نقد و بررسی فیلم Miami Vice (فساد میامی)

نقد و بررسی فیلم Miami Vice (فساد میامی)Reviewed by محمدرضا on Aug 9Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Miami Vice (فساد میامی)نقد و بررسی فیلم Miami Vice (فساد میامی) خوش ساخت و مستحکم, دو کلمه ایست که میتوان در وصف این فیلم به کار برد. شاید بتوان به راحتی این فیلم را

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Miami Vice (فساد میامی)

خوش ساخت و مستحکم, دو کلمه ایست که میتوان در وصف این فیلم به کار برد. شاید بتوان به راحتی این فیلم را

یک اثر پر مدعا و بی ارزش در ژانر اکشن خواند اما نویسنده و کارگردان فیلم -مایکل مان- قواعد اولیه فیلمسازی را رعایت کرده و با پیرنگی پیچیده و جذاب و شخصیت پردازی درست, اثری فوق العاده را خلق کرده است. همانطور که از یک اثر پلیسی انتظار میرود هرگز مخاطب خود را پس نزده و برای او خسته کننده نمیشود که این ویژگی را مدیون دو فاکتور است, اول اینکه فیلم غیر قابل پیش بینی است (شما در حین تماشای فیلم احساس میکنید که هیچ کس -حتی کاراکتر محوری فیلم- هم نمیتواند جان سالم از ماجرا به در برد), و مورد بعد ریتم تند فیلم است که هیجان کار را به خوبی تا انتها حفظ میکند.

به غیر از نام چند کاراکتر که از سریال دهه ۸۰ قرض گفته شده, فیلم بیشتر ما را به یاد آثار خود “مان” همانند و می اندازد و به نوعی فرزند آن آثار است. مخاطبانی که انتظار دیدن یک بازسازی را دارند ممکن است ناامید شوند, اتفاقی که برای نیز پیش آمد, این دو فیلم با نیاکانشان در گذشته متفاوتند و تجربه ای نو را برای شما رقم میزنند. موسیقی فیلم جدید است, خبری از کلیشه های نسخه قدیمی نیست و حتی دیگر خبری از شخصیت های آشنای گذشته نیست (با اینکه به “ادوارد جیمز” پیشنهاد شد تا با نقش کلانتر “کاستیلو” به فیلم بازگردد اما او به دلیل برنامه کاریش پیشنهاد را نپذیرفت).

دو پلیس از میامی با بازی “کالین فارل” و “جیمی فاکس” به صورت مخفیانه ماموریت پیدا میکنند تا عامل نفوذی fbi را که سبب چند قتل و اختشاش شده است را بیابند, این پیرنگ اصلی کار است. آنها خود را به عنوان ساقیان و حاملانی حرفه ای معرفی میکنند تا بتوانند با قاچاقچی مواد “یرو” و دستیارش “ایزابلا” -با بازی گونگ لی- ملاقاتی داشته باشند. آنها در این ملاقات تضمین میکنند تا مواد و کالاهای غیر قانونی آنها را به آمریکا قاچاق کنند. “یرو” به آنها مشکوک است اما اربابش “مونتویا” او را مجبور به اطاعت میکند. در این بین “ایزابلا” وظیفه رابط را میان “مونتویا” و آنها به دوش میگیرد و دچار رابطه عاطفی با “کراکت” -با بازی فارل- میشود.

اکشن چندانی در فیلم مشاهده نمیشود و بیشتر کشمکش ها و اتفاقات در ۳۰ دقیقه پایانی فیلم رخ میدهد, اما “مان” با زیرکی خود مخاطب را تا انتها با فیلم همراه میکند. فیلم جذاب تر از آن چیزیست که به نظر می آید, این جذابیت تا حدود زیادی مدیون موسیقی متن مناسب و حس تعلیق و اضطرابی است که در فیلم حاکم است, مانند سکانسی که “فارل” و “فاکس” خود را به “یرو” معرفی میکنند, شاید خشونتی در این سکانس مشاهده نشود اما هر آن احتمال انفجار وجود دارد, همچنین رابطه عاشقانه “فارل” و “گونگ لی” که مرزی میان خیانت و فاجعه است نیز برای مخاطب جذاب است.

روابط عاطفی کاراکتر های اصلی فیلم, به آنها بعدی انسانی می بخشد و سبب میشود که پا را از پلیس هایی تیپیکال -که نمونه اش را در “rouge cops” داشتیم, دو همکار نزدیک که ضد قوانین بازی میکنند- فراتر بگذارند, عمق عجیبی در رابطه میان “لی” و “فارل” وجود دارد. هر چند در این بین توجه کمتری به رابطه نامشروع میان “فاکس” و “هریس” میشود, اما این رابطه نیز تاثیرات و نتایج مهمی را بر فیلم میگذارد.

“فارل” و “فاکس” بازی های مناسبی را در قالب نقششان ارائه میدهند, البته تا زمانی که

عملکردشان را با “دون جانسون” و “فیلیپ مایکل” مقایسه نکنیم. ما این دو را به عنوان

باهوش ترین و ماهر ترین پلیس هایی که تا به حال دیده ایم میشناسیم, کسانی که

از مرگ ترسی ندارند و آماده هستند تا همه چیز را ریسک کنند. هدف سکانس های

اکشن فیلم صرفا دستگیری خلافکاران نیست بلکه بیشتر بر هیجان ناشی از این

تعقیب و گریز ها تاکید شده است. “گونگ لی” بازیگر بین المللی چین با وجود مشکل

لهجه و بیان, بازی مناسبی را به نمایش میگذارد, خصوصا صحنه آمیزش با “فارل” را

خوب درآورده و در حالی اشک در چشمانش حلقه بسته بازی خوبی را ارائه میدهد,

بعد از این صحنه است که یخ فیلم تا حدودی آب میشود. “جان اورتیز” نیز بازی مناسبی

را در نقشی منفی ارائه میدهد اما در مقایسه با “آلن ریکمن” یا “دنیس هوکر” عملکرد

سطح پایین تری را دارد.

با تاکید بر رنگ آبی, عدم حضور رنگ های گرم در فیلم به خوبی حس میشود, همچنین

با تاکید بر رنگ خاکستری, رنگ زمینه در سکانس های شب ملایم و سرد است. این

ویژگی های فرمی نه تنها فیلم را به اثری مهم و قابل بحث تبدیل میکنند بلکه خصوصیات

خاص و مجزایی را نیز به آن می بخشند. از بسیاری از جهات میتوان گفت نسخه جدید از

همتای دهه ۸۰ خود سر تر است. دهه ۸۰ سطحی و ساده بود اما نسخه جدید فیلمی

تیره و خاص است. بهترین دیدی که میتوان نسبت به این اثر داشت این است که هیچ

ارتباطی با نسخه پیشین خود ندارد, تنها به این شکل است که میتوان نسخه جدید با

شخصیت ها و بازیگرانش را به عنوان یک اثر مستقل مورد بررسی قرار داد. مانند هر

فیلم پلیسی دیگری, نیز از برخی کلیشه ها استفاده میکند, اما نکته مثبتش این است

که فیلم های بسیاری وجود داشتند که نتوانستند از این فرمول استفاده درستی بکنند.

این فیلم شاید یک اثر کامل نباشد اما نسبت به بسیاری از آثار در ژانر پلیسی, موفق تر است.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …