبعید به بنجی دان (سایمون پگ) میپیوندد و بعد ویلیان براندت (جرمی رنر) و لوتر استیکل (وینگ رامس) به آنها میپیوندند. تحقیقات هانت او را به السای زیبا و کشنده (ربکا فرگوسن)، که بعضی وقتها کمکش میکند و بعضی اوقات به او خیانت میکند، میرساند و باعث میشود که او (و ما) بپرسیم آیا او یک مأمور بریتانیایی است، یا یک مأمور دو جانبه یا یک مأمور سه جانبه؟
چه تام کروز را به عنوان یک شخصیت و ستاره قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم، هیچ شکی نمیتوان به تعهد او نسبت به مجموعه فیلمهای مأموریت غیرممکن داشت. در نسخه شماره ۴، او به برج خلیفه چسبیده بود. در «ملت خطرناک»، بالاتر از آن بدل کاری، کروز چهار دست و پا، بدون کمک جلوههای ویژه یا بدل، روی یک ایرباس A400M راه میرود. گرچه از بسیاری از جهات حرکات او در این فیلم خیلی متهورانه تر از فیلم قبلی هستند، اما راه رفتن روی هواپیما ربط زیادی به داستان ندارد و به نظر سطحی میآید. شاید این تماشاییترین صحنه این فیلم باشد، اما به هیچ وجه پرتنش ترین آن نیست. صحنههای متمایز را میتوان در یک ماجراجویی زیرآبی، یک تعقیب و گریز موتورسیکلت و ماشین، یا تقابل نهایی جستجو کرد.
فیلم در کشورهای زیادی اتفاق میافتد، و توقفش در برخی از آنها به قدری کوتاه است که مجالی برای سیر و سیاحت نمیماند. این فیلم در وین، لندن، و کازابلانکا با لوکیشنهای مشخصه این شهرها فیلمبرداری شده است. فیلمنامه مک کواری سلیقه جیمزی باندی اواخر دهه ۸۰/۹۰ شامل اکشن زیاد، ماشینها و لوازم و سطوح بالای فساد و دودوزه بازی را به خوبی به کار برده است.
تنها المان غایب در این فیلم یک «دوست دختر باند» سنتی است. ربکا فرگوسن
در نقش السا تنها از نظر فیزیکی به اندازه هانت مرعوب کننده و کشنده است.
او بیشتر موارد ناجی است تا کسی که نیاز به نجات داشته باشد. و زاویه
رمانتیک فیلم هرگز فراتر از یک اصطکاک س*ک*سی نیم جوش نمیرود.
در این فیلم چند تا از شخصیتهای قبلی که همراه با هانت در این دوران
نوزده سال کار کردهاند دوباره دیده میشوند. غیر از هانت، تنها عضو دیگر
IMF که در هر ۵ قسمت دیگر بازی کرده است وینگ رامس در نقش لوتر
است. او یک نقش مکمل با زمان بازی کم در این فیلم را در اختیار دارد،
اما حضورش خوشایند است. سایمون پگ، در سومین حضورش در مأموریت
غیرممکن نقش چربتری دارد، و بعد از کروز و فرگوسن بیشترین بازی را میکند.
و جرمی رنر، تنها بازیگری که هم در مأموریت غیرممکن و هم در «جیسون بورن»
بازی میکند و همان نقش قبلیاش در «پروتکل روح» را تکرار میکند.
«ملت خطرناک» در پایان فصل تابستان روی پرده میرود و این زمان اکران ممکن
است روی تواناییاش برای یافتن مخاطب تأثیر بگذارد. با این حال، فیلم هر چیزی
که یک بیننده از یک سرگرمی پاپکرنی میخواهد را دارد و برند اکشنش نیز تازه
تر و جذابتر از تمام فیلمهایی که بعد از اکران «سریع و خشن ۷» دیدهایم است.
لحن فیلم غالباً جدی است، اما به اندازه کافی نیز شوخی و فضای سبک نیز در آن
وجود دارد. امیدوارم استقبال مردم مثبت باشد، چون یک اکران پرقدرت میتواند
ساخت مأموریت غیرممکن ۶ را تضمین کند.