پایگاه خبری تحلیلی شرق سایت خبری تحلیلی شرق Related Articles
نقد فیلم مری ملکه اسکاتلند Mary Queen of Scots
بازیگری که تاکنون سه بار نامزد جایزه اسکار شده است داستانی از قرن شانزدهم را، که در حقیقت آن شک
و شبه وجود دارد، با جذابیت رمزآلود و بازی فوق العاده ای به تصویر می کشد.
در این فصل از جوایز دو دسته فیلم با موضوع متفاوت وجود دارد که به سلطنت زنان و چگونگی رفتار آنها با سایر زنان و تاثیرات عمیقی که در پی دارد متمرکز شده است. در کمدی پر زرق و برق و خشن یورگوس لانتیموس با نام” سوگلی”، وضعیت روانی ملکه” آن” تحت تاثیر دو زنی قرار می گیرد که به مهر و عطوفت وی حسادت می کنند و درعوض این منجر به افزایش قدرت وی هم در جایگاهش و هم در کشور می شود. در فیلم ساده تر و لذتبخش جوزی رورک، مری ملکه اسکاتلند، یک شخصیت نامدار به مخالفت با ملکه الیزابت برای حلق اویز کردن مردم می پردازد. این دو باهم تفاوت های زیادی داشته اما از نقطه نظر نگاه شان به مردم آزاری و چگونگی سازمان دهی تنش های بین دو زن به وسیله مردهایی که در اطرافشان هستند شباهت هایی دارند.
در زمانیکه زندگی ملکه” آن “از نظر تاریخی تحت کمترین توجهات قرار می گیرد، اتفاقاتی که بین مری و الیزابت می افتد موضوع بسیاری از لحظات فیلم می شود. قبلا دیده ایم که کاترین هپبورن، ونسا ردگریو و سامانتا مورتون نقش مری را ایفا کرده اند، درحالیکه هلن میرن، گلندا جکسون و کیت بلانشت در نقش الیزابت ظاهر شده بودند، فیلمسازان همواره مجذوب ارتباطی بودند که بین این دو شخصیت وجود داشته است. ممکن است این فیلم داستانی باشد که قبلا درباره آن زیاد سخن گفته شده بود، اما چیز وسوسه انگیزی در ایده نویسنده سریال” خانه پوشالی” بو ویلیمن وجود دارد که طرح ذهنی تیره و تاریک او را به سیاست های قرن شانزدهم کشانده است. مانند نمایش نتفلیکس، در این جا هم حرص و ولع قدرتمندی بین بازی شیطنت آمیز قدرت و تظاهر وجود دارد، اگرچه تعادلی که در این جا ایجاد شده است اکثرا خوب از آب درآمده است و بیشتر از اینکه شبیه فصل ششم باشد به فصل اول شباهت دارد.
مری( سیرشا رونان ) بعد از آنکه بیشتر دوران کودکی اش را در فرانسه گذراند، در ۱۸ سالگی درحالیکه بیوه است به اسکاتلند بازگشت. برادر ناتنی اش جیمز( جیمز مک آرتل ) و قانونگذار موقت که یک روحانی پروتستان است به نام جان ناکس( دیوید تنانت ) از حضور او نگران هستند. مذهب کاتولیکی او منجر به ایجاد تفرقه می شود زیرا وی تمایلی برای صحبت کردن با مردانی که از وی پایین تر هستند ندارد. ورود او همچنین منجر به ناراحتی انگلستان می شود و وی را علیه دختر عمویش الیزایت( مارگو رابی )، وی فرزندی ندارد و بر او فشارهایی برای داشتن وارث وارد می شود، می شورانند. مری در توافقی مخفیانه با الیزابت به سر می برد اما افرادی که در اطراف این دو هستند تلاش می کنند تا آنها را از آینده بترسانند، نقشه ریخته و مجموعه ای از اتفاقات را طرح ریزی می کنند که این دو زن را تهدید به نابودی می کند.
طرح و نقشه این دو نفر در آن دوره زمانی ممکن است برای بسیاری آشنا باشد اما ویلیمن و رورک یک درام جذاب رازآلود و پرآب و تابی را ایجاد کرده اند که جایگزین زیبایی است برای هر آنچه در گذشته ساخته شده است. به سختی می توان گفت که این یک اثر کامل یا بازبینی شده است اما به اندازه ای هست که این حس را به وجود می آورد که این فیلم یک تلاش با ارزش است. رورک با اینکه تجربه زیادی در تئاتر دارد اما مری ملکه اسکاتلند یکی از اولین کارهای سینمایی وی است. تغییر از تئاتر به سینما ممکن است خوب از آب در نیاید اما رورک یک فیلمساز ماهر و تصاویر خیره کننده ای را خلق کرد و داستانش را مانند یک تریلر به جلو برد. اما زمانی که وی تلاش کرد تا صحنه قتل یکی از شخصیت های مکمل را به یکی از ترسناک ترین صحنه های مرگ و میر تبدیل کند چندان موفق نشد.
در اکثر بخش ها، ویلیمن برای نشان دادن اطلاعات زیادی در قالب یک فیلم دو ساعته بسیار عالی عمل کرده است. تاریخ نویسان قبلا مشکل فیلم را لهجه اسکاتلندی مری( ظاهرا لهجه فرانسوی داشته است )و مقابله دو ملکه عنوان کرده اند( به نظر می رسد که اصلا باهم اختلافی نداشتند ). اما خشم شما نسبت به این انحرافات بستگی دارد که چگونه به شکافی که بین تاریخ و درام های تاریخی وجود دارد نگاه می کنید، تزییناتی به اقتباسات قبلی اضافه شده است و به نظر می رسد که حقیقت اصلی داستان دست نخورده باقی مانده است، حقیقت به اندازه کافی شوکه کننده است تا خودش به تنهایی بتواند داستان را پیش ببرد.
بیشترین رضایتی که از فیلم وجود دارد ناشی از نقش اصلی داستان” رونان” است، کسی که در ۲۴ سالگی به سرعت توانست یکی از بازیگران جوان تاثیرگذار صنعت سینما شود. پس از نامزدی اش در اسکار برای بازی در فیلم گرتا گرویگ” لیدی برد”، در نقش مری هم به خوبی به ایفای نقش پرداخته است: آسیب پذیر، ترسناک، قوی، زیبا و غالب بر مردانی که تلاش می کنند تا وی را فریب دهند. او تنها در یک سال توانست توجه بسیاری از جوایز را به سمت خودش معطوف کند. همچنین فیلم به طور مختصری یادآوری می کند که مری در مقایسه با پادشاهان گذشته چقدر جوان بود، در برخی از صحنه هایی که با خدمتکارانش وجود دارد نوعی حماقت مخفیانه دیده می شود، به صورت محتاطانه ای بعد دیگر ناشناخته ی او را نشان می دهد.
در جنوب انگلستان اوضاع چندان هم با موفقیت
پیش نمی رود. تلاش های زیادی انجام شده تا
رابی از یک زن جذاب هالیوودی به یک ملکه مبتلا
به آبله تبدیل شود. با اینکه رابی بازیگر قهاری
است و توانست در فیلم های کم اهمیت تر
مانند” جوخه خودکشی” و” تمرکز” نیز بدرخشد
، اما هیچگاه نمی تواند با لهجه و ظاهر جدید خو
پیدا کند. این یک انتخاب نادرست است و منجر
شده تا فیلم لنگ بزند. رونان از نظر مدتی که در
فیلم دیده می شود اغلب زمان را در دست دارد
و بیشتر صحنه های مشاجره ای که بین این دو
وجود دارد حول قدرت می چرخد.
در فصل شلوغ جوایز و فستیوال دیرهنگام، این
امکان وجود دارد که مری ملکه اسکاتلند و نقش
آفرینی رونان از نظرها دور بماند. این درام خوش
ساخت بدون اینکه به قلمروها بپردازد فاقد هرنوع
خستگی و ملالت است و در حالیکه ممکن است
مورخان با آن مخالف باشند، سایر مخاطبان بسیار
از آن لذت خواهند برد.