ماجرای صلح حدیبیه
این جمع حاضر بودند که یکی از آنان امّ سلمه، همسر پیامبر بود.
رسول گرامی اسلام (ص) نخست در منطقهای به نام «ذوالحلیفه» احرام بستند و هفتاد شتر برای قربانی تعیین کردند. در روایات آمده که شتر ابوجهل نیز که در جنگ بدر، پیامبر به غنیمت گرفته بود، به طور نمادین در میان دیگر شتران قربانی بوده است تا به نوعی این خبر به گوش بزرگان مکه برسد که پیامبر (ص) به قصد جنگ از مدینه خارج نشده است. لکن در نزدیکی منطقه «عُسفان» به ایشان خبر رسید که دشمن به مسلمانان نزدیک شده و قصد دارند از ورود ایشان به مکه جلوگیری نمایند. سران کفار قریش همچنین خالد پسر ولید را با دویست سوار تا «کراعالغمیم» برای سد راه پیامبر فرستادند. پیامبر با راهنمایی چند تن از بنی اسلم، از بیراهه مسیر خود را به سوی مکه ادامه داد تا با جنگجویان قریش مواجه نشود. در این مسیر، مسلمانان برای اولین بار نماز خوف خواندند، تا بیش از پیش مراقب حملات احتمالی دشمن باشند؛ لذا در نقطهای به نام «حدیبیه» استقرار یافتند. خالد نیز به سمت «حدیبیه» حرکت کرد و در روبهروی مسلمانان توقف نمود. در این هنگام پیامبر اکرم با یاران خود چنین سخن گفتند:
عثمان بن عفّان راهی مکه شد و چندی بعد شایعهء قتل وی به رسول خدا رسید. پیامبر نیز برای تحکیم بیعت مسلمانان و نیز آرامش ایشان، دست به بیعت دوباره با حلضران زد که به «بیعت رضوان» مشهور است. عثمان در بازگشت از مکه عرض کرد، مشکل قریش سوگندی است که یاد کردهاند تا از ورود مسلمانان به مکه جلوگیری نمایند و نماینده قریش در پی یافتن راه حل، با شما مذاکره خواهد کرد.
فضای مذاکرات بسیار سخت و شکننده بود؛ به گونهای که عروه بن مسعود ثقفی چهارمین نماینده قریش در هنگام مذاکره به منظور تحقیر مقام پیامبر در حین سخن گفتن، دست به ریش ایشان میبرد!
در نهایت سهیل بن عمرو جهت مذاکره نهایی خدمت رسول اکرم (ص) رسید و پس از مذاکرات متعدد و سختگیرانه از سوی سهیل، که حتی چندین مرتبه قرار شد مذاکرات نیمه تمام رها شود، پیامبر (ص) از حضرت علی (ع) خواست تا پیمان صلح را بنویسند.
پیامبر به امیر مومنان فرمود: بنویس:
بسم ا… الرحمن الرحیم و ایشان نوشت.
هذا ما صالح علیه محمد رسول الله …: یعنی این پیمانی است که محمد پیامبر خدا با سهیل نماینده قریش عهد میکند.
سهیل گفت: ما رسالت تو را به رسمیت نمیشناسیم؛ اگر معترف به نبوت تو بودیم که با تو وارد جنگ نمیشدیم! پس تنها نام خود و پدرت را ذکر کن! پیامبر نیز موافقت کرد.
سر انجام مواد پیمان حدیبیه بین پیامبر و سران قریش امضا شد.
مفاد پیمان نامه صلح حدیبیه
۲- اگر یکی از اشخاص قریش، اسلام آورد و به مسلمانان مدینه ملحق شد، محمد میبایست او را به سوی قریش تحویل دهد. ولی در مقابل اگر فردی از مسلمانان به سوی قریش بگریزد، قریش وظیفهای ندارد او را به مسلمانان برگرداند!
۳- مسلمانان و قریش میتوانند با هر قبیلهای پیمان بسته و بیعت بگیرند.
۴- مسلمانان امسال حق ورود به مکه را ندارند و باید به مدینه باز گردند؛ ولی در سالهای بعد میتوانند عزم مکه نموده و خانه خدا را زیارت کنند، آنهم با این شرط که سه روز بیشتر در مکه مستقر نشوند و سلاحی جز سلاح مسافر که تنها یک شمشیر است را با خود حمل نکنند.
۵- مسلمانان مقیم مکه به موجب این قرارداد میتوانند آزادانه مناسک مذهبی خود را اجرا نموده و قریش حق ندارد آنها را مورد آزار قرار دهد و یا مجبور کنند که از آیین خود بازگردند و یا آیین آنها را به مسخره بگیرند.
۶- هر طرف پیمان متعهد میشوند که اموال یکدیگر را محترم بدانند و حیله و نیرنگ را در حق طرف دیگر عهدنامه به کار نگیرند.
۷- مسلمانانی که وارد مکه میشوند، مال و جان آنها برای قریش محترم است.
پیامبر گرامی اسلام هنوز به مدینه نرسیده بود که سوره فتح که نوید پیروزی برای مسلمانان بود نازل گردید: «انا فتحنا لک فتحا مبینا»
«و ما کان قضیه اعظم برکه منها»
هیچ جریانی در تاریخ زندگانی پیامبر اسلام سودمندتر از پیمان صلح حدیبیه نبوده است.
اهم نتایج حاصل از پیمان حدیبیه
۲- فراهم آمدن فرصتی مناسب برای تبلیغ و ترویج بیش از پیش اسلام به سبب عدم جنگ و حتی دفاع در برابر حملات دشمنان.
۳- دعوت به اسلام از دولتهای بزرگ از جمله خسرو پرویز پادشاه ایران زمین و هراکلیوس امپراتور بیزانس.
۴- امکان پیمان و تعامل با قبایل مختلف، روابط سازنده با ایشان و خروج از بن بستهایی که برای مسلمانان شکل گرفته بود.
رسول مکرم اسلام (ص)، در سال هفتم هجرت بنا به پیمانی که با قریش بسته بود به مکه رفت و بدون درگیری عمره را بهجای آورد.
هنوز دو سال از پیمان نگذشته بود که گسترش اسلام در سراسر شبه جزیره عربستان به سرعت پیش میرفت تا این که این قرارداد توسط قریش نقض گردید و پایمال شد.
نقض صلح نامه از سوی قریش
با توجه به وقایع مهمی که در صلح حدیبیه رخ داد و البته نحوه مذاکره و در نهایت