نقد و بررسی فیلم Maggie (مگی)

نقد و بررسی فیلم Maggie (مگی)Reviewed by محمدرضا on Aug 15Rating: ۵.۰نقد و بررسی فیلم Maggie (مگی)نقد و بررسی فیلم Maggie (مگی) این که یک شمایل سینمایی بینالمللی دوست داشتنی باشید، لزوماً به این معنا نیست که بازیگر خوبی هم هستید.

User Rating: Be the first one !

نقد و بررسی فیلم Maggie (مگی)

این که یک شمایل سینمایی بینالمللی دوست داشتنی باشید، لزوماً به این معنا نیست که بازیگر خوبی هم هستید.

متاسفانه، با قلبی ناراحت باید این را نزدتان اعتراف کنم که آرنولد شوارزنیگر، بازیگری که علاقهام به او از آن دست علاقههای مختص خویشاوندان خونی نزدیک است، هیچ ربطی به فیلمهای درام ندارد. در مقابل، فیلم کم بودجه «مگی»(Maggie) تمام ابزارهای لازم برای آزمودن ترکیب ژانرها و تغییر اساسی توقعات مخاطب را در اختیار دارد، اما اهداف زیادی در فیلم وجود دارند که هرگز به آنها نمیرسد. هرگز دوست ندارم منتقدی باشم که دلش میخواهد بازیگران یا داستانها همیشه باید «در چارچوب» باشند، اما اگر اصرار به شنا خلاف جریان آب دارید، پس بهتر است که نیروی کافی برای این کار را هم داشته باشید. شاید اشکال کار در شر مضاعف باشد: یکی تماشای آرنولدی که سعی میکند عاطفه خرج کند (بله، در صحنهای یک قطره اشک روی صورتش به پایین میلغزد، مانند آب شدن برف‌ها روی کوه راشمور[۱]) و دیگری تلاش «مگی» برای ترکیب نوعی لجاجت در درام با کمک استعارههای فانتزی پادآرمان شهری. مانند فیلم «در میان ستارگان»(Interstellar)، که اخیراً اکران شد، داستان این فیلم هم با نمایش جامعه آمریکایی در شرف (یا شاید در حال بازگشت از) فروپاشی کامل شروع میشود. هوا به یک عفونت ویروسی آلوده است که افراد مبتلا را به زامبی تبدیل میکند، اما جامعه مقاومت میکند، و نه تنها به اخبار اورژانسی بلکه به برنامههای ویژه و شناخته شدهای مانند NPR گوش میدهد. نرخ آلودگی به دلیل برخی اقدامات سختگیرانه در برخی مناطق قرنطینه شده، دور از دید همه، کم می شود. اگر همه از قوانین پیروی کنند، ممکن است که بتوانند از این بلا به سلامت عبور کنند.

نخستین بار مگی را در صحنهای میبینیم که توسط پدرش وید (شوارزنیگر) به بیمارستانی آورده می‌شود. بنا بر دلایلی که هرگز بیان نمیشوند، او از شهر خارج شده بود و احتمالاً آنجا گزیده شده است. علیرغم هیکل غول آسای اش (و لهجه اتریشیاش که به نظرم برای مناطق خارج از شهر کانزاس غیرعادی است)، وید قادر نیست به دخترش کمک کند. وقتی یکی گزیده میشود، در نهایت «نوبتش» میرسد.

این دوره انتظار است که «مگی» را از سایر داستانهای زامبی فرم متمایز میکند. معمولاً بین مواجهه با ویروس و تبدیل شدن قربانی به هیولای گوشتخوار هشت هفته زمان لازم است. شاید فکر کنید که این یک ساختار مصنوعی است، اما حقیقت این است که همه انسانها روی زمین هنوز درگیر آمدن این روز (روز مرگ) هستند. و تا قبل از فرارسیدن روز موعد که در آن روز یک نفر میآید تا شما را به منطقه قرنطینه ببرد، که فقط از داخلش فقط شایعه به بیرون درز میکند [و نه واقعیت]، یا به شما شلیک کند باید به خانه بروید و زندگی عادیتان را ادامه دهید.

البته این کار آسانی نیست و فیلمی که بابت تماشایش پول دادهاید فیلمی

است که در آن آرنولد زامبیها را پر پر میکند (گرچه اندکی چنین چیزی دیده

میشود)، بلکه در این فیلم آرنولد در برزخ عذاب آوری سیر می کند، چرا که

مدام سعی میکند تا به این فکر نکند که وقتی که مجبور میشود تا دخترش

را از بین ببرد چه باید کند. البته این کار پتانسیل بالایی دارد. متاسفانه جریان

فیلم بسیار آهسته است. لحظاتی که در آن آرنولد باید شبیه شیری که خاری

به پایش فرو رفته به نظر برسد خوب در آمدهاند، اما وقتی که قرار است دیالوگ

بگوید، تازه متوجه میشوید که هرگز قبلاً کاری سنگین تر از این نکرده است.

«مگی» فاقد اکشن است، بنابراین برای موفق شدن باید روی بازیها تکیه کند،

چیزی که دراین فیلم کُمیتش لنگ است.

About writer

Check Also

ماتریکس 2021

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید!

نقدی بر «رستاخیزهای ماتریکس» :خانم واچوفسکی؛ کاش یک ماتریکس را برای ما باقی می‌گذاشتید! از …